سیداحمد کلانتراحمدی؛ جهانفر دانشیان؛ حبیب مبینی راد
چکیده
بهمنظور توسعه کشت زمستانه و بهبود برنامه تناوبی منطقه، آزمایشی در خصوص تأثیر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه ارقام آفتابگردان بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار بهمدت دو سال (95-1393) در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفیآباد دزفول اجرا شد. تاریخ کاشت در چهار سطح (4 و 18 بهمنماه، 2 و 16 ...
بیشتر
بهمنظور توسعه کشت زمستانه و بهبود برنامه تناوبی منطقه، آزمایشی در خصوص تأثیر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه ارقام آفتابگردان بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار بهمدت دو سال (95-1393) در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفیآباد دزفول اجرا شد. تاریخ کاشت در چهار سطح (4 و 18 بهمنماه، 2 و 16 اسفندماه) در کرتهای اصلی و ارقام شامل نُه رقم (آذرگل، آرماویرسکی، برزگر، پروگرس، رکورد، شمس، فرخ، قاسم و گابور) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. تأخیر در تاریخ کاشت سبب کاهش طول دوره رشد و ارتفاع بوته ارقام مورد آزمایش شد. در سال اول آزمایش، رقم رکورد بیشترین تعداد دانه در طبق (17/684) در تاریخ کاشت اول را داشت و در سال دوم آزمایش نیز حداکثر تعداد دانه در طبق (47/767) به رقم رکورد در تاریخ کاشت سوم اختصاص یافت. بیشترین عملکرد دانه در سال اول (3850 کیلوگرم در هکتار) و دوم (4088 کیلوگرم در هکتار) به تاریخ کاشت اول (4 بهمن) و رقم آذرگل اختصاص یافت. با توجه به اینکه رقم آذرگل در تجزیه پایداری عملکرد دانه، کمترین میانگین رتبه را داشت، بهعنوان رقمی با بالاترین عملکرد دانه در تمام تاریخهای کاشت، شناخته شد و پس از آن بهترتیب ارقام رکورد و آرماویرسکی قرار گرفتند. همچنین با توجه به اینکه رقم فرخ کمترین انحراف معیار را داشت، بهعنوان پایدارترین رقم انتخاب شد.
حسنا فیاضی؛ ابراهیم زینلی؛ افشین سلطانی؛ بنیامین ترابی
چکیده
یکی از چالشهای مهم مرتبط با کشاورزی و امنیت غذایی، تغییر اقلیم جهانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تغییر اقلیم در آینده بر عملکرد و بهرهوری آب ذرت علوفهای (Zea mays L.) در ایران انجام شد. برای پیشبینی تغییر اقلیم در آینده (2050 میلادی) از دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 و از دادههای هواشناسی در سالهای 1394-1380 بهعنوان دوره مبنا استفاده ...
بیشتر
یکی از چالشهای مهم مرتبط با کشاورزی و امنیت غذایی، تغییر اقلیم جهانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تغییر اقلیم در آینده بر عملکرد و بهرهوری آب ذرت علوفهای (Zea mays L.) در ایران انجام شد. برای پیشبینی تغییر اقلیم در آینده (2050 میلادی) از دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 و از دادههای هواشناسی در سالهای 1394-1380 بهعنوان دوره مبنا استفاده شد. پتانسیل عملکرد با استفاده از مدل شبیهسازی گیاهی SSM-iCrop2 و براساس شیوهنامه گیگا برآورد شد و تغییرات اقلیمی برای هر سناریو در مدل شبیهسازی اعمال شد. نتایج نشان داد که تغییر اقلیم براساس هر دو سناریوی یادشده تأثیر قابلاعتنایی بر پتانسیل عملکرد ذرت علوفهای نسبت به شرایط فعلی نداشت و فقط موجب افزایشی معادل 9/0 و 4/1 درصد در دو سناریوی یادشده نسبت به شرایط فعلی (6/85 تن در هکتار) خواهد شد. این نتیجه را میتوان به چهارکربنهبودن این گیاه و در نتیجه عدم تأثیر افزایش CO2 بر رشد و عملکرد آن و همچنین باقیماندن دما در دامنه دماهای بهینه در بیشتر مناطق اقلیمی اصلی تولید ذرت علوفهای در ایران نسبت داد. میزان بهرهوری آب نیز در هر دو سناریو به میزان 4/0 و 6/1 درصد نسبت به شرایط فعلی (4/10 کیلوگرم بر مترمکعب) افزایش مییابد که دلیل احتمالی آن افزایش غلظت CO2 و بستهترشدن روزنهها میباشد. همچنین، بهدلیل آنکه تغییر چندانی در میزان آب مصرفی و تبخیر و تعرق مشاهده نشد میتوان افزایش بهرهوری آب در ذرت علوفهای را به افزایش پتانسیل عملکرد نسبت داد.
