شهرام نظری؛ مریم حسینی چالشتری؛ مهرزاد اله قلی پور
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پرایمینگ (پیشتیمار) و پوششدارکردن بذر بر ویژگیهای رشدی و عملکرد دانه برنج آزمایشی دو ساله در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) طی سالهای 1399 و 1400 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل دو رقم برنج (هاشمی و گوهر) و پیشتیمار بذر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر پرایمینگ (پیشتیمار) و پوششدارکردن بذر بر ویژگیهای رشدی و عملکرد دانه برنج آزمایشی دو ساله در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) طی سالهای 1399 و 1400 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل دو رقم برنج (هاشمی و گوهر) و پیشتیمار بذر ارقام برنج در هفت سطح شامل پرایمینگ با کلریدکلسیم (5/22 گرم در یک لیتر آب در 24 ساعت)، 2- پرایمینگ با کلریدپتاسیم (5/22 گرم در یک لیتر آب در 24 ساعت)، 3- پرایمینگ با سولفاتروی (غلظت 5/0 میلیمولار در 12 ساعت)، 4- هیدروپرایمینگ (48 ساعت)+ پوششدارکردن بذر با کلریدکلسیم، 5- هیدروپرایمینگ (48 ساعت)+پوششدارکردن با کلریدپتاسیم، 6- هیدروپرایمینگ (48 ساعت)+ پوششدارکردن با سولفاتروی و 7- هیدروپرایمینگ (48 ساعت بهعنوان شاهد) بود. نتایج نشان داد بالاترین درصد و سرعت سبزشدن بهترتیب با 5/99 درصد و 23/0 بذر در روز تحت پرایمینگ با کلریدپتاسیم در رقم گوهر مشاهده شد. کمترین تعداد روز جهت رسیدن به 90 درصد سبزشدن در ارقام هاشمی و گوهر موردبررسی تحت پرایمینگ با کلریدپتاسیم و کلریدکلسیم بهدست آمد. بیشترین طول ریشه با 6/24 سانتیمتر در پرایمینگ با کلریدپتاسیم در رقم گوهر مشاهده شد. بالاترین وزن خشک ریشه در ارقام هاشمی و گوهر بهترتیب 14/2 و 9/4 گرم در پرایمینگ با کلریدپتاسیم بهدست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین حجم و سطح ریشه بهترتیب با 43 سانتیمترمکعب و 28/155 سانتیمترمربع در پرایمینگ با کلریدپتاسیم در رقم گوهر بهدست آمد. کمترین زمان لازم جهت دستیابی به حداکثر پنجهزنی، 50 درصد گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک در تیمار پرایمینگ با کلریدکلسیم و کلریدپتاسیم مشاهده شد. پرایمینگ بذر با کلریدپتاسیم و پوششدارکردن با کلریدکلسیم بهترتیب 22 و 13 درصد عملکرد دانه را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. بالاترین عملکرد بیولوژیک در تیمارهای پرایمینگ با کلریدپتاسیم و پوششدارکردن با کلریدکلسیم بهترتیب با 5552 و 5414 کیلوگرم در هکتار در رقم گوهر مشاهده شد. بهطورکلی، پرایمینگ بذر برنج با کلریدکلسیم و کلریدپتاسیم با بهبود ویژگیهای گیاهچهای، سیستم ریشهای و مراحل فنولوژیکی موجب افزایش عملکرد گیاه شد.
هنا عبوده؛ عبدالمهدی بخشنده؛ محمد رضا مرادی تلاوت؛ سید عطااله سیادت؛ سید امیر موسوی
چکیده
بهمنظور شناسایی ژنوتیپهای متحمل و حساس کلزا به تنش خشکی در مراحل انتهایی گلدهی تا 50 درصد خورجیندهی و خورجیندهی تا برداشت در شرایط مزرعهای، آزمایش بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
بهمنظور شناسایی ژنوتیپهای متحمل و حساس کلزا به تنش خشکی در مراحل انتهایی گلدهی تا 50 درصد خورجیندهی و خورجیندهی تا برداشت در شرایط مزرعهای، آزمایش بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل سه سطح آبیاری (۱- شاهد (بدون قطع آبیاری)، ۲- قطع آبیاری در مرحله شروع گلدهی (کد فنولوژی 60) تا تشکیل 50 درصد خورجین (کد فنولوژی 75) و ۳- قطع آبیاری در مرحله تشکیل خورجین تا برداشت (کد فنولوژی 99)) در کرتهای اصلی و فاکتور فرعی شامل 10 ژنوتیپ (لانگپاد، آرام، آرجیاس 003، جانکوم، سولار، هایولا 4815، مهتاب، جولیوس، آگامکس و سالا) بود. جهت گزینش مطلوبتر ژنوتیپهای متحمل کلزا میتوان از شاخصهای ذکرشده استفاده کرد. شاخصهای MP (میانگین بهرهوری)، GMP (میانگین بهرهوری هندسی) و STI (شاخص تحمل تنش) مناسبترین شاخصهای کمی تحمل به تنش خشکی در تیمارهای موردمطالعه بود. بیشترین عملکرد دانه تیمار شاهد از ژنوتیپ هایولا 4815، لانگپاد و سولار بهترتیب (8/2093، 1791 و 1700 کیلوگرم در هکتار) و کمترین از ژنوتیپ جانکوم (1/832 کیلوگرم در هکتار) و در تنش گلدهی تا 50 درصد خورجیندهی بیشترین عملکرد دانه ژنوتیپ هایولا 4815 (9/1563 کیلوگرم در هکتار) و لانگپاد (9/1150 کیلوگرم در هکتار) و کمترین از ژنوتیپ جانکوم و مهتاب بهترتیب با عملکرد دانه (540، 5/935 کیلوگرم در هکتار) بود.
بهروز دولت پرست؛ فرزاد حسین پناهی؛ عادل سی و سه مرده؛ حامد منصوری
چکیده
با توجه به اهمیت و ارزش آب و استفاده بهینه از نیتروژن در جهت حفظ بهرهوری تولید و کاهش همزمان اثرات منفی زیستمحیطی، دو آزمایش در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام شد. آزمایشها بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح ...
