سمیه کرمی؛ سید علی محمد مدرس ثانوی؛ فائزه قناتی؛ مهرداد مرادی قهدریجانی
چکیده
بهمنظور بررسی آثار تنش کمبود آب و محلولپاشی روی بر عملکرد، کیفیت دانه، بنیۀ بذور و محتوای عنصر روی اندامهای مختلف ارقام سویا، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. عامل اصلی شامل تنش کمآبی در سه سطح (بدون تنش، تنش در مرحلۀ رشد رویشی و تنش در مرحلۀ رشد زایشی)، و عامل ...
بیشتر
بهمنظور بررسی آثار تنش کمبود آب و محلولپاشی روی بر عملکرد، کیفیت دانه، بنیۀ بذور و محتوای عنصر روی اندامهای مختلف ارقام سویا، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. عامل اصلی شامل تنش کمآبی در سه سطح (بدون تنش، تنش در مرحلۀ رشد رویشی و تنش در مرحلۀ رشد زایشی)، و عامل فرعی از ترکیب دو رقم L17 و کلارک 63 و سه سطح محلولپاشی در سه سطح (بدون محلولپاشی، محلولپاشی آب مقطر و محلولپاشی سولفات روی) بهدست آمد. نتایج نشان داد که صفات بررسیشده، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. تنش کمآبی در هر دو مرحلۀ رویشی و زایشی سبب کاهش عملکرد دانه، مقدار عنصر روی اندامهای مختلف گیاه، درصد پروتئین و روغن دانه و شاخص قدرت گیاهچۀ سویا شد، اما درصد بذور سخت را در مراحل رویشی و زایشی بهترتیب 189 و 472 درصد افزایش داد. رقم کلارک 63 مقاومت بیشتری تحت تنش کمآبی داشت. بیشترین کاهش عملکرد دانه در وضعیت تنش در مرحلۀ رشد زایشی مشاهده شد. محلولپاشی روی بهترتیب عملکرد دانه، محتوای عنصر روی دانه، مقدار پروتئین دانه و شاخص قدرت گیاهچه را 34، 26، 5 و 38 درصد افزایش داد، اما درصد روغن دانه و بذور سخت را بهترتیب 4 و 58 درصد کاهش داد. محلولپاشی عنصر روی، رقم L17 را بیشتر از کلارک 63 تحت تأثیر قرار داد و عملکرد آن را فزونی بخشید.
سلمان دستان؛ قربان نورمحمدی؛ حمید مدنی
چکیده
این تحقیق با هدف ارزیابی ارقام برنج در نظامهای کاشت تغییریافته اجرا شد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعة پژوهشی واقع در شهرستان نکا طی سالهای 1390 و 1391 اجرا شد. نظامهای کاشت رایج منطقه، بهبودیافته و تشدید (تقویت)شده[1]، عامل اصلی؛ و ارقام پابلند سنگ طارم و طارم هاشمی و ...
بیشتر
این تحقیق با هدف ارزیابی ارقام برنج در نظامهای کاشت تغییریافته اجرا شد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعة پژوهشی واقع در شهرستان نکا طی سالهای 1390 و 1391 اجرا شد. نظامهای کاشت رایج منطقه، بهبودیافته و تشدید (تقویت)شده[1]، عامل اصلی؛ و ارقام پابلند سنگ طارم و طارم هاشمی و پاکوتاه ندا و شیرودی، عامل فرعی بودند.نتایج نشان داد که بیشترین تعداد پنجة بارور در کپه، تعداد خوشه در متر مربع (8/374 عدد) و تعداد خوشهچة پر در خوشه در نظام کاشت تقویتشده بهدست آمد که به تولید حداکثر عملکرد شلتوک (6412 کیلوگرم در هکتار) منجر شد. بیشترین تعداد و درصد خوشهچة پر در خوشه برای رقم طارم هاشمی بهدست آمد، ولی تعداد خوشه در متر مربع برای رقم ندا (8/396 عدد) حداکثر بود. بیشترین عملکرد شلتوک برای دو رقم پاکوتاه و پرمحصول ندا و شیرودی بهترتیب 7272 و 7315 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بیشترین عملکرد شلتوک بهمقدار 7770 کیلوگرم در هکتار برای اثر متقابل نظام کاشت تقویتشده و رقم ندا تولید شد. عملکرد شلتوک در نظام کاشت تقویتشده بهترتیب معادل 44/5 و 65/12 درصد بیشتر از دو نظام کاشت بهبودیافته و رایج منطقه بود. بنابراین، نظام تولید تقویتشده با ایجاد تغییرات بهینه در محیط رشد گیاه به افزایش عملکرد شلتوک و اجزای عملکرد منجر شد. [1]SRI: System of Rice Intensification
مهدی محمد زمانی؛ ولی ربیعی؛ محمد علی نجاتیان؛ مهدی طاهری
چکیده
پرولین و گلایسینبتائین از رایجترین مواد آلی سازگارند که با تنظیم اسمزی و محافظت از غشاها، پروتئینها و آنزیمها از تأثیرات مخرب تنشهای اسمزی در گیاهان جلوگیری میکنند. براساس گزارشها، با کاربرد خارجی این ترکیبات در گیاهان، تحمل آنها به خشکی را میتوان افزایش داد. بدینمنظور، این تحقیق بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای ...
