حسین نوروزی؛ مجید نبی پور؛ افراسیاب راهنما قهفرخی؛ حبیب اله روشنفکر
چکیده
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و محلول پاشی سولفات روی و سلنیوم بر تحمل به دمای بالا بر عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم گندم نان، آزمایشی در سال زراعی 97-1396، به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. در این آزمایش ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و محلول پاشی سولفات روی و سلنیوم بر تحمل به دمای بالا بر عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم گندم نان، آزمایشی در سال زراعی 97-1396، به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. در این آزمایش سه فاکتور مورد بررسی قرارگرفت. فاکتور اول (کرتهای اصلی): سه تاریخ کاشت شامل (20 آبان، 20 آذر و 20 دی) فاکتور دوم (کرت های فرعی): محلول پاشی ترکیبات شیمیایی مختلف شامل 1) آب شهری (شاهد)، 2) سولفات روی (04/0 درصد) 3) سلنیوم (4 میلی گرم در لیتر) و فاکتور سوم (کرت های فرعی فرعی): ارقام مختلف گندم شامل( چمران و استار). با توجه به نتایج در تاریخ کاشت 20 دی ماه، تعداد دانه در سنبله در تیمار محلول پاشی با سولفات روی 10 درصد، سلنیوم 36 درصد و آب شهری33 درصد نسبت به تیمارهای مشابه خود در تاریخ کاشت 20 آبان ماه کاهش پیدا کرد. در تاریخ کاشت 20 دی ماه، کاهش عملکرد نسبت به تاریخ کاشت 20 آبان ماه در تیمار آب شهری 3/49 درصد، تیمار سلنیوم 9/49 و تیمار سولفات روی 19/20 درصد بود. با توجه به نتایج به دست آمده در بین تیمارهای محلول پاشی، سولفات روی از طریق افزایش تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و دوره پر شدن دانه باعث افزایش عملکرد دانه در دو رقم گندم شد.
شهرام سخاوتی فر؛ علی راحمی کاریزکی؛ علی نخزری مقدم؛ مهدی ملاشاهی
چکیده
درک پتانسیل عملکرد و فاصله موجود بین عملکرد واقعی گیاهان زراعی با عملکرد قابل دستیابی برای تشخیص عوامل محدودکننده عملکرد ضروری است. برای شناخت محدودیتهای مدیریتی تولید در گیاه کلزا، بررسیهایی در سال زراعی 96-1395 در 50 مزرعه انجام شد. این مطالعه در دهستان زاوکوه شهرستان کلاله که یکی از مناطق اصلی کشت کلزا در استان گلستان است، صورت ...
بیشتر
درک پتانسیل عملکرد و فاصله موجود بین عملکرد واقعی گیاهان زراعی با عملکرد قابل دستیابی برای تشخیص عوامل محدودکننده عملکرد ضروری است. برای شناخت محدودیتهای مدیریتی تولید در گیاه کلزا، بررسیهایی در سال زراعی 96-1395 در 50 مزرعه انجام شد. این مطالعه در دهستان زاوکوه شهرستان کلاله که یکی از مناطق اصلی کشت کلزا در استان گلستان است، صورت گرفت. همه دادههای مدیریتی مزارع پس از ثبت با استفاده از رگرسیون گام به گام و روشCPA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از مدل تولید و مقادیر پارامترهای مدل سهم هر یک از محدودیتها در ایجاد خلاء عملکرد مشخص شدند. میزان خلاء عملکرد بر پایه اختلاف بین عملکرد قابل دستیابی و عملکرد میانگین کشاورزان در منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد بین متوسط عملکرد واقعی (2308 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد قابل حصول (4123 کیلوگرم در هکتار)، 1818 کیلوگرم در هکتار خلا وجود دارد. مهمترین فاکتورهای خلا عملکرد برای منطقه مورد مطالعه شامل مساحت مزرعه تحت مدیریت کشاورز با 4/21 درصد، عدم شخم تابستانه با 15 درصد، زمان تهیه زمین و شخم با 7/14 درصد، عدم مصرف بهینه کود نیتروژن 6/14 درصد، عدم مصرف بهینه کود پتاسیم با 14درصد، تراکم علفهای هرز در واحد سطح 8/10 درصد، ضد عفونی بذر با حشرهکشها 1/8 درصد و زیر شکن با 4/1 درصد میباشد.