بیشتر
با توجه به اهمیت و ارزش آب و استفاده بهینه از نیتروژن در جهت حفظ بهرهوری تولید و کاهش همزمان اثرات منفی زیستمحیطی، دو آزمایش در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام شد. آزمایشها بهصورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی در چهار سطح (25 درصد (W1)، 50 درصد (W2)، 75 درصد (W3) و 100 درصد (W4) نیاز آبی گیاه) و سطوح مختلف کود نیتروژن بهعنوان فاکتور فرعی در چهار سطح (25 درصد (N1)، 50 درصد (N2)، 75 درصد (N3) و 100 درصد (N4) نیاز نیتروژن گیاه) بودند. نتایج نشان داد که تمام صفات موردمطالعه بهجز صفت زمان رسیدن به بیشینه شاخص سطح خورجین تحت تأثیر اثرات اصلی و متقابل آزمایش قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار شاهد W4N4 (5069 کیلوگرم در هکتار) و کمترین عملکرد دانه مربوط به تیمارهای W1N1 وW1N2 بهترتیب بهمیزان 880 و 899 کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به تیمار شاهد بهترتیب 6/82 و 2/82 درصد کاهش نشان دادند. عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک تیمارهای W4N3 (4826 و 17589 کیلوگرم در هکتار) و W3N4 (4712 و 17657 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب با 25 درصد کاهش در مصرف نیتروژن و 25 درصد کاهش در مصرف آب نسبت به تیمار شاهد (W4N4) بهعنوان تیمارهای برتر در این پژوهش در راستای ارتقای بهرهوری شناخته شدند.
فاطمه صمدزاده؛ علیرضا پیرزاد؛ حسین زینل زاده تبریزی
چکیده
تعیین آرایش کاشت و تراکم مناسب بوته باعث بهرهوری بهتر از منابع و افزایش عملکرد در واحد سطح میشود. در این راستا آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده نواری بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) در سال زراعی 1399 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ردیفهای کاشت 30، 45 و ...
بیشتر
تعیین آرایش کاشت و تراکم مناسب بوته باعث بهرهوری بهتر از منابع و افزایش عملکرد در واحد سطح میشود. در این راستا آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده نواری بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) در سال زراعی 1399 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل ردیفهای کاشت 30، 45 و 60 سانتیمتری بهعنوان فاکتور عمودی و فاصله کاشت در پنج، هشت، 11 و 14 سانتیمتری بهعنوان فاکتور افقی بودند. براساس نتایج بهدستآمده، با افزایش فاصله بین بوتهها روی ردیف کاشت، بیشترین تاریخ کاشت تا شروع گلدهی (25/47 روز)، طول دوره رشد (25/122 روز)، قطر ساقه (33/8 میلیمتر)، تعداد شاخه فرعی (97/2 عدد) و طول کپسول (20/24 میلیمتر) کنجد در فاصله کاشت بین بوته 14 سانتیمتری مشاهده شد. فاصله ردیفهای کاشت 45 نسبت به 30 سانتیمتری، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، وزن هزاردانه کنجد را بهترتیب به میزان 33، 50/18 و 16 درصد افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه، وزن تر و خشک بوته بهترتیب با 40/1455، 80/5021 و 73/1280 کیلوگرم در هکتار در فاصله ردیف کاشت 45 سانتیمتر مشاهده شد. نتایج کلی این آزمایش نشان داد آرایش کاشت کنجد رقم ناشکوفا با فاصله بین بوته 14 سانتیمتر و فاصله بین ردیف کاشت 45 سانتیمتر با استفاده بهینه از منابع محیطی برای کشت کنجد در دشت مغان مناسب بوده و بنابراین قابل توصیه برای کشاورزان منطقه است.
حمید جباری؛ فرید گل زردی؛ فرناز شریعتی؛ هرمز اسدی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی علوفه ارقام گلرنگ در سه زمان برداشت علوفه براساس مراحل نموی گیاه بهصورت آزمایش کرتهای خردشده در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. عامل اصلی شامل سه رقم گلرنگ (گلدشت، گلمهر و پرنیان) بود و سه ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی و کیفی علوفه ارقام گلرنگ در سه زمان برداشت علوفه براساس مراحل نموی گیاه بهصورت آزمایش کرتهای خردشده در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 1398-1397 و 1399-1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. عامل اصلی شامل سه رقم گلرنگ (گلدشت، گلمهر و پرنیان) بود و سه زمان برداشت علوفه (مراحل رشد سریع ساقه، شاخهدهی و گلدهی) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اثر سال تنها بر صفات ارتفاع بوته و کربوهیدراتهای محلول در آب در سطح آماری پنج درصد معنیدار بود. نتایج حاصل نشان داد که اثر متقابل رقم× زمان برداشت بر عملکرد علوفه تر، ارتفاع بوته، کربوهیدراتهای محلول در آب و الیاف نامحلول در شوینده خنثی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. بالاترین عملکرد علوفه تر (52103 کیلوگرم در هکتار) با برداشت رقم گلمهر در مرحله آغاز گلدهی بهدست آمد، اما بیشترین عملکرد ماده خشک در ارقام گلمهر و پرنیان مشاهده شد. در مرحله شاخهدهی بیشترین عملکرد ماده خشک بهمیزان 11900 کیلوگرم در هکتار حاصل شد و محتوای پروتئین خام در این مرحله 57/14 درصد بود. در مقابل حداکثر محتوای پروتئین خام در مرحله گلدهی و به میزان 22/19 درصد حاصل شد، اما میانگین عملکرد ماده خشک در این مرحله 9937 کیلوگرم در هکتار بود. حداکثر و حداقل ارزش نسبی تغذیهای (3/130 و 3/92 درصد) بهترتیب در علوفه ارقام گلدشت و گلمهر به ثبت رسید. بر این اساس، از بین ارقام موردبررسی رقم پرنیان و از بین مراحل رشد، برداشت علوفه در مرحله شاخهدهی بهعنوان تیمار برتر برای دستیابی همزمان به حداکثر عملکرد و کیفیت علوفه گلرنگ معرفی میشود.
