ابراهیم مرشدی؛ محمد حسین قرینه؛ احمد کوچک زاده؛ عبدالمهدی بخشنده
چکیده
آزمایشی جهت بررسی اثر باکتریهای باسیلوس و سودوموناس بر عملکرد کمی و کیفی و راندمان مالتسازی ارقام مختلف جو در شرایط دیم در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایلام در سالهای زراعی 1396و 1397 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل ارقام جو در سه ...
بیشتر
آزمایشی جهت بررسی اثر باکتریهای باسیلوس و سودوموناس بر عملکرد کمی و کیفی و راندمان مالتسازی ارقام مختلف جو در شرایط دیم در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایلام در سالهای زراعی 1396و 1397 اجرا شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل ارقام جو در سه سطح (بهرخ، گریس و سرارود1) بهعنوان فاکتور اول و تلقیح بذر با سویه باکتریهای محرک رشد و کود شیمیایی در هشت سطح (شاهد، کود کامل (براساس توصیه مزرعه ای)، باکتری سودوموناس، باکتری باسیلوس، ترکیب دو باکتری سودوموناسو باسیلوس، باکتری سودوموناس+ نصف کود، باکتری باسیلوس+ نصف کود و ترکیب دو باکتری سودوموناس و باسیلوس+ نصف کود) بهعنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که همه صفات موردبررسی (غیر از راندمان مالتسازی) علاوه بر اثرات اصلی، تحت تأثیر برهمکنش سال در رقم در باکتری قرار گرفتند، این در حالی بود که راندمان مالتسازی تحت تأثیر اثر متقابل رقم در باکتری قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که از نظر تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در واحد سطح و عملکرد دانه در هر دو سال، تیمار ترکیب باکتریها+ نصف کود در رقم گریس بهترتیب با میانگینهای 31، 390، 5294 کیلوگرم در هکتار در سال اول و میانگینهای 35، 400 و 6222 کیلوگرم در هکتار در سال دوم بالاترین مقدار را به خود اختصاص دادند. همچنین بالاترین راندمان مالتسازی (5/95 درصد) در تیمار ترکیب باکتریها در رقم بهرخ مشاهده شد.
مهسا رفعتی آلاشتی؛ شهریار کاظمی؛ مژده سادات خیاط مقدم
چکیده
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل در کاهش عملکرد و کیفیت بذر کلزا میباشد. ارزیابی اثر کاربرد براسینواستروئید بر عملکرد دانه، محتوای روغن و پروفایل اسیدهای چرب ژنوتیپهای کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل بهعنوان هدف اصلی مطالعه حاضر در نظر گرفته شد. پژوهشی بهصورت فاکتوریل کرتخردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی دو سال زراعی ...
بیشتر
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل در کاهش عملکرد و کیفیت بذر کلزا میباشد. ارزیابی اثر کاربرد براسینواستروئید بر عملکرد دانه، محتوای روغن و پروفایل اسیدهای چرب ژنوتیپهای کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل بهعنوان هدف اصلی مطالعه حاضر در نظر گرفته شد. پژوهشی بهصورت فاکتوریل کرتخردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی دو سال زراعی (97-1396 و 98-1397) در کرج اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل براسینواستروئید (صفر و 1/0 میکرومولار) و آبیاری (معمول و قطع آبیاری بعد از گلدهی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای کلزا (نفیس، احمدی، اکاپی، نیما و نیلوفر) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. میزان اولئیکاسید و لینولئیکاسید در شرایط کاربرد براسینوستروئید بهترتیب در شرایط آبیاری کامل 7/0 و 11 درصد و در شرایط قطع آبیاری 1/1 و 4/6 درصد نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود. کاربرد براسینواستروئید در شرایط قطع آبیاری منجر به کاهش 14 درصدی پالمیتیکاسید نسبت به شاهد گردید. ژنوتیپ اکاپی در شرایط آبیاری بهترتیب بیشترین و کمترین اروسیکاسید و عملکرد دانه را داشت. این در حالی بود که تحت شرایط تنش خشکی بیشترین میزان عملکرد دانه (3/3112 کیلوگرمدرهکتار) و کمترین میزان اروسیک اسید (26/0درصد) مربوط به ژنوتیپ نیلوفر بود. کاربرد براسینواستروئید منجر به بهبود کیفیت اسیدهای چرب گردید و در هر دو شرایط آبیاری ژنوتیپ نیلوفر قابل توصیه است.
