فروغ فلاحی؛ وحید عبدوسی؛ محمود باقری؛ مرضیه قنبری جهرمی؛ حمید مظفری
چکیده
بهمنظور انتخاب والدین مناسب جهت اهداف اصلاحی، شناخت کافی از تنوع ژنتیکی و طبقهبندی ژرمپلاسمها ضروری است. به این منظور پژوهشی جهت طبقهبندی و شناخت تنوع فنوتیپی 17 ژنوتیپ بادمجان در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر شهر کرج انجام شد. در مجموع 19 صفت موردارزیابی قرار ...
بیشتر
بهمنظور انتخاب والدین مناسب جهت اهداف اصلاحی، شناخت کافی از تنوع ژنتیکی و طبقهبندی ژرمپلاسمها ضروری است. به این منظور پژوهشی جهت طبقهبندی و شناخت تنوع فنوتیپی 17 ژنوتیپ بادمجان در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1398 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر شهر کرج انجام شد. در مجموع 19 صفت موردارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش برخی صفات مورفولوژیک همچون تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد ساقه در بوته، تعداد گره و میانگره، وزن و عملکرد میوه همچنین میزان فنل کل، آنتوسیانین کل و گلیکوآلکالویید سولاسونین در میوه اندازهگیری شد. نتایج تجریه واریانس برای تمام صفات فوق در سطح یک درصد معنیدار بود. دامنه تغییرات، تنوع ژنتیکی بسیار زیادی را در بین ارقام نشان داد که میتواند برای اهداف متفاوت اصلاحی مفید باشد، ارتفاع بوته کمتر برای جلوگیری از خوابیدگی و تعداد ساقه و گل بیشتر برای رسیدن به عملکرد بالاتر دارای اهمیت است که ژنوتیپ 13321 از سایر ژنوتیپها کوتاهتر بود. تجزیه خوشهای ژنوتیپهای موردمطالعه را در سه گروه مجزا قرار داد و بادمجانهای سفید را بهطور مشخص از بادمجانهای رنگی جدا کرد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی نیز ضمن تأیید نتایج تجزیه کلاستر نشان داد که بادمجانهای رنگی نسبت به بادمجانهای سفید زودرستر، عملکرد میوه بیشتر و مقدار گلیکوآلکالوئید سولاسونین کمتری داشتند اگرچه بادمجانهای رنگی مورداستفاده در این پژوهش ارقام اصلاح شده بودند، اما این نکته قابلتوجه است که استفاده از روشهای اصلاحی در بهبود کمیت و کیفیت بادمجان دارای اهمیت میباشد.
علی یزدان پناه گوهری؛ مرضیه قنبری جهرمی؛ وحید زرین نیا
چکیده
میکوریزا یکی از رایجترین میکروارگانیزمهای همزیست با گیاهان محسوب میشود. بهمنظور ارزیابی سازگاری تودههای مختلف بذری گیاه کاسنی و تلقیح با قارچ میکوریزا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل دو توده بذری (اردبیل و فارس) و تیمار همزیستی با گونههای قارچ میکوریزا (Glomus mosseae، Glomus intraradices و عدم کاربرد) ...
بیشتر
میکوریزا یکی از رایجترین میکروارگانیزمهای همزیست با گیاهان محسوب میشود. بهمنظور ارزیابی سازگاری تودههای مختلف بذری گیاه کاسنی و تلقیح با قارچ میکوریزا، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل دو توده بذری (اردبیل و فارس) و تیمار همزیستی با گونههای قارچ میکوریزا (Glomus mosseae، Glomus intraradices و عدم کاربرد) در سه تکرار در گلخانه در سال 1398 اجرا شد. میزان ترکیبات فیتوشیمیایی (فنول، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی، کلروفیل a، b و کل)، وزن تر و خشک ریشه و طول آن، جذب عناصر معدنی در گیاه کاسنی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که توده بذری و کاربرد قارچهای میکوریزا تأثیر معنیداری بر صفات رویشی، مقدار تولید کلروفیل، فنول و فلاونوئید کل و فعالیت آنتیآکسیدانی گیاه داشت. بالاترین مقدار تولید فنل کل (77/3 میلیگرم بر گرم وزن تر)، فلاونوئید کل (21/1 میلیگرم بر گرم وزن تر)، فعالیت آنتیآکسیدانی (23/5 میلیگرم بر گرم وزن تر) و پارامترهای رشد رویشی در تیمار توده اردبیل و تحت کاربرد قارچ G. intraradices و کمترین مقدار آنها در توده فارس در شرایط عدم کاربرد قارچ مشاهده شد. نوع توده بذری باعت تغییر در میزان رشد و ترکیبات فیتوشیمیایی گیاه میشود. با کاربرد قارچهای میکوریزا پارامترهای رشدی بهبود یافتند. تأثیر کاربرد قارچ G. intraradices، کارآمدتر از همزیستی ناشی از قارچ G. mosseae تشخیص داده شد. براساس نتایج پژوهش حاضر و با توجه به سازگاری میکوریزا با محیط زیست، استفاده از قارچهای مذکