پریسا شیخ زاده؛ غلام بهزاد؛ ناصر زارع؛ میترا رستمی
چکیده
هدف: با توجه به صدمات ناشی از سرما و یخبندان در مناطق معتدل و سرد، استفاده از راهکارهای افزایشدهنده تحمل به سرما برای افزایش بقای زمستانی و استقرار گیاهچهها اهمیت دارد.روش پژوهش: بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد نانوسلنیوم در بهبود شاخصهای فتوسنتزی، صفات بیوشیمیایی و افزایش تحمل به سرمای کلزای پاییزه، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای ...
بیشتر
هدف: با توجه به صدمات ناشی از سرما و یخبندان در مناطق معتدل و سرد، استفاده از راهکارهای افزایشدهنده تحمل به سرما برای افزایش بقای زمستانی و استقرار گیاهچهها اهمیت دارد.روش پژوهش: بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد نانوسلنیوم در بهبود شاخصهای فتوسنتزی، صفات بیوشیمیایی و افزایش تحمل به سرمای کلزای پاییزه، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 98-1397 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل محلولپاشی غلظتهای نانوسلنیوم (صفر (شاهد)، 25 و 50 میلیگرم در لیتر) در مرحله 8-6 برگی بود.یافته ها: نتایج نشان داد محلولپاشی بوتههای کلزا با غلظتهای مختلف نانوسلنیوم موجب افزایش معنیدار محتوای نسبی آب برگ، رنگیزههای فتوسنتری، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی، بقای زمستانه بوتهها و عملکرد دانه گردید. بیشترین محتوای نسبی آب برگ، فلورسانس بیشینه (Fm)، حداکثر کارایی کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm)، فلورسانس متغیر (Fv)، محتوای پرولین و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز در بوتههای محلولپاشیشده با 50 میلیگرم در لیتر نانوسلنیوم بهدست آمد. نانوسلنیوم از طریق افزایش میزان Fv/Fm، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی و میزان اسیدآمینه پرولین، موجب افزایش درصد زندهمانی بوتههای کلزا به میزان 18/7 تا 94/8 درصد شد. محلولپاشی بوتههای کلزا با غلظتهای 25 و 50 میلیگرم در لیتر نانوسلنیوم سبب افزایش عملکرد دانه بهترتیب به میزان 10/28 و 19/34 درصد در مقایسه با تیمار شاهد (بدون محلولپاشی) شد.نتیجه گیری: بهطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد نانوسلنیوم با غلظت 50 میلیگرم در لیتر تأثیر مثبت و معنیداری بر صفات بیوشیمیایی و شاخصهای فتوسنتزی کلزا داشت که این موضوع سبب شد تا تحمل به سرما در بوتههای کلزا افزایش یابد.
الهام مدیری؛ داود براری تاری؛ ابراهیم امیری؛ یوسف نیکنژاد؛ هرمز فلاحآملی
چکیده
هدف: بهمنظور شبیهسازی عملکرد، سطح برگ و مقدار نیتروژن گیاه برنج با استفاده از مدل ORYZA2000 در مقادیر مختلف کود نیتروژنه و شیوههای متفاوت تقسیط کود، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی واقع در استان مازندران (بابل) طی سالهای 1396 و 1397 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد.روش پژوهش: عامل اول شامل چهار سطح کود ...
بیشتر
هدف: بهمنظور شبیهسازی عملکرد، سطح برگ و مقدار نیتروژن گیاه برنج با استفاده از مدل ORYZA2000 در مقادیر مختلف کود نیتروژنه و شیوههای متفاوت تقسیط کود، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی واقع در استان مازندران (بابل) طی سالهای 1396 و 1397 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد.روش پژوهش: عامل اول شامل چهار سطح کود نیتروژنه (50، 90، 130 و 170 کیلوگرم در هکتار، از منبع اوره) و عامل دوم شیوههای متفاوت تقسیط کود (T1: ۷۰ درصد پایه+ ۳۰ درصد پنجهزنی، T2: 33/33 درصد پایه+ 33/33 درصد پنجهزنی+ 33/33 درصد ظهور خوشه آغازین، T3: ۲۵درصد پایه+ ۵۰ درصد پنجهزنی+ ۲۵ درصد ظهور خوشه آغازین، T4: ۲۵ درصد پایه+ ۲۵ درصد پنجهزنی+ ۵۰ درصد ظهور خوشه آغازین) بودند.یافتهها: نتایج نشان داد که مدل، عملکرد دانه، زیستتوده، نیتروژن دانه و نیتروژن کل (مجموع دانه، ساقه و برگ) را بهترتیب با ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده چهار، چهار، نه و شش درصد در مرحله کالیبراسیون و پنج، چهار، چهار و هشت درصد در مرحله اعتبارسنجی بهخوبی شبیهسازی نمود. میانگین مربعات خطا برای شاخص سطح برگ به میزان 5/0 و 4/0 بهترتیب در کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل مشاهده شد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده مدل ORYZA2000 میتواند بهعنوان یک مدل شبیهسازی مطلوب برای انتخاب مناسبترین استراتژی جهت بهبود عملکرد برنج در مدیریت مختلف کود نیتروژن در مناطق برنجخیز شمال کشور استفاده شود.
حامد نریمانی؛ رئوف سید شریفی؛ فاطمه آقائی
چکیده
هدف: آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر نانوذرات (روی و سیلیکون) و پوترسین بر اجزای پرشدن دانه گندم تحت تنش شوری اجرا شد.
روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401-1400 اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل شوری در چهار سطح (عدم اعمال شوری بهعنوان ...
بیشتر
هدف: آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر نانوذرات (روی و سیلیکون) و پوترسین بر اجزای پرشدن دانه گندم تحت تنش شوری اجرا شد.
روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1401-1400 اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل شوری در چهار سطح (عدم اعمال شوری بهعنوان شاهد، اعمال شوری 40، 80 و 120 میلیمولار با نمک کلریدسدیم) و محلولپاشی نانوذرات و پوترسین در هشت سطح (محلولپاشی با آب بهعنوان شاهد، محلولپاشی 50 میلیگرم در لیتر نانوسیلیکون، محلولپاشی یک گرم در لیتر نانواکسیدروی، محلولپاشی یک میلیمولار پوترسین، محلولپاشی توأم نانوسیلیکون و نانواکسیدروی، محلولپاشی نانوسیلیکون و پوترسین، محلولپاشی نانواکسیدروی و پوترسین، محلولپاشی سیلیکون و نانواکسیدروی با پوترسین) بودند.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین طول دوره و دوره مؤثر پرشدن دانه در محلولپاشی نانوذرات و پوترسین بهدست آمدند. این ترکیب تیماری در شرایط عدم اعمال شوری وزن و حجم ریشه (بهترتیب 1/48 و 03/53 درصد)، شاخص کلروفیل (75/45 درصد) و سرعت پرشدن دانه (20 درصد) را افزایش داد. یک افزایش بهترتیب 34/45، 72/62، 5/40، 21/36 و 34/37 درصدی در ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن صددانه و عملکرد دانه در شرایط عدم اعمال شوری و محلولپاشی نانوذرات و پوترسین نسبت به عدم محلولپاشی تحت شوری 120 میلیمولار وجود داشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد محلولپاشی نانوذرات و پوترسین در شرایط شوری میتواند عملکرد گندم را بهواسطه بهبود خصوصیات ریشه و مؤلفههای پرشدن دانه افزایش دهد.
اسماعیل بخشنده؛ همت اله پیردشتی؛ فضه قلیتبار فرامرزی؛ طیبه ژولیده رودپشتی؛ فایزه زعفریان
چکیده
هدف: این مطالعه بهمنظور ارزیابی تأثیر باکتریهای Rahnella aquatilis و Burkholderia cepacia بر عملکرد، اجزای عملکرد و جذب عناصر پتاسیم و روی در برنج انجام شد.
روش پژوهش: آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1401 انجام شد. تیمارها شامل دو سطح کودی (100 و 75 درصد مصرف کود براساس نتایج آزمون خاک بهترتیب سطح ...
بیشتر
هدف: این مطالعه بهمنظور ارزیابی تأثیر باکتریهای Rahnella aquatilis و Burkholderia cepacia بر عملکرد، اجزای عملکرد و جذب عناصر پتاسیم و روی در برنج انجام شد.
روش پژوهش: آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1401 انجام شد. تیمارها شامل دو سطح کودی (100 و 75 درصد مصرف کود براساس نتایج آزمون خاک بهترتیب سطح کودی مطلوب و کاهشیافته) و چهار تیمار تلقیح با باکتری (تلقیح جداگانه هر یک از باکتریها R. aquatilis، B. cepacia و ترکیبی (R.aquatilis+B.cepacia) و شاهد (عدم تلقیح)) بودند.