حمزه خانجانی افشار؛ مهرداد چائی چی؛ مجتبی جعفرزاده کنارسری؛ امین فرنیا
چکیده
بهمنظور ارزیابی تأثیر محلولپاشی پتاسیم و روی در مرحله گردهافشانی بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی در گیاه گندم، آزمایشی بهصورت اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) با سه تکرار طی دو سال 97 و 98 در مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی همدان اجرا شد. عامل کرت اصلی شامل سطوح آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی تأثیر محلولپاشی پتاسیم و روی در مرحله گردهافشانی بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک در شرایط تنش رطوبتی در گیاه گندم، آزمایشی بهصورت اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (RCBD) با سه تکرار طی دو سال 97 و 98 در مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی همدان اجرا شد. عامل کرت اصلی شامل سطوح آبیاری (نرمال و تنش رطوبتی) و عامل کرت فرعی شامل دو فاکتور محلولپاشی کودهای پتاس و روی بود. محلولپاشی کودها با استفاده از سمپاش دستی با درنظرگرفتن حجم دو لیتر آب برای هر کرت انجام پذیرفت. کود پتاس از منبع K2O (40 درصد) با احتساب 2 لیتر در هکتار در سه سطح 1- عدم مصرف، 2- محلولپاشی در ابتدای مرحله آبستنی، 3- محلولپاشی برگی بعد از گردهافشانی و کود روی محلول در آب (10 درصد) با احتساب 4 لیتر در هکتار در سه سطح 1- عدم مصرف، 2- محلولپاشی در ابتدای مرحله آبستنی، 3- محلولپاشی بعد از گردهافشانی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تفاوت معنیدار در سطح احتمال یک درصد بین تیمارها در تمام صفات موردبررسی بود. تفاوت معنیداری (01/0P<) در تمامی صفات موردارزیابی تحت شر ایط تنش و بدون تنش مشاهده شد. مصرف همزمان کود پتاسیم (K) و روی (Zn) در ابتدای مرحله آبستنی در مقایسه با شاهد، وزن هزاردانه (25 درصد)، وزن کل (29 درصد) و شاخص برداشت (21 درصد) را در شرایط تنش افزایش داد. بنابراین با توجه به نتایج بهدستآمده، استفاده از کود پتاسیم و روی بهصورت محلولپاشی در ابتدای مرحله آبستنی سبب کاهش اثرات مضر تنش بر گیاه و همچنین افزایش عملکرد و ویژگیهای مورفولوژیکی گندم میشود.
علی نادری عارفی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کاهش فاصله ردیف از 75 سانتیمتر رایج به 25 سانتیمتر و کشت در ردیفهای بسیار باریک (Ultra Narrow Row; UNR) در سال 1398 آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو مکان آرادان (استان سمنان) و مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران در ورامین انجام شد. کرت اصلی عبارت بود از تاریخ کشت (1 خردادماه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کاهش فاصله ردیف از 75 سانتیمتر رایج به 25 سانتیمتر و کشت در ردیفهای بسیار باریک (Ultra Narrow Row; UNR) در سال 1398 آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو مکان آرادان (استان سمنان) و مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران در ورامین انجام شد. کرت اصلی عبارت بود از تاریخ کشت (1 خردادماه و 15 خردادماه) و کرتهای فرعی به رقمهای تیپ بسته پنبه شامل خورشید، کاشمر، ساجدی، حکمت و شاهد خردادماه اختصاص یافت. نتایج نشان داد که اثر مکان بر صفات رویشی و زایشی کاملاً معنیدار شد. کشت در ردیفهای بسیار باریک در آرادان منجر به افزایش عملکرد شد، اما در ورامین، نه تنها عملکرد افزایش نیافت، بلکه بهعلت رشد رویشی بیرویه و کاهش تعداد غوزه، عملکرد بهشدت کاهش یافت. کاهش فاصله ردیف منجر به افزایش تعداد شاخه رویا، زایا و ارتفاع بوته شد. در ورامین ارتفاع بوته همه رقمها بیش از 119 سانتیمتر شد. بالاترین عملکرد در این منطقه از کشت معمول رقم شاهد خردادماه بهدست آمد (3886 کیلوگرم در هکتار) که بیانگر برتری روش معمول نسبت به کاشت در ردیفهای بسیار باریک است. در آرادان، بیشترین عملکرد از رقم خورشید به میزان 5/5702 کیلوگرم در هکتار در ردیفهای باریک حاصل شد و پس از آن رقمهای کاشمر، ساجدی و حکمت قرار داشتند. این نتایج نشان میدهد که کشت رقمهای تیپ بسته، در ردیفهای باریک سازگاری بیشتری با شرایط آرادان (استان سمنان) نسبت به ورامین دارد.
شهریار کاظمی؛ مهسا رفعتی آلاشتی؛ قربان خدابین
چکیده
بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی ارقام مختلف کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی براسینواستروئید (صفر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی ارقام مختلف کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی براسینواستروئید (صفر و 1/0 میکرومولار) و آبیاری (معمول و قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای کلزا (نفیس، احمدی، اکاپی، نیما و نیلوفر) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. محلولپاشی براسینواستروئید در هر دو شرایط آبیاری کامل و قطع آبیاری موجب افزایش عملکرد دانه، کلروفیل و محتوای نسبی آب نسبت به شاهد شد. بالاترین مقدار کربوهیدرات محلول، پرولین برگ و درصد روغن در شرایط تنش خشکی و کاربرد براسینواستروئید حاصلشد که نسبت به شرایط کنترل بهترتیب 8/24، 5/16 و 5/2 درصد بیشتر بود. ایندرحالی بود که رقم اکاپی در شرایط قطع آبیاری بالاترین مقاومت روزنهای (59/24 ثانیه بر سانتیمتر)، کمترین میزان کلروفیل (49/1 میکرومول در گرم وزن تر) و عملکرد دانه (5/1960 کیلوگرم در هکتار) را دارا بود. رقم نیلوفر کمترین میزان مقاومت روزنهای و بالاترین میزان کلروفیل، درصد روغن و عملکرد دانه را در هر دو شرایط آبیاری داشت. بهطورکلی در هر دو تیمار آبیاری، کاربرد براسینواستروئید منجر به بهبود صفات فیزیولوژیک کلزا شد.
