مهرداد رنجبر؛ هادی قربانی؛ مهدی قاجارسپانلو
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کاربرد درازمدت کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی بر غلظت عناصر پرمصرف در خاک و گیاه برنج، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار و 14 تیمار کودی، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در سال زراعی 1393 اجرا گردید. تیمارهای کودی شامل تیمار شاهد (بدون مصرف کود شیمیایی و کود آلی)، تیمار ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر کاربرد درازمدت کمپوست زباله شهری و کود شیمیایی بر غلظت عناصر پرمصرف در خاک و گیاه برنج، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار و 14 تیمار کودی، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در سال زراعی 1393 اجرا گردید. تیمارهای کودی شامل تیمار شاهد (بدون مصرف کود شیمیایی و کود آلی)، تیمار کودی (طبق آزمون خاک)، تیمارهای 15، 30 و 45 تن کمپوست زباله شهری در هکتار به صورت ساده و همراه با 4/1، 4/2 و 4/3 کود شیمیایی بودند. نتایج نشان داد کاربرد هفتساله کمپوست زباله شهری موجب افزایش معنیدار غلظت برخی عناصر پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) در خاک و دانه گیاه برنج در سطح احتمال یک درصد در مقایسه با تیمار شاهد گردید. بیشترین غلظت عناصر پرمصرف در خاک در تیمار 45 تن کمپوست زباله شهری + 4/3 (75 درصد) درصد کود شیمیایی بهدست آمد که غلظت نیتروژن نسبت به تیمار شاهد 68/73 درصد، غلظت فسفر نسبت به تیمار شاهد 230 درصد و غلظت پتاسیم نسبت به تیمار شاهد 74/30 درصد افزایش نشان داد. بیشترین غلظت عنصر پتاسیم در دانه گیاه برنج در تیمار 45 تن کمپوست زباله شهری + 75 درصد کود شیمیایی بهدست آمد. کمترین غلظت عناصر پرمصرف در خاک و گیاه برنج مربوط به تیمار شاهد و تیمار کود شیمیایی بود. درمجموع، میتوان از تلفیق کمپوست زباله شهری به همراه کود شیمیایی برای افزایش غلظت برخی عناصر پرمصرف در خاک و گیاه برنج استفاده کرد.
محمد جواد نظری دلجو؛ مهران کنعانی
چکیده
باتوجه به مطالعات اندک در خصوص ترکیبات معطر گلهای شاخه بریده، آزمایشی گلدانی با هدف بررسی تأثیر محلولپاشی پیش از برداشت، سالیسیلیک اسید (0، 5/1 و 25/2 میلیمولار) و آلفا-آمینواوکسی-بتا-فنیل پروپیونیک اسید (0، 5/1 و 3 میلیمولار) بهترتیب بهعنوان محرک و بازدارنده اختصاصی فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز روی گل مریم ...
بیشتر
باتوجه به مطالعات اندک در خصوص ترکیبات معطر گلهای شاخه بریده، آزمایشی گلدانی با هدف بررسی تأثیر محلولپاشی پیش از برداشت، سالیسیلیک اسید (0، 5/1 و 25/2 میلیمولار) و آلفا-آمینواوکسی-بتا-فنیل پروپیونیک اسید (0، 5/1 و 3 میلیمولار) بهترتیب بهعنوان محرک و بازدارنده اختصاصی فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز روی گل مریم پُرپر بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. براساس نتایج آزمایش، محتوای نسبی آب، پایداری غشای سلولی و عمر گلجای بهطور معنیداری تحت تأثیر محلولپاشی تیمارهای مورد بررسی قرار گرفتند (01/0 P<). تیمار آلفا-آمینواوکسی-بتا-فنیل پروپیونیک اسید (3 میلیمولار) و سالیسیلیک اسید (5/1 میلیمولار) بهترتیب منجر به افزایش حدود 68 و 34 درصدی عمر گلجای در مقایسه با شاهد گردید. در بررسی پس از برداشت ترکیبات معطر گل مریم پُرپر بهروش فضای فوقانی و بهوسیله تکنیک کروماتوگرافی گازی-اسپکترومتری حجمی، 37 ترکیب مختلف شناسایی گردید. متیل بنزوات، بنزیل بنزوات، پنتاکوسان و متیل سالیسیلات بهترتیب مهمترین ترکیبات دخیل در عطر گل مریم بودند. تیمار آلفا-آمینواوکسی-بتا-فنیل پروپیونیک اسید سبب افزایش میزان بنزیل بنزوات و پنتاکوسان و کاهش متیل بنزوات و متیل سالیسیلات شد که تأثیر متضادی در مقایسه با سالیسیلیک اسید داشت. تیمار محرک و بازدارنده فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز، بهترتیب سبب افزایش و کاهش محتوای کل عطر گل مریم نسبت به شاهد گردید.
الهام صمدی کلخوران؛ محمدتقی آل ابراهیم؛ مهدی محب الدینی
چکیده
بهمنظور بررسی دزهای کاهش یافته علفکش اگزادیارژیل (تاپ استار) به صورت پسرویشی بر عملکرد قابل فروش سیبزمینی، آزمایشی مزرعهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار و با استفاده از رقم آگریا در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آلاروق واقع در شهر اردبیل، در سال 1392 انجام شد. آزمایش شامل دزهای علفکش ...