محسن زعفرانیه؛ آرمان آذری
چکیده
این پژوهش بهمنظور کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی گیاه گوار (Cyamopsis tetragonoloba) نسبت به دما و پتانسیل آب انجام گرفت. بدینمنظور، مطالعهای در آزمایشگاه دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان در سال 1399، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بهمنظور کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی گیاه گوار نسبت دما (تیمارهای دمایی پنج، 10، 15، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی گیاه گوار (Cyamopsis tetragonoloba) نسبت به دما و پتانسیل آب انجام گرفت. بدینمنظور، مطالعهای در آزمایشگاه دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان در سال 1399، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بهمنظور کمیسازی واکنش سرعت جوانهزنی گیاه گوار نسبت دما (تیمارهای دمایی پنج، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتیگراد) و تنش خشکی (پتانسیل آب صفر، 2/0-، 4/0-، 6/0-، 8/0-، 1- مگاپاسگال)( انجام شد. نتایج این آزمایش نشان داد که مدل بتا بهترین مدل برای توصیف تأثیر دما و پتانسیل آب بر سرعت جوانهزنی بود. با توجه به پتانسیلهای آب مختلف، محدوده دمای پایه، مطلوب و حداکثر برای جوانهزنی بذر گوار بهترتیب از 3/7 تا 12، 1/22 تا 8/25 و 2/32 تا 36 درجه سانتیگراد برآورد شد. ساعت بیولوژیکی موردنیاز در غلظتهای مختلف پتانسیل آب از 24/43 تا 3/136 ساعت متفاوت بود. در مدل زمان دما رطوبتی، ثابت دما رطوبتی، پتانسیل آب پایه و دمای پایه بهترتیب 3/268 مگاپاسگال درجه سانتیگراد در ساعت، 103/1- مگاپاسگال و 36/8 درجه سانتیگراد تخمین زده شد. از دادههای بهدستآمده از این مدلها میتوان برای پیشبینی و مقدار مقاومت این گیاه در برابر تنش خشکی در مرحله جوانهزنی در استقرار و مدیریت بهتر گیاه گوار برای کشت در مناطق مختلف استفاده نمود.
علیرضا نه بندانی؛ مجتبی سعادتی؛ مهدی گودرزی؛ افشین سلطانی
چکیده
خطر کاهش امنیت غذایی ناشی از تغییرات اقلیمی یکی از چالشهای عمده قرن 21 است. این مطالعه با هدف پیشبینی پتانسیل عملکرد و تولید گیاهان زراعی استراتژیک کشور تحت تأثیر سناریوهای تغییر اقلیمی انجام گرفت. در این تحقیق پتانسیل عملکرد و تولید 17 گیاه زراعی (گندم، جو، برنج، لوبیا، کلزا، نخود، ذرت دانهای، پنبه، عدس، سیب زمینی، کنجد، سویا، ...