محمد کشتگر خواجه داد؛ علی رضا سیروس مهر؛ عیسی خمری؛ خداد دهمرده
چکیده
کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید در گیاهان زراعی است. پژوهش حاضر در سال 1398 بهمنظور بررسی اثر زمانهای مختلف آبیاری و محلولپاشی هیومیکاسید بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد لوبیای سیاه بهصورت کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهر زهک استان سیستان و بلوچستان ...
بیشتر
کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید در گیاهان زراعی است. پژوهش حاضر در سال 1398 بهمنظور بررسی اثر زمانهای مختلف آبیاری و محلولپاشی هیومیکاسید بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد لوبیای سیاه بهصورت کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهر زهک استان سیستان و بلوچستان اجرا گردید. عامل اصلی سه تیمار آبیاری شامل آبیاری از کاشت تا مرحله برداشت (شاهد)، آبیاری از کاشت تا مرحله گلدهی و آبیاری از گلدهی تا برداشت و عامل فرعی شامل محلولپاشی چهار غلظت هیومیکاسید (صفر، یک، دو و سه در هزار) بود. در سطح آبیاری گلدهی تا برداشت ارتفاع، عملکرد تر و خشک علوفه، سطح برگ (در مرحله ساقهدهی و گلدهی)، رنگیزههای فتوسنتزی، غلظت نیتروژن، فسفر (3/3 درصد)، پتاسیم (6/20 درصد) و کلسیم برگ، عملکرد دانه (2/11 درصد) و زیستتوده (2/60 درصد) کاهش داشته اما مقدار پرولین (8/31 درصد) نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. همچنین با افزایش سطوح هیومیکاسید مقادیر همه صفات مورد بررسی افزایش یافتند. مصرف هیومیکاسید بر صفات گیاه لوبیا سیاه در شرایط تنش خشکی اثر مثبت داشت بهطوریکه غلظت سه در هزار آن باعث کاهش اثرات نامطلوب کمآبی و بهبود صفات گیاه زراعی لوبیای سیاه شد. بهطور کلی آبیاری کامل و کاربرد سه در هزار هیومیکاسید برای تولید لوبیای سیاه مناسب بهنظر میرسد. پیشنهاد میگردد که در پژوهشهای آتی کاربرد خاک مصرف هیومیکاسید مورد بررسی قرار گیرد تا کارایی روشهای بهکار بردهشده مقایسه شوند.
رئوف سید شریفی؛ رضا سید شریفی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کاربرد نیتروژن استارتر، پوتریسین و نانوسیلیکون برعملکرد و برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک نخود دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعهای نزدیک شهر اردبیل در سال 1400 اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی نیتروژن استارتر (عدم کاربرد، کاربرد 20 و 40 کیلوگرم در هکتار از منبع ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر کاربرد نیتروژن استارتر، پوتریسین و نانوسیلیکون برعملکرد و برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک نخود دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعهای نزدیک شهر اردبیل در سال 1400 اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی نیتروژن استارتر (عدم کاربرد، کاربرد 20 و 40 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره)، محلولپاشی پوتریسین (محلولپاشی با آب، کاربرد 5/0 و 1 میلیمولار پوتریسین) و نانوسیلیکون (محلولپاشی با آب، کاربرد 25 و 50 میلیگرم درلیتر) را شامل میشدند. مقایسه میانگینها نشان داد بالاترین سطح از کاربرد نیتروژن، پوترسین و نانوسیلیکون باعث افزایش محتوای کلروفیل a، b، کلروفیل کل و پرولین بهترتیب 139، 137، 138 و 80 درصد نسبت به عدم کاربرد شد. بالاترین سطح پوترسین و نانوسیلیکون، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز و عملکرد دانه را بهترتیب 40 و 3/16 و 6/16 درصد در مقایسه با عدم کاربرد پوترسین و نانوسیلیکون افزایش داد. حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (بهترتیب 4/17، 8 و 5/15درصد) و فعالیت آنزیم پلیفنلاکسیداز (بهترتیب 17، 9 و 21 درصد) در بالاترین سطح از مصرف نیتروژن، پوترسین و نانوسیلیکون بهدست آمد. بهنظر میرسد کاربرد نیتروژن، پوتریسین و نانوسیلیکون میتواند بهدلیل بهبود صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، عملکرد نخود دیم را افزایش دهد.
عباس خنامانی؛ عنایت الله توحیدی نژاد؛ غلامرضا خواجویی نژاد؛ جلال قنبری
چکیده
این آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در طول فصل رشد 1399 در دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. مقادیر کود نیتروژنه (عدم کاربرد، 50 و 100 درصد؛ بهترتیب صفر، 75 و 150 کیلوگرم اوره در هکتار) بهعنوان عامل اصلی، تلقیح با باکتری محرک رشد (عدم تلقیح و تلقیح با Pantoea agglomerans) بهعنوان عامل ...
