طیبه رستمی؛ سعیده ملکی فراهانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تلقیح قارچ مایکوریزا و مویان بر خصوصیات علوفهای گیاه ذرت تحت شرایط کمآبیاری، آزمایش بهصورت کرت خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال زراعی 1396-1395 انجام شد. کرتهای اصلی شامل رژیمهای کمآبیاری در سه سطح (30، 60 و 90 درصد تخلیه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تلقیح قارچ مایکوریزا و مویان بر خصوصیات علوفهای گیاه ذرت تحت شرایط کمآبیاری، آزمایش بهصورت کرت خردشده فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد در سال زراعی 1396-1395 انجام شد. کرتهای اصلی شامل رژیمهای کمآبیاری در سه سطح (30، 60 و 90 درصد تخلیه آب قابل استفاده) و کرتهای فرعی شامل قارچ مایکوریزا (کاربرد و عدم کاربرد قارچ مایکوریزا) و مویان (کاربرد و عدم کاربرد مویان) بودند. تجزیه دادهها نشان داد که کمآبیاری، تلقیح با قارچ مایکوریزا و کاربرد مویان اثر معنیداری بر صفات پروتئین، ماده خشک قابل هضم، قندهای محلول، درصد دیواره سلولی، فیبرهای شستهشده با شوینده خنثی، وزن خشک علوفه و کارایی مصرف آب داشت. نتایج نشان داد که با افزایش درصد تخلیه آب قابل استفاده و کاربرد مایکوریزا درصد پروتئین، درصد کربوهیدراتهای محلول در آب، درصد فیبرهای شستهشده با شویندههای اسیدی در مقایسه با شاهد بهترتیب 24/39، 64/30 و 39 درصد افزایش نشان دادند. کاربرد مویان بر درصد فیبرهای شستهشده با شویندههای خنثی معنیدار نبود. همزمان با افزایش سطوح تنش کمآبیاری وزن خشک علوفه کاهش یافته و بیشترین وزن خشک علوفه (400 گرم در بوته) در شرایط آبیاری کامل و کاربرد مویان و مایکوریزا مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش شدت تخلیه آب قابل استفاده، کاربرد مویان و تلقیح با قارچ مایکوریزا افزایشی 97 درصدی در کارایی مصرف آب نسبت به شاهد مشاهده شد.
ریحانه ربانی محمدیه؛ فرشید قادری فر؛ ابراهیم زینلی؛ افشین سلطانی
چکیده
به منظور بررسی اثر فاصله بین ردیفهای کاشت بر عملکرد و رشد ارقام پنبه در دو شرایط مصرف و عدم مصرف کود، مطالعهای در گرگان در سال زراعی 1396 بهصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سه رقم پنبه (ساجدی، کاشمر و گلستان)، فاصله ردیف کشت در دو سطح (20 و 80 سانتیمتر) و ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر فاصله بین ردیفهای کاشت بر عملکرد و رشد ارقام پنبه در دو شرایط مصرف و عدم مصرف کود، مطالعهای در گرگان در سال زراعی 1396 بهصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سه رقم پنبه (ساجدی، کاشمر و گلستان)، فاصله ردیف کشت در دو سطح (20 و 80 سانتیمتر) و مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم به ترتیب با مقادیر 350، 300 و 225 کیلوگرم در هکتار و تیمار شاهد (عدم مصرف کود) بود. براساس نتایج تجزیه واریانس اثر رقم بر تعدا شاخه زایشی، ارتفاع اولین قوزه از سطح زمین و تعداد قوزه معنیدار بود در حالی که اثر فاصله ردیف بر تعداد شاخه رویشی، ارتفاع اولین قوزه از سطح زمین، تعداد قوزه، وزن قوزه و عملکرد وش معنیدار بود. درهر سه رقم مورد مطالعه کاهش فاصله ردیف باعث کاهش ارتفاع بوته و افزایش شاخص سطح برگ، ماده خشک و عملکرد وش شد. کوددهی نیز باعث افزایش معنیدار ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، تعداد شاخه زایشی، تعداد قوزه، وزن قوزه و عملکرد وش شد. در مورد اثرات متقابل نیز تنها اثر متقابل رقم × فاصله ردیف بر تعداد شاخه زایشی و اثر متقابل فاصله ردیف × کوددهی بر تعداد قوزه، وزن قوزه و عملکرد وش معنیدار بود. بنابراین، اثر متقابل معنیداری بین فاصله ردیف و مصرف عناصر غذایی از لحاظ خصوصیات رشدی و عملکرد ارقام پنبه وجود دارد و کاهش فاصله ردیف در پنبه میتواند باعث افزایش قابل توجهی در عملکرد وش شود.