علیرضا توکلی؛ رضا نصرتی؛ متین جامی معینی
چکیده
فلزات سنگین مانند کروم از آلایندههای مهم برای محیط زیست و تولیدات کشاورزی بهحساب میآیند، بسیاری از این فلزات حتی در غلظتهای بسیار کم، سمی بوده و حتی فرایند رشدونمو محصولات را دچار اختلال میکند. بهمنظور بررسی واکنش ارقام مختلف کنجد به سطوح مختلف آب آبیاری آلوده به کروم، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
فلزات سنگین مانند کروم از آلایندههای مهم برای محیط زیست و تولیدات کشاورزی بهحساب میآیند، بسیاری از این فلزات حتی در غلظتهای بسیار کم، سمی بوده و حتی فرایند رشدونمو محصولات را دچار اختلال میکند. بهمنظور بررسی واکنش ارقام مختلف کنجد به سطوح مختلف آب آبیاری آلوده به کروم، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در منطقه فرومد از توابع شهرستان میامی انجام شد. عوامل موردمطالعه شامل آبیاری با سطوح 20، 40، 60، 80 و 100 درصد آب آلوده به کروم و سه رقم کنجد دشتستان، اولتان و محلی بودند. اثر سطوح مختلف آبیاری با آب آلوده به کروم بر ارتفاع بوته، طول ریشه، تعداد برگچه و وزن تر اندام هوایی بررسی شد و شاخص بهرهوری آب ارقام کنجد تعیین شد. نتایج نشان داد که آبیاری با آب آلوده به کروم باعث کاهش معنیدار (01/0P<) ارتفاع بوته و طول ریشه شد، اما تعداد برگچه و وزن تر اندام هوایی را تحت تأثیر قرار نداد. بیشترین کاهش در ارتفاع بوته (01/24 درصد) و طول ریشه (07/20 درصد) در شرایط آبیاری با 100 درصد آب آلوده به کروم مشاهده شد. تفاوت قابلملاحظهای بین ارقام کنجد در رابطه با ویژگیهای رشدی وجود داشت، بهطوریکه رقم اولتان، از ارتفاع بوته، تعداد برگچه و طول ریشه و بهرهوری بیشتری نسبت به سایر ارقام برخوردار بود. با توجه به نتایج، سطوح بالای کروم در آب آبیاری، موجب کاهش قابل توجه رشد ارقام مختلف گیاه کنجد گردید.
سمیه چنانی؛ محمد رضا مرادی تلاوت؛ علی مشتطی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف ورمیکمپوست و بور بر عملکرد دانه و روغن گلرنگ، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. عوامل آزمایشی شامل چهار سطح ورمیکمپوست (صفر، 4، 8 و 12 تن در هکتار) و چهار سطح عنصر بور ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف ورمیکمپوست و بور بر عملکرد دانه و روغن گلرنگ، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. عوامل آزمایشی شامل چهار سطح ورمیکمپوست (صفر، 4، 8 و 12 تن در هکتار) و چهار سطح عنصر بور (صفر، 3، 6 و 9 کیلوگرم در هکتار) از منبع بوریکاسید (H3BO3) بهصورت خاک کاربرد بود. نتایج نشان داد که اثر ورمیکمپوست بر اغلب صفات اندازهگیریشده معنیدار بود. بر این اساس، عملکرد بیولوژیک و اجزای عملکرد شامل تعداد طبق در مترمربع، دانه در طبق و وزن هزاردانه تا بالاترین سطح مصرف ورمیکمپوست، بهطور معنیداری افزایش یافت. اثر بور نیز بر صفات تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد کلاله شاخص برداشت، عملکرد روغن و درصد پروتئین دانه معنیدار شد. اثر متقابل ورمیکمپوست و بور بر صفات عملکرد دانه، شاخص برداشت، عملکرد روغن و درصد پروتئین دانه معنیدار گردید. مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (3184 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین عملکرد روغن (939 کیلوگرم در هکتار) در ترکیب تیماری 12 تن ورمیکمپوست در هکتار و 3 کیلوگرم بور در هکتار حاصل شد، که در هر دو مورد عملکرد دانه و روغن در واحد سطح افزایش بیش از صددرصدی در مقایسه با تیمار شاهد را نشان داد.