بیشتر
این آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در طول فصل رشد 1399 در دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. مقادیر کود نیتروژنه (عدم کاربرد، 50 و 100 درصد؛ بهترتیب صفر، 75 و 150 کیلوگرم اوره در هکتار) بهعنوان عامل اصلی، تلقیح با باکتری محرک رشد (عدم تلقیح و تلقیح با Pantoea agglomerans) بهعنوان عامل فرعی و سیستمهای مختلف کشت مخلوط شنبلیله و سیاهدانه (100: 0، 75: 25، 50: 50 و 25: 75، 0: 100) بهعنوان عامل فرعی فرعی موردبررسی قرار گرفتند. زیستتوده، عملکرد، کارایی مصرف نیتروژن، کارایی زراعی کود و نسبت برابری زمین (LER) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که بیشترین زیستتوده و کارایی مصرف نیتروژن گیاهان موردبررسی از کوددهی 100 درصد و تلقیح با باکتری در تککشتی حاصل شد. همچنین، LER کل با کوددهی (بین 51-28 درصد) و تلقیح (23 درصد) بهطور معنیداری بهبود یافت و در الگوهای کشت 75:25 و 50:50 بهترتیب با مقادیر 732/1 و 688/1 مزیت بالاتری نشان داد. در مقابل، کاهش کوددهی به میزان 50 درصد در شرایط تلقیح باکتریایی، کارایی زراعی کود را بهویژه در تککشتی شنبلیله افزایش داد. کوددهی، کارایی مصرف نیتروژن کل را افزایش داد و تلقیح در نسبتهای بالای شنبلیله منجر به حصول بیشترین کارایی شد. نسبت کشت 75:25 شنبلیله: سیاهدانه در شرایط کاربرد 150 کیلوگرم اوره و تلقیح با باکتری با LER حدود 2 بهترین ترکیب تیماری جهت حصول حداکثر بهرهوری کلی بود. در موارد محدودیت در کاربرد کود نیز 50 درصد کوددهی و تلقیح با باکتری در همین نسبت کشت میتواند قابل توصیه باشد. پژوهش حاضر نشان میدهد که کاربرد تلفیقی باکتری و کوددهی میتواند کارایی کلی کشت مخلوط را افزایش دهد.
سعیده سادات کرمانی پوربقایی؛ مجید پوریوسف؛ علیرضا یوسفی؛ مسعود رفیعی
چکیده
بهمنظور ارزیابی خصوصیات بیوشیمیایی تودههای بالنگوی شهری (Lallemantia iberica L.) کاربرد برخی مواد ضدتعرق در شرایط دیم در سال زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ آزمایشی در دو منطقه کرج و خرمآباد اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور در سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل چهار توده بالنگوی شهری (کردستان، تکاب، ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی خصوصیات بیوشیمیایی تودههای بالنگوی شهری (Lallemantia iberica L.) کاربرد برخی مواد ضدتعرق در شرایط دیم در سال زراعی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ آزمایشی در دو منطقه کرج و خرمآباد اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور در سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل چهار توده بالنگوی شهری (کردستان، تکاب، نظرکهریزی و کلیبر) و فاکتور دوم شامل سهماده ضدتعرق (کائولین با غلظت پنجدرصد، کیتوزان با غلظت یکدرصد و ایستا با غلظت 2 درصد) و عدم کاربرد ماده ضدتعرق (شاهد) موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد کاربرد مواد ضدتعرق موجب افزایش میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز شد. ماده ضدتعرق ایستا نسبت به کائولین و کیتوزان بر فعالیت آنزیمها تأثیر بیشتری داشت. بهطورطوریکه بیشترین میزان پراکسیداز و کاتالاز بهترتیب (39/0 و 51/0 واحد/ میلیگرم در پروتئین) از توده کردستان تحت تیمار ایستا و کشت در کرج بهدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد دانه و عملکرد زیستتوده از تیمار با کیتوزان حاصل شد، که نسبت به شاهد بهترتیب (20- 4 درصد) افزایش داشت. براساس نتایج، استفاده از مواد ضدتعرق در شرایط کشت دیم کرج موجب بهبود صفات عملکرد و بیوشیمیایی موردبررسی نسبت به شاهد شد.
رضا صادقی؛ مصطفی میرزایی؛ عسگر عباداللهی؛ ارسلان جمشیدنیا؛ مجید قربانی جاوید
چکیده
شبپره هندی Plodia interpunctella Hübner (Pyralidae) یکی از آفات مهم محصولات انباری در ایران میباشد که برای کنترل آن از سموم شیمیایی تدخینی استفاده میشود. استفاده از اسانسهای گیاهی و ترکیبات آن بهدلیل خطرات کم روی پستانداران میتواند جایگزین مناسبی برای سموم مرسوم تدخینی باشد. در این پژوهش مرگومیر، مهارکنندگی آنزیم آلفا-آمیلاز و میزان ...
بیشتر
شبپره هندی Plodia interpunctella Hübner (Pyralidae) یکی از آفات مهم محصولات انباری در ایران میباشد که برای کنترل آن از سموم شیمیایی تدخینی استفاده میشود. استفاده از اسانسهای گیاهی و ترکیبات آن بهدلیل خطرات کم روی پستانداران میتواند جایگزین مناسبی برای سموم مرسوم تدخینی باشد. در این پژوهش مرگومیر، مهارکنندگی آنزیم آلفا-آمیلاز و میزان پروتئین کل لارو شبپره هندی تحت تأثیر عصاره گلبرگ زعفران با آنتوسیانین بالا در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. غلظتهای مورداستفاده شامل 500، 690، 1000، 1380 و 2000 پیپیام بودند که طی زمانهای 24 و 48 ساعت در چهار تکرار علیه لاروهای سن پنجم آفت استفاده شدند. مقدار غلظت کشنده پنجاه درصد (LC50) عصاره گلبرگ زعفران روی لارو شبپره هندی بعد از 24 و 48 ساعت بهترتیب برابر با 950/2244 و 828/1434 پیپیام برآورد شد. فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز در لارو سن پنجم شبپره هندی تحت تأثیر تیمارهای عصاره گلبرگ زعفران اختلاف معنیداری با شاهد داشت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز لارو آفت تحت تأثیر عصاره گلبرگ زعفران برابر با 1/83 درصد و میزان مهارکنندگی آنزیم مذکور نیز برابر با 8/21 درصد ارزیابی شد که اختلاف معنیداری با شاهد داشتند. علاوه بر آن، میزان پروتئین در لاروهایی که تحت تأثیر این عصاره قرار داشتند با گروههای شاهد تفاوت معنیداری داشت. بنابراین، با توجه به سمیت تدخینی عصاره گلبرگ زعفران و فعالیت بازدارندگی آن روی آنزیم آلفا-آمیلاز لاروهای شبپره هندی، این عصاره میتواند جهت انجام پژوهشهای تکمیلی در راستای مدیریت اکولوژیک آفت مذکور موردتوجه قرار گیرد.