بیشتر
بهمنظور بررسی دزهای کاهش یافته علفکش اگزادیارژیل (تاپ استار) به صورت پسرویشی بر عملکرد قابل فروش سیبزمینی، آزمایشی مزرعهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار و با استفاده از رقم آگریا در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آلاروق واقع در شهر اردبیل، در سال 1392 انجام شد. آزمایش شامل دزهای علفکش اگزادیارژیل در 7 سطح (صفر به عنوان شاهد با علف هرز، 05/0، 1/0، 2/0، 4/0، 6/0 و 8/0 لیتر ماده مؤثره در هکتار) و زمان مصرف علفکش اگزادیارژیل در 3 سطح (مرحله سبز شدن، استولونزایی و حجیم شدن غده سیبزمینی) به همراه شاهد وجین کامل میباشد. نتایج آزمایش نشان داد کاربرد اگزادیارژیل به میزان 8/0 لیتر ماده مؤثره در هکتار، باعث کاهش زیستتوده علفهایهرز به میزان 16/66 درصد نسبت به شاهد با علفهرز شد که با دز 6/0 لیتر ماده مؤثره در هکتار تفاوت معنیداری نداشت. از بین زمانهای مصرف اگزادیارژیل، مرحله سبز شدن سیبزمینی، بالاترین درصد کاهش زیست توده علفهای هرز را ایجاد کرد. نتایج نشان داد که کاربرد اگزادیارژیل به میزان 8/0 لیتر ماده مؤثره در هکتار، باعث افزایش درصد غدههای متوسط و عملکرد کل غده بهترتیب 21/81 و 59/51 درصد و باعث کاهش 60/45 درصدی غدههای ریز نسبت به شاهد با علفهرز گردید. لذا، بالاترین درصد غدههای درشت و عملکرد قابل فروش در دز 8/0 لیتر ماده مؤثره در هکتار اگزادیارژیل در مرحله سبز شدن سیبزمینی حاصل شد.
پروین طالبی؛ زهره جبارزاده؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خاکی و محلولپاشی هیومیک اسید بر ویژگیهای رشدی، گلدهی و جذب عناصر گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور هیومیک اسید در 4 غلظت (صفر، 500، 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر) و نحوه کاربرد به دو صورت (کاربرد خاکی و محلولپاشی) با سه تکرار و دو مشاهده در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خاکی و محلولپاشی هیومیک اسید بر ویژگیهای رشدی، گلدهی و جذب عناصر گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور هیومیک اسید در 4 غلظت (صفر، 500، 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر) و نحوه کاربرد به دو صورت (کاربرد خاکی و محلولپاشی) با سه تکرار و دو مشاهده در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه، در سالهای 93-1392 انجام شد. نتایج آزمایش بیانگر تأثیر معنیدار هیومیک اسید بر صفات رویشی (مانند وزن تر و خشک برگ و قطر ساقه)، زایشی (مانند تعداد و قطر غنچه، قطر گل) و جذب عناصر غذایی گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ بود. نتایج نشان داد که تیمار خاکی 2000 میلیگرم در لیتر هیومیک اسید باعث بیشترین میزان جذب نیتروژن (425/8 میکروگرم در گلدان) و آهن (12476/8 میکروگرم در گلدان) در گیاه شد، اما میزان جذب روی در هیچکدام از غلظتهای اسید هیومیک معنیدار نشد. بیشترین میزان جذب مس نیز در تیمار محلولپاشی 1000 میلیگرم در لیتر هیومیک اسید (342/46 میکروگرم درگلدان) بهدست آمد. در جذب منگنز و پتاسیم نیز غلظت 1000 میلیگرم در لیتر بیشترین میزان جذب پتاسیم و منگنز را باعث شد. بهطورکلی، میتوان نتیجه گرفت که کاربرد هیومیک اسید در گیاه باعث افزایش جذب برخی عناصر ضروری و رشد گیاهان میشود.
سید امید سید نوری؛ معرفت مصطفوی راد؛ محمدحسین انصاری
چکیده
بهمنظور ارزیابی عملکرد دانه و اسیدهای چرب روغن بادامزمینی تحت تأثیر کشت مخلوط با ذرت و مقادیر مختلف نیتروژن، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در رشت، در سال زراعی 94-1393 انجام شد. مقادیر مختلف کود نیتروژن شامل صفر، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار بهعنوان فاکتور اصلی و کشت خالص ذرت و بادام ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی عملکرد دانه و اسیدهای چرب روغن بادامزمینی تحت تأثیر کشت مخلوط با ذرت و مقادیر مختلف نیتروژن، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در رشت، در سال زراعی 94-1393 انجام شد. مقادیر مختلف کود نیتروژن شامل صفر، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار بهعنوان فاکتور اصلی و کشت خالص ذرت و بادام زمینی و ردیفهای کشت مخلوط ذرت و بادام زمینی با نسبتهای 1:1، 2:1، 1:2 و 2:2 بهعنوان فاکتور فرعی مدنظر قرار گرفتند. بالاترین عملکرد دانه ذرت (10540 کیلوگرم در هکتار) تحت اثر متقابل 200 کیلوگرم نیتروژن و سیستم کشت مخلوط ذرت و بادامزمینی با نسبت 2:2 بهدست آمد. اثر متقابل 100 کیلوگرم نیتروژن و سیستم کشت مخلوط با نسبت 2:1 بیشترین عملکرد دانه بادامزمینی (1786 کیلوگرم در هکتار) را نشان داد. با افزایش کاربرد نیتروژن، میزان اسید چرب اولئیک در روغن بادامزمینی کاهش پیدا کرد، ولی محتوای اسید چرب لینولئیک افزایش یافت. بالاترین درصد اسید چرب اولئیک (31/27 درصد) در سیستم کشت مخلوط ذرت و بادامزمینی با نسبت 2:1 مشاهده گردید. بهطورکلی، کاربرد 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و سیستم کشت مخلوط ذرت و بادامزمینی با نسبت 2:1 میتواند برای بهبود نسبت برابری زمین و افزایش عملکرد و کیفیت روغن بادامزمینی در شرایط اقلیمی منطقه قابل توصیه باشد.
سارا قنبری؛ محمد رضا مرادی تلاوت؛ سیدعطاءالله سیادت
چکیده
به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط جو و شنبلیله در سطوح کود دامی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، در سال زراعی 94-1393 انجام شد. سطوح کود دامی در 4 سطح (صفر، 12، 24 و 36 تن در هکتار از منبع کود گاوی پوسیده شده) در کرتهای اصلی ...