محسن ملک؛ فرشید قادری فر؛ بنیامین ترابی؛ حمیدرضا صادقی پور
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر روشهای خشککردن (تیمارهای پسابیدگی)، تیمارهای شوک حرارتی و تنش اسمزی بر قابلیت حیات بذرهای پرایمشدهی ارقام کلزا، آزمایشی در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 97-1396 انجام شد. در این مطالعه بذرهای سه رقم کلزا بانامهای دیکا-ایکسپاور، تراپر و هایولا50، بلافاصله پس از ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر روشهای خشککردن (تیمارهای پسابیدگی)، تیمارهای شوک حرارتی و تنش اسمزی بر قابلیت حیات بذرهای پرایمشدهی ارقام کلزا، آزمایشی در آزمایشگاه تحقیقات بذر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 97-1396 انجام شد. در این مطالعه بذرهای سه رقم کلزا بانامهای دیکا-ایکسپاور، تراپر و هایولا50، بلافاصله پس از پرایمینگ، در معرض تیمارهای مختلف پسابیدگی، شوک حرارتی و پتانسیل اسمزی قرار گرفتند. سپس بهمنظور بررسی قابلیت حیات بذرهای تیمارشده با روشهای مختلف پرایمینگ و شرایط مختلف در مرحلهی خشک کردن بذرهای پرایمشده، در معرض آزمون زوال کنترلشده قرار گرفتند و درنهایت با استفاده از برازش مدل لجستیک سه پارامتره به دادههای درصد جوانهزنی طی آزمون زوال کنترلشده؛ زمان کاهش جوانهزنی بذرها به 50 درصد محاسبه و بهعنوان معیار مقایسهی قابلیت حیات بذرها قرار گرفت. نتایج نشان داد پاسخ ارقام کلزا به تیمارهای مختلف، متفاوت بود. بهطورکلی تیمارهای شوک حرارتی توانستند در رقمهای دیکا-ایکسپاور و تراپر بسیار مفید واقعشده و منجر به افزایش قابلیت ماندگاری بذرها شوند. در مقابل تیمارهای تنش اسمزی اغلب دارای اثرات منفی بر ماندگاری بذرهای تمامی ارقام داشتند. همچنین پرایمینگ به روش اسموپرایمینگ و خشککردن بذرها بهروش آرام دارای اثرات منفی بیشتری نسبت به هیدروپرایمینگ و خشککردن سریع بودند.
سید غلامرضا موسوی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کاربرد میکوریزا و هیومیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و کارآیی مصرف آب پنبه آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1395 اجرا گردید. آبیاری در سه سطح (تامین 40، 70 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) به عنوان عامل اصلی، میکوریزا ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کاربرد میکوریزا و هیومیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و کارآیی مصرف آب پنبه آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1395 اجرا گردید. آبیاری در سه سطح (تامین 40، 70 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) به عنوان عامل اصلی، میکوریزا در دو سطح (کاربرد و عدم کاربرد) و اسید هیومیک در دو سطح (صفر و 10 لیتر در هکتار) به عنوان عامل فرعی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از میکوریزا در شرایط تامین 100 و 70 درصد نیاز آبی گیاه به طور معنیداری شاخص کلروفیل، هدایت روزنهای، تعداد غوزه در متر مربع و عملکردهای پنبه را افزایش داد، اما بیشترین افزایش این صفات در شرایط تامین 70 درصد نیاز آبی مشاهده گردید. همچنین بیشترین کارآیی مصرف آب در تیمار تامین 70 درصد نیاز آبی و کاربرد میکوریزا بدست آمد. کاربرد میکوریزا به طور موثرتری نسبت به کاربرد اسید هیومیک باعث بهبود صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و کارآیی مصرف آب پنبه شد. نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن کارآیی مصرف آب و عملکرد اقتصادی پنبه، تیمار تامین 70 درصد نیاز آبی پنبه و کاربرد میکوریزا برای زراعت این گیاه در بیرجند قابل توصیه میباشد.