یافتهها: طبق نتایج بین سطوح کودی مطلوب و کاهشیافته اختلاف آماری معنیدار بین صفات وجود نداشت. تلقیح جداگانه هر یک از باکتریها R. aquatilis، B. cepacia و ترکیبی موجب افزایش صفات طول خوشه (از 88/5 تا 3/11 درصد)، تعداد پنجه کل در کپه (از 4/19 تا 1/29 درصد)، تعداد دانه پر در خوشه (از 8/22 تا 5/46 درصد)، عملکرد شلتوک (از 8/22 تا 3/44 درصد)، عملکرد بیولوژیکی (از 3/20 تا 6/33 درصد)، وزن هزاردانه (از 4/2 تا 8/8 درصد)، مقدار پتاسیم در دانه (از 0/6 تا 4/41 درصد)، مقدار پتاسیم در اندامهای هوایی (از 4/38 تا 4/65 درصد)، مقدار روی در دانه (از 2/6 تا 9/40 درصد) و مقدار روی در اندامهای هوایی (از 4/29 تا 6/54 درصد) نسبت به تیمار شاهد شد.
نتیجهگیری: کاربرد باکتریهای افزاینده رشد بهصورت ترکیبی (بهترین تیمار تلقیح) بدون کاهش معنیدار عملکرد موجب کاهش مصرف کودهای شیمیایی شد که نشاندهندۀ اهمیت استفاده از این باکتریها جهت رسیدن به اهداف کشاورزی پایدار است.
جهانفر دانشیان؛ فرناز شریعتی؛ نادیا صفوی فرد
چکیده
هدف: انتخاب ارقام سویا که در شرایط کم آبی از عملکرد دانه بالاتری برخوردار باشند، میزان خسارت به تولیدکنندگان سویا را کاهش می دهد.روش پژوهش: پاسخ ژنوتیپ های سویا به تنش کم آبی از نظر ویژگیهای زراعی و عملکرد دانه در کرج طی دو سال بررسی شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد ...
بیشتر
هدف: انتخاب ارقام سویا که در شرایط کم آبی از عملکرد دانه بالاتری برخوردار باشند، میزان خسارت به تولیدکنندگان سویا را کاهش می دهد.روش پژوهش: پاسخ ژنوتیپ های سویا به تنش کم آبی از نظر ویژگیهای زراعی و عملکرد دانه در کرج طی دو سال بررسی شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد که آبیاری در سه سطح (مطلوب، تنش متوسط و شدید) به ترتیب براساس 50، 100 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان عامل اصلی و 10 ژنوتیپ سویا به عنوان عامل فرعی بودند.یافته ها: نتایج نشان داد که تنش متوسط و شدید سبب کاهش تعداد گره و فاصله میان گره در مقایسه با آبیاری مطلوب شد. در آبیاری مطلوب، رقم زودرس صبا با بالاترین تعداد دانه در واحد سطح، بیشترین عملکرد دانه (2585 کیلوگرم در هکتار) را داشت. ژنوتیپ های زودرس در آبیاری مطلوب بالاترین عملکرد دانه را داشتند و با افزایش شدت تنش از عملکرد دانه آنها به طور قابل توجهی کاسته شد. عملکرد دانه رقم صبا در تنش متوسط و شدید به ترتیب 32 و 59 درصد در مقایسه با آبیاری مطلوب کاهش یافت. در شرایط تنش، ژنوتیپ های دیررس عملکرد دانه بیشتری داشتند و تنش کم آبی سبب کاهش جزئی عملکرد دانه آنها شد. در تنش متوسط و شدید لاین دیررس A3935×Williams بالاترین عملکرد دانه و عملکرد پروتئین دانه را داشت.نتیجه گیری: در آبیاری مطلوب، رقم صبا و در شرایط تنش (متوسط و شدید) لاین A3935×Williams در کرج و اقلیمهای مشابه (معتدل سرد) قابل توصیه است.
فرزاد مندنی؛ امین یاری؛ علیرضا باقری؛ حمیدرضا چقازردی
چکیده
هدف: کشت مخلوط یکی از مهمترین روشهای مدیریت زراعی برای رسیدن به اهداف کشاورزی پایدار است. بنابراین این مطالعه بهمنظور ارزیابی کشت مخلوط گلرنگ با عدس در شرایط دیم انجام شد.روش پژوهش: آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و پنج تیمار در دانشگاه رازی در سال زراعی 1398-1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص گلرنگ، کشت ...