بیشتر
به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط جو و شنبلیله در سطوح کود دامی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، در سال زراعی 94-1393 انجام شد. سطوح کود دامی در 4 سطح (صفر، 12، 24 و 36 تن در هکتار از منبع کود گاوی پوسیده شده) در کرتهای اصلی و هشت نسبت کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی شامل 75 درصد جو + 25 درصد شنبلیله، 50 درصد جو + 50 درصد شنبلیله، 25 درصد جو + 75 درصد شنبلیله، 100 درصد جو + 6/16 درصد شنبلیله، 100 درصد جو + 3/33 درصد شنبلیله، 100 درصد جو + 50 درصد شنبلیله و کشت خالص هر دو گیاه در کرتهای فرعی جای گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه خشک جو (2850 کیلوگرم در هکتار) از ترکیب جو خالص با کاربرد 36 تن در هکتار حاصل شد. همچنین، بیشترین عملکرد علوفه خشک شنبلیله (33/1633 کیلوگرم در هکتار) از ترکیب شنبلیله خالص با کاربرد 24 تن در هکتار بهدست آمد. باتوجه به اینکه بیشترین میزان شاخص تولید سیستم (29/2933 (SPI = در دو ترکیب کشت 100 درصد جو + 6/16 درصد شنبلیله و 100 درصد جو + 3/33 درصد شنبلیله با کاربرد 36 تن در هکتار کود دامی حاصل شده است، نسبتهای کشت افزایشی با کاربرد 36 تن در هکتار کود دامی ترکیب تیماری مناسب بودند. همچنین، نسبت برابری از زمین و شاخص غالبیت در نسبتهای کشت افزایشی بزرگتر از یک و با کاربرد 36 تن در هکتار کود دامی حاصل شده است. لذا، در این مطالعه جو و شنبلیله دو گونه سازگار در ترکیبهای کشت مخلوط معرفی شدند.
حسن موسی پور؛ احمد قنبری؛ محمدرضا اصغری پور
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثرات کشت مخلوط افزایشی زنیان و اسفرزه و تاریخ کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و میزان اسانس زنیان، درصد موسیلاژ در اسفرزه و کنترل علفهای هرز به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل، در سال 1392 اجرا گردید. تاریخ کاشت 20 دیماه و 20 بهمنماه در پلاتهای ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثرات کشت مخلوط افزایشی زنیان و اسفرزه و تاریخ کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و میزان اسانس زنیان، درصد موسیلاژ در اسفرزه و کنترل علفهای هرز به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل، در سال 1392 اجرا گردید. تاریخ کاشت 20 دیماه و 20 بهمنماه در پلاتهای اصلی و کشتهای خالص دو گونه زنیان و اسفرزه و نسبتهای کشت افزایشی (25، 50، 75 و 100 درصد اسفرزه به همراه 100 درصد زنیان) در پلاتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تأخیر در کاشت سبب افزایش معنیدار میزان اسانس زنیان شد، ولی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی، عملکرد اسانس و وزن هزاردانه زنیان با تأخیر در کاشت بهترتیب حدود 3/12، 7/13، 5/0 و 1/35 درصد کاهش نشان داد. تأخیر در کاشت اسفرزه نیز تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی نداشت. نسبتهای کشت مخلوط بهطور معنیداری باعث کاهش عملکرد و اجزای عملکرد دو گیاه شد، بهطوریکه بیشترین عملکرد دانه زنیان (2303 کیلوگرم در هکتار) و اسفرزه (539 کیلوگرم در هکتار) از کشت خالص دو گیاه و کمترین ماده خشک علفهای هرز از تاریخ کشت 20 دیماه و نسبت کشت مخلوط 75 و 100 درصد اسفرزه + 100 درصد زنیان بهدست آمد. تیمار 50 و 75 درصد اسفرزه + 100 درصد زنیان را میتوان به عنوان تیمار برتر این مطالعه معرفی کرد، زیرا بالاترین نسبت برابری زمین از این تیمار حاصل شد.
عبدالحمید محبی
چکیده
به منظور بررسی مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک و تغذیه نخل خرما، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار در 5 تکرار (هر تکرار شامل یک اصله نخل بارور) بر روی نخل خرمای بارور رقم سایر در شهرستان آبادان، طی سالهای 1388 تا 1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1 - مصرف کود شیمیایی، 2 - کود شیمیایی معادل 50 درصد تیمار یک + کود دامی، 3 - کود شیمیایی ...
بیشتر
به منظور بررسی مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک و تغذیه نخل خرما، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار در 5 تکرار (هر تکرار شامل یک اصله نخل بارور) بر روی نخل خرمای بارور رقم سایر در شهرستان آبادان، طی سالهای 1388 تا 1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1 - مصرف کود شیمیایی، 2 - کود شیمیایی معادل 50 درصد تیمار یک + کود دامی، 3 - کود شیمیایی معادل 25 درصد تیمار یک + کود دامی + گوگرد آلی، 4 - کود شیمیایی معادل 25 درصد تیمار یک + کود دامی + گوگرد پودری، 5 - کود شیمیایی معادل 25 درصد تیمار یک + کود دامی + گوگرد آلی + مالچ و 6 - کود شیمیایی معادل 25 درصد تیمار یک + کود دامی + گوگرد پودری + مالچ) بود. نتایج نشان داد تیمارهای مختلف کودی بر عملکرد در سطح آماری 5 درصد و بر وزن خوشه در سطح آماری یک درصد اثر معنیدار و بر میوهنشینی، درصد ریزش، تعداد، طول و عرض گریبانه همچنین خصوصیات کمی میوه خرما شامل وزن تر و خشک، حجم، طول و قطر میوه، وزن، طول و قطر هسته و نسبت گوشت به هسته و خصوصیات کیفی میوه خرما شامل قند احیا، قند کل، اسیدیته، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول، رطوبت، فسفر و پتاسیم اثر معنیداری نداشت.