افسانه سلطان زاده؛ احمد قنبری؛ اسماعیل سیدآبادی؛ مهدی دهمرده
چکیده
بهمنظور ارزیابی بعضی ویژگیهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه کینوا (Chenopodium quinoa)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 99-1398 در مزرعه پژوهشی دانشگاه زابل اجرا شد. در این آزمایش عامل اصلی ورمیکمپوست در سه سطح (صفر، 5 و 10 تن در هکتار) و عامل فرعی کود شیمیایی در چهار سطح (25، 50، 75 ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی بعضی ویژگیهای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه کینوا (Chenopodium quinoa)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 99-1398 در مزرعه پژوهشی دانشگاه زابل اجرا شد. در این آزمایش عامل اصلی ورمیکمپوست در سه سطح (صفر، 5 و 10 تن در هکتار) و عامل فرعی کود شیمیایی در چهار سطح (25، 50، 75 و 100درصد میزان توصیهشده) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر ساده ورمیکمپوست بر صفات مورفولوژیکی شامل ارتفاع بوته، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنیدار میباشد. همچنین اثر متقابل ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر ویژگیهای شیمیایی شامل پروتئین و رنگدانههای فتوسنتزی معنیدار بود. بیشترین ارتفاع بوته (75/47 سانتیمتر)، وزن هزاردانه (56/2 گرم)، عملکرد دانه (64/1500 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (2/3953 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (38 درصد) از کاربرد 10 تن ورمیکمپوست در هکتار و بالاترین میزان پروتئین و رنگدانههای فتوسنتزی از کاربرد تلفیقی 10 تن ورمیکمپوست و 50 درصد کود شیمیایی (25 کیلوگرم در هکتار اوره، 50 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفاتتریپل و 50 کیلوگرم در هکتار سولفاتپتاسیم) در هکتار حاصل شد. نتایج کلی این آزمایش تأثیر مثبت مصرف همزمان کود ورمیکمپوست و کود شیمیایی را بر ویژگیهای مورفولوژیکی و شیمیایی کینوا نشان داد. بهطوربهطوریکه بیشترین میزان پروتئین و رنگدانههای فتوسنتزی از تیمار 50 درصد کود شیمیایی و 10 تن ورمیکمپوست در هکتار بهدست آمد. همچنین بیشترین ارتفاع بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت از مصرف 10 تن ورمیکمپوست در هکتار حاصل شد. میتوان نتیجه گرفت که استفاده تلفیقی از کودهای شیمیایی و ورمیکمپوست میتواند ضمن افزایش عملکرد کینوا باعث کاهش مصرف کودهای شیمیایی و در نتیجه کاهش آثار زیستمحیطی ناشی از آنها شود.
مجتبی کبودخانی؛ هادی سالک معراجی؛ کیوان آقائی؛ افشین توکلی
چکیده
کینوا یکی از گیاهان متحمل به شوری است و در آینده میتواند در تأمین غذای انسان نقش مهمی داشته باشد. بهمنظور بررسی تأثیر تنش شوری بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد ارقام کینوا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1399 در شرایط گلخانه اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه رقم کینوا (Q26، Titicaca ...
بیشتر
کینوا یکی از گیاهان متحمل به شوری است و در آینده میتواند در تأمین غذای انسان نقش مهمی داشته باشد. بهمنظور بررسی تأثیر تنش شوری بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد ارقام کینوا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1399 در شرایط گلخانه اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه رقم کینوا (Q26، Titicaca و Giza1) و سه سطح شوری (صفر، 15، 30 دسیزیمنس بر متر) بود. در شرایط تنش شوری صفاتی مانند رنگیزههای فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ و عملکرد دانه کاهش یافت که میزان کاهش کلروفیل a و b در شرایط شاهد نسبت به سطح شوری 30 دسیزیمنس بر متر بهترتیب 46 و 77 درصد کاهش یافت و کاهش عملکرد 6/35 درصد اما کاهش محتوای نسبی آب 6/12 درصد بود. نشت یونی، پرولین، مالوندیآلدهید، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و گایاکول پراکسیداز در شرایط تنش افزایش یافت. رقم Q26 بالاترین محتوای کاروتنویید، کلروفیل a، محتوای نسبی آب برگ، پروتئینهای محلول، پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز را نسبت به ارقام دیگر داشت. رقم Titicaca مقدار مالوندیآلدهید و نشت یونی پایینتری نسبت به ارقام Q26 و Giza1 داشت که بیانگر کمترین خسارت وارده به غشاهای سلولی است. رقم Giza1 نیز کلروفیل b و کارتنویید بالاتری نسبت به دو رقم دیگر داشت. ارقام از لحاظ عملکرد پاسخ یکسانی به شرایط نشان دادند، اما براساس صفات فیزیولوژیک احتمالاً رقم Q26 و Giza1 بهترتیب، مقاومترین و حساسترین ارقام به تنش شوری باشند.