محمد شریف نوبتیانی؛ علی راحمی کاریزکی؛ عباس بیابانی؛ علی منصوری راد
چکیده
این مطالعه بهمنظور ارزیابی عوامل محدودکنندهی عملکرد گندم در شهرستان کلاله با استفاده از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) در سال زراعی 95-1394 انجام گردید. جمعآوری اطلاعات موردنیاز، بهصورت میدانی و مصاحبه شخصی با کشاورزان صورت گرفت. بدین منظور، 60 مزرعه گندم مناطق دیم شهرستان کلاله به گونهای انتخاب شدند که دارای تنوع کافی در کلیه ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور ارزیابی عوامل محدودکنندهی عملکرد گندم در شهرستان کلاله با استفاده از روش تحلیل مقایسه کارکرد (CPA) در سال زراعی 95-1394 انجام گردید. جمعآوری اطلاعات موردنیاز، بهصورت میدانی و مصاحبه شخصی با کشاورزان صورت گرفت. بدین منظور، 60 مزرعه گندم مناطق دیم شهرستان کلاله به گونهای انتخاب شدند که دارای تنوع کافی در کلیه عملیات مدیریت زراعی کاشت، داشت و برداشت باشند. مقدار دانه تحویلی به مراکز خرید گندم بعد از تعیین مقدار افت بهعنوان عملکرد نهایی مزرعه ثبت شد. برای تعیین میزان خلأ عملکرد و شناسایی عوامل ایجادکننده آن از تجزیه مقایسه کارکرد استفاده شد. نتایج حاصل از مدل عملکرد نشان داد که بین عملکرد قابل حصول (1/7248 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد واقعی (4/3176 کیلوگرم در هکتار) اختلافی به میزان 7/4071 کیلوگرم در هکتار وجود داشت. از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای تجربه کشاورز، میزان بذر مصرفی، مقدار فسفر قابل جذب در خاک، دفعات مصرف قارچکش، مواد آلی خاک، مقدار پتاسیم قابل جذب در خاک و مقدار نیتروژن مصرفی، بیشترین تأثیر را در ایجاد خلأ عملکرد گندم در این منطقه داشتند، که بهترتیب 4/19، 8/16، 9/14، 3/14، 7/12، 7/11 و 3/10 درصد از عملکرد قابل حصول را شامل میشدند. به نظر میرسد که با اصلاح این عوامل میتوان اختلاف بین عملکرد قابل حصول و عملکرد واقعی را کاهش داد.
کمال سادات اسیلان
چکیده
بهمنظور ارزیابی برهمکنش نیتروژن و علفکشهای نیکوسولفورون و توفوردی+ امسیپیآ در کنترل علفهای هرز ذرت و عملکرد و اجزای عملکرد ذرت آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. عامل اول شامل کاربرد علفکش نیکوسولفورون (Cruz, 4% SC) 2 لیتر ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی برهمکنش نیتروژن و علفکشهای نیکوسولفورون و توفوردی+ امسیپیآ در کنترل علفهای هرز ذرت و عملکرد و اجزای عملکرد ذرت آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. عامل اول شامل کاربرد علفکش نیکوسولفورون (Cruz, 4% SC) 2 لیتر در هکتار، توفوردی+ امسیپیآ (U46 Combi Fluid, SL 67.5%) 5/1 لیتر در هکتار، وجین کامل و عدم وجین علفهای هرز بهعنوان شاهد بود. عامل دوم شامل مصرف 350 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف کود نیتروژن از منبع اوره بود. نتایج نشان داد مصرف کود نیتروژن باعث افزایش کارایی نیکوسولفورون در کنترل علفهای هرز کشیده برگ و پهن برگ گردید ولی توفوردی+ امسیپیآ در شرایط بدون مصرف نیتروژن نیز علفهای هرز پهن برگ را کنترل نمود. برهمکنش کود و علفکش تأثیر معنیداری بر وزن هزاردانه و تعداد ردیف در بلال نداشت اما تعداد دانه در ردیف با کاربرد نیتروژن و نیکوسولفورون افزایش معنیداری نسبت به سایر تیمارها نشان داد. کاربرد نیکوسولفورن و نیتروژن سبب افزایش 94 درصدی عملکرد دانه نسبت به کاربرد نیکوسولفورون بهتنهایی شد. کاربرد نیتروژن تأثیر معنیداری بر کارایی توفوردی+ امسیپیآ در افزایش عملکرد دانه نداشت. براساس نتایج این آزمایش کاربرد نیکوسولفورون و نیتروژن میتواند پیشنهادی مناسب برای کنترل مؤثر علفهای هرز و دستیابی به بالاترین عملکرد دانه ذرت باشد.