داود نادری؛ اسماعیل محمودی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر بسترهای مختلف کشت بر خصوصیات شیمیایی و کیفی گیاه همیشهبهار، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، در سال زراعی 1393 اجرا گردید. تیمارها شامل خاک باغچه، خاک باغچه + کمپوست مصرفی قارچ، خاک باغچه + کمپوست مصرفی قارچ + سبوس برنج، خاک باغچه + کود دامی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر بسترهای مختلف کشت بر خصوصیات شیمیایی و کیفی گیاه همیشهبهار، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، در سال زراعی 1393 اجرا گردید. تیمارها شامل خاک باغچه، خاک باغچه + کمپوست مصرفی قارچ، خاک باغچه + کمپوست مصرفی قارچ + سبوس برنج، خاک باغچه + کود دامی + سبوس برنج + کمپوست مصرفی قارچ، خاک باغچه + سبوس برنج، خاک باغچه + کود دامی + سبوس برنج، خاک باغچه + کمپوست مصرفی قارچ + کود دامی و خاک باغچه + کود دامی بودند. نتایج نشان داد که افزایش کود دامی در تیمارهای مختلف، سبب افزایش میزان کاروتنوئید و آنتوسیانین همیشهبهار گردید، بهطوریکه بیشترین میزان کاروتنوئید و آنتوسیانین در تیمارهای ترکیبی کود دامی مشاهده شد، اما افزودن سبوس برنج و خاک باغچه بهتنهایی باعث کاهش کاروتنوئید و آنتوسیانین همیشهبهار گردید. از طرف دیگر، تأثیر ترکیبی بسترهای مختلف کشت (خاک باغچه + کمپوست قارچ + سبوس برنج + کود دامی) سبب افزایش محتوای فلاونوئیدهای برگ همیشهبهار گردید، اما فقدان تیمارهای کود دامی و کمپوست قارچ سبب کاهش معنیدار آنها گردید. ترکیبات شیمیایی عمده گل همیشهبهار گاماکادنین، دلتاکادنین و فتالیکاسید بودند. بیشترین میزان دلتاکادنین از تیمار خاک باغچه + کمپوست قارچ + کود دامی بهدست آمد.
حمداله اسکندری؛ اشرف عالی زاده امرایی
چکیده
کارآیی انرژی، یک شاخص مهم در ارزیابی پایداری سیستمهای تولید محصولات کشاورزی است. بنابراین، تأثیر آبیاری تکمیلی بر عملکرد دانه و کارآیی انرژی در سیستم تولید دیم جو مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش با 2 تیمار (اعمال آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و بدون اعمال آبیاری تکمیلی) در 7 تکرار اجرا شد. برای بررسی عملکرد، صفات تعداد سنبله در واحد سطح، ...
بیشتر
کارآیی انرژی، یک شاخص مهم در ارزیابی پایداری سیستمهای تولید محصولات کشاورزی است. بنابراین، تأثیر آبیاری تکمیلی بر عملکرد دانه و کارآیی انرژی در سیستم تولید دیم جو مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش با 2 تیمار (اعمال آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و بدون اعمال آبیاری تکمیلی) در 7 تکرار اجرا شد. برای بررسی عملکرد، صفات تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت اندازهگیری شد. کارآیی انرژی نیز با اندازهگیری انرژی ورودی و انرژی خروجی سیستم و محاسبه شاخصهای نسبت انرژی و انرژی خالص خروجی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که با اعمال آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی، عملکرد دانه جو بهطور معنیداری از 56/1523 به 29/2259 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت که در این مورد افزایش تعداد دانه در سنبله نقش مهمی داشت، زیرا وزن هزاردانه و تعداد سنبله در واحد سطح بین دو تیمار تفاوت معنیداری نداشت. میزان کل انرژی ورودی به سیستم کاشت دیم جو، 29812 مگاژول در هکتار بود که آبیاری تکمیلی، به دلیل استفاده از پمپ الکتریکی، انرژی ورودی به سیستم را 683 مگاژول در هکتار افزایش داد، ولی به دلیل افزایش 48 درصدی عملکرد دانه، منجر به افزایش انرژی خروجی سیستم به میزان 10819 مگاژول در هکتار گردید که نسبت انرژی را 45 درصد و انرژی خالص خروجی را 10133 مگاژول در هکتار افزایش داد. بنابراین، اعمال یک بار آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی میتواند علاوه بر افزایش عملکرد دانه، کارآیی انرژی سیستم تولید دیم جو را بهبود ببخشد.
الهام نوذرپور؛ رضا توکل افشاری؛ الیاس سلطانی؛ ناصر مجنون حسینی
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی واکنش سرعت جوانهزنی بذر بادرنجبویه (.Melissa officinalis L) نسبت به دما و پتانسیل آب صورت گرفت. بذرها در دماهای 20، 23، 25، 27، 30 و 32 درجه سانتیگراد و پتانسیلهای خشکی صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0- و 8/0- مگاپاسکال در 3 تکرار در انکوباتور قرار داده شدند. این آزمایش در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، در سال 1393 انجام ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی واکنش سرعت جوانهزنی بذر بادرنجبویه (.Melissa officinalis L) نسبت به دما و پتانسیل آب صورت گرفت. بذرها در دماهای 20، 23، 25، 27، 30 و 32 درجه سانتیگراد و پتانسیلهای خشکی صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0- و 8/0- مگاپاسکال در 3 تکرار در انکوباتور قرار داده شدند. این آزمایش در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، در سال 1393 انجام شد. دادهها با استفاده از طرح آماری تجزیه مرکب در قالب طرح کاملاً تصادفی در چند مکان آنالیز شدند. مدل دوتکهای جهت تعیین دماهای کاردینال استفاده شد. دمای پایه، دمای مطلوب و دمای سقف برای جوانهزنی بذر بادرنجبویه در شرایط عدم تنش خشکی بهترتیب 30/17، 9/30 و 35 درجه سانتیگراد بهدست آمدند. با کاهش پتانسیل آب دمای پایه بهتدریج افزایش یافت و در پتانسیل آب 8/0- مگاپاسکال به 25/21 درجه سانتیگراد افزایش یافت. دمای مطلوب با کاهش پتانسیل آب به 6/0- مگاپاسکال به حدود 28 درجه سانتیگراد کاهش یافت. بذرهای بادرنجبویه در دماهای 5، 10، 15 و 35 درجه سانتیگراد در هیچ سطح رطوبتی جوانه نزدند. مقدار ضریب تبیین برای مدل هیدروترمال تایم 55/0 بود. مقدار هیدروترمال تایم برابر با 41/71 مگاپاسگال درجه روز بود که براساس این مدل بذرهای بادرنجبویه برای جوانهزنی به 41/17 مگاپاسگال درجه روز نیاز دارند. نتایج این پژوهش میتواند برای مطالعات آتی در مورد بیولوژی و اکولوژی بذر گیاه بادرنجبویه مفید باشد.