عارفه علی پور قاسم آباد سفلی؛ علی نخزری مقدم؛ مهدی ملاشاهی؛ ابراهیم غلامعلیپور علمداری
چکیده
تلفیق کودهای آلی و شیمیایی یکی از روشهای مهم رسیدن به کشاورزی پایدار محسوب میشود. بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی بههمراه کودهای شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفی دانه آفتابگردان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در بهار سال 1398 در دانشگاه گنبدکاووس با سه تکرار اجرا شد. عامل رقم ...
بیشتر
تلفیق کودهای آلی و شیمیایی یکی از روشهای مهم رسیدن به کشاورزی پایدار محسوب میشود. بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی بههمراه کودهای شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفی دانه آفتابگردان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در بهار سال 1398 در دانشگاه گنبدکاووس با سه تکرار اجرا شد. عامل رقم در دو سطح شامل هایسان 25 و اسکار و ترکیب کود در شش سطح شامل عدم مصرف کود، مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ یکونیم کیلوگرم هیومیکاسید در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ نیم کیلوگرم وایتا فری در هکتار و مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ یکونیم کیلوگرم هیومیکاسید در هکتار+ نیم کیلوگرم وایتا فری در هکتار بود. نتایج نشان داد که تأثیر رقم و کود بر بیشتر صفات مورد اندازهگیری معنیدار شد. رقم اسکار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد روغن بیشتری نسبت به رقم هایسان 25 تولید کرد. عملکرد دانه، عملکرد روغن، عملکرد بیولوژیک و ارتفاع گیاه در تیمار کودی مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بیش از تیمارهای کودی دیگر بود، اما اختلاف معنیدار با تیمار کودی مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ هیومیکاسید + وایتا فری نداشت. براساس نتایج بهدستآمده، برای رسیدن به حداکثر عملکرد دانه و روغن آفتابگردان و جلوگیری از مصرف بیرویه کودهای شیمیایی، کاربرد همزمان کود شیمیایی نیتروژن، هیومیکاسید و ویتا فری توصیه میشود.
سیدفرهاد صابرعلی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی برهمکنش تاریخ کاشت و میزان کود نیتروژن مصرفی بر رشد و عملکرد گندم زمستانه در شهرستان تربت جام استان خراسان رضوی انجام شد. آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان تربت جام در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کاشت 10 مهرماه، ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی برهمکنش تاریخ کاشت و میزان کود نیتروژن مصرفی بر رشد و عملکرد گندم زمستانه در شهرستان تربت جام استان خراسان رضوی انجام شد. آزمایش مزرعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان تربت جام در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کاشت 10 مهرماه، 26 مهرماه و 12 آبانماه در کرتهای اصلی و شش سطح کود نیتروژن شامل صفر (بهعنوان شاهد)، 100، 125، 150، 175 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص در کرتهای فرعی بود. در هر کرت، گندم رقم پیشتاز در هفت خط کشت با فاصله ردیف 15 سانتیمتر و به طول 8 متر کشت شد. تجزیه واریانس نشان داد که اثر تاریخ کاشت، کود نیتروژن مصرفی و اثر متقابل آنها بر همه صفات اندازهگیری معنیدار شد. مقایسه میانگین نشان داد که میزان عملکرد و اجزای عملکرد در تاریخ کاشت 10 مهرماه بیشتر بود و مقادیر اغلب این صفات در تاریخ کاشت 12 آبانماه نسبت به تاریخ 10 مهرماه کاهش معنیدار داشتند. مقدار عملکرد دانه در تاریخ کاشت 10 و 26 مهرماه با مصرف 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن به حداکثر خود رسید، در حالیکه بیشینه عملکرد در تاریخ کاشت 12 آبان با مقدار مصرف 175 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. بهطورکلی با تأخیر در کاشت، پاسخ رشد و عملکرد گندم به میزان کود نیتروژن مصرفی کاهش مییابد و بهمنظور توصیه کودی کارآمد، زمان کاشت محصول نیز باید مدنظر قرار گیرد.