بیشتر
خطر کاهش امنیت غذایی ناشی از تغییرات اقلیمی یکی از چالشهای عمده قرن 21 است. این مطالعه با هدف پیشبینی پتانسیل عملکرد و تولید گیاهان زراعی استراتژیک کشور تحت تأثیر سناریوهای تغییر اقلیمی انجام گرفت. در این تحقیق پتانسیل عملکرد و تولید 17 گیاه زراعی (گندم، جو، برنج، لوبیا، کلزا، نخود، ذرت دانهای، پنبه، عدس، سیب زمینی، کنجد، سویا، چغندرقند، نیشکر، آفتابگردان، یونجه و ذرت علوفهای) در سطح کل کشور در شرایط فعلی (دوره زمانی 1384 تا 1393) و دو سناریوی اقلیمی آینده خوشبینانه (افزایش 5/1 درجه سانتی گراد دما همراه با افزایش 14 درصد بارش دوره زمانی 1384 تا 1393) و بدبینانه (افزایش 5/1 درجه سانتی گراد دما همراه با کاهش 14 درصد بارش دوره زمانی 1384 تا 1393) با استفاده از مدل گیاهی SSM-iCrop2 برآورد شد. نتایج نشان داد سناریوی بدبینانه باعث کاهش پتانسیل تولید گندم و حبوبات (حدود 1 درصد) و سناریوی خوشبینانه باعث افزایش پتانسیل تولید این محصولات (به ترتیب 4 و 2 درصد) میشود. هر دو سناریوی تغییر اقلیم باعث کاهش پتانسیل تولید برنج، سیبزمینی، دانههای روغنی و گیاهان قندی (به ترتیب 4، 10، 5 و 7 درصد) میشود. همچنین، پتانسیل تولید گیاهان علوفهای در هر دو سناریوی تغییر اقلیم بدبینانه و خوشبینانه افزایش مییابد. نتایج حاکی از آن بود که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات عملکرد گیاهان زراعی در اقلیم آینده کاهش طول دوره رشد، کارایی استفاده از تشعشع و کارایی تعرق خواهند بود. به طور کلی، گیاهان گندم، جو، سیب زمینی و نیشکر بیشتر از سایر گیاهان تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار گرفتند.
مرتضی گرزین؛ فرشید قادری فر؛ سید اسماعیل رضوی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی قارچکشهای مختلف بر کیفیت بذر سویا آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1395 انجام شد. عامل اصلی شامل دو تاریخ کاشت بهاره (28 اردیبهشت) و تابستانه (10 تیر) و عامل فرعی شامل محلولپاشی با قارچکشهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی قارچکشهای مختلف بر کیفیت بذر سویا آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1395 انجام شد. عامل اصلی شامل دو تاریخ کاشت بهاره (28 اردیبهشت) و تابستانه (10 تیر) و عامل فرعی شامل محلولپاشی با قارچکشهای مختلف از قبیل بنومیل، مانکوزب، پروپیکونازول، تیوفانات متیل، کاربندازیم و شاهد در دو مرحله رشدی R3 و R6 بود. برای ارزیابی کیفیت محمولههای بذری تولیدی از آزمونهای جوانهزنی، تسریع پیری، هدایت الکتریکی و سلامت بذر استفاده شد. در این تحقیق دو قارچ آلترناریا و فوزاریوم در محمولههای بذری مشاهده شد. میزان شیوع فوزاریوم در کلیه تیمارها بسیار پایین (کمتر از هفت درصد) بود. بنابراین، سلامت بذر بیشتر تحت تأثیر آلترناریا قرار داشت. درصد بذرهای سالم در کشت بهاره 48/21 درصد بیشتر از کشت تابستانه بود. همه قارچکشهای مورد استفاده (بهویژه پروپیکونازول و تیوفانات متیل) سلامت، قابلیت جوانهزنی و قدرت بذر را در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنیداری افزایش دادند. کشت تابستانه با وجود آلودگیهای قارچی بیشتر، به دلیل برخورد مراحل نمو بذر (R5-R8) با دماهای پایینتر دارای جوانهزنی و بنیه بذر بیشتری در مقایسه با بذرهای حاصل از کشت بهاره بودند. درواقع، دما عامل مهمتری در تعیین قابلیت جوانهزنی و بنیه بذر در مقایسه با عوامل بیماریزا بود. بنابراین، برای دستیابی به حداکثر کیفیت بذر، بهتر است از کشت تابستانه همراه با کاربرد قارچکشهای مناسب از جمله پروپیکونازول و تیوفانات متیل در دو مرحله R3 و R6، استفاده شود.