ال ناز ابراهیمیان؛ علیرضا کوچکی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ سرور خرم دل؛ علیرضا بهشتی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و سطوح بقایای گندم بر شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد، در سال زراعی 93-1392 به صورت اسپلیت بلوک بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نوع مدیریت خاکورزی در 4 سطح (دیسک، گاوآهن برگرداندار + دیسک، گاوآهن پنجه غازی ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و سطوح بقایای گندم بر شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد، در سال زراعی 93-1392 به صورت اسپلیت بلوک بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نوع مدیریت خاکورزی در 4 سطح (دیسک، گاوآهن برگرداندار + دیسک، گاوآهن پنجه غازی + دیسک و گاوآهن قلمی + دیسک) به عنوان فاکتور عمودی و مدیریت بقایای گندم در 5 سطح (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد عملکرد کاه گندم) به عنوان فاکتور افقی آزمایش در نظر گرفته شدند. به دلیل 3 بار نمونهبرداری از خاک (اردیبهشت 1392، آبان 1392 و خرداد 1393)، دادههای آزمایش به صورت اسپلیت بلوک در زمان آنالیز شدند. طبق نتایج آزمایش، کمترین میزان نیتروژن کل (094/0 درصد)، فسفر قابل جذب (50/12 میلیگرم بر کیلوگرم) و کربن آلی خاک (52/0 درصد) درنتیجه استفاده از شخم برگرداندار و بیشترین میزان این شاخصها در شرایط کاربرد گاو آهن قلمی + دیسک مشاهده شد. با افزایش سطوح بقایای گندم در هر سه زمان، نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب و کربن آلی خاک بهطور معنیداری رو به افزایش گذاشت. همچنین، کاربرد بقایای گیاهی نقش معنیداری در کاهش اسیدیته (تا 45/0 واحد) و نیز افزایش زیست توده و تنفس میکروبی خاک (تا 6/20 درصد) داشت.
حمداله اسکندری؛ اشرف عالی زاده امرایی
چکیده
تأثیر آبیاری تکمیلی در مرحله رشد زایشی بر عملکرد دانه، میزان روغن دانه و عملکرد روغن و کارآیی انرژی کلزا رقم اوکاپی در شرایط دیم، در شهرستان سلسله در سال زراعی 94-1393 بررسی شد. آزمایش با 3 تیمار (تیمار اول: بدون آبیاری تکمیلی، تیمار دوم: یک بار آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و تیمار سوم: دو بار آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و پر شدن دانه) و ...
بیشتر
تأثیر آبیاری تکمیلی در مرحله رشد زایشی بر عملکرد دانه، میزان روغن دانه و عملکرد روغن و کارآیی انرژی کلزا رقم اوکاپی در شرایط دیم، در شهرستان سلسله در سال زراعی 94-1393 بررسی شد. آزمایش با 3 تیمار (تیمار اول: بدون آبیاری تکمیلی، تیمار دوم: یک بار آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و تیمار سوم: دو بار آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و پر شدن دانه) و 3 تکرار اجرا شد. تعداد خورجین در واحد سطح، تعداد دانه در خورجین، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، میزان روغن دانه و عملکرد روغن در سطح معنیدار یک درصد تحت تأثیر آبیاری تکمیلی قرار گرفت. عملکرد دانه کلزا با اعمال یک و دو بار آبیاری تکمیلی بهترتیب 56 و 91 درصد افزایش یافت. میزان روغن دانه دانه با یک و دو بار آبیاری تکمیلی از 18/32 بهترتیب به 0/35 و 22/37 درصد رسید که به معنی افزایش 43 و 75 درصدی عملکرد روغن بود. میزان کل انرژی ورودی به سیستم کشت دیم کلزا 29007 مگاژول در هکتار بود. بیشترین میزان انرژی ورودی به کود شیمیایی (7/38 درصد) اختصاص داشت. انرژی کل ورودی به سیستم در تیمارهای اعمال آبیاری تکمیلی افزایش یافت، ولی افزایش عملکرد دانه به میزان 488 و 789 کیلوگرم در هکتار بهترتیب در تیمارهای یک بار و دو بار اعمال آبیاری تکمیلی، انرژی خروجی سیستم را بهترتیب 10596 (56 درصد) و 17121 (91 درصد) مگاژول در هکتار افزایش داد که باعث بهبود کارآیی انرژی سیستم تولید کلزا در شرایط دیم شد.
محمد سیاری؛ سجاد الوندی
چکیده
به منظور حفظ کیفیت قارچ تکمهای در دوره انبارمانی، تحقیقی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. در این مطالعه، اثر آسکوربات کلسیم در 3 سطح (0، 4/0 و 8/0 درصد) و تیمار آب گرم (45 درجه سانتیگراد) بر روی صفات کیفی قارچ تکمهای از قبیل کاهش وزن، سفتی، ویتامین ث، فنل کل، فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز و شاخصهای رنگ ...