بیشتر
هدف: کشت مخلوط یکی از مهمترین روشهای مدیریت زراعی برای رسیدن به اهداف کشاورزی پایدار است. بنابراین این مطالعه بهمنظور ارزیابی کشت مخلوط گلرنگ با عدس در شرایط دیم انجام شد.روش پژوهش: آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و پنج تیمار در دانشگاه رازی در سال زراعی 1398-1397 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کشت خالص گلرنگ، کشت با نسبت 25:75 گلرنگ و عدس، کشت با نسبت 50:50 گلرنگ و عدس، کشت با نسبت 75:25 گلرنگ و عدس و کشت خالص عدس بودند. گلرنگ گیاه اصلی و عدس بهعنوان گیاه جایگزین در نظر گرفته شد. صفات مورد ارزیابی شامل شاخص سطح برگ، جذب تشعشع، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، ماده خشک کل، کارایی مصرف تشعشع و نیز عملکرد دانه بود.یافتهها: نتایج نشان داد شاخص سطح برگ و بهدنبال آن میزان جذب تشعشع در کشت مخلوط نسبت به تککشتی بهترتیب 2/6 و 0/48 درصد افزایش یافت. روند تغییرات سرعت رشد محصول گلرنگ در کانوپی مخلوط نسبت به کشت خالص تغییر نداشت، اما برای سرعت رشد نسبی افزایش 7/7 درصدی نشان داد. میزان ماده خشک کل و کارایی مصرف تشعشع در کانوپی مخلوط نسبت به تککشتی تغییر چندانی نداشت. عملکرد دانه گلرنگ در کشت خالص (2472 کیلوگرم در هکتار) بالاتر بود که البته با تیمارهای 25:75 (2294 کیلوگرم در هکتار) و 50:50 (2107 کیلوگرم در هکتار) تفاوت معنیدار نداشت.نتیجهگیری: در مجموع نتایج نشان داد که کشت مخلوط گلرنگ با عدس از نظر اقتصادی فاقد سودمندی مطلوب بود، اما با اینحال الگویهای کشت مخلوط جایگزینی با نسبت 25:75 و 50:50 گلرنگ: عدس از لحاظ صفات موردبررسی کارایی بالاتری داشتند.
محمدرضا منصوری واجاری؛ ابراهیم زینلی؛ افشین سلطانی؛ بنیامین ترابی؛ علیرضا نه بندانی
چکیده
هدف: مطالعه حاضر بهمنظور برآورد خلأ عملکرد باقلا در مناطق اصلی تولید این گیاه در استان گلستان شامل شهرستانهای گرگان، علیآباد کتول و آققلا و شناسایی عوامل ایجاد آن و تعیین سهم هر یک از آنها انجام شد.روش پژوهش: بر این اساس، اطلاعات مربوط به مدیریت تولید 445 مزرعه باقلا در منطقه گرگان، علیآباد کتول و آققلا در سالهای 1399-1398 و ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر بهمنظور برآورد خلأ عملکرد باقلا در مناطق اصلی تولید این گیاه در استان گلستان شامل شهرستانهای گرگان، علیآباد کتول و آققلا و شناسایی عوامل ایجاد آن و تعیین سهم هر یک از آنها انجام شد.روش پژوهش: بر این اساس، اطلاعات مربوط به مدیریت تولید 445 مزرعه باقلا در منطقه گرگان، علیآباد کتول و آققلا در سالهای 1399-1398 و 1399-1400 جمعآوری و خلأ عملکرد با استفاده از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) برآورد شد.یافتهها: میانگین، بیشینه و خلأ عملکرد دانه باقلا بهترتیب 2742، 4000 و 1258 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین، براساس نتایج بهدستآمده، مهمترین دلایل خلأ عملکرد و سهم هر یک از آنها در ایجاد خلأ عملکرد عبارت بودند از تاریخ کاشت 21 درصد، آفات 15 درصد، مقدار نیتروژن خالص (N) 14 درصد، تعداد دفعات دیسک 14 درصد، میزان بذر مصرفی 12 درصد، بیماریها 12 درصد، آبگرفتگی 5 درصد، علفهای هرز 3 درصد، عدم استفاده از ردیفکار 2 درصد و عمق نامناسب کاشت 1 درصد.نتیجهگیری: بهطورکلی، با بهینهسازی مدیریت تولید باقلا و رفع عوامل خلأ عملکرد ذکرشده، میتوان عملکرد باقلا را دراستان گلستان و مناطق گرگان، علیآباد کتول و آققلا را به میزان 46 درصد (برابر با 1258 کیلوگرم در هکتار) نسبت به مقدار فعلی افزایش داد.
علیرضا همدمی؛ هاشم هادی؛ امیر رحیمی
چکیده
هدف: علفهای هرز باعث کاهش عملکرد و کیفیت شنبلیله می شوند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر دوره های مختلف کنترل و تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد شنبلیله انجام گرفت.روش پژوهش: این آزمایش در 12 سطح با سه تکرار تنظیم شدند که شش سطح آن برای کنترل علفهای هرز و شش سطح دیگر برای تداخل علفهای هرز بود (شامل تیمارهای کنترل ...