فاطمه رستمی؛ مسلم حیدری؛ احمد گلچین
چکیده
به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی بر شاخصهای رشدی گیاه ذرت(Zea mays L.) در خاکهای آلوده به سرب، آزمایشی در گلخانه گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1394 بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از سطوح آلودگی خاک به سرب (0، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی بر شاخصهای رشدی گیاه ذرت(Zea mays L.) در خاکهای آلوده به سرب، آزمایشی در گلخانه گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال 1394 بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از سطوح آلودگی خاک به سرب (0، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) و تلقیح با کودهای زیستی مختلف شامل: باکتری حل کنندهی فسفات، قارچ میکوریز گلوموس موسهآ و قارچ میکوریز گلوموس اینتراردیس بود. فاکتورهای مورد اندازهگیری شامل: شاخص کلروفیل برگ، ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، فسفر و پتاسیم ریشه و اندام هوایی بود. نتایج حاکی از آن بود که کاربرد کودهای زیستی شاخصهای کلروفیل برگ، ارتفاع گیاه، ، فسفر و پتاسیم ریشه و اندام هوایی ذرت را نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش داد. تیمار قارچ گلوموس و باکتری حل کننده فسفر (M+P) توانست میزان کلروفیل برگ و ارتفاع گیاه را به ترتیب 93/11 و 89/21 درصد نسبت به تیمار شاهد بهبود دهد. با افزایش سطوح آلودگی خاک به سرب، میزان شاخص کلروفیل برگ بهطور معنیداری کاهش یافت به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که تلقیح خاک با کودهای زیستی میتواند، اثرات سوء و مضر سرب بر رشد و عملکرد گیاه را هر چند اندک اما کاهش دهد.
سودابه رضابیگی؛ احسان بیژن زاده
چکیده
به منظور بررسی تاثیر سیلیکون بر صفات بیوشیمیایی، محتوای نسبی آب برگ و عملکرد دو رقم گندم نان و ماکارونی تحت شرایط تنش آبی پایان فصل، پژوهشی مزرعهای بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 97-1396 با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم آبیاری ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر سیلیکون بر صفات بیوشیمیایی، محتوای نسبی آب برگ و عملکرد دو رقم گندم نان و ماکارونی تحت شرایط تنش آبی پایان فصل، پژوهشی مزرعهای بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 97-1396 با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم آبیاری در دو سطح آبیاری مطلوب و قطع آبیاری از اواخر گلدهی، محلولپاشی سیلیکون در سطوح صفر، 1، 2 و 3 میلیمولار و دو رقم گندم نان (چمران) و دوروم (شبرنگ) بودند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تنش آبی پایان فصل، ارقام و سیلیکون بر محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل کل، محتوای کاروتنوئید و عملکرد دانه معنیدار بود. محتوای نسبی آب برگ در شرایط تنش آبی و مصرف 3 میلیمولار سیلیکون 50 درصد افزایش نسبت به شرایط عدم مصرف سیلیکون داشت. پروتئین دانه در شرایط تنش آبی و محلولپاشی 3 میلیمولار سیلیکون 3/59 درصد نسبت به شرایط عدم مصرف سیلیکون افزایش داشت. همچنین کلروفیل کل و محتوای کاروتنوئید در شرایط تنش آبی و کاربرد 3 میلیمولار سیلیکون به ترتیب 5/42 و 9/44 درصد افزایش را نشان دادند. بهطورکلی، محلولپاشی به میزان 3 میلیمولار سیلیکون با بهبود محتوای کلروفیل کل، محتوای کاروتنوئید و محتوای نسبی آب برگ میتواند نقش مهمی در افزایش عملکرد دانه بهویژه در شرایط تنش آبی داشته باشد.
فریده نوروزی شهری؛ سعید جلالی هنرمند؛ محسن سعیدی؛ فرزاد مندنی
چکیده
کشاورزان به طور سنتی از آتش و دود در بخشهای مختلفی از کشاورزی استفاده میکنند. مطالعات متعددی نشان میدهد که ترکیبات بیواکتیو دود به عنوان خانواده جدید تنظیم کنندههای رشد گیاهی شناخته میشوند. به منظور ارزیابی پتانسیل دودآب به عنوان یک فیتوهورمون بر ویژگیهای رشدی و عملکرد بیولوژیک گیاهان دارویی ریحان و بادرنجبویه آزمایشی ...