بیشتر
پرولین و گلایسینبتائین از رایجترین مواد آلی سازگارند که با تنظیم اسمزی و محافظت از غشاها، پروتئینها و آنزیمها از تأثیرات مخرب تنشهای اسمزی در گیاهان جلوگیری میکنند. براساس گزارشها، با کاربرد خارجی این ترکیبات در گیاهان، تحمل آنها به خشکی را میتوان افزایش داد. بدینمنظور، این تحقیق بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بر روی چهار رقم انگور ʼخوشناوʻ، ʼپیکانیʻ، ʼپرلتʻ وʼفلیم سیدلسʻ اجرا شد. تاکهای تحت تنش خشکی با 70 درصد از آب مورد نیاز انگور آبیاری شدند. پرولین (10 میلیمولار) و گلایسینبتائین (15 میلیمولار) در چهار مرحله (پیش از گلدهی، گلدهی، غوره شدن و رنگ گرفتن خوشههای انگور) روی تاکها محلولپاشی شد. نتایج نشان داد که مقدار پرولین و گلایسینبتائین درونی گیاه و فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و آسکورباتپراکسیداز در هر دو تیمار پرولین و گلایسینبتائین بهطور معناداری بیشتر از شاهد بود. بیشترین و کمترین مقدار پرولین بهترتیب در ارقام ʼفلیم سیدلسʻ و ʼپیکانیʻ ارزیابی شد، اما دیگر صفات اندازهگیریشده اختلاف معناداری در بین ارقام نشان ندادند. با توجه به نقش این آنزیمها در از بین بردن گونههای فعال اکسیژن و همچنین نقش پرولین و گلایسینبتائین در فعال کردن آنتیاکسیدانها، با کاربرد این دو اسمولیت میتوان تحمل انگور را در مقابل تنش خشکی افزایش داد.
منصوره حاتمیان؛ مصطفی عرب؛ محمودرضا روزبان
چکیده
بیوسنتز رنگیزههای گیاهی بهشدت تحت تأثیر عوامل محیطی بهویژه شدت نور قرار میگیرد. بهمنظور بررسی تأثیر شدتهای مختلف نور بر غلظت رنگیزههای فتوسنتزی در برگ و غیرفتوسنتزی در گلبرگ دو رقم رز تجاری، شدتهای مختلف نور شامل 240، 520، 640 و 1200 (شاهد، بدون استفاده از تور) میکرومول بر متر مربع بر ثانیه با استفاده از تورهای پلاستیکی روی ...
بیشتر
بیوسنتز رنگیزههای گیاهی بهشدت تحت تأثیر عوامل محیطی بهویژه شدت نور قرار میگیرد. بهمنظور بررسی تأثیر شدتهای مختلف نور بر غلظت رنگیزههای فتوسنتزی در برگ و غیرفتوسنتزی در گلبرگ دو رقم رز تجاری، شدتهای مختلف نور شامل 240، 520، 640 و 1200 (شاهد، بدون استفاده از تور) میکرومول بر متر مربع بر ثانیه با استفاده از تورهای پلاستیکی روی بوتههای دو رقم رز (‘ردوان’ و ‘گلمیرا’) اعمال شد. نتایج تجزیۀ واریانس دادهها، اختلاف معناداری را در مقدار کلروفیل کل و کاروتنوئید در تأثیرات اصلی شدتهای مختلف نور نشان داد، بهطوریکه در شدت نور 240 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه، مقدار کلروفیل کل و کاروتنوئید افزایش یافت و در تیمار شاهد از مقدار آنها کاسته شد. همچنین در شدت نور 240 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه، کمترین مقدار آنتوسیانین تولید شد. نتایج این آزمایش نشان داد که با کاهش شدت نور تا 240 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه، غلظت کلروفیل افزایش مییابد. همچنین همراه با افزایش کلروفیل در شدت نور 240 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه، کاروتنوئیدهای برگ رز افزایش یافتند. اگرچه اختلاف معناداری در غلظت فلاونوئید مشاهده نشد، تجمع آنتوسیانین در شدت نور 1200 میکرومول بر متر مربع بر ثانیه نشان میدهد که تأثیر این ماده، سازوکاری حفاظتی برای گیاهان در برابر سطوح مضر نور بوده است.
محمد شاهوردی؛ بهرام میرشکاری؛ هادی اسدی رحمانی؛ ورهرام رشیدی؛ محمد رضا اردکانی
چکیده
بهمنظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی، بهبود عملکرد کمی و کیفی علوفة تولیدی و دستیابی به کشاورزی پایدار کمنهاده، دو آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار در سال 1389 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بروجرد اجرا شد. تیمارها شامل سطوح مختلف کودهای زیستی: شاهد، ریزوبیوم بومی منطقه، سودوموناس و کاربرد ...
بیشتر
بهمنظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی، بهبود عملکرد کمی و کیفی علوفة تولیدی و دستیابی به کشاورزی پایدار کمنهاده، دو آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با آرایش فاکتوریل در سه تکرار در سال 1389 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بروجرد اجرا شد. تیمارها شامل سطوح مختلف کودهای زیستی: شاهد، ریزوبیوم بومی منطقه، سودوموناس و کاربرد هر دو؛ و سطوح کود شیمیایی نیز شامل شاهد (F0 = N0 + P0)، نیتروژن و فسفر 75 درصد مقدار توصیهشده (F1 = N25 + P50)، نیتروژن و فسفر توصیهشده (F2 = N40 + P100) و نیتروژن و فسفر 125 درصد (F3 = N75 + P150) بود. نتایج نشان داد که اثر مکان بر ارتفاع گیاه، عملکرد علوفة تر و سرعت رشد مجدد در سطح احتمال 1 درصد؛ و بر درصد پروتئین خام و درصد مواد هضمنشدنی در سطح احتمال 5 درصد معنادار شد. اغلب صفات در مکان دوم بیشتر بودند. همچنین نتایج نشان داد که درصد پروتئین خام، درصد مادة خشک قابل هضم و ارتفاع گیاه تحت تأثیر هیچکدام از تیمارها قرار نگرفتند. با توجه به معنادار بودن اثر متقابل تیمارها بر عملکرد علوفة تر (05/0α = )، بیشترین عملکرد مربوط به کاربرد سودوموناس و ریزوبیوم بومی بهتنهایی در سطح حداکثر کود شیمیایی (16/76 تن در هکتار) مشاهده شد. بهنظر میرسد کاربرد کودهای شیمیایی کمتر از حد توصیهشدۀ تلفیق با جدایهها بهویژه ریزوبیوم بومی ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی موجب افزایش عملکرد و بهبود صفات کیفی علوفه شود.