جابر خردادی؛ فرزاد فنودی؛ جعفر مسعود سینکی؛ شهرام رضوان؛ علی دماوندی
چکیده
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی دو رقم کنجد به کاربرد نانوکود منیزیم و کیتوزان تحت شرایط رژیمهای آبیاری، آزمایشی بهصورت اسپیلاتپلات فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 97-1396 انجام شد. قطع آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی (آبیاری نرمال، آبیاری تا 50 درصد گلدهی و دانهبندی)، فاکتورهای فرعی شامل ارقام ...
بیشتر
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی دو رقم کنجد به کاربرد نانوکود منیزیم و کیتوزان تحت شرایط رژیمهای آبیاری، آزمایشی بهصورت اسپیلاتپلات فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 97-1396 انجام شد. قطع آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی (آبیاری نرمال، آبیاری تا 50 درصد گلدهی و دانهبندی)، فاکتورهای فرعی شامل ارقام کنجد اولتان و دشتستان-2، نانو منیزیم (محلولپاشی و عدم محلولپاشی) و کیتوزان (صفر، 8/4 و 4/6 گرم بر لیتر) بودند. بیشترین عملکرد دانه در کاربرد 4/6 گرم در لیتر کیتوزان تحت شرایط آبیاری نرمال با میانگین 1/1235 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین محتوی کلروفیل کل در ژنوتیپ دشتستان-2 تحت شرایط آبیاری نرمال با میانگین 7/24 میلیگرم بر گرم وزن تر بهدست آمد و کمترین میانگین در هر دو ژنوتیپ در آبیاری تا BBCH65 بهترتیب با میانگین 21/17 و 46/17 میلیگرم بر گرم وزن تر مشاهده شد. کاربرد نانوکود در ژنوتیپ اولتان تحت شرایط آبیاری تا BBCH65 منجر به افزایش 11/41 درصدی فعالیت آنزیم کاتالاز در مقایسه با تیمار شاهد گردید. بیشترین فعالیت آسکوربات پراکسیداز در تیمار عدم کاربرد کیتوزان تحت شرایط آبیاری تا BBCH65 بود که افزایش 06/55 درصدی در مقایسه با تیمار شاهد داشت. بهطورکلی، نتایج نشان داد که آبیاری تا BBCH65 منجر به کاهش عملکرد دانه شد که با محلولپاشی نانوکود منیزیم و کیتوزان اثرات منفی ناشی از تنش تعدیل (بهترتیب 93/9 و 46/27 درصد) شد. براساس نتایج تجزیه رگرسیونی چهار صفت، کلروفیل b، کلروفیل کل، پرولین و کاتالاز وارد مدل شدند که در مجموع 11/42 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج همبستگی ساده بین صفات و تجزیه رگرسیونی حاکی از اثرات غیرمستقیم صفات فیزیولوژیکی بر عملکرد دانه بودند و از بین پارامترهای مورد بررسی رنگیزههای فتوسنتزی از اهمیت بالایی در شرایط تنش برخوردار بودند.