بیشتر
هدف: علفهای هرز باعث کاهش عملکرد و کیفیت شنبلیله می شوند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر دوره های مختلف کنترل و تداخل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد شنبلیله انجام گرفت.روش پژوهش: این آزمایش در 12 سطح با سه تکرار تنظیم شدند که شش سطح آن برای کنترل علفهای هرز و شش سطح دیگر برای تداخل علفهای هرز بود (شامل تیمارهای کنترل علفهای هرز از سبزشدن تا سومین برگ حقیقی، تا ششمین برگ حقیقی، تا اولین شاخه گلزا، تا سومین شاخه گلزا، تا گلدهی، تا دانه بندی و تیمارهای حضور علف هرز (تداخل) تا سومین برگ حقیقی، تا ششمین برگ حقیقی، تا اولین شاخه گلزا، تا سومین شاخه گلزا، تا گلدهی و تا دانهبستن) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه در سال 1397 اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تیمار تداخل تا سومین برگ حقیقی کمترین وزن خشک علفهای هرز را داشت. در هر دو سری تیمار با افزایش دوره حضور علفهای هرز، کاهش معنی داری در عملکرد دانه در بوته و هکتار شنبلیله مشاهده شد، به طوری که شروع دوره بحرانی در دو سطح 5 و 10 درصد کاهش عملکرد قابلقبول دانه در هکتار به ترتیب 140 و 158 درجه-روزهای رشد از زمان سبزشدن و پایان دوره بحرانی کنترل علفهای هرز نیز در دو سطح کاهش عملکرد مذکور به ترتیب 349 و 282 درجه-روز رشد از سبزشدن گیاه تعیین شدند.نتیجه گیری: بنابراین بهترین زمان مبارزه در سطح 5 درصد کاهش عملکرد، کنترل از سومین برگ حقیقی تا گلدهی و در سطح 10 درصد کاهش عملکرد، کنترل از چهار برگی تا قبل از ظهور گل ها بود.
زینب علی پور؛ خدایار همتی؛ خلیل زینلی نژاد؛ محمد خیرخواه
چکیده
هدف: مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی کاکوتی یکساله و چندساله خودرو و کشتشده در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی.روش پژوهش: در این مطالعه کاکوتی یکساله (Ziziohora tinuior) و چندساله (Ziziphora clinopodioides) هرکدام در شش منطقه در استانهای خراسانرضوی، شمالی و جنوبی در سال 1400 موردمطالعه قرار گرفت. از هر منطقه نمونههای گیاهی جمعآوری ...
بیشتر
هدف: مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی کاکوتی یکساله و چندساله خودرو و کشتشده در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی.روش پژوهش: در این مطالعه کاکوتی یکساله (Ziziohora tinuior) و چندساله (Ziziphora clinopodioides) هرکدام در شش منطقه در استانهای خراسانرضوی، شمالی و جنوبی در سال 1400 موردمطالعه قرار گرفت. از هر منطقه نمونههای گیاهی جمعآوری شده و بهصورت گلدانی کشت شدند. طرح آزمایش بهصورت ترتیبی در چهار تکرار بود. در مرحله گلدهی نمونهگیری انجام و صفات فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی اندازهگیری شدند. علاوه بر این با مراجعه مجدد به مکانهای جمعآوری بوتهها، تمامی صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی برای بوتههای خودرو اندازهگیری شد.یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین درصد اسانس موجود در کاکوتی یکساله و چندساله بهترتیب متعلق به قاین (75/0 درصد) و قوچان (29/2 درصد) بود. همچنین درصد پولگون موجود در اسانس گیاه کاکوتی یکساله در بردسکن بیشتر از سایر شهرستانهای موردمطالعه بود (58/77 درصد). بیشترین درصد آلفاپینن و سابینن اسانس کاکوتی یکساله بهترتیب میزان 42/0 درصد و 31/1 درصد متعلق به بجنورد بود، در حالیکه درصد آلفاپینن و سابینن کاکوتی چندساله در قوچان (89/0 درصد) و بجنورد (23/1 درصد) بیشتر از سایر شهرستانها بود.نتیجهگیری: میزان فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدان در کاکوتی یکساله در شرایط طبیعی و در شهرستان سرایان بیشتر از سایر تیمارها بود. کاکوتی یکساله و چندساله متعلق به بجنورد دارای عملکرد تر و خشک بیشتری نسبت به سایر اکوتیپها بودند در حالیکه کاکوتی متعلق به منطقه سرایان از نظر خصوصیات فیتوشیمیایی نسبت به سایر نمونهها برتری داشتند.