سودابه نورزاد؛ احمد احمدیان؛ محمد مقدم؛ الهام دانشفر
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیرات تنش خشکی و کودهای آلی و شیمیایی (NPK) بر خصوصیات مورفولوژیکی، زراعی و مقدار اسانس گشنیز، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه تربت حیدریه در سال زراعی 1389-90 انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح تنش خشکی (30، 60 و 90 درصد ظرفیت زراعی) و چهار سطح تیمار ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیرات تنش خشکی و کودهای آلی و شیمیایی (NPK) بر خصوصیات مورفولوژیکی، زراعی و مقدار اسانس گشنیز، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه تربت حیدریه در سال زراعی 1389-90 انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح تنش خشکی (30، 60 و 90 درصد ظرفیت زراعی) و چهار سطح تیمار کودی (عدم مصرف کود، کود شیمیایی کامل NPK (60: 60: 40)، کود دامی (25 تن در هکتار) و ورمیکمپوست (25 تن در هکتار) بودند. صفات اندازهگیریشده شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخة فرعی، تعداد برگ در بوته، وزن تر و خشک بوته، عملکرد اندام رویشی، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، تعداد دانه در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، درصد اسانس و عملکرد اسانس بود. نتایج تجزیة واریانس نشان داد که تیمارهای تنش خشکی و کودی بر صفات ذکرشده تأثیر معناداری داشت. بیشترین عملکرد اندام رویشی (5371 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد دانه (3905 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب در تیمارهای بدون تنش همراه با کود شیمیایی و تنش ملایم با کود شیمیایی مشاهده شد. بیشترین درصد اسانس (77/0 درصد) و عملکرد اسانس (49/18 کیلوگرم در هکتار) در وضعیت تنش ملایم با کاربرد کود شیمیایی بهدست آمد. ازآنجا که استفاده از کود شیمیایی در تنش ملایم به افزایش درصد و عملکرد اسانس گیاه منجر میشود، کاربرد کود شیمیایی بهمنظور بهرهبرداری دارویی از گیاه گشنیز در وضعیت تنش ملایم آبی توصیه میشود.
مهرشاد براری؛ محمد علی باغستانی میبدی؛ مرتضی عموزاده؛ مرزبان فرامرزی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی عوامل مدیریتی و محیطی بر غنای گونهای علفهای هرز در مزارع محصولات پاییزه در استان ایلام اجرا شد. براساس سطح زیر کشت مزارع زمستانه، در سه شهرستان استان ایلام طی سالهای زراعی 1389-90، تعداد 48 مزرعه بهعنوان نمایندۀ مزارع زمستانۀ کل استان انتخاب شدند و با شمارش علفهای هرز بهتفکیک جنس و گونه در هر مزرعه ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی عوامل مدیریتی و محیطی بر غنای گونهای علفهای هرز در مزارع محصولات پاییزه در استان ایلام اجرا شد. براساس سطح زیر کشت مزارع زمستانه، در سه شهرستان استان ایلام طی سالهای زراعی 1389-90، تعداد 48 مزرعه بهعنوان نمایندۀ مزارع زمستانۀ کل استان انتخاب شدند و با شمارش علفهای هرز بهتفکیک جنس و گونه در هر مزرعه در نقاط نمونهبرداری، شاخصهای جمعیتی آنها محاسبه شد. در هر مزرعه، ارتفاع از سطح دریا و طول و عرض جغرافیایی مکان مورد نظر توسط دستگاه GPS بهمنظور مطالعۀ اثر این عوامل بر غنای گونهای علفهای هرز ثبت شد. سپس دادهها وارد نرمافزار ArcGIS 9.3 شد که بعد از آنالیز لایههای مورد استفاده، نقشههای پراکنش علفهای هرز در استان ایلام تهیه شد. در مزارع گندم استان ایلام 35 گونه علف هرز مشاهده شد. پهنبرگهای غالب در مزارع گندم این استان عبارت بودند از پنیرک معمولی، جغجغک، خردل وحشی و بیتیراخ. بهعلاوه براساس شاخص غالبیت و نقشۀ پراکنش علفهای هرز، مشخص شد که یولاف وحشی زمستانه، مهمترین علف هرز باریکبرگ مزارع گندم استان است. از بین متغیرهای مدیریتی بررسیشده در این پژوهش، فقط متغیرهای مستقل محصول و تاریخ کاشت در کاهش یا افزایش غنای گونهای علف هرز مزارع استان ایلام دخیل بودند.