بیشتر
کشاورزان به طور سنتی از آتش و دود در بخشهای مختلفی از کشاورزی استفاده میکنند. مطالعات متعددی نشان میدهد که ترکیبات بیواکتیو دود به عنوان خانواده جدید تنظیم کنندههای رشد گیاهی شناخته میشوند. به منظور ارزیابی پتانسیل دودآب به عنوان یک فیتوهورمون بر ویژگیهای رشدی و عملکرد بیولوژیک گیاهان دارویی ریحان و بادرنجبویه آزمایشی بصورت اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصافی با سه تکرار طی سال 1396 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه رازی اجرا شد. در این آزمایش هشت سطح محلولپاشی (شامل شاهد، غلظتهای 1:5000، 1:1000، 1:500 و 1:100 دودآب (v/v) به همراه سایتوکینین، اکسین و جیبرلیک اسید هر یک با غلظت 50 میکرومولار) در پلاتهای اصلی و دو چین برداشت در پلاتهای فرعی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بیشترین ارتفاع تاج پوشش در گیاه ریحان و بادرنجبویه به ترتیب از تیمارهای جیبرلیک اسید و دودآب 1:500 (v/v) و بیشترین شاخص سطح برگ در هر دو گیاه از تیمار سایتوکینین حاصل شد. در نهایت بیشترین عملکرد زیستتوده در گیاه ریحان و بادرنجبویه (به ترتیب 86/480 و 32/431 گرم در متر مربع) از غلظت 1:100 (v/v) دودآب حاصل شد که نسبت به شاهد به ترتیب 52 و 39 درصد افزایش داشته است. در این مطالعه کاربرد غلظتهای بالای دودآب (1:100 و 1:500 (v/v)) مشابه با فیتوهورمونها خصوصا سایتوکینین موجب بهبود ویژگیهای رشدی و عملکرد بیولوژیک گیاهان شد.
احمد گلچین؛ فائزه فرهمند مفرد؛ نادر خادم مقدم ایگده لو
چکیده
نعناع فلفلی یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر دنیاست که مقدار اسانس آن از نقطهای به نقطه دیگر در اثر کوددهی، سایهاندازی، آبیاری و دوره نوردهی تغییر میکند. بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف سایهاندازی و نیتروژن بر رشد و عمکلرد اسانس این گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده ...
بیشتر
نعناع فلفلی یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر دنیاست که مقدار اسانس آن از نقطهای به نقطه دیگر در اثر کوددهی، سایهاندازی، آبیاری و دوره نوردهی تغییر میکند. بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف سایهاندازی و نیتروژن بر رشد و عمکلرد اسانس این گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 94-1393 انجام شد. فاکتور سایهاندازی در چهار سطح (S0: بدون سایهاندازی، S25: 25 درصد ، S50: 50 درصد و S75: 75 درصد سایهاندازی) و فاکتور نیتروژن نیز در چهار سطح (N1: بدون نیتروژن، N2:60، N3:120 و N4: mg/kg 180 نیتروژن) فاکتورهای آزمایش را تشکیل میدادند. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد برگ در بوته (936)، سطح برگ (mm2 1688)، شاخص کلروفیل (32/51)، میزان اسانس (455/2 درصد وزنی-وزنی) و عملکرد اسانس (g/box 37/0) در تیمار S25N3 دیده شدند. بیشترین وزن خشک بخش هوایی در تیمار S50N4 بهدست آمد که تیمار S25N3 با اختلاف 36/8 درصد در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین وزن خشک برگ در تیمار S25N3 بهمیزان g/box 55/11 مشاهده گردید. تیمارهای اعمال شده بر ارتفاع گیاه و تعداد شاخه فرعی تأثیر معنیدار نداشتند. لذا جهت نیل به حداکثر درصد و عملکرد اسانس و همچنین تعداد برگ در بوته و سطح برگ بهمنظور بازارپسندی جهت مصارف خوراکی نعناع فلفلی، استفاده از 25 درصد سایهاندازی بههمراه کاربرد mg/kg120 نیتروژن توصیه میشود.