پروین رامک؛ وحید کریمیان؛ محمد جعفری؛ پیام پزشکپور؛ حسن مهدور؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی
چکیده
هدف: باتوجه به اهمیت گیاه دارویی-صنعتی موسیر این پژوهش با هدف بررسی روشهای مختلف کاشت و برداشت بر خصوصیات کمی و کیفی این گیاه در استان لرستان انجام شد.روش پژوهش: آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سه سال (1399-1396) در شهرستان الیگودرز صورت گرفت. روش های کاشت دستی و ماشینی و فواصل کاشت 10 و 15 سانتیمتری بررسی شد. همچنین عملکرد ...
بیشتر
هدف: باتوجه به اهمیت گیاه دارویی-صنعتی موسیر این پژوهش با هدف بررسی روشهای مختلف کاشت و برداشت بر خصوصیات کمی و کیفی این گیاه در استان لرستان انجام شد.روش پژوهش: آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی سه سال (1399-1396) در شهرستان الیگودرز صورت گرفت. روش های کاشت دستی و ماشینی و فواصل کاشت 10 و 15 سانتیمتری بررسی شد. همچنین عملکرد اقتصادی روشهای مختلف ارزیابی گردید.یافته ها: نتایج نشان داد، صفت عرض برگ در تیمارهای موردبررسی اختلاف معنیداری با هم نداشت اما ارتفاع گیاه اختلاف معنیداری در سطح یک درصد با هم دارند. مقایسه میانگین نشان داد عملکرد ماده تر و خشک در تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری باهم دارند. بیشترین عملکرد ماده تر (847گرم در مترمربع) در سال دوم و روش ماشینی و کمترین (636 گرم در مترمربع) در سال سوم، در روش دستی بهدست آمد. عملکرد ماده خشک در فواصل کاشت 10 و 15 سانتیمتری بهترتیب 633/185 و 611/178 گرم در مترمربع و در روشهای کاشت ماشینی و دستی بهترتیب 91/199 و 33/164 گرم در مترمربع بهدست آمد. نتایج ارزیابی اقتصادی نشان داد متوسط هزینهها در روش کشت ماشینی 19 درصد کمتر از روش دستی استنتیجه گیری: نتایج کلی نشان از افزایش درآمد و کاهش هزینه های کاشت و برداشت موسیر در روش ماشینی بود. همچنین کاشت و برداشت ماشینی موسیر در مقایسه با کاشت و برداشت دستی این گیاه، از سرعت بسیار بالایی برخوردار بود.
محمد سادات حسینی؛ ناصر عسکری
چکیده
هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر نوع محیطهای کشت مختلف شامل MS، WPM و B5 و هورمون بنزیل آمینوپورین بر خصوصیات پرآوری و همچنین اثر غلظتهای مختلف هورمونهای ایندولبوتیریکاسید و ایندولاستیکاسید بر ریشهزایی گیاه زوفا انجام شد.روش پژوهش: آزمایشها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه کشت ...
بیشتر
هدف: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر نوع محیطهای کشت مختلف شامل MS، WPM و B5 و هورمون بنزیل آمینوپورین بر خصوصیات پرآوری و همچنین اثر غلظتهای مختلف هورمونهای ایندولبوتیریکاسید و ایندولاستیکاسید بر ریشهزایی گیاه زوفا انجام شد.روش پژوهش: آزمایشها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه کشت بافت دانشکده کشاورزی دانشگاه جیرفت انجام شد. بهمنظور تولید گیاهچههای استریل بذرهای جمعآوریشده از مناطق کوهستانی استان کرمان بر روی محیط کشت MS کاشته شد. ریزنمونههای تکگره بر روی محیطهای کشت MS، WPM و B5 با ترکیب هورمونی بنزیل آمینوپورین با غلظتهای صفر، 1 و 2 میلیگرم بر لیتر قرار گرفتند. برای تولید ریشه شاخسارههای تولیدشده بر روی محیط کشت MS با ترکیب هورمونی ایندولبوتیریکاسید و ایندولاستیکاسید با غلظتهای 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر قرار گرفتند. در نهایت معماری ریشههای تولیدشده با استفاده از نرمافزار GiaRoots مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: طبق نتایج پژوهش بهترین ضریب پرآوری در محیط کشت MS بههمراه غلظت 2 میلیگرم بر لیتر از هورمون بنزیل آمینوپورین بهدست آمد. همچنین نتایج مربوط به آنالیز معماری ریشه نیز نشان داد بهترین تیمار ریشهزایی استفاده از هورمون ایندولبوتیریکاسید با غلظت 1 میلیگرم بر لیتر بود.نتیجهگیری: نتایج مربوط به سازگاری نشان داد که 85 درصد از گیاهان منتقلشده به گلخانه زنده ماندند.