سیده سمانه حسینی؛ نوراله احمدی؛ عباس یداللهی
چکیده
این پژوهش بهمنظور تعیین بهترین مرحلۀ نمو گل جهت جمعآوری دانۀ گرده و محیط جوانهزنی دانۀ گرده و همچنین ارزیابی اثر دمای نگهداری و غلظتهای مختلف پوترسین بر زندهمانی دانۀ گرده و جوانهزنی دو ژنوتیپ گل محمدی (‘آذران’و ‘کاشان’) انجام گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و چهار ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور تعیین بهترین مرحلۀ نمو گل جهت جمعآوری دانۀ گرده و محیط جوانهزنی دانۀ گرده و همچنین ارزیابی اثر دمای نگهداری و غلظتهای مختلف پوترسین بر زندهمانی دانۀ گرده و جوانهزنی دو ژنوتیپ گل محمدی (‘آذران’و ‘کاشان’) انجام گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و چهار تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل چهار سطح دمای نگهداری دانۀ گرده (25، 4، 20- و 80- درجۀ سانتیگراد) و چهار سطح پوترسین (غلظتهای صفر (شاهد)، 25/0، 5/0 و 5/2 میلیمولار) بود. براساس نتایج، بهترین مرحلۀ نمو گل برای جمعآوری دانۀ گرده، مرحلۀ غنچة نیمهباز، و محیط جوانهزنی مناسب نیز حاوی ppm 300 نیترات کلسیم، ppm 200 سولفات منیزیم، ppm 100 نیترات پتاسیم، ppm 100 اسید بوریک، 15 درصد ساکارز و 2/1 درصد آگار بود. در ژنوتیپ ‘آذران’ بیشترین و کمترین درصد جوانهزنی بهترتیب در محیط حاوی 25/0 و 5/2 میلیمولار پوترسین بهدست آمد. همچنین بررسی روند جوانهزنی دانۀ گردة ژنوتیپ ‘کاشان’ در بازههای زمانی مختلف نشان داد که با گذشت زمان، درصد جوانهزنی دانۀ گرده کاهش مییابد که این روند کاهش درصد جوانهزنی تحت تأثیر غلظت کم پوترسین و با نگهداری در دمای 80- درجۀ سانتیگراد کندتر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نگهداری دانۀ گرده در دمای کم (80- درجۀ سانتیگراد) و کشت آن در محیط حاوی کمترین مقدار پوترسین (25/0 میلیمولار) سبب دستیابی به بیشترین درصد جوانهزنی دانۀ گرده میشود
زینب کارآمد؛ ابراهیم گنجی مقدم؛ احمدرضا بلندی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر سرعت پرآوری، ریشهزایی و سازگاری پایۀ گزیلا 6 طی سال 1390-91، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام گرفت. از شش نوع محیط کشت شامل MS، WPM و DKW در دو حالت جامد و مایع (محیط مایع بههمراه پرلیت) و تنظیمکنندههای رشد TDZ و BAP در غلظتهای صفر، یک و دو میلیگرم ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر سرعت پرآوری، ریشهزایی و سازگاری پایۀ گزیلا 6 طی سال 1390-91، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام گرفت. از شش نوع محیط کشت شامل MS، WPM و DKW در دو حالت جامد و مایع (محیط مایع بههمراه پرلیت) و تنظیمکنندههای رشد TDZ و BAP در غلظتهای صفر، یک و دو میلیگرم در لیتر بههمراه 1/0 میلیگرم در لیتر IBA در مرحلۀ پرآوری و محیطهای ذکرشده بههمراهIBA در غلظتهای صفر، یک، دو و سه میلیگرم در لیتر، در مرحلۀ ریشهزایی استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین تعداد و طول شاخه بهترتیب بهمقدار 48/6 شاخه و 14/3 سانتیمتر در محیط WPM جامد دارای دو میلیگرم در لیتر BAP و محیط MSمایع با یک میلیگرم در لیتر TDZ و بیشترین درصد ریشهزایی و طول ریشه بهمقدار 90/93 درصد و 76/11 سانتیمتر، در محیط MS مایع دارای دو میـلیگرم در لـیتر IBA بـهدست آمد. با اینکه کاربرد محیطهای کشت مایع در میانگین کلی به سازگاری بهتر گیاهچهها منجر شد، بیشترین درصد بقای گیاهچه (80/91 درصد) در محیط WPMجامد با دو میلیگرم در لیتر IBA بهدست آمد.
اسماعیل رضائی چیانه؛ اروج ولیزادگان؛ مهدی تاج بخش؛ عادل دباغ محمدی نسب؛ وحید ریماز
چکیده
این تحقیق در سال زراعی 1388-89 در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی واقع در شهرستان نقده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص لوبیا، کشت خالص شوید، کشت مخلوط ردیفی (یک ردیف لوبیا + یک ردیف شوید)، کشت مخلوط نواری دو ردیف لوبیا + چهار ردیف شوید، کشت مخلوط نواری چهار ردیف لوبیا ...
بیشتر
این تحقیق در سال زراعی 1388-89 در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی واقع در شهرستان نقده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص لوبیا، کشت خالص شوید، کشت مخلوط ردیفی (یک ردیف لوبیا + یک ردیف شوید)، کشت مخلوط نواری دو ردیف لوبیا + چهار ردیف شوید، کشت مخلوط نواری چهار ردیف لوبیا + دو ردیف شوید و کشت مخلوط روی ردیفهای کاشت (50 درصد شوید + 50 درصد لوبیا) بود. تیمارهای آزمایش از طریق روش جایگزینی اعمال شد. بیشترین عملکرد دانه (1630 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی لوبیا (3593 کیلوگرم در هکتار) از تیمار کشت مخلوط ردیفی و کمترین مقادیر عملکرد دانه (414 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی (870 کیلوگرم در هکتار) از کشت مخلوط روی ردیفهای کاشت بهدست آمد. نتایج در مورد گیاه شوید نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (340 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی شوید (1926 کیلوگرم در هکتار) به تیمار کشت خالص و کمترین مقادیر عملکرد دانه (153 کیلگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیکی (630 کیلوگرم در هکتار) به تیمار کشت مخلوط نواری چهار ردیف لوبیا + دو ردیف شوید اختصاص داشت. درصد اسانس و عملکرد اسانس در کشت مخلوط ردیفی بیشتر از سایر تیمارها بهدست آمد. بیشترین مقدار نسبت برابری زمین از الگوی کشت مخلوط ردیفی (9/1) و کمترین مقدار آن (8/0) از کشت مخلوط روی ردیفهای کاشت حاصل شد. بیشترین جمعیت آفات در کشت خالص لوبیا و بیشترین جمعیت شکارگرهای طبیعی در کشت مخلوط روی ردیفهای کاشت مشاهده شد.