مرتضی گرزین؛ فرشید قادری فر؛ ابراهیم زینلی؛ سید اسماعیل رضوی؛ محمد مونیان اردستانی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر تاریخ کاشت، محلولپاشی قارچکش بنومیل و پتاسیم سیلیکات در بهبود کیفیت بذر سویا (رقم ‘ویلیامز’) در سالهای 91-1390 در گرگان انجام گرفت. تیمارهای آزمایش در سال اول شامل تاریخ کاشت (31 فروردین، 23 اردیبهشت، 13 خرداد، 8 تیر و 31 تیر) و مصرف قارچکش بنومیل در دو مرحلۀ R3 و R6 بود، و در سال دوم شامل تاریخ کاشت (11 اردیبهشت ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر تاریخ کاشت، محلولپاشی قارچکش بنومیل و پتاسیم سیلیکات در بهبود کیفیت بذر سویا (رقم ‘ویلیامز’) در سالهای 91-1390 در گرگان انجام گرفت. تیمارهای آزمایش در سال اول شامل تاریخ کاشت (31 فروردین، 23 اردیبهشت، 13 خرداد، 8 تیر و 31 تیر) و مصرف قارچکش بنومیل در دو مرحلۀ R3 و R6 بود، و در سال دوم شامل تاریخ کاشت (11 اردیبهشت و 15 تیر)، مصرف قارچکش بنومیل، مصرف سیلیکون (Si) و سیلیکون + بنومیل بود. سیلیکون بهصورت پتاسیم سیلیکات محلول در آب در سه مرحله (V6، R1 و R4) و با غلظت 40 گرم در لیتر بر روی برگها محلولپاشی شد. نتایج نشان داد که افزایش دمای هوا طی دورۀ پر شدن بذر (R5-R7) در تاریخ کاشتهای زودهنگام مهمترین عامل کاهش کیفیت بذر است. همچنین تودههای بذری آلوده به Phomopsis sp. و Nigrospora sp. همبستگی منفی معناداری با جوانهزنی و قدرت بذر داشتند. تأخیر در کاشت از طریق کاهش دما طی دورۀ پر شدن بذر و نیز کاهش آلودگی به این دو بیمارگر سبب افزایش کیفیت بذر شد. از طرف دیگر، مصرف قارچکش بنومیل و پتاسیم سیلیکات با کاهش آلودگیهای قارچی در تودههای بذری و افزایش جوانهزنی و قدرت بذر موجب بهبود کیفیت بذر شدند. بنابراین، تأخیر در کاشت رقم زودرس ویلیامز، محلولپاشی پتاسیم سیلیکات و نیز قارچکش بنومیل در مراحل زایشی را میتوان بهعنوان راهکارهایی بهمنظور افزایش کیفیت بذر این رقم به کشاورزان و تولیدکنندگان بذر در گرگان توصیه کرد.
فاطمه ناظوری؛ سیامک کلانتری؛ نادر درکی؛ علیرضا طلایی؛ امان الله جوانشاه
چکیده
بهمنظور افزایش کیفیت و امکان صادرات پستۀ تازه، تأثیر برداشت در مراحل متفاوت رسیدن بر انبارمانی پستۀ رقم ‘احمد آقایی’ بررسی شد. در سال 1389 پستههای برداشتشده در سه مرحله از رسیدن میوه (40، 70 و 100 درصد جدا شدن پوست نرم)، بهصورت پستۀ تازه با پوست نرم، تازه بدون پوست نرم و پستۀ خشک درون پاکتهای کاغذی بستهبندی و در دو دمای ...
بیشتر
بهمنظور افزایش کیفیت و امکان صادرات پستۀ تازه، تأثیر برداشت در مراحل متفاوت رسیدن بر انبارمانی پستۀ رقم ‘احمد آقایی’ بررسی شد. در سال 1389 پستههای برداشتشده در سه مرحله از رسیدن میوه (40، 70 و 100 درصد جدا شدن پوست نرم)، بهصورت پستۀ تازه با پوست نرم، تازه بدون پوست نرم و پستۀ خشک درون پاکتهای کاغذی بستهبندی و در دو دمای انبار (1±4 و 1±12 درجۀ سانتیگراد) بهمدت 45 روز انبار شدند. دادهها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار تجزیه شدند. نتایج نشان داد هر گونه تسریع و تأخیر در برداشت، افزایش طول دورۀ نگهداری و افزایش دما به تشدید لکهدار شدن پوست استخوانی و کاهش ماندگاری میوه منجر میشود. با افزایش طول دورۀ نگهداری و دما خسارت مغز، عدد اسیدی، پراکسید و ازدستدهی آب افزایش و شاخص طعم و مزه و سفتی میوه کاهش یافت. نتایج نشان داد که برداشت در مرحلۀ 70 تا 80 درصد رسیدن، فراوری با پوست نرم و نگهداری در دمای 1±4 درجۀ سانتیگراد، به نگهداری میوههای تر پسته تا 45 روز منجر میشود.
اسماعیل حاتمی؛ محمود رائینی سرجاز؛ ویدا چالوی؛ حاتم حاتمی
چکیده
در فصلهای سرد، رشد خیار در هوای آزاد با سرماهای کشنده روبهرو میشود. تونلهای پلاستیکی میتواند گرمای مناسبی برای کشت خیار فراهم کند. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی مراحل فنولوژی و گسترش سطح برگ خیار در خُرداقلیمهای پلاستیکی متفاوت برای امکانسنجی کشت این محصول در تونلهای پلاستیکی مشبک با محیط رویشی مناسب است. در این پژوهش، ...
بیشتر
در فصلهای سرد، رشد خیار در هوای آزاد با سرماهای کشنده روبهرو میشود. تونلهای پلاستیکی میتواند گرمای مناسبی برای کشت خیار فراهم کند. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی مراحل فنولوژی و گسترش سطح برگ خیار در خُرداقلیمهای پلاستیکی متفاوت برای امکانسنجی کشت این محصول در تونلهای پلاستیکی مشبک با محیط رویشی مناسب است. در این پژوهش، از سه خُرداقلیم شامل 1. تونل پلاستیکی کاملاً پوشیده (MC)؛ 2. تونل پلاستیکی مشبک (MP10) با 100 سوراخ (بهقطر 10 میلیمتر) در هر متر مربع؛ و 3. تونل پلاستیکی مشبک (MP15) با 100 سوراخ (بهقطر 15 میلیمتر) در هر متر مربع، بهعنوان تیمارهای آزمایشی در طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار استفاده شد. مقایسة دادههای این پژوهش، با بهرهگیری از آزمون میانگینهای SNK، گویای تفاوت معناداری در جمع درجه - روز رویشی و سطح برگ خیار در تیمارها بود. مراحل فنولوژیک خیار در تونل MC همواره زودتر از خیارهای تونلهای مشبک رخ میداد. تعداد برگ و شاخة فرعی ثانویة خیار در تونل MC بهطور معناداری بیشتر از تونلهای مشبک بود. در پایان دورة اندازهگیری، سطح برگ بوتهها در تونل MP10 بهمقدار آن در تونل MC بسیار نزدیک شد. در نتیجه تونل MP10 با خُرداقلیم متعادل میتواند گزینة مناسبی برای پیشرس کردن خیار باشد.