مهدی طاهری اصغری؛ سید رضا میرعلیزاده فرد
چکیده
هدف: هدف از اجرای این آزمایش، بررسی اثر محلولپاشی هیومیکاسید و کاربرد قارچ مایکوریزا بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) بود.روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی سالهای زراعی و 1400-1399 و 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان اجرا شد. ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای این آزمایش، بررسی اثر محلولپاشی هیومیکاسید و کاربرد قارچ مایکوریزا بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) بود.روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی سالهای زراعی و 1400-1399 و 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان اجرا شد. عوامل آزمایش شامل سه گونه قارچ مایکوریزا (شاهد، Glomus mosseae، G.etunicatum و G. intraradices) و سطوح کود هیومیکاسید (شاهد، 150 و 300 میلیگرم در لیتر) بود.یافتهها: نتایج نشان داد اثر متقابل کاربرد هیومیکاسید و مایکوریزا بر درصد و عملکرد اسانس، عملکرد و وزن خشک برگ معنیدار بود. بیشترین عملکرد اسانس از تیمار 150 میلیگرم هیومیکاسید و کاربرد مایکوریزا G.mosseae بهدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 154 درصد افزایش را نشان داد. همچنین بیشترین پاراسیمن و گاماتریپینن که از مهمترین ترکیبات اسانس در آویشن، از تیمار 300 میلیگرم هیومیکاسید بهدست آمد که نسبت به شاهد بهترتیب 23 و 11 درصد افزایش نشان دادند. بیشترین میزان پاراسیمن و گاماتریپینن از تیمار کاربرد مایکوریزا G. mosseae بهدست آمد که نسبت به شاهد بهترتیب 21 و 26 درصد افزایش را نشان دادند.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت که با مهیاکردن شرایط رشد مناسب برای گیاه دارویی آویشن با استفاده از هیومیکاسید و قارچهای مایکوریزا، میتوان بر عملکرد آنها اثرگذاری کرده و از کاربرد کودهای شیمیایی کاست.
عادل عبدایمانی؛ غلام علی اکبری؛ الیاس سلطانی؛ مجید قربانی جاوید
چکیده
هدف: مطالعهی حاضر در سال 1401- 1400 با هدف بررسی اثر تاریخ کاشت و سایهاندازی بر عملکرد و برخی خصوصیات کمی وکیفی زنجبیل و بهصورت کرتهای خردشده و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان واقع در منطقه پاکدشت استان تهران اجرا شد.روش پژوهش: در این مطالعه کنترل سطح نور در چهار سطح (شامل عدم سایهدهی (نور کامل)، سایهدهی از 16مردادماه ...
بیشتر
هدف: مطالعهی حاضر در سال 1401- 1400 با هدف بررسی اثر تاریخ کاشت و سایهاندازی بر عملکرد و برخی خصوصیات کمی وکیفی زنجبیل و بهصورت کرتهای خردشده و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان واقع در منطقه پاکدشت استان تهران اجرا شد.روش پژوهش: در این مطالعه کنترل سطح نور در چهار سطح (شامل عدم سایهدهی (نور کامل)، سایهدهی از 16مردادماه تا زمان برداشت (نور- سایه)، سایهدهی تا 15 مردادماه (سایه- نور) سایهدهی کل دوره رشد (سایهدهی کامل)) بهعنوان فاکتور اصلی و تاریخکاشت در 3 سطح (شامل 31 فروردین، 20 اردیبهشت و 10 خرداد) بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد.یافتهها: نتایج نشان داد اعمال سایهدهی کامل در درجه اول و پس از آن اعمال سایه- نور بههمراه کاشت زنجبیل در تاریخ 31 فروردینماه، بیشترین تأثیر را بر افزایش معنیدار تمام صفات موردبررسی شامل اجزای عملکرد، عملکرد و درصد اسانس ریزوم در زنجبیل داشت. دو تیمار ذکرشده (سایهدهی کامل و سایه- نور)، موجب افزایش حدود 29 درصدی تعداد ریزوم در بوته زنجبیل در مقایسه با تیمار نور کامل و تیمار نور- سایه شدند. از طرفی بیشترین درصد اسانس زنجبیل (76/1 درصد)، در گیاهان کاشتهشده در تاریخ 31 فروردینماه حاصل شد که این مقدار در مقایسه با درصد اسانس گیاهان کاشتهشده در تاریخ 10 خردادماه حدود 25 درصد بیشتر بود.نتیجه گیری: اعمال تیمار سایهدهی در تاریخ کاشت 31 تیرماه، بهعنوان روشی امیدبخش جهت افزایش عملکرد کمی و کیفی ریزوم زنجبیل در شرایط آبوهوایی مشابه قابلتوصیه است.