بیشتر
به منظور حفظ کیفیت قارچ تکمهای در دوره انبارمانی، تحقیقی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. در این مطالعه، اثر آسکوربات کلسیم در 3 سطح (0، 4/0 و 8/0 درصد) و تیمار آب گرم (45 درجه سانتیگراد) بر روی صفات کیفی قارچ تکمهای از قبیل کاهش وزن، سفتی، ویتامین ث، فنل کل، فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز و شاخصهای رنگ در دوره انبارمانی بررسی شد. قارچها پس از اعمال تیمار در دمای 5/0 ± 1 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90 درصد نگهداری شده و سپس صفات کیفی قارچ تکمهای طی روزهای صفر، 10، 15، 20 و 25 انبارمانی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آسکوربات کلسیم همراه با تیمار دمایی اثرات معنیداری بر کاهش وزن، سفتی بافت، شاخصهای رنگ و فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز به همراه داشت. اثر زمان انبارمانی بر کلیه صفات اندازهگیری شده در سطح احتمال 1 درصد معنیدار شد. همچنین، برهمکنش تیمار و زمان بر کاهش وزن، شاخصهای رنگ و فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز معنیدار شد. نتایج نشان دادند که آسکوربات کلسیم 8/0 درصد همراه با تیمار دمایی بهترین اثر را در حفظ صفات کیفی قارچ تکمهای داشت.
سمانه زاده پاریزی؛ احمد تاج آبادی پور؛ عیسی اسفندیارپور
چکیده
پتاسیم یکی از عناصر پرمصرف ضروری برای رشد گیاهان میباشد که نه تنها از نظر مقدار بلکه از لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نیز از مهمترین کاتیونها در گیاهان محسوب میشود. لذا آگاهی از وضعیت پتاسیم خاکها در استفاده بهتر از کودهای پتاسیمی لازم است. این تحقیق بهمنظور ارزیابی 10 عصارهگیر جهت استخراج پتاسیم قابل استفاده پسته ...
بیشتر
پتاسیم یکی از عناصر پرمصرف ضروری برای رشد گیاهان میباشد که نه تنها از نظر مقدار بلکه از لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نیز از مهمترین کاتیونها در گیاهان محسوب میشود. لذا آگاهی از وضعیت پتاسیم خاکها در استفاده بهتر از کودهای پتاسیمی لازم است. این تحقیق بهمنظور ارزیابی 10 عصارهگیر جهت استخراج پتاسیم قابل استفاده پسته در 28 نمونه از خاکهای آهکی رفسنجان در قالب طرح کاملاً تصادفی، در 3 تکرار در گلخانه دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان، در سال 1393 انجام شد. پتاسیم خاک با عصارهگیرهای استات آمونیوم مولار، کلریدکلسیم 01/0 مولار، کلریدسدیم 2 مولار، اسید نیتریک 1/0 مولار، اسید نیتریک مولار جوشان، آب مقطر، استات سدیم مولار، مهلیچ 1، مهلیچ 3 و دیتیپیای بیکربنات آمونیوم استخراج شد. استخراج پتاسیم توسط عصارهگیرها بهصورت زیر کاهش یافت: اسید نیتریک مولار جوشان> کلریدسدیم 2 مولار> استات سدیم 1 مولار> مهلیچ 3> استات آمونیوم 1 مولار> اسیدنیتریک 1/0 مولار> دیتیپیای بیکربنات آمونیوم> مهلیچ 1> کلریدکلسیم 01/0 مولار> آب مقطر. براساس نتایج ضرایب همبستگی، عصارهگیر استات سدیم مولار بهدلیل داشتن بالاترین ضریب همبستگی با غلظت پتاسیم برگ و اندام هوایی جهت ارزیابی قابلیت استفاده پتاسیم برای پسته مناسبترین عصارهگیر تشخیص داده شد. استفاده از معادلات رگرسیونی چندمتغیره نشان داد که مقدار پتاسیم استخراج شده از خاک توسط عصارهگیرهای مختلف به خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از جمله درصد رس و ظرفیت تبادل کاتیونی بستگی داشت.
رضا رضایی؛ بهزاد حصاری
چکیده
این تحقیق با هدف شناخت وضعیت موجود باغهای سیب و تناسب آنها با مؤلفههای تولید ارگانیک، در 11 حوزه سیبکاری شهرستان ارومیه، طی سالهای 90-1388 انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه، بازدید و توزیع تصادفی و تکمیل پرسشنامه با 44 متغیر در میان 366 باغدار سیب بهدست آمدند. براساس نتایج، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف شناخت وضعیت موجود باغهای سیب و تناسب آنها با مؤلفههای تولید ارگانیک، در 11 حوزه سیبکاری شهرستان ارومیه، طی سالهای 90-1388 انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات موردنیاز از طریق مصاحبه، بازدید و توزیع تصادفی و تکمیل پرسشنامه با 44 متغیر در میان 366 باغدار سیب بهدست آمدند. براساس نتایج، اختلاف معنیداری بین و درون حوزههای سیبکاری از نظر کلیه متغیرهای مورد مطالعه وجود دارد. درصد تناسب باغهای سیب ارومیه، با اصول کشاورزی ارگانیک از نظر برخی متغیرها از قبیل عضویت در تعاونیها، تنوع کشت، مساحت باغ، شغل دوم، مدت زمان کار در باغ، گرایش به تولید ارگانیک، نحوه تغذیه درختان، دسترسی به آب شیرین رودخانه، عمق خاک، دفعات مصرف آفتکشها و مدیریت کف باغ بین 30 تا 80 درصد ارزیابی گردید. در مقابل، به دلیل سواد کم باغداران، توزیع 8/91 درصد باغها در دشتها، مدیریت نادرست باغ بهخصوص از نظر شدت هرس، رشد رویشی بیش از حد و آبیاری غرقابی در اغلب باغها، تناسب کمتری با مؤلفههای ارگانیک نشان دادند. بین سطح سواد و میزان گرایش به تولید ارگانیک همبستگی منفی معنیدار (12/0- = r) مشاهده گردید که نشاندهنده فقدان آموزشهای مرتبط با کشاورزی ارگانیک در میان باغداران است. باتوجه به نتایج، حوزههای واقع در مناطق مرتفع ارومیه تناسب بالایی برای تولید سیب ارگانیک دارند که موفقیت در آن مستلزم انجام مطالعات تکمیلی، تعریف استانداردهای مربوطه، تنظیم قرارداد تولید با باغدار، آموزش و پایش مستمر فرایند تولید و بازاررسانی است.