رستم یزدانی بیوکی؛ حسین بیرامی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر گلایسینبتائین بر برخی ویژگیهای رشدی و عملکرد گل محمدی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 98-1397 در گلخانه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح شوری 2، 5، 8 و 11 دسیزیمنس بر متر و سه سطح بدون محلولپاشی (شاهد)، 50 و 100 میلی-مولار گلایسینبتائین ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر گلایسینبتائین بر برخی ویژگیهای رشدی و عملکرد گل محمدی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 98-1397 در گلخانه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح شوری 2، 5، 8 و 11 دسیزیمنس بر متر و سه سطح بدون محلولپاشی (شاهد)، 50 و 100 میلی-مولار گلایسینبتائین بود. نتایج نشان داد که اثر ساده تنش شوری به جز بر تعداد شاخه در بوته و تعداد گلبرگ، اثر معنیداری بر سایر صفات مورد بررسی داشت. همچنین اثر ساده کاربرد گلایسینبتائین علاوه بر تعداد شاخه در بوته و تعداد گلبرگ بر ارتفاع و نسبت وزن گلبرگ به گل تأثیر معنیداری نداشت. بیشترین تعداد گل در بوته، عملکرد گل و عملکرد اسانس در گیاهان تیمار شده با سطوح شوری 2، 5 و 8 دسیزیمنس بر متر مشاهده شد که به ترتیب نسبت به تیمار 11 دسیزیمنس بر متر دارای حدوداً 5/7 عدد گل، 5/29 گرم گل در بوته و 6 میلیگرم اسانس در بوته بالاتری برخوردار بودند. نتایج اثر متقابل شوری و گلایسینبتائین نشان داد که گیاهان تیمار شده با تنش شوری 2 دسیزیمنس بر متر و 100 میلیمولار گلایسینبتائین بالاترین ارتفاع (71 سانتیمتر) و تیمار شوری 11 دسیزیمنس بر متر و بدون مصرف گلایسینبتائین پایینترین ارتفاع (40 سانتیمتر) را داشتند. بهطور کلی کاربرد غلظت 50 میلیمولار گلایسینبتائین در شرایط بدون تنش شوری سبب تولید بالاترین وزن گل محمدی شد.
مریم صادق؛ فائزه زعفریان؛ وحید اکبرپور؛ مصطفی عمادی
چکیده
بهمنظور بررسی میزان مادهخشک رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و علفهای هرز تحت تاثیر منابع کودی مختلف، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل رقابت گیاه زراعی و علفهای هرز (در دو سطح وجود و نبود علفهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی میزان مادهخشک رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و علفهای هرز تحت تاثیر منابع کودی مختلف، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل رقابت گیاه زراعی و علفهای هرز (در دو سطح وجود و نبود علفهای هرز) بهعنوان عامل اصلی و منابع کودی شامل: کود دامی، ورمیکمپوست، کود دامی + ورمیکمپوست، کود شیمیایی NPK (N 46%, P2O5 46%, K2O 50%)، نانوکود NPK و شاهد (عدم مصرف کود) بهعنوان عامل فرعی بود. نتایج نشان داد که رقابت با علفهای هرز باعث شد که گیاه رزماری حداکثر تجمع مادهخشک خود را به لایههای بالاتر (40-20 سانتیمتر) منتقل نماید؛ در حالیکه در شرایط حذف رقابت با علفهای هرز، گیاه رزماری از توانایی و یکنواختی بالاتری در حفظ مادهخشک در دو لایه ابتدایی کانوپی در مقایسه با شرایط حضور علفهای هرز برخوردار بود. در این خصوص تیمار ورمیکمپوست با میانگین 51/49 گرم بیشترین مادهخشک تک بوته را داشت. بررسیهای انجام شده روی تراکم و زیست تودهی علفهای هرز نشان داد که کاربرد کود ورمیکمپوست به تنهایی (تیمار 2) تراکم و زیست توده علف هرز را کاهش دهد؛ درحالیکه تیمار کود شیمیایی بیشترین تراکم و زیست توده علفهای هرز را داشت. نتایج نشان داد، کاربرد کودهای آلی نظیر ورمیکمپوست ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی و نیز نداشتن عواقب سوء زیست محیطی، توانایی بالایی در مهار رشد علفهای هرز داشته و موجب کاهش تراکم و زیست توده علفهای هرز میشود.
طاهره پروانه؛ بهرام عابدی؛ غلام حسین داوری نژاد؛ ابراهیم گنجی مقدم
چکیده
به منظور بررسی نقش پایه های درختان میوه بر مقدار عناصر غذایی موجود در برگ های دو ژنوتیپ سیب توسرخ ایرانی و تعیین همبستگی عناصر غذایی با انواع متابولیت های ثانویه، این پژوهش در باغ تحقیقاتی بخش علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز دانشگاه فردوسی مشهد طی سال های 94 تا 97 انجام شد. پایه های مورد استفاده، دو پایه پاکوتاه M9 و B9 و یک پایه کلونی سیب ...