محمدهادی تردستی؛ مهدی مدن دوست
چکیده
هدف: بهمنظور بررسی امکانسنجی گیاهپالایی بستر کاشت آلوده به نیتراتکادمیوم با علفهای هرز آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در بهار سال 1401-1400 انجام گردید.روش پژوهش: عوامل آزمایش شامل علفهای هرز (خرفه، سلمهتره و تاج خروس وحشی) و آلودگی بستر کاشت با نیتراتکادمیوم در سطوح شامل صفر (شاهد) و غلظتهای ...
بیشتر
هدف: بهمنظور بررسی امکانسنجی گیاهپالایی بستر کاشت آلوده به نیتراتکادمیوم با علفهای هرز آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در بهار سال 1401-1400 انجام گردید.روش پژوهش: عوامل آزمایش شامل علفهای هرز (خرفه، سلمهتره و تاج خروس وحشی) و آلودگی بستر کاشت با نیتراتکادمیوم در سطوح شامل صفر (شاهد) و غلظتهای 25، 50 و 75 میلیگرم بر کیلوگرم خاک بود.یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش مصرف نیتراتکادمیوم، میزان غلظت کادمیوم اندام هوایی و ریشه و فاکتور غلظت زیستی روند افزایشی نشان داد. میزان کادمیوم ریشه در علف هرز خرفه بیشتر بود، اما غلظت کادمیوم اندام هوایی در سلمهتره و تاجخروس وحشی نسبت به خرفه افزایش معنی داری نشان داد. بنابراین در گیاه خرفه احتمالاً انتقال کادمیوم از ریشه به اندام هوایی نسبت به گیاه سلمهتره و تاج خروس وحشی کمتر بوده است. با افزایش غلظت نیتراتکادمیوم نشت یونی روند افزایشی و محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل روند کاهش نشان داد. از سوی دیگر آنزیم کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز برگ با افزایش مصرف نیتراتکادمیوم روند افزایشی نشان داد. همچنین بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در علفهای هرز تاج خروس وحشی مشاهده شد.نتیجه گیری: در مجموع با معیارهای ذکرشده، میتوان گیاه خرفه را بیش انباشت گر و سلمهتره و تاجخروس وحشی را میان انباشت گر برای فلز کادمیوم تلقی کرد.
طاهره جهانتیغ؛ عبدالشکور رئیسی؛ حسین پیری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی بر برخی ویژگیهای گوار در سال زراعی 98-1397 در شهرستان ایرانشهر انجام شد.روش پژوهش: پژوهش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل 1- نیتروکسین (1 لیتر در هکتار)، 2- میکوریزا (200 کیلوگرم در هکتار)، 3- ازتوباکتر (1 لیتر کود در 100 کیلوگرم بذر)، 4- ریزوبیوم (1 لیتر ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی بر برخی ویژگیهای گوار در سال زراعی 98-1397 در شهرستان ایرانشهر انجام شد.روش پژوهش: پژوهش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل 1- نیتروکسین (1 لیتر در هکتار)، 2- میکوریزا (200 کیلوگرم در هکتار)، 3- ازتوباکتر (1 لیتر کود در 100 کیلوگرم بذر)، 4- ریزوبیوم (1 لیتر کود در هکتار)، 5- فسفات بارور 2 (100 گرم در هکتار)، 6- فسفات بارور 3 (100 گرم در هکتار)، 7- بیوسولفور (6 کیلوگرم در هکتار) و 8- شاهد بود.یافتهها: نتایج نشان داد که اثر نوع کود بر اکثر ویژگیهای موردبررسی بهجز بر درصد موسیلاژ در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. تأثیر تیمارها بر درصد موسیلاژ در سطح پنج درصد معنیدار شد. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک (66/14 تن در هکتار)، تعداد شاخه جانبی (78/11)، شاخص برداشت (79/31)، ارتفاع بوته (53/166 سانتیمتر)، تعداد نیام در بوته (47/52)، عملکرد دانه (3/4438 کیلوگرم در هکتار)، درصد نیتروژن دانه (475/5)، درصد پروتئین دانه (71/32)، درصد خاکستر (173/0)، درصد موسیلاژ (860/25) و فاکتور تورم (83/1 میلیلیتر) تحت تأثیر کود زیستی نیتروکسین حاصل شد. بیشترین تعداد دانه در نیام (17/5) و وزن هزاردانه (67/35 گرم) تحت تأثیر کود زیستی بیوسولفور حاصل شد.نتیجهگیری: در بین تیمارهای موردبررسی، کود زیستی نیتروکسین و سپس بیوسولفور تأثیر نسبتاً بیشتری بر اکثر ویژگیهای کمی و کیفی گیاه گوار داشتند.