محمد ربیعی؛ مهرداد جیلانی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر فاصلۀ کاشت و مقدار بذر بر عملکرد دانه و صفات زراعی ارقام لوبیا، آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1387 و 1388 در مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل فاصلۀ ردیف کشت (20، 30 و 40 سانتیمتر) بهعنوان کرت اصلی، و ارقام لوبیا قرمز (ʻخالدار ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر فاصلۀ کاشت و مقدار بذر بر عملکرد دانه و صفات زراعی ارقام لوبیا، آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1387 و 1388 در مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل فاصلۀ ردیف کشت (20، 30 و 40 سانتیمتر) بهعنوان کرت اصلی، و ارقام لوبیا قرمز (ʻخالدار باقلای گرمʼ و ʻقرمز کیاشهریʼ) و مقدار بذر (70، 90 و 110 کیلوگرم در هکتار) بهعنوان کرتهای فرعی بودند. نتایج مقایسۀ میانگین نشان داد که بیشترین عملکرد دانه در سال دوم (8/1478 کیلوگرم در هکتار)، فاصلۀ ردیف کشت 20 سانتیمتر (3/1396 کیلوگرم در هکتار)، رقم ʻخالدار باقلای گرمʼ (8/1398 کیلوگرم در هکتار) و مقدار بذر 110 کیلوگرم در هکتار (1/1414 کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد. مقدار 110 کیلوگرم بذر در هکتار بیشترین عملکرد پروتئین (0/334 کیلوگرم در هکتار) را نیز در پی داشت. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از آن است که فواصل بین ردیف کمتر، مقدار بذر بیشتر و کاربرد رقم ʻخالدار باقلای گرمʼ بهدلیل عملکرد زیاد و دارا بودن صفت زودرسی برای منطقۀ آزمایش مناسبتر است.
لیلا متقی؛ ایرج اله دادی؛ امیرحسین شیرانی راد؛ غلامعباس اکبری؛ طاهره حسن لو
چکیده
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر زئولیت بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در شرایط کمآبی بهصورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1390-91 در مزرعۀ تحقیقاتی مؤسسۀ اصلاح و تهیۀ نهال بذر واقع در شهر کرج انجام گرفت. تنش کمآبی (از زمان شروع مجدد رشد در پایان زمستان) در سه سطح (40، 60 و 80 درصد تخلیۀ رطوبتی ...
بیشتر
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر زئولیت بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در شرایط کمآبی بهصورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1390-91 در مزرعۀ تحقیقاتی مؤسسۀ اصلاح و تهیۀ نهال بذر واقع در شهر کرج انجام گرفت. تنش کمآبی (از زمان شروع مجدد رشد در پایان زمستان) در سه سطح (40، 60 و 80 درصد تخلیۀ رطوبتی بهترتیب بهعنوان عدم تنش، تنش خفیف و تنش شدید) و کاربرد زئولیت در دو سطح (صفر و 10 تن در هکتار زئولیت طبیعی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای کلزا (لاین ‘KR4’ و ‘Eldo’ و ارقام ‘GKH305’ و ‘Anatol’) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. براساس نتایج، تنش رطوبتی با تأثیر منفی بر اجزای عملکرد به کاهش شدید عملکرد دانه و عملکرد روغن منجر شد. در بین اجزای عملکرد نیز تعداد دانه در خورجین بیشترین تأثیر منفی را از تنش رطوبتی دید. رقم ‘GKH305’ در شرایط عدم تنش و رقم ‘Anatol’ در دو سطح تنش رطوبتی خفیف و شدید, بیشترین عملکرد را تولید کردند. با توجه به نتایج تأثیر زئولیت، میتوان از این ماده در شرایط کشت کلزا در تنش کمآبی استفاده کرد.
شهین خدابنده لو؛ علی سپهری؛ گودرز احمدوند؛ امیر حسین کشتکار
چکیده
کمبود آب مهمترین عامل غیرزیستی محدودکننده، برای دستیابی به عملکرد پتانسیل گیاهان زراعی است. تأثیر مصرف سیلیکون بر عملکرد ارزن معمولی در شرایط تنش خشکی در مزرعه، بهصورت آزمایشی شامل سه دور آبیاری پس از 60 (بدون تنش)، 90 (تنش متوسط) و 120 (تنش شدید) میلیمتر تبخیر و چهار روش مصرف سیلیکون شامل بدون مصرف (شاهد)، محلولپاشی، محلولپاشی ...
بیشتر
کمبود آب مهمترین عامل غیرزیستی محدودکننده، برای دستیابی به عملکرد پتانسیل گیاهان زراعی است. تأثیر مصرف سیلیکون بر عملکرد ارزن معمولی در شرایط تنش خشکی در مزرعه، بهصورت آزمایشی شامل سه دور آبیاری پس از 60 (بدون تنش)، 90 (تنش متوسط) و 120 (تنش شدید) میلیمتر تبخیر و چهار روش مصرف سیلیکون شامل بدون مصرف (شاهد)، محلولپاشی، محلولپاشی بهاضافۀ مصرف بههمراه آب آبیاری و مصرف بههمراه آب آبیاری، در سال زراعی 1391، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهصورت کرتهای یک بار خردشده با سه تکرار در همدان اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر تنش و سیلیکون بر کلیۀ صفات به استثنای بازده مصرف آب در وضعیت تنش و تعداد دانه در سنبله بعد از مصرف سیلیکون معنادار بود. عملکرد بیولوژیک و دانه بهترتیب در تنش متوسط 15 و 22 و در تنش شدید 33 و 42 درصد کاهش داشتند. اثر متقابل خشکی و سیلیکون بر وزن هزاردانه، عملکرد دانه و بازده مصرف آب معنادار بود. مصرف سیلیکون بهصورت محلولپاشی بهاضافۀ مصرف بههمراه آب آبیاری بیشترین اثر مثبت را بر وزن دانه، بازده مصرف آب، شاخص برداشت و نسبت فایده به هزینه داشت. آنالیز تحلیل اقتصادی تیمارها افزایش نسبت فایده به هزینه را در هر سه روش مصرف سیلیکون نشان داد، ولی افزایش در روش محلولپاشی توأم با آب آبیاری بیشتر بود. ازاینرو توصیه میشود، در مصرف سیلیکون از هر دو روش بهطور توأم استفاده شود.