محمد جباری اورنج؛ حسین مقدم؛ محمدرضا جهانسوز؛ علی احمدی؛ بابک متشرع زاده
چکیده
بهمنظور بررسی اثر آبیاری، تاریخ کاشت و کودهای زیستی بر صفات فنولوژیک، عملکرد و برخی صفات کیفی گیاه کینوا بهعنوان گیاهی جدید، آزمایشی در مزرعه ای واقع در شهرستان بیلهسوار استان اردبیل در دو سال زراعی (1400-1398) بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر آبیاری، تاریخ کاشت و کودهای زیستی بر صفات فنولوژیک، عملکرد و برخی صفات کیفی گیاه کینوا بهعنوان گیاهی جدید، آزمایشی در مزرعه ای واقع در شهرستان بیلهسوار استان اردبیل در دو سال زراعی (1400-1398) بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل، قطع آبیاری در مرحله غنچهدهی و قطع آبیاری در مرحله پرشدن دانه) بهعنوان فاکتور اصلی، تاریخ کاشت در سه سطح (پنجم مردادماه، 20 مردادماه و پنجم شهریورماه)1 بهعنوان فاکتور فرعی و چهار سطح کود زیستی نیتروژنه (بدون تلقیح بذر، تلقیح بذر با ازتوباکتر، تلقیح با آزوسپیریلوم و تلقیح با مخلوط ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) بهعنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاربرد آبیاری کامل با تاریخ کاشت 5 مردادماه و تلقیح همزمان کودهای زیستی باعث افزایش طول مراحل فنولوژیک و وزن هزاردانه شد. از نظر شاخص برداشت، تیمار آبیاری کامل با تاریخ کاشت پنجم شهریورماه و تلقیح همزمان کودهای زیستی، از لحاظ درصد پروتئین و میزان ساپونین دانه قطع آبیاری در مرحله غنچهدهی با تاریخ کاشت پنجم مردادماه و تلقیح همزمان کودهای زیستی بهترین نتیجه را داشته و بیشترین عملکرد بیولوژیک (620 گرم بر متر مربع) و عملکرد دانه (97/304 گرم بر مترمربع) از تیمار آبیاری کامل با تاریخ کاشت 20 مردادماه و تلقیح همزمان کودهای زیستی بهدست آمد.
نوشین درخشان؛ حسین علایی؛ روح اله صابری ریسه؛ ابراهیم صداقتی؛ اصغر رحیمی
چکیده
شوری میتواند مانع جذب یونهای معدنی خاک بهعلت اثر منفی یون سدیم و بههمخوردن تعادل یونی شود، اما استفاده از ترکیبات زیستی تریکودرما میتواند سبب بهبود رشد در شرایط تنش شوری شود. بهمنظور بررسی اثر چهار استرین تریکودرما مقاوم به شوری بر شاخصهای رویشی و جذب عناصر معدنی گیاهچههای بادمجان در شرایط تنش آزمایشی بهصورت ...
بیشتر
شوری میتواند مانع جذب یونهای معدنی خاک بهعلت اثر منفی یون سدیم و بههمخوردن تعادل یونی شود، اما استفاده از ترکیبات زیستی تریکودرما میتواند سبب بهبود رشد در شرایط تنش شوری شود. بهمنظور بررسی اثر چهار استرین تریکودرما مقاوم به شوری بر شاخصهای رویشی و جذب عناصر معدنی گیاهچههای بادمجان در شرایط تنش آزمایشی بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان در سال زراعی 1396-1395 انجام گرفت. عامل اول شوری در چهار سطح شاهد و غلظتهای هشت، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر و عامل دوم در پنج سطح تریکودرما Trichoderma aureoviride (T148-2, T189-4)،T. virens (T145, T133-1) و شاهد بود. نتایج نشان داد که تحت تأثیر تنش شوری کاهش چشمگیری در شاخصهای رویشی مشاهده شد. در بالاترین سطح شوری بهطور میانگین وزن خشک ریشه و اندام هوایی بهترتیب 50 و72 درصد و برای قطر ساقه و ارتفاع گیاهچه کاهش 20 درصدی نسبت به شاهد مشاهده شد. ولی مایهزنی با تریکودرما این شاخصها را بهبود بخشید که موجب افزایش 6/1 برابری وزن خشک ریشه (T142-8)، 7/2 برابر وزن خشک اندام هوایی (T133-1) و 3/1 برابر ارتفاع گیاهچه (T189-4) نسبت به شاهد شدند. بیشترین افزایش قطر در استرین T142-8 به میزان 38 درصد مشاهده شد. استفاده از تریکودرما منجر به تغییرات معنیدار در محتوای قند، سدیم، پتاسیم و کلسیم نیز شد. نتایج نشان داد که استرینهای تریکودرما میتوانند عامل زیستی مناسبی جهت افزایش تحمل در سطوح بالای تنش شوری و بهبود شاخصهای رویشی گیاهچههای بادمجان باشند.
جعفر مساح؛ حسن طهماسبی؛ محمودرضا روزبان؛ بهزاد آزادگان
چکیده
استفاده از روشهای کاهش مصرف انرژی در گلخانهها از جمله کاهش تلفات حرارتی، بهبود بازده سیستمهای گرمایشی، خنککننده و آبیاری میتواند میزان مصرف انرژی برای تولید هر محصول را تا چندین برابر کاهش دهد. در این پژوهش، یک سیستم اتوماسیون کنترل اقلیم گلخانه، باهدف کاهش مصرف انرژی طراحی و ساخته شد. این سیستم از ایستگاههای فرمان و ...
بیشتر
استفاده از روشهای کاهش مصرف انرژی در گلخانهها از جمله کاهش تلفات حرارتی، بهبود بازده سیستمهای گرمایشی، خنککننده و آبیاری میتواند میزان مصرف انرژی برای تولید هر محصول را تا چندین برابر کاهش دهد. در این پژوهش، یک سیستم اتوماسیون کنترل اقلیم گلخانه، باهدف کاهش مصرف انرژی طراحی و ساخته شد. این سیستم از ایستگاههای فرمان و اندازهگیری تشکیل شده بود که ایستگاه فرمان شامل HMI و ایستگاه اندازهگیری شامل حسگر رطوبت، حسگر نور، و هشت حسگر حرارت بود. ایستگاه اندازهگیری، شرایط اقلیم گلخانه را دریافت میکرد و سپس آنها را برای ایستگاه فرمان ارسال میکرد. در این پژوهش، تأثیر سامانه اتوماسیون کنترل اقلیم گلخانه طراحی شده، بر ویژگیهای کمی و کیفی سه رقم گل رز شاخهبریده به نامهای "آنجلینا"، "سامورایی" و "رد وان"، با سامانه شاهد، مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین، مصرف انرژی در هر دو سامانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج بهدستآمده، شاخص کیفیت و وزن شاخساره در هر سه رقم مذکور، در محصولات تولیدشده تحت سامانه اتوماسیون نسبت به سامانه شاهد بهبود یافت. اما تفاوت معنیداری بین ویژگیهای طول و تعداد ساقه گلدهنده، قطر ساقه، تعداد شاخسارههای جانبی و کور، طول میانگرهها و عمر گلجایی محصولات دو سامانه موردمقایسه، مشاهده نشد. نتایج بهدستآمده نشاندهنده کاهش میزان مصرف انرژی گلخانه تحت سامانه اتوماسیون کنترل اقلیم نسبت به سامانه شاهد به میزان 12 درصد بود. در مجموع، با توجه به اینکه استفاده از سامانه کنترل اقلیم بدون اینکه تأثیر منفی روی خصوصیات کمی و کیفی محصول گذاشته باشد بازده مصرف انرژی را ارتقاء داده است قابل توصیه میباشد.
فرزانه پایمرد؛ عبدالرحمان محمدخانی؛ علی نیازی؛ علیرضا شهسوار؛ محمدرضا نوری امامزاده ای
چکیده
تنش خشکی یکی از عوامل محدودکننده کشاورزی در بسیاری از مناطق دنیا بهویژه ایران است. درک مکانیسم اثر تنش خشکی بر واکنشهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ژنوتیپها، برای انتخاب و اصلاح ژنوتیپهای سازگار با شرایط ایران بسیار مفید میباشد. بدین منظور، پژوهش حاضر در سالهای 98-1397 در پژوهشکده بیوتکنولوژی دانشگاه شیراز با هدف بررسی ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از عوامل محدودکننده کشاورزی در بسیاری از مناطق دنیا بهویژه ایران است. درک مکانیسم اثر تنش خشکی بر واکنشهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ژنوتیپها، برای انتخاب و اصلاح ژنوتیپهای سازگار با شرایط ایران بسیار مفید میباشد. بدین منظور، پژوهش حاضر در سالهای 98-1397 در پژوهشکده بیوتکنولوژی دانشگاه شیراز با هدف بررسی تأثیر تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نهالهای دوساله انار رقم واندرفول در شرایط گلخانه انجام شد. آبیاری در چهار سطح 100 درصد (شاهد)، 75 درصد، 55 درصد و 35 درصد ظرفیت زراعی بهمدت 50 روز انجام شد. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش کمآبی باعث افزایش میزان کاروتنویید، فلاونویید، مالوندیآلدهید و پرولین شد. محتوای نسبی آب برگ، ثبات غشای سلول و میزان آنتوسیانین تحت تنش کمآبی کاهش یافت، اما در میزان کلروفیل کل و گلیسین بتائین بین سطوح مختلف آبیاری تفاوت معنیدار ایجاد نشد. میزان پراکسید هیدروژن (81 درصد) و همچنین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپراکسیداز دیسموتاز (480 درصد)، کاتالاز (96 درصد) و آسکوربات پراکسیداز (153 درصد) در تیمار 35 درصد در مقایسه با شاهد افزایش معنیداری نشان دادند. با توجه به نتایج این پژوهش بهویژه افزایش میزان پرولین و آنزیمهای آنتیاکسیدانی در اثر تیمارهای کمآبی، مکانیسمهای تحمل به خشکی در انار رقم واندرفول میتواند در ارتباط با تنظیم اسمزی فعال و همچنین سیستم فعال آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی در این رقم باشد.
هادی شوریده؛ حیدر مفتاحی زاده؛ محدثه حیدرزاده؛ عبدالله یوسفی
چکیده
بهمنظور بررسی پاسخهای عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای گوار (Cyamopsis tetragonoloba L.) به آبیاری تکمیلی در شرایط دیم، مطالعهای دو ساله در قالب کرتهای نواری خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاههای تحقیقاتی شیروان، کهنهکند و محمدآباد خراسان شمالی در سالهای زراعی 1399-1398 به اجرا درآمد. فاکتور اصلی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی پاسخهای عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای گوار (Cyamopsis tetragonoloba L.) به آبیاری تکمیلی در شرایط دیم، مطالعهای دو ساله در قالب کرتهای نواری خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاههای تحقیقاتی شیروان، کهنهکند و محمدآباد خراسان شمالی در سالهای زراعی 1399-1398 به اجرا درآمد. فاکتور اصلی شامل سطوح آبیاری در سه سطح دیم، دو آبیاری (پس از کاشت و زمان دانهبستن) و سه آبیاری (پس از کاشت، هنگام تشکیل غلاف و زمان دانهبستن) و فاکتور فرعی شامل ژنوتیپهای گوار در چهار سطح شامل سه ژنوتیپ RGC-1077،RGC-1036 ، RGC-1025 و توده محلی چابهار بود. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که بین ژنوتیپهای مختلف تفاوت معنیداری بهجز در صفت تعداد روز تا گلدهی وجود نداشت. از طرفی اثر تیمار آبیاری تکمیلی بر ویژگیهای عملکردی نسبت به شرایط دیم مشهود بود، اما تفاوت معنیداری بین دو و سه بار آبیاری تکمیلی مشاهده نشد. عملکرد دانه گوار در سال اول و دوم در منطقه آشخانه به میزان (5/750 و 1/219 کیلوگرم در هکتار) برتر از بجنورد و شیروان است. بیشترین عملکرد دانه (590 کیلوگرم در هکتار) در سال اول از تیمار دو بار آبیاری و در سال دوم (51/271 کیلوگرم در هکتار) از تیمار سهبار آبیاری بهدست آمد. در بین ژنوتیپهای آزمایشی بیشترین عملکرد دانه متعلق به ژنوتیپ RGC-1025 بود. بهطور کلی میتوان کشت گوار ژنوتیپ RGC-1025 را در منطقه آشخانه توصیه کرد.