سعید حضرتی؛ امیررضا صادقی بختوری؛ داود کیانی
چکیده
جهت ارزیابی تأثیرمحلولپاشی مواد تنظیمکننده رشد و نیتروژن بر شاخصهای رشدی، تولید و کیفیت روغن دو رقم گلرنگ بهاره، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی خسروشاه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بهاجرا در آمد. فاکتورهای موردمطالعه ...
بیشتر
جهت ارزیابی تأثیرمحلولپاشی مواد تنظیمکننده رشد و نیتروژن بر شاخصهای رشدی، تولید و کیفیت روغن دو رقم گلرنگ بهاره، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی خسروشاه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بهاجرا در آمد. فاکتورهای موردمطالعه شامل تنظیمکننده رشد اکسین، سیتوکنین و ترکیب تیماری اکسین+ سیتوکنین هر کدام با غلظت 1000 میلیگرم در لیتر و عدم مصرف هورمونها بهعنوان تیمار شاهد، محلولپاشی نیتروژن دو سطح (سه و شش در هزار) و دو رقم گلرنگ بهاره (صفه و گلدشت) بودند. نتایج نشان داد که در رقم صفه شاخصهای ارتفاع بوته (37 درصد)، تعداد دانه در طبق (39 درصد)، تعداد شاخه فرعی (9 درصد) و تعداد طبق در بوته (17 درصد) نسبت به رقم گلدشت افزایش نشان داد. درحالیکه قطر طبق و وزن هزار دانه در رقم گلدشت بهترتیب 15 و 47 درصد بیشتر از رقم صفه بود. بیشترین عملکرد دانه 3205 کیلوگرم در هکتار در ترکیب تیماری محلولپاشی اکسین و نیتروژن بهصورت سه هزار بهدست آمد که تفاوت معنیداری با عدم مصرف هورمون و محلولپاشی نیتروژن بهصورت شش در هزار در رقم صفه نداشت. بیشترین مقدار اسیدهای چرب اولئیک، پالمتیک و لینولنیک با کاربرد ترکیبی اکسین و سیتوکنین و محلولپاشی سه و شش در هزار نیتروژن مشاهده شد. کاربرد جداگانه اکسین و سیتوکنین میزان لینولئیک و استئاریک را در گلرنگ بهاره در مقایسه با عدم مصرف هورمون افزایش داد که این افزایش در رقم صفه در مقایسه با گلدشت بیشتر بود. براساس نتیجهگیری نهایی رقم صفه در مقایسه با رقم گلدشت از میزان رشد و عملکرد بیشتری برخوردار بود و همچنین تأثیرپذیری مثبت رقم صفه در مقایسه با گلدشت در محلولپاشی هورمونها و نیتروژن بیشتر بود.
هادی سالک معراجی؛ افشین توکلی؛ نیازعلی سپهوند
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی بنزیلآمینوپورین بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد کینوا (رقم 26Q) پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1396 اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری مطلوب (پتانسیل آب خاک 4/0- مگاپاسکال) ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی بنزیلآمینوپورین بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد کینوا (رقم 26Q) پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1396 اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری مطلوب (پتانسیل آب خاک 4/0- مگاپاسکال) و تنش خشکی (پتانسیل آب خاک 5/1- مگاپاسکال) بهعنوان عامل اول و محلولپاشی با بنزیلآمینوپورین در سه سطح (صفر، 50 و 100 میکرومولار) بهعنوان عامل دوم در نظر گرفته شد. تیمار آبیاری بر تمام صفات موردمطالعه بهجز کلروفیل b و کارتنوئید اثر معنیداری داشت. تنش خشکی سبب افزایش نشت یونی، پرولین و شاخص برداشت گردید ولی بر سایر صفات اثر کاهشی داشت. اثر متقابل آبیاری و هورمون برصفات مورد ارزیابی بهجز کلروفیل b، کلروفیل کل، وزن هزاردانه و عملکرد زیستتوده معنیدار بود. بالاترین عملکرد دانه (75/215 گرم در مترمربع) تحت شرایط مطلوب رطوبتی، در غلظت 50 میکرومولار و در شرایط تنش خشکی با 76/149 گرم در مترمربع در غلظت 100 میکرومولار سیتوکینین مشاهده گردید. بالاترین شاخص برداشت نیز با 6/25 درصد در تیمار خشکی شاهد بهدست آمد. نتایج نشان داد که کاربرد سیتوکینین سبب کاهش اثرات تنش در گیاه کینوا میگردد، بنابراین محلولپاشی با این هورمون میتواند بهعنوان راهکاری جهت افزایش عملکرد کینوا در شرایط تنش خشکی باشد.