حسین میغانی؛ محمود قاسمنژاد؛ ابوذر هاشمپور
چکیده
در این پژوهش، خصوصیات پومولوژی و ترکیبات آنتیاکسیدانی میوه 13 ژنوتیپ کُنار هندی جمعآوری شده از استان هرمزگان بررسی شد. میوههای کُنار در مرحله بلوغ تجاری برداشت شدند و ویژگیهای کمی و کیفی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین وزن میوه و وزن گوشت، قطر میوه و درصد گوشت میوه مربوط به ژنوتیپ G3 بود. کشیدهترین میوهها ...
بیشتر
در این پژوهش، خصوصیات پومولوژی و ترکیبات آنتیاکسیدانی میوه 13 ژنوتیپ کُنار هندی جمعآوری شده از استان هرمزگان بررسی شد. میوههای کُنار در مرحله بلوغ تجاری برداشت شدند و ویژگیهای کمی و کیفی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین وزن میوه و وزن گوشت، قطر میوه و درصد گوشت میوه مربوط به ژنوتیپ G3 بود. کشیدهترین میوهها و بذرها متعلق به ژنوتیپ G11 بود. میزان مواد جامد محلول (TSS)، اسیدیته قابل تیتر (TA) و نسبت TSS/TA به ترتیب در ژنوتیپهای G9، G3 و G10 بیشتر از سایر ژنوتیپها بود. نتایج اندازهگیری ترکیبات بیوشیمیایی نشان داد که میزان فنل و فلاونوئید کل و ظرفیت آنتیاکسیدانی در میوههای ژنوتیپ G5 بیشتر است، درحالیکه بالاترین میزان ویتامین ث از ژنوتیپ G4 بهدست آمد. میزان فلاونوئیدهای کاتچین و کوئرستین اندازهگیری شده به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا بهترتیب در ژنوتیپهای G3 و G10 حداکثر بود. همبستگی مثبت و معناداری بین ظرفیت آنتیاکسیدانی با میزان ویتامین ث، فنل و فلاونوئید کل میوه ژنوتیپهای کُنار مشاهده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ژنوتیپ G10 از ویژگیهای حسی و ژنوتیپ G3 از خصوصیات کمی و ترکیبات آنتیاکسیدانی بالاتری برخوردار است و کُنار میتواند به عنوان میوهای باارزش غذایی بالا، در مناطق مستعد مورد کشت و کار قرار گیرد.
محدثه کیانی؛ محمد رضا جهانسوز؛ علی احمدی
چکیده
روشهای خاکورزی مرسوم اثرات زیانباری بر ساختمان خاک دارند. این آزمایش با هدف بررسی تأثیر روشهای مختلف خاکورزی بر عملکرد ارقام پاییزه نخود به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 4 تکرار، در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه تهران واقع در کرج، در سال 1391 انجام شد. در این آزمایش، اثر 3 روش خاکورزی مرسوم[1]، خاکورزی ...
بیشتر
روشهای خاکورزی مرسوم اثرات زیانباری بر ساختمان خاک دارند. این آزمایش با هدف بررسی تأثیر روشهای مختلف خاکورزی بر عملکرد ارقام پاییزه نخود به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 4 تکرار، در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه تهران واقع در کرج، در سال 1391 انجام شد. در این آزمایش، اثر 3 روش خاکورزی مرسوم[1]، خاکورزی حداقل[2] و بدون خاکورزی[3] بر روی عملکرد 3 رقم نخود آرمان، هاشم و ILC-482 مورد بررسی قرار گرفت. همزمان با کشت بذر، کود سوپرفسفات به میزان 150 کیلوگرم (12 کیلوگرم فسفر معمولی، 30 کیلوگرم فسفر تریپل) در هکتار به خاک اضافه شد. بالاترین درصد سبز شدن مربوط به خاکوری مرسوم بود، ولی از آنجاییکه نخود گیاهی رشد نامحدود است، با افزایش سایر اجزای عملکرد نظیر تعداد دانه در غلاف و تعداد غلاف در بوته و وزن هزاردانه عملکرد خود را در خاکورزی حداقل در ارقام هاشم و آرمان به بالاترین مقدار در مقایسه با خاکورزی مرسوم و بدون خاکورزی رساند. ارقام هاشم و آرمان در سیستم خاکورزی دارای بیشترین عملکرد نسبت به سایر تیمارها بودند.
[1] Conventional tillage
[2] Reduced tillage
[3] No tillage
علی نادری عارفی؛ علی احمدی؛ منیژه سبکدست
چکیده
آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در گلخانه و مزرعه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرمسار، در سال زراعی 93-92 انجام شد. کرتهای اصلی به تنش و کرتهای فرعی به ژنوتیپهای پنبه اختصاص یافت. پس از ارزیابی 28 ژنوتیپ در گلخانه، ژنوتیپهای ورامین، خرداد، K8801 و K8802 براساس ماده خشک در تنش به عنوان ارقام ...