فرناز احمدی؛ عبدالرحمان محمدخانی
چکیده
تغذیۀ بهینه از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر ویژگیهای کمی و کیفی و زمان رسیدن میوۀ انگور است. بهمنظور افزایش کمیت و کیفیت میوۀ انگور رقم ‘عسکری’ آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390 در شهرکرد اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح کود سولفات پتاسیم (0، 300، 600 و 900 گرم بهازای هر درختچه) ...
بیشتر
تغذیۀ بهینه از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر ویژگیهای کمی و کیفی و زمان رسیدن میوۀ انگور است. بهمنظور افزایش کمیت و کیفیت میوۀ انگور رقم ‘عسکری’ آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390 در شهرکرد اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح کود سولفات پتاسیم (0، 300، 600 و 900 گرم بهازای هر درختچه) و چهار سطح کود اسید بوریک (0، 1000، 2000 و 3000 میلیگرم بر لیتر) بود. نتایج نشان داد که پتاسیم اثر معناداری بر عملکرد و اجزای آن داشت. سطوح مختلف سولفات پتاسیم و اسید بوریک موجب افزایش تعداد خوشه، وزن خوشه و طول و عرض خوشه و مواد جامد محلول شد. با افزایش پتاسیم، تعداد خوشه (بهترتیب 14، 18 و 25 عدد) و مواد جامد محلول (بهترتیب بهمقدار 54/0، 45/1 و 53/1 درصد) نسبت به شاهد افزایش یافت. تیمارهای حاوی بور، تنها با غلظت 3 در هزار موحب افزایش معنادار در میزان مواد جامد محلول میوه نسبت به شاهد شد. تیمار 900 گرم بهازای هر درختچه سولفات پتاسیم بیشترین میزان مواد جامد محلول (8/18) را داشت، درحالیکه همین تیمار به بیشترین کاهش اسیدیتۀ میوه در مقایسه با شاهد منجر شد. تیمار اسید بوریک 3000 میلیگرم بر لیتر نیز سبب کاهش pH میوهها بهمقدار 3/0 واحد شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تیمارهای تغذیهای بهویژه سولفات پتاسیم رسیدن میوه را تسریع میکند و عملکرد و مقدار قند میوه را افزایش میدهد.
اسماعیل حاتمی؛ محمود رائینی سرجاز؛ ویدا چالوی؛ حاتم حاتمی
چکیده
در فصلهای سرد، رشد خیار در هوای آزاد با سرماهای کشنده روبهرو میشود. تونلهای پلاستیکی میتواند گرمای مناسبی برای کشت خیار فراهم کند. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی مراحل فنولوژی و گسترش سطح برگ خیار در خُرداقلیمهای پلاستیکی متفاوت برای امکانسنجی کشت این محصول در تونلهای پلاستیکی مشبک با محیط رویشی مناسب است. در این پژوهش، ...
بیشتر
در فصلهای سرد، رشد خیار در هوای آزاد با سرماهای کشنده روبهرو میشود. تونلهای پلاستیکی میتواند گرمای مناسبی برای کشت خیار فراهم کند. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی مراحل فنولوژی و گسترش سطح برگ خیار در خُرداقلیمهای پلاستیکی متفاوت برای امکانسنجی کشت این محصول در تونلهای پلاستیکی مشبک با محیط رویشی مناسب است. در این پژوهش، از سه خُرداقلیم شامل 1. تونل پلاستیکی کاملاً پوشیده (MC)؛ 2. تونل پلاستیکی مشبک (MP10) با 100 سوراخ (بهقطر 10 میلیمتر) در هر متر مربع؛ و 3. تونل پلاستیکی مشبک (MP15) با 100 سوراخ (بهقطر 15 میلیمتر) در هر متر مربع، بهعنوان تیمارهای آزمایشی در طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار استفاده شد. مقایسة دادههای این پژوهش، با بهرهگیری از آزمون میانگینهای SNK، گویای تفاوت معناداری در جمع درجه - روز رویشی و سطح برگ خیار در تیمارها بود. مراحل فنولوژیک خیار در تونل MC همواره زودتر از خیارهای تونلهای مشبک رخ میداد. تعداد برگ و شاخة فرعی ثانویة خیار در تونل MC بهطور معناداری بیشتر از تونلهای مشبک بود. در پایان دورة اندازهگیری، سطح برگ بوتهها در تونل MP10 بهمقدار آن در تونل MC بسیار نزدیک شد. در نتیجه تونل MP10 با خُرداقلیم متعادل میتواند گزینة مناسبی برای پیشرس کردن خیار باشد.
حسین منجزی؛ محمد رضا مرادی تلاوت؛ سید عطاءالله سیادت؛ احمد کوچکزاده؛ حسن حمدی
چکیده
بهمنظور تأثیر سطوح مختلف فیلترکیک نیشکر بههمراه کود شیمیایی و کودهای زیستی بر عملکرد کلزا و ویژگیهای خاک، آزمایشی در مزرعۀ پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طراحی و اجرا شد. ترکیبات مختلف فیلترکیک نیشکر و کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر در پنج سطح ...