یونس محمدنژاد؛ مجید بصیرت؛ حسین حاجی ابایی؛ بنیامین ترابی
چکیده
در زمینهای زراعی واقع در اطراف سد گلستان، تناوب زراعی رعایت نمیشود و حاصلخیزی خاک آنها در خطر است. با توجه به اهمیت تغذیه کودی گندم، هدف از این آزمایش، بررسی وضعیت تغذیهای خاکهای این منطقه و تعیین نیاز کودی با تأکید بر عناصر غذایی پر مصرف بود. نیاز کودی این زمینها با استفاده از مدل QUEFTS در سال زراعی 97- 1396 تعیین شد. ابتدا، 30 قطعه ...
بیشتر
در زمینهای زراعی واقع در اطراف سد گلستان، تناوب زراعی رعایت نمیشود و حاصلخیزی خاک آنها در خطر است. با توجه به اهمیت تغذیه کودی گندم، هدف از این آزمایش، بررسی وضعیت تغذیهای خاکهای این منطقه و تعیین نیاز کودی با تأکید بر عناصر غذایی پر مصرف بود. نیاز کودی این زمینها با استفاده از مدل QUEFTS در سال زراعی 97- 1396 تعیین شد. ابتدا، 30 قطعه زمین کشاورزی که توسط آب سد گلستان آبیاری میشوند، انتخاب گردید. در هر قطعه زمین یک قطعه کوچکتر نیز مشخص گردید و در آن هیچ کودی استفاده نشد. کلیه عملیات کاشت و داشت بهروش متداول کشاورز انجام گرفت. از هر قطعه زمین (کودپاشیشده و نشده) با استفاده از کادر یک مترمربعی، پنج نمونه کفبر شده و عملکرد دانه و غیردانه و غلظت نیتروژن، پتاسیم و فسفر آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین نیتروژن، فسفر و پتاسیم جذبشده توسط قسمت هوایی گیاه بهترتیب 54، 5/19 و 98 کیلوگرم در هکتار و عملکرد متوسط دانه گندم در مزارع موردمطالعه، برابر با 4150 کیلوگرم در هکتار بود. با توجه به مدل QUEFTS، برای تولید 1000 کیلوگرم دانه گندم بهترتیب میزان 13، 5/4 و 22 کیلوگرم نیتروژن، فسفر و پتاسیم لازم بود. لذا با توجه به مطلوببودن نتایج اعتبارسنجی مدل QUEFTS، توصیه میشود در این منطقه برای تولید حدود 5000 کیلوگرم در هکتار دانه گندم، 325 کیلوگرم در هکتار کود اوره و 195 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل و 60 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم استفاده گردد.
