ثریا نوید؛ محمدرضا جهانسوز؛ سعید صوفی زاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور مستندسازی شرایط تولید و کمیسازی خلأ عملکرد گیاهان گندم و جو پاییزه در استان البرز با استفاده از مدلهای زراعی و اقلیمی انجام شد.
روش پژوهش: جهت پیشبینی متوسط عملکرد پتانسیل منطقه طی 10 سال گذشته از زیرمدلهای نسخه 1/7 مدل اپسیم (APSIM-Wheat و APSIM-Barley) استفاده شد. به این منظور ابتدا زیرمدلهای یادشده برای ارقام ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور مستندسازی شرایط تولید و کمیسازی خلأ عملکرد گیاهان گندم و جو پاییزه در استان البرز با استفاده از مدلهای زراعی و اقلیمی انجام شد.
روش پژوهش: جهت پیشبینی متوسط عملکرد پتانسیل منطقه طی 10 سال گذشته از زیرمدلهای نسخه 1/7 مدل اپسیم (APSIM-Wheat و APSIM-Barley) استفاده شد. به این منظور ابتدا زیرمدلهای یادشده برای ارقام غالب تعیینشده پارامتریابی و سپس کارایی مدل برای پیشبینی عملکرد ارقام موردارزیابی قرار گرفت. برای انجام عمل پارامتریابی و ارزیابی مدل نیاز به دادههای هواشناسی، مدیریت رایج در منطقه و ضرایب ژنتیکی ارقام بود. جهت جمعآوری این دادهها، پژوهشی چهارساله در دو بخش مزرعهای و میدانی انجام شد. جهت پارامتریابی مدل، آزمایشی دوساله در مزرعه سازمان انرژی اتمی (سال زراعی 94-1393) و دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (سال زراعی 96-1395) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار (شش رقم جو و شش رقم گندم) و سه تکرار انجام شد. با استفاده از دادههای آزمایش مزرعهای، ضرایب ژنتیکی ارقام شناسایی و مدل بر مبنای آن بومیسازی شد. جهت ارزیابی مدل نیز نمونهبرداری میدانی طی سالهای زراعی 98-1397 و 99- 1398، از 60 مزرعه منتخب منطقه نظرآباد واقع در استان البرز صورت گرفت.
یافتهها: در هر دو سال آزمایش شاخصهای ارزیابی مدل (nRMSE، CRM، D-index و R2) کارایی زیرمدلهای اپسیم در شبیهسازی عملکرد گندم و جو را تأیید کردند. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان داد که در شرایط پتانسیل، طی 10 سال گذشته گیاهان گندم و جو در استان البرز بهطور متوسط توانایی تولید 10800 و 10350 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه را داشتنهاند. خلأ عملکرد گندم در سطح یک (اختلاف عملکردهای پتانسیل و کشاورزان پیشرو)، سطح دو (اختلاف عملکردهای کشاورزان پیشرو و قابلدسترس)، سطح سه (اختلاف عملکردهای قابلدسترس و واقعی) و سطح چهار (اختلاف عملکرد واقعی و متوسط منطقه)، بهترتیب 5/18، 9/14، 5/26، 3/18 درصد و در جو بهترتیب 5/29، 1/3، 0/24 و 7/23 درصد بود. عوامل مدیریتی ازجمله دور آبیاری، حجم آب مصرفی در طول فصل رشد، تاریخ کاشت، رقم مورد کاشت، میزان کود مصرفی نیتروژن و تراکم گیاهی، مهمترین عوامل مؤثر بر خلأ عملکرد گندم و جو در استان البرز بودند.
نتیجهگیری: بنا بر نتایج این بررسی، کشاورزان منطقه میتوانند با اتخاذ راهبردهای مناسب و بهینه مدیریتی (سطوح مختلف رژیمهای رطوبتی، کودی، تاریخ کشت و رقم مناسب کشت)، ضمن افزایش تولیدات منطقه در حفظ منابع کشور مؤثر باشند. در این راستا استفاده از مدل زراعی اپسیم نیز در پیشبینی، سناریوسازی و اتخاذ تصمیمهای مدیریتی میتواند راهگشا باشد.
ایوب جعفری؛ محمدرضا بی همتا؛ معصومه مقبل؛ سعید صوفی زاده؛ سعید بازگیر؛ مصطفی کریمی
چکیده
هدف: بهمنظور ارزیابی اثر تاریخ کاشت بر صفات مورفولوژیکی، شاخصهای رشد و عملکرد سه رقم ذرت دانهای، آزمایشی در سال 1399 در مزارع آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در شهرستان کرج صورت گرفت.
روش پژوهش: این آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در ...
بیشتر
هدف: بهمنظور ارزیابی اثر تاریخ کاشت بر صفات مورفولوژیکی، شاخصهای رشد و عملکرد سه رقم ذرت دانهای، آزمایشی در سال 1399 در مزارع آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در شهرستان کرج صورت گرفت.
روش پژوهش: این آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در این آزمایش تاریخ کاشت در سه سطح (24 اردیبهشتماه، 21 خردادماه و 18 تیرماه) بهعنوان عامل اصلی و رقم (زودرس KSC400، متوسطرس KSC647 و دیررس KSC704) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بیشترین عملکرد دانه مربوط به تاریخ کاشت دوم (98/11 تن در هکتار)، و بیشترین طول دوره تا زمان ظهور گل تاجی متعلق به تاریخ کاشت اول (66/63) بود. تاریخ کاشت سوم (66/129)، دوم (33/122) و اول (33/113) بهترتیب بیشترین طول دوره رسیدگی فیزیولوژیکی را داشتهاند. بیشترین ارتفاع بوته و قطر ساقه در رقم KSC704 و تعداد برگ در رقم KSC647 مشاهده شد. بیشینه سطح برگ، سرعت رشد محصول در مرحله گلدهی بهترتیب به مربوط به رقم KSC704 در تاریخ کاشت دوم و سوم بوده و بیشینه سرعت رشد نسبی و سرعت جذب خالص در مراحل اول رویشی مربوط به رقم KSC704 در تاریخ کاشت سوم و تاریخ کاشت دوم بوده است.
نتیجهگیری: در مجموع، میتوان تاریخ کاشت دوم و رقم KSC704 بهعنوان تاریخ و رقم مناسب برای شهرستان کرج پیشنهاد داد.
مدینه بیژنی؛ سعید صوفی زاده؛ امیرحسین شیرانی راد؛ حمید جباری
چکیده
هدف: آب قابلدسترس بهمنظور آبیاری کلزا در اواخر فصل رشد بهدلیل استفاده از منابع آبی برای زراعت های پرسود بهاره افت شدیدی مییابد. بنابراین گزینش ارقام مقاوم به خشکی برای موفقیت در تولید این محصول بسیار حائز اهمیت است.روش پژوهش: بهمنظور بررسی واکنش ارقام کلزا (Brassica napus L.) به تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی مزرعهای بهصورت کرتهای ...
بیشتر
هدف: آب قابلدسترس بهمنظور آبیاری کلزا در اواخر فصل رشد بهدلیل استفاده از منابع آبی برای زراعت های پرسود بهاره افت شدیدی مییابد. بنابراین گزینش ارقام مقاوم به خشکی برای موفقیت در تولید این محصول بسیار حائز اهمیت است.روش پژوهش: بهمنظور بررسی واکنش ارقام کلزا (Brassica napus L.) به تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی مزرعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی (98-1396) در مزرعه تحقیقاتی موسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد. تیمارهای تنش خشکی شامل آبیاری کامل (شاهد)، قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی تا پایان رشد و قطع آبیاری از مرحله گلدهی تا پایان رشد در کرتهای اصلی و ارقام بهاره کلزا شامل ساریگل، آر جی اس 003، هایولا 401، ظفر و دلگان در کرتهای فرعی بودند.یافته ها: نتایج نشان داد تنش خشکی به خصوص در قطع آبیاری از گلدهی در تمام ارقام موردمطالعه منجر به کاهش معنیدار طول دوره رشد، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد روغن، کارایی مصرف آب در تولید دانه و کارایی مصرف آب در تولید روغن گردید. در شرایط آبیاری کامل ارقام دلگان، ظفر و آر جی اس 003 و در شرایط تنش خشکی ارقام آر جی اس 003 و دلگان بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند.نتیجه گیری: ارقام آر جی اس 003 و دلگان بهعنوان ارقام مناسب در کرج در شرایط تنش خشکی آخر فصل توصیه میگردند.
مریم رحیمی جهانگیرلو؛ غلام عباس اکبری؛ ایرج اله دادی؛ سعید صوفی زاده؛ دیوید پارسنز
چکیده
مطالعات انجام شده برای ارزیابی کیفیت ذرت دانهای به دلیل کاربردهای فراوان آن در صنایع غذایی، خوراک دام و تولید اتانول قابل توجه هستند. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی غلظت و ترکیبات نشاسته و روغن در دانه ذرت در پاسخ به ارقام مختلف (KSC704 و KSC260)، تاریخ کاشت (31 خردادماه و 31 تیرماه)، فواصل آبیاری (12 روزه و 6 روزه) و میزان کود نیتروژن (0 ...
بیشتر
مطالعات انجام شده برای ارزیابی کیفیت ذرت دانهای به دلیل کاربردهای فراوان آن در صنایع غذایی، خوراک دام و تولید اتانول قابل توجه هستند. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی غلظت و ترکیبات نشاسته و روغن در دانه ذرت در پاسخ به ارقام مختلف (KSC704 و KSC260)، تاریخ کاشت (31 خردادماه و 31 تیرماه)، فواصل آبیاری (12 روزه و 6 روزه) و میزان کود نیتروژن (0 و 184 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به صورت مدل آماری استریپ-پلات فاکتوریل در سال 1397 در منطقه پاکدشت انجام شد. نتایج پیشنهاد نمود کاربرد نیتروژن، عملکرد دانه را به میزان یک تن در هکتار افزایش داد. بعلاوه، عملکرد دانه در رقم KSC260 از رقم KSC704 به میزان 96/0 تن در هکتار بالاتر بود. از میان عوامل مورد بررسی، کلیه متغیرهای کیفی جز استئاریکاسید، تحت تأثیر اثر متقابل آبیاری و نیتروژن قرار گرفتند. کاربرد نیتروژن در شرایط آبیاری کمتر موجب کاهش میزان روغن و اسیدهای چرب پالمتیکاسید، اولئیکاسید، لینولئیکاسید و لینولنیکاسید گردید. در شرایط آبیاری کمتر، کاربرد نیتروژن تأثیری در افزایش غلظت نشاسته و آمیلوپکتین نداشت. میزان استئاریکاسید در تیمارهای حاوی نیتروژن به میزان 0.05 گرم در کیلوگرم کمتر بود. به نظر میرسد تعادل میان میزان آبیاری و نیتروژن در بهبود ویژگیهای کیفی روغن و نشاسته دانه ذرت مهم است.