بیشتر
بهمنظور تأثیر سطوح مختلف فیلترکیک نیشکر بههمراه کود شیمیایی و کودهای زیستی بر عملکرد کلزا و ویژگیهای خاک، آزمایشی در مزرعۀ پژوهشی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طراحی و اجرا شد. ترکیبات مختلف فیلترکیک نیشکر و کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر در پنج سطح شامل A1: صددرصد فیلترکیک، A2: 75 درصد فیلترکیک و کود شیمیایی، A3: 50 درصد فیلترکیک و کود شیمیایی، A4: 25 درصد فیلترکیک و کود شیمیایی، A5: کود شیمیایی بهعنوان فاکتور اول؛ و کودهای زیستی در دو سطح مصرف و عدم مصرف بهعنوان فاکتور دوم بررسی شدند. در این آزمایش، از کودهای زیستی نیتروکسین و بارور-2 استفاده شد. کاربرد ترکیب فیلترکیک بهعلاوۀ کود شیمیایی و کودهای زیستی تأثیر معناداری بر درصد روغن دانه، درصد پروتئین دانه، عملکرد دانه، تعداد خورجین در متر مربع، تعداد دانه در خورجین و همچنین مواد آلی و شوری خاک داشتند. با افزایش مقدار مصرف فیلترکیک نسبت به کود شیمیایی درصد روغن، تعداد خورجین در متر مربع، شوری و مواد آلی خاک افزایش، ولی درصد پروتئین کاهش یافت. بیشترین عملکرد دانه از تلفیق متعادل فیلترکیک و کود شیمیایی حاصل شد. مصرف کود زیستی موجب افزایش تعداد خورجین در متر مربع و کاهش مادۀ آلی خاک شد. افزایش مصرف فیلترکیک سبب افزایش روغن و کاهش نیتروژن و نیترات دانه شد، درحالیکه نسبت بیشتر کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر، درصد روغن دانه را کاهش و درصد نیترات و نیتروژن دانه را افزایش داد. کاربرد فیلترکیک نیشکر، مادۀ آلی و شوری خاک را نیز افزایش داد.
بهمن حسینی؛ لیلا محرمی
چکیده
در این تحقیق، برای اولین بار سیستم موفق و مؤثر باززایی درونشیشهای گل مکزیکی گزارش شد. در آزمایش اول، غلظتهای مختلف هورمون BAP وTDZ در چهار سطح (صفر، 2/2، 4/4 و 8/8 میکرومولار) بهتنهایی یا در ترکیب با IAA در سه سطح (صفر، 1 و 2/2 میکرومولار) و در سه تکرار بر باززایی شاخساره از ریزنمونۀ گره گیاه گل مکزیکی در شرایط کشت درونشیشهای بررسی شد. ...
بیشتر
در این تحقیق، برای اولین بار سیستم موفق و مؤثر باززایی درونشیشهای گل مکزیکی گزارش شد. در آزمایش اول، غلظتهای مختلف هورمون BAP وTDZ در چهار سطح (صفر، 2/2، 4/4 و 8/8 میکرومولار) بهتنهایی یا در ترکیب با IAA در سه سطح (صفر، 1 و 2/2 میکرومولار) و در سه تکرار بر باززایی شاخساره از ریزنمونۀ گره گیاه گل مکزیکی در شرایط کشت درونشیشهای بررسی شد. نتایج آنالیز دادهها نشان داد که تیمارهای مورد بررسی از نظر میانگین باززایی اختلاف معناداری دارند. در تیمار ترکیبی BAP و IAA میانگین حداکثر القای جوانه (72/32 جوانه) و میانگین حداکثر شاخۀ باززاییشده (9/7 شاخساره) در تیمار 8/8 میکرومولار BAP مشاهده شد. در تیمار ترکیبی TDZ و IAA حداکثر میانگین القای جوانه (6/24 جوانه) و شاخه (13/7 شاخساره در هر ریزنمونه) در تیمارهای 2/2 میکرومولار TDZ و 2/2 میکرومولار IAA ثبت شد. در آزمایش دوم، اثر محیط کشت پایه و غلظتهای مختلف هورمون IAA و IBA بر القای ریشه در گیاهچههای باززاییشده در شرایط درون شیشه بررسی شد. نتایج آزمایش ریشهزایی نشان داد بیشترین درصد ریشهزایی (74 درصد در هر تیمار) در محیط کشت MS 2/ 1تکمیلشده با 1/1 میکرومولار IBA، بیشترین میانگین ریشهزایی (06/5 ریشهچه در هر گیاهچه) در محیط MS 2/ 1و تیمار 1/1 میکرومولار IBA مشاهده شد. گیاهچههای ریشهدارشده پس از سازگار شدن در شرایط گلخانه در بستر حاوی پرلیت با حداکثر زندهمانی 100 درصد به خاک منتقل شدند.
سید علی طباطبایی
چکیده
یکی از تأثیرات کاهش آب در خاک، کاهش رشد و نمو گیاهچههای سبزشده و تغییر در نمو مزرعهای آنها در چنین شرایطی است. مشخص شده که پیشتیمار بذرها موجب بهبود برخی خصوصیات گیاهچه و گیاه حاصل میشود. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر جو با سالیسیلیک اسید بر رشد گیاهچۀ جو، مقدار پرولین و تغییر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانتی تحت شرایط ...