رئوف سید شریفی؛ رضا سید شریفی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن استارتر، کاربرد متانول و کودهای زیستی بر گرهزایی، طول دوره پرشدن و عملکرد عدس Lens culinaris L. تحت شرایط دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعهای در اردبیل در سال زراعی 98-1397 اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل نیتروژن استارتر در سه سطح (بدون ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن استارتر، کاربرد متانول و کودهای زیستی بر گرهزایی، طول دوره پرشدن و عملکرد عدس Lens culinaris L. تحت شرایط دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعهای در اردبیل در سال زراعی 98-1397 اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل نیتروژن استارتر در سه سطح (بدون نیتروژن، کاربرد 25 و50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره)، کودهای زیستی در چهار سطح (عدم استفاده، کاربرد ریزوبیوم لگومینوزاروم، کاربرد میکوریز، کاربرد توأم ریزوبیوم لگومینوزاروم با میکوریز) و کاربرد متانول در سه سطح (محلولپاشی با آب، کاربرد متانول 15 و 30 درصد حجمی) بودند. مقایسه میانگینها نشان داد بیشترین تعداد و وزن گره در بوته (بهترتیب72/12 عدد و 59/11 میلیگرم در بوته)، سرعت پرشدن دانه (45/1 میلیگرم در روز)، طول دوره و دوره مؤثر پرشدن دانه (بهترتیب 17/35 و 91/29 روز)، تعداد نیام در بوته (43/34) و عملکرد دانه (1530 کیلوگرم در هکتار) در کاربرد توأم ریزوبیوم لگومینوزاروم با میکوریز، محلولپاشی30 درصد حجمی متانول و50 کیلوگرم نیتروژن استارتر در هکتار بهدست آمد. تعداد گره، سرعت پرشدن دانه، دوره مؤثر پرشدن دانه و عملکرد دانه بهترتیب از افزایش 210، 64/25، 76/45 و 103 درصدی در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی، نیتروژن و عدم محلولپاشی با متانول برخوردار بود. براساس نتایج این بررسی کاربرد توأم کودهای زیستی (میکوریز و ریزوبیوم) و محلولپاشی30 درصد حجمی متانول با 50 کیلوگرم نیتروژن استارتر در هکتار، میتواند در بهبود عملکرد عدس تحت شرایط دیم پیشنهاد شود.
شادی مرادی؛ جلال خورشیدی؛ محمدرضا مرشدلو
چکیده
رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) کاربردهای زیادی در صنایع دارویی و غذایی دارد. با توجه به نقش مؤثر عناصر ریزمغذی در عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی، تأثیر محلولپاشی با غلظتهای مختلف کلات آهن (شاهد (صفر)، 5/1 و 3 گرم در لیتر) و کلات روی (شاهد (صفر)، 5/1 و 3 گرم در لیتر) بر خصوصیات عملکردی و محتوی اسانس رازیانه بومی و اصلاحشده (رقم شوروک شاری) ارزیابی ...
بیشتر
رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) کاربردهای زیادی در صنایع دارویی و غذایی دارد. با توجه به نقش مؤثر عناصر ریزمغذی در عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی، تأثیر محلولپاشی با غلظتهای مختلف کلات آهن (شاهد (صفر)، 5/1 و 3 گرم در لیتر) و کلات روی (شاهد (صفر)، 5/1 و 3 گرم در لیتر) بر خصوصیات عملکردی و محتوی اسانس رازیانه بومی و اصلاحشده (رقم شوروک شاری) ارزیابی گردید. آزمایش بهصورت کرتهای دوبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1397 در دانشگاه کردستان انجام گرفت. اثر ساده کلات آهن، اثر متقابل کلات آهن و نوع رقم و نیز اثر متقابل کلات آهن، کلات روی و نوع رقم تأثیر معنیداری بر هیچکدام از صفات نداشتند. کلات روی بر اکثر صفات تأثیر معنیداری گذاشت، طوریکه بیشترین محتوی اسانس (06/5 درصد) و عملکرد اسانس (07/35 لیتر در هکتار) متعلق به تیمار 3 گرم در لیتر و بیشترین عملکرد بذر (2/884 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار عدم استفاده از کلات روی بود. اثر متقابل کلات آهن و کلات روی تنها بر عرض بذر و اثر متقابل کلات روی و نوع رقم تنها بر تعداد چترک تأثیر معنیداری داشتند. رقم تأثیر معنیداری بر تعداد چتر در بوته، عملکرد بذر و عملکرد اسانس داشت، طوریکه بیشترین میانگین صفات مذکور (بهترتیب 29/25، 26/765 کیلوگرم در هکتار و 27/34 لیتر در هکتار) متعلق به رازیانه بومی بود. از بین تیمارهای کودی اعمالشده، تیمار 3 گرم در لیتر کلات روی بهتنهایی و از بین دو نوع رازیانه کشتشده، رازیانهی بومی برتر شناخته شدند.