بیشتر
به منظور بررسی نقش پایه های درختان میوه بر مقدار عناصر غذایی موجود در برگ های دو ژنوتیپ سیب توسرخ ایرانی و تعیین همبستگی عناصر غذایی با انواع متابولیت های ثانویه، این پژوهش در باغ تحقیقاتی بخش علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز دانشگاه فردوسی مشهد طی سال های 94 تا 97 انجام شد. پایه های مورد استفاده، دو پایه پاکوتاه M9 و B9 و یک پایه کلونی سیب توسرخ بکران بودند که به صورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که پایه بر مقدار نیتروژن و فسفر موجود در برگ دو ژنوتیپ سیب توسرخ و رقم رد دلیشز، و فاکتورهای پایه، پیوندک و برهمکنش پایه و پیوندک بر مقدار پتاسیم، آهن، کلسیم و روی در نمونه های برگ تیمارها تاثیر معنی داری داشتند. تاثیر پایه B9 بر مقدار تمامی عناصر برگ در همه تیمارها منفی و تاثیر پایه M9 در تمامی موارد مثبت ارزیابی شد. فعالیت آنزیم PAL با عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم، آهن و روی همبستگی مثبت معنیداری داشت. سنتز آنتوسیانین نیز با مقدار نیتروژن همبستگی مثبت (47/0) نشان داد. مقدار عناصر پتاسیم، کلسیم و آهن همبستگی بالایی با فعالیت آنزیم UFGT داشتند. مقدار فلاونوئید کل نیز با عناصر کلسیم و روی (به ترتیب 64/0 و 45/0-) همبستگی معنی داری نشان داد. که این تاثیرات را می توان به دلیل مشارکت تعدادی از این عناصر غذایی به عنوان کوفاکتور در فعالیت آنزیم ها و یا پیش ماده های ترکیبات فنلی و متابولیت های ثانویه دانست.
محمدرضا ملک زاده شمس آباد؛ مجید اسماعیلی زاده؛ حمیدرضا روستا؛ فاطمه ناظوری
چکیده
در کشت بدون خاک عدم مدیریت صحیح محلولدهی به دلیل محدود بودن حجم ریشه و ظرفیت نگهداری کم آب بستر باعث ایجاد تنش در گیاه میشود. در این پژوهش مدیریت محلولدهی و محلولپاشی با سولفات پتاسیم در کشت بدون خاک بر توتفرنگی رقم پاروس مورد بررسی قرار گرفت. بهاین منظور آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور شامل تعداد دفعات محلولدهی در ...
بیشتر
در کشت بدون خاک عدم مدیریت صحیح محلولدهی به دلیل محدود بودن حجم ریشه و ظرفیت نگهداری کم آب بستر باعث ایجاد تنش در گیاه میشود. در این پژوهش مدیریت محلولدهی و محلولپاشی با سولفات پتاسیم در کشت بدون خاک بر توتفرنگی رقم پاروس مورد بررسی قرار گرفت. بهاین منظور آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور شامل تعداد دفعات محلولدهی در شبانهروز در سه سطح یک، چهار و 10 بار در روز و محلولپاشی با سولفات پتاسیم در سه سطح بدون محلولپاشی (شاهد)، محلولپاشی یک و دو گرم بر لیتر در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان انجام گرفت. نتایج نشان داد که افزایش تعداد دفعات محلولدهی تا چهار بار در روز موجب افزایش معنیدار وزن خشک اندام هوایی و ریشه، تعداد میوه، میزان کلروفیل a، b، و کل، محتوای آب نسبی برگ و میزان کلسیم و منیزیم برگ گردید. بیشترین سطح برگ، وزن میوه، تعداد گلآذین و پتاسیم و آهن برگ و ریشه در محلولدهی ده بار در روز به دست آمد. محلولپاشی سولفات پتاسیم یک گرم بر لیتر بیشترین تاثیر را بر سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و ریشه و وزن میوه داشت. کاربرد دو گرم بر لیتر سولفات پتاسیم سبب افزایش شاخص سبزینگی در مقایسه با گیاهان محلولپاشی نشده در تمام شرایط محلولدهی گردید. بیشترین میزان کربوهیدراتهای محلول برگ در گیاهان با یکبار محلولدهی در روز و محلولپاشی دو گرم بر لیتر سولفات پتاسیم بهدست آمد.