بیشتر
یکی از تأثیرات کاهش آب در خاک، کاهش رشد و نمو گیاهچههای سبزشده و تغییر در نمو مزرعهای آنها در چنین شرایطی است. مشخص شده که پیشتیمار بذرها موجب بهبود برخی خصوصیات گیاهچه و گیاه حاصل میشود. بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر جو با سالیسیلیک اسید بر رشد گیاهچۀ جو، مقدار پرولین و تغییر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانتی تحت شرایط تنش خشکی آزمایشی در سال 1391 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد به اجرا درآمد. فاکتور اول شامل غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید (صفر، 50، 100 و 150 قسمت در میلیون) و فاکتور دوم شامل سه سطح خشکی (صفر، 6- و 12- بار) بود. نتایج نشان داد که اثر سالیسیلیک اسید و تنش خشکی بر درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه، پروتئین، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پرولین معنادار بود. اثر متقابل تنش و تیمار بذر بر تعداد برگ معنادار نبود، ولی تأثیرات اصلی آنها معنادار بود. بیشترین درصد جوانهزنی (7/98 درصد)، سرعت جوانهزنی و وزن خشک گیاهچه مربوط به غلظت 100 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید بود. تحت شرایط تنش خشکی، پروتئین کاهش یافت که استفاده از سالیسیلیک اسید مقدار آن را افزایش داد. همچنین تحت شرایط تنش فعالیت کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پرولین افزایش یافت که استفاده از سالیسیلیک اسید سبب کاهش در آنها شد.
فاطمه صادقی؛ علی تدین
چکیده
نظر به تأثیر مهم عنصر نیتروژن بر خصوصیات زراعی دانۀ روغنی بزرک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه شهرکرد در سال ١٣٩١ انجام گرفت. پنج تیمار مختلف کودی شامل اوره، آزومین، نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس و شاهد (بدون نیتروژن) بهعنوان فاکتور اول، و سه اکوتیپ ...
بیشتر
نظر به تأثیر مهم عنصر نیتروژن بر خصوصیات زراعی دانۀ روغنی بزرک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه شهرکرد در سال ١٣٩١ انجام گرفت. پنج تیمار مختلف کودی شامل اوره، آزومین، نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس و شاهد (بدون نیتروژن) بهعنوان فاکتور اول، و سه اکوتیپ مختلف بزرک ایرانی، فرانسوی و کانادایی بهعنوان فاکتور دوم در این آزمایش بررسی شد. نتایج نشان داد که اکوتیپها و تیمارهای مختلف کودی اثر معناداری بر ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد شاخۀ فرعی، تعداد کپسول، وزن خشک اندام هوایی در بوته و عملکرد دانه در متر مربع داشتند. بیشترین تعداد برگ، تعداد شاخۀ فرعی، تعداد کپسول در بوته و وزن اندام خشک اندام هوایی در بوته در اکوتیپ فرانسوی دیده شد، ولی در بقیۀ صفات، اکوتیپ ایرانی برتری داشت. صفات اندازهگیریشده در تیمار کود اوره عملکرد بیشتری را نسبت به بقیه نشان داد. واکنش گیاه بزرک به کود زیستی و آلی نیتروژن اگرچه نسبت به کود شیمیایی کمتر بود، نسبت به تیمار شاهد بدون کود بهطور معناداری برتری داشت. ازاینرو با توجه به خطرهای کمتر آلودگی زیستمحیطی کودهای زیستی و آلی نسبت به شیمیایی، کاربرد این کودها برای کشت این گیاه توصیه میشود.
مریم تاتاری؛ اصغر موسوی؛ پریسا مشایخی
چکیده
بهمنظور ازدیاد رویشی پایههای نماگارد، سنتجولین A، تترا و GF677 از طریق کشت قلمه، دو آزمایش جداگانه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. قلمههای نیمهچوبی در اواخر مرداد از پایههای مورد نظر تهیه شده و با غلظتهای صفر، 1500، 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA تیمار شدند. قلمهها در بستر کشت پرلیت ...
بیشتر
بهمنظور ازدیاد رویشی پایههای نماگارد، سنتجولین A، تترا و GF677 از طریق کشت قلمه، دو آزمایش جداگانه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. قلمههای نیمهچوبی در اواخر مرداد از پایههای مورد نظر تهیه شده و با غلظتهای صفر، 1500، 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA تیمار شدند. قلمهها در بستر کشت پرلیت و در گلخانۀ مجهز به سیستم مهپاش کشت شدند. در آذرماه قلمههای چوب سخت از پایههای مذکور تهیه و با IBA به غلظتهای صفر، 2500، 3000، 3500 و 4000 میلیگرم در لیتر تیمار شده و در بستر کشت دارای پاگرما کشت شدند. پس از گذشت دو ماه، صفات تعداد و طول ریشه و نیز درصد ریشهزایی ثبت شد. نتایج نشان داد که قلمههای نیمهچوبی GF677 و پس از آن نماگارد و تترا بیشترین تعداد ریشه و بیشترین درصد ریشهزایی را داشتند. طول ریشه در این سه پایه اختلاف معناداری با یکدیگر نداشت. کمترین ریشهزایی متعلق به پایۀ سنتجولین A بود. غلظتهای 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA مناسبترین غلظت برای قلمههای نیمهچوبی بود. قلمههای چوبی GF677 با تیمار 4000 میلیگرم در لیتر IBA بیشترین تعداد ریشه و درصد ریشهزایی را به خود اختصاص دادند. قلمههای چوبی تترا اصلاً ریشهزایی نشان ندادند. در کلیۀ پایهها درصد ریشهزایی قلمههای نیمهچوبی بیش از قلمههای چوبی بود. بهطور کلی، استفاده از قلمههای نیمهچوبی پایههای مورد آزمایش و تیمار آنها با غلظتهای 2000 و 2500 میلیگرم در لیتر IBA توصیه میشود.