بیشتر
آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در گلخانه و مزرعه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرمسار، در سال زراعی 93-92 انجام شد. کرتهای اصلی به تنش و کرتهای فرعی به ژنوتیپهای پنبه اختصاص یافت. پس از ارزیابی 28 ژنوتیپ در گلخانه، ژنوتیپهای ورامین، خرداد، K8801 و K8802 براساس ماده خشک در تنش به عنوان ارقام تجاری برتر انتخاب و در آزمایش مزرعهای پاسخ آنها به تنش بررسی شد. در گلخانه تنش خشکی باعث کاهش RWC و تلفات رطوبتی برگ قطع شده (ELWL) گردید. ژنوتیپ No.221، آریا، نارابرای و سپید از نظر RWC به سایر ژنوتیپها برتری داشتند. بیشترین ELWL در ژنوتیپ آریا، K8802 و K8801 مشاهده شد که از رطوبت نسبی بالاتری هم برخوردار بودند. ELWL در شرایط تنش در ارقام ورامین و ساحل کمتر بود. در مزرعه اثر دورهای آبیاری 9، 12، 18، 24 و 30 روزه بر عملکرد ورامین و خرداد و ژنوتیپهای K8801 و K8802 بررسی شد. دور آبیاری 9 روزه باعث افزایش عملکرد ارقام ورامین، خرداد و K8801 شد، اما با شاهد در یک سطح آماری بودند. در سطوح رطوبتی چهارم و پنجم عملکرد کاهش یافت. دور آبیاری 18 روزه نیز عملکرد را کاهش داد، اما با توجه به عدم تفاوت آماری و صرفهجویی، توصیه میشود پس از آبیاریهای معمول تا شروع گلدهی (3 نوبت با فواصل 12 روزه)، از این دور آبیاری استفاده شود. توسعه کشت K8801 در مناطق مشابه میتواند ضمن کاهش مصرف آب باعث پایداری تولید شود.
فاطمه حسین پور؛ ولی ربیعی؛ محمداسماعیل امیری؛ علی سلیمانی
چکیده
باتوجه به عمر ماندگاری کوتاه میوه شلیل و اهمیت فیزیولوژی پسازبرداشت آن، پژوهشی به منظور مطالعه اثر کاربرد بستهبندی نانو به همراه تیمار آب گرم بر حفظ خواص کیفی و افزایش عمر انبارمانی میوه شلیل رقم سانگلو، در سال 1393 اجرا گردید. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت و خواص کیفی ...
بیشتر
باتوجه به عمر ماندگاری کوتاه میوه شلیل و اهمیت فیزیولوژی پسازبرداشت آن، پژوهشی به منظور مطالعه اثر کاربرد بستهبندی نانو به همراه تیمار آب گرم بر حفظ خواص کیفی و افزایش عمر انبارمانی میوه شلیل رقم سانگلو، در سال 1393 اجرا گردید. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت و خواص کیفی میوه هر 10 روز یکبار طی 40 روز نگهداری در دمای 1-0 درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی 95-90 درصد اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بستهبندی نانو سبب حفظ ویتامین ث، میزان اسید آلی و میزان کل مواد جامد محلول گردید و از طرف دیگر، بستهبندی نانو در مقایسه با بستهبندی معمولی بر کاهش وزن، کیفیت رنگ و میزان افزایش قهوهای شدن اثر معنیداری نداشته است. میزان pH در طی 30 روز انبارمانی روند کاهشی داشت، سپس تا 40 روز این روند افزایشی بود. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز با گذشت زمان روند افزایشی داشت، اما این روند در بستهبندی نانو نسبت به تیمار شاهد کمتر بود. میزان شاخص طعم و کاروتنوئید با گذشت زمان روند افزایشی داشت، ولی این روند در کاروتنوئید طی 40 روز انبارمانی کاهش معنیداری پیدا کرد. کاهش سفتی بافت میوه با گذشت زمان طی 30 روز نگهداری در تیمارهای با بستهبندی نانو کمتر بود. نتایج نشان داد که ظروف بستهبندی نانو میتواند بهعنوان روشی مناسب برای افزایش عمر انبارمانی و حفظ کیفیت میوه شلیل رقم سانگلو مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا سلیمانپور؛ روح اله نادری؛ مهدی نجفی قیری
چکیده
به منظور بررسی میزان جذب عناصر غذایی کم مصرف فلزی در کشت مخلوط غلات-لگوم، در سال زراعی 94-1393 آزمایشی مزرعهای در دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه شیراز انجام شد. در این آزمایش 10 تیمار تک کشتی گندم، جو، تریتیکاله، نخود و باقلا با و بدون حضور علف هرز، و شش تیمار کشت مخلوط گندم+ نخود، گندم+ باقلا، جو+ نخود، جو+ باقلا، تریتیکاله+ نخود و تریتیکاله+ ...
بیشتر
به منظور بررسی میزان جذب عناصر غذایی کم مصرف فلزی در کشت مخلوط غلات-لگوم، در سال زراعی 94-1393 آزمایشی مزرعهای در دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه شیراز انجام شد. در این آزمایش 10 تیمار تک کشتی گندم، جو، تریتیکاله، نخود و باقلا با و بدون حضور علف هرز، و شش تیمار کشت مخلوط گندم+ نخود، گندم+ باقلا، جو+ نخود، جو+ باقلا، تریتیکاله+ نخود و تریتیکاله+ باقلا با حضور علف هرز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای آزمایش تأثیر معنیداری بر جذب عناصر آهن، روی، مس و منگنز داشتند، به طوریکه بیشترین محتوای آهن، روی، مس و منگنز شاخساره غلات به ترتیب در تیمارهای تک کشتی تریتیکاله بدون علف هرز (2/353 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط جو + باقلا (18/20 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط گندم + باقلا (59/23 میلی گرم بر کیلوگرم) و تک کشتی گندم بدون علف هرز (22/28 میلی گرم بر کیلوگرم) به دست آمد. بیشترین محتوای آهن، روی، مس و منگنز شاخساره لگومها نیز به ترتیب در تیمارهای کشت مخلوط گندم + باقلا (1/673 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط جو + نخود (24/26 میلی گرم بر کیلوگرم)، کشت مخلوط ترتیکاله + باقلا (33/28 میلی گرم بر کیلوگرم) و تک کشتی باقلا بدون علف هرز (26/32 میلی گرم بر کیلوگرم) مشاهده شد. ترتیب میزان جذب عناصر کم مصرف فلزی در گندم، جو، تریتیکاله، باقلا و علفهای هرز به صورت آهن > منگنز > روی بود.