فاطمه غفاری رهبر؛ معظم حسن پور اصیل؛ آتوسا وزیری؛ سهیلا تالش ساسانی؛ جمالعلی الفتی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف ورمیکمپوست بر ویژگیهای کمی و کیفی گل سوسن (Lilium longiflorum) هیبرید LA رقم Dynamix، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل صفر (تیمار شاهد)، 20، 35، 50 و 65 درصد حجمی ورمیکمپوست در بستر کشت حاوی 70 درصد کوکوپیت و 30 درصد پرلیت بود که در شرایط گلخانهای انجام شد. گلهای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف ورمیکمپوست بر ویژگیهای کمی و کیفی گل سوسن (Lilium longiflorum) هیبرید LA رقم Dynamix، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل صفر (تیمار شاهد)، 20، 35، 50 و 65 درصد حجمی ورمیکمپوست در بستر کشت حاوی 70 درصد کوکوپیت و 30 درصد پرلیت بود که در شرایط گلخانهای انجام شد. گلهای شاخه بریدنی تیمارهای مختلف پس از تغییر رنگ غنچهها از سبز پررنگ به سبز کمرنگ برداشت شدند و در آزمایشگاه پس از شکوفایی، صفات مختلف موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که وزن تر اندامهای هوایی گل سوسن در سطوح پایینتر ورمیکمپوست بهویژه تیمار 20 درصد بیشتر از سایر تیمارها بود. پارامترهای کیفی اندازهگیریشده مثل کلروفیل و پروتئین برگ، آنتوسیانین و مواد جامد محلول گلبرگ در کلیه تیمارهای ورمیکمپوست افزایش معنیداری نسبت به شاهد داشت. بررسی کلی نتایج این پژوهش نشان داد که تیمار 20 درصد ورمیکمپوست بهدلیل حفظ رطوبت بهتر اندامهای هوایی گیاه و تقویت برخی صفات مرفولوژیک مثل تعداد گل و افزایش سطح برگ، جهت پرورش گلهای سوسن هیبرید LA رقم Dynamix با کیفیت بهتر مناسب میباشد.
سید مرتضی زاهدی؛ رحمت اله غلامی؛ مهدیه کریمی؛ حجت الله غلامی
چکیده
آفتابسوختگی یکی از عوامل مهم محدودکننده تولید انار بهویژه در مناطق با تابستان گرم میباشد و ازآنجاکه کاربرد برونزای کائولین میتواند موجب افزایش تحمل به برخی تنشهای محیطی از طریق بهبود مسیرهای متابولیک و افزایش فتوسنتز خالص شود، در این پژوهش اثر محلولپاشی کائولین بر برخی ویژگیهای پومولوژیک و بیوشیمیایی ارقام تجاری ...
بیشتر
آفتابسوختگی یکی از عوامل مهم محدودکننده تولید انار بهویژه در مناطق با تابستان گرم میباشد و ازآنجاکه کاربرد برونزای کائولین میتواند موجب افزایش تحمل به برخی تنشهای محیطی از طریق بهبود مسیرهای متابولیک و افزایش فتوسنتز خالص شود، در این پژوهش اثر محلولپاشی کائولین بر برخی ویژگیهای پومولوژیک و بیوشیمیایی ارقام تجاری انار در منطقه ریجاب واقع در غرب استان کرمانشاه بهصورت آزمایش فاکتوریل شامل سه غلظت کائولین (صفر (آب مقطر)، سه و شش درصد) و دو رقم انار (ملس ترش و یوسفخانی) بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو رقم تیمار کائولین در غلظت شش درصد سبب بهبود وزن میوه، طول و عرض آریل و میوه، وزن صد آریل و عملکرد گردید. همچنین میوههای درختان انار هر دو رقم با تیمار کائولین در هر دو غلظت، بهویژه در غلظت شش درصد افزایش مواد جامد محلول، درصد آب میوه و فنل کل را نشان دادند. با وجود عکسالعملهای متفاوت مورفولوژیک و بیوشیمیایی در دو رقم میتوان با توجه به هدف و شرایط مختلف، از یکی از این رقم استفاده کرد. همچنین تیمار کائولین در غلظت بالا، آفتابسوختگی و ترکخوردگی میوههای انار را در هر دو رقم موردمطالعه به حداقل رساند و عملکرد در هکتار را افزایش داد که این تیمار میتواند بهعنوان یک روش مناسب برای کاهش نابسامانیهای فیزیولوژیک در مناطق پرورش انار از جمله منطقه ریجاب معرفی و مورد استفاده قرار گیرد.