طیبه جمشیدنیا؛ طیب ساکی نژاد؛ علی رضا شکوه فر؛ رضا دادنیا؛ سید کیوان مرعشی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تلقیح مایکوریزا، نسبت ترکیبی اکسین/ جبیرلین و آسکوربیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت این پژوهش دو ساله (1398-1397) بهصورت طرح اسپیلت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شهید سالمی واقع در شمال شهر اهواز انجام گرفت. فاکتور اصلی تیمارها شامل قارچ مایکوریزا (گونة گلوموس اینترارادیسز) ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تلقیح مایکوریزا، نسبت ترکیبی اکسین/ جبیرلین و آسکوربیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت این پژوهش دو ساله (1398-1397) بهصورت طرح اسپیلت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شهید سالمی واقع در شمال شهر اهواز انجام گرفت. فاکتور اصلی تیمارها شامل قارچ مایکوریزا (گونة گلوموس اینترارادیسز) در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) پیش از کاشت و فاکتور فرعی شامل نسبت هورمون اکسین به جیبرلین در سه سطح (صفر درصد، 600/300، 300/600) میلیگرم بر لیتر و آسکوربیکاسید در سه سطح (صفر، 100، 200) میلیگرم بر لیتر بهصورت محلولپاشی انجام شد. نتایج نشان داد که مایکوریزا بر وزن خشک برگ، ساقه و بلال و وزن دانه و عملکرد و همچنین صفات بیولوژیکی تأثیر معنیداری دارد. بهترتیب بالاترین مقدار عملکرد دانه (۷۲/۷۴۱۰) کیلوگرم در سطوح تیماری تلقیح مایکوریزا، نسبت اکسین به جیبرلین ۶۰۰ میلیگرم به ۳۰۰ میلیگرم و در ۲۰۰ میلیگرم آسکوربیکاسید و بالاترین عملکرد وزن خشک ساقه (100 گرم) در برهمکنش سهگانه عاملهای آزمایش در سطوح تیماری عدم تلقیح مایکوریزا، عدم مصرف ترکیب هورمونی و مصرف ۱۰۰ میلیگرم آسکوربیکاسید، بالاترین عملکرد میزان دانه در ردیف (۴۶/۴۵ درصد) در نسبت اکسین به جیبرلین ۶۰۰ میلیگرم به ۳۰۰ میلیگرم و مصرف ۲۰۰ میلیگرم آسکوربیکاسید بهدست آمد. با توجه به تأثیر مثبت کاربرد فاکتورهای آزمایشی، استفاده از میکوریزا و هورمونهای مذکور، و آسکوربیک اسید توصیه میشود.
مسلم حیدری؛ مهرداد چائی چی
چکیده
جوانهزنی یکی از مهمترین، حساسترین و اصلیترین مراحل فنولوژیکی در چرخه زندگی گیاه و یک فرایند کلیدی در سبزشدن گیاهچه است. به این منظور مطالعهای با هدف تأثیر پرایمینگ بذر بر شاخصهای مختلف سبزشدن در ارقام مختلف گندم (Triticum aestivum) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی ...
بیشتر
جوانهزنی یکی از مهمترین، حساسترین و اصلیترین مراحل فنولوژیکی در چرخه زندگی گیاه و یک فرایند کلیدی در سبزشدن گیاهچه است. به این منظور مطالعهای با هدف تأثیر پرایمینگ بذر بر شاخصهای مختلف سبزشدن در ارقام مختلف گندم (Triticum aestivum) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان در سال 1401 اجرا شد. تیمارها شامل پیشتیمار بذر با کودهای 1- کود مایع ویژه بذر مال بیوزر، 2- سیفول آمینوزینک، 3- سبزینه، 4- کود بذرمال رویش 5- اکوبوستر و 6- شاهد (عدم کاربرد کود) و ارقام مختلف گندم آبی (پیشگام، زرینه و حیدری) و دیم (صدرا، هشترود و باران) بود. نتایج نشان داد که پیشتیمار بذرها باعث افزایش طول کلئوپتیل، طول ریشه و ساقه، وزن ریشه و ساقه، درصد و سرعت سبزشدن، شاخص بنیه، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز در گیاهچههای گندم در مقایسه با شاهد گردید. بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز (Unit/ml 129/0) و پراکسیداز (Unit/ml 58/88) در گیاهچههای حاصل از بذرهای پیشتیمار شده با سیفول آمینوزینک بهدست آمد که بهترتیب 8/65 و 32 درصد بیشتر از گیاهچههای حاصل از بذرهای شاهد بود. با توجه به اینکه پیشتیمار بذر روشی ساده و مقرون به صرفه بوده و درعین سادگی و عدم نیاز به دانش فنی پیچیده، بهآسانی میتواند توسط کشاورزان اجرا گردد، بنابراین این روش جهت بهبود سبزشدن، رشد گیاهچه و افزایش کیفیت و قدرت بذرهای گندم توصیه میشود.
محمد زمانیان؛ فرید گل زردی؛ علی ماهرخ؛ فرهاد عزیزی؛ مسعود ترابی؛ ویدا قطبی؛ محمد علی مفیدیان؛ وحید رهجو؛ الیاس سلطانی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور جزئیسازی عوامل مدیریتی تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر تولید علوفه شبدر در کشور و شناسایی عوامل محدودکننده آن انجام شد. در این مطالعه دادههای بهدستبهدستآمده از 68 پروژه تحقیقاتی که توسط سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی طی سالهای 1388 تا 1399 در سراسر کشور اجرا شده بود، با استفاده از روش فراتحلیل (متاآنالیز) ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور جزئیسازی عوامل مدیریتی تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر تولید علوفه شبدر در کشور و شناسایی عوامل محدودکننده آن انجام شد. در این مطالعه دادههای بهدستبهدستآمده از 68 پروژه تحقیقاتی که توسط سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی طی سالهای 1388 تا 1399 در سراسر کشور اجرا شده بود، با استفاده از روش فراتحلیل (متاآنالیز) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تاریخ کاشت 31/3- درصد، روش کاشت 82/22- درصد، گونه 14/40+ درصد، میزان بذر مصرفی (تراکم کاشت) 53/1+ درصد، تنش خشکی 16/16- درصد و مرحله فنولوژیکی برداشت علوفه 42/15- درصد از تغییرات عملکرد علوفه شبدر را توجیه نمودند. بنابراین، کاشت پاییزه در نیمه دوم شهریورماه، روش کاشت کرتی، انتخاب گونه شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum) رقم تولیدی کرج، میزان بذر مصرفی 20-15 کیلوگرم در هکتار (برای تولید علوفه) و برداشت علوفه در مرحله فنولوژیکی 25-10 درصد گلدهی بوتهها، مهمترین عوامل مدیریتی و زراعی در افزایش تولید علوفه شبدر در مناطق سرد و معتدل است و رعایت نکردن یکی و یا مجموعهای از این عوامل باعث کاهش تولید علوفه شبدر و خلأ عملکرد خواهد شد. بهطور کلی گونه، روش کاشت و تنش خشکی بهترتیب بهعنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد علوفه شبدر در ایران شناخته شدند.
علی منصوری؛ حشمت امیدی؛ امیر بستانی
چکیده
بهمنظور بررسی امکان کاهش طول دوره رشد و افزایش عملکرد دانه ژنوتیپهای مختلف کینوا، در سال 1398، آزمایشی بهصورت اسپلیتپلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد اجرا شد. عامل اصلی شامل سه ژنوتیپ مختلف کینوا (تیتیکاکا، جیزا 1 و ساجاما) و عوامل فرعی شامل سه روش کاشت (کاشت نشا، کاشت بذر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی امکان کاهش طول دوره رشد و افزایش عملکرد دانه ژنوتیپهای مختلف کینوا، در سال 1398، آزمایشی بهصورت اسپلیتپلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد اجرا شد. عامل اصلی شامل سه ژنوتیپ مختلف کینوا (تیتیکاکا، جیزا 1 و ساجاما) و عوامل فرعی شامل سه روش کاشت (کاشت نشا، کاشت بذر پرایمشده با محلول ppm 1000 بوریکاسید و کاشت مستقیم بذر) و محلولپاشی بور در دو سطح (شاهد و محلولپاشی با محلول ppm 1000 بوریکاسید) بود. نتایج نشان داد که اثر ژنوتیپ بر تمام صفات موردمطالعه معنیدار بود. بیشترین ارتفاع بوته (38/123 سانتیمتر) و عملکرد دانه (28/2860 کیلوگرم در هکتار) در رقم جیزا 1 بهدست آمد. همچنین کمترین طول دوره رشد و گلدهی مربوط به رقم تیتیکاکا و بیشترین طول دوره مربوط به رقم ساجاما بود. روش کاشت نیز بر صفات رشد و عملکرد کینوا اثر معنیداری داشت و نشاکاری نسبت به سایر روشها مؤثرتر بود. این روش موجب افزایش 15/48 درصدی ارتفاع بوته، افزایش 69/176 درصدی عملکرد دانه و کاهش طول دوره گلدهی (35/34 درصد) و رسیدگی (97/37 درصد) شد. روش پرایمینگ نیز در مقایسه با تیمار شاهد توانست صفات موردمطالعه را بهبود بخشد. البته میزان اثرگذاری آن به اندازه نشاکاری نبود. اثر محلولپاشی بور نیز بر عملکرد دانه معنیدار بوده و موجب افزایش 7/16 درصدی این صفت شد.
فروغ فلاحی؛ وحید عبدوسی؛ محمود باقری؛ مرضیه قنبری جهرمی؛ حمید مظفری
چکیده
بهمنظور انتخاب والدین مناسب جهت اهداف اصلاحی، شناخت کافی از تنوع ژنتیکی و طبقهبندی ژرمپلاسمها ضروری است. به این منظور پژوهشی جهت طبقهبندی و شناخت تنوع فنوتیپی 17 ژنوتیپ بادمجان در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر شهر کرج انجام شد. در مجموع 19 صفت موردارزیابی قرار ...
بیشتر
بهمنظور انتخاب والدین مناسب جهت اهداف اصلاحی، شناخت کافی از تنوع ژنتیکی و طبقهبندی ژرمپلاسمها ضروری است. به این منظور پژوهشی جهت طبقهبندی و شناخت تنوع فنوتیپی 17 ژنوتیپ بادمجان در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر شهر کرج انجام شد. در مجموع 19 صفت موردارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش برخی صفات مورفولوژیک همچون تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره و میانگره، وزن و عملکرد میوه همچنین میزان فنل کل، آنتوسیانین کل و گلیکوآلکالویید سولاسونین در میوه اندازهگیری شد. نتایج تجریه واریانس برای تمام صفات فوق در سطح یک درصد معنیدار بود. دامنه تغییرات، تنوع ژنتیکی بسیار زیادی را در بین ارقام نشان داد که میتواند برای اهداف متفاوت اصلاحی مفید باشد، ارتفاع بوته کمتر برای جلوگیری از خوابیدگی و تعداد ساقه و گل بیشتر برای رسیدن به عملکرد بالاتر دارای اهمیت است که ژنوتیپ 13321 از سایر ژنوتیپها کوتاهتر بود. تجزیه خوشهای ژنوتیپهای موردمطالعه را در سه گروه مجزا قرار داد و بادمجانهای سفید را بهطور مشخص از بادمجانهای رنگی جدا کرد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی نیز ضمن تأیید نتایج تجزیه کلاستر نشان داد که بادمجانهای رنگی نسبت به بادمجانهای سفید زودرستر، عملکرد میوه بیشتر و مقدار گلیکوآلکالوئید سولاسونین کمتری داشتند اگرچه بادمجانهای رنگی مورداستفاده در این پژوهش ارقام اصلاح شده بودند، اما این نکته قابلتوجه است که استفاده از روشهای اصلاحی در بهبود کمیت و کیفیت بادمجان دارای اهمیت میباشد.
عارفه مزروعی؛ کرامت الله سعیدی؛ زهرا ایزدی؛ عبدالرحمان محمدخانی
چکیده
ازآنجاییکه محصولات باغبانی برداشتشده قابلیت فسادپذیری بالایی دارند، بهکارگیری فنون مناسب جهت افزایش ماندگاری بهمنظور استفاده در تمام فصول سال و همچنین صادرات ضروری است. پژوهش حاضر در سال 1400-1399 با هدف بررسی اثرات درونپاشی اسانس مرزه بختیاری با کیتوزان بر خصوصیات حسی و کیفی دانه انار در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت ...
بیشتر
ازآنجاییکه محصولات باغبانی برداشتشده قابلیت فسادپذیری بالایی دارند، بهکارگیری فنون مناسب جهت افزایش ماندگاری بهمنظور استفاده در تمام فصول سال و همچنین صادرات ضروری است. پژوهش حاضر در سال 1400-1399 با هدف بررسی اثرات درونپاشی اسانس مرزه بختیاری با کیتوزان بر خصوصیات حسی و کیفی دانه انار در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار شامل نسبتهای وزنی- وزنی اسانس به کیتوزان (1:1، 1:2 و 1:3) در دو سطح پاشش اسانس مرزه بختیاری (3/0 و 6/0) بههمراه دو شاهد قبل و بعد از اعمال تیمارها با سه تکرار در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام شد. نتایج نشان داد که بهترین وضعیت ظاهری دانههای انار در نسبت 6/0-1 کیتوزان به اسانس و بهترین مزه دانههای انار در تیمارهای 3/0-2 و 3/0-3 مشاهده شد. در تیمار اسانس قطر هاله ضد میکروبی مربوط به قارچ 2 میلیمتر و در نسبت 1:2 اسانس به کیتوزان 5/5 میلیمتر نشان داده شد. بیشترین بازده درونپوشانی و کوچکترین اندازه ذره مربوط به نسبت 1:2 بود. میزان بازده در نسبتهای 1:3 (1/55 درصد) و نسبت 1:1 (2/51 درصد) نشان داده شد. کمترین پتانسیل زتا در نسبت 1:3 و بیشترین میزان در نسبت 1:1 حاصل شد. پوششدهی دانههای انار و انتخاب غلظت مناسب اسانس مرزه بختیاری همراه با پوشش کیتوزان (3/0-1 و 3/0-2)، میتوان زمان ماندگاری، بازارپسندی و کیفیت تغذیهای دانه انار را به میزان مناسب و قابل توجهی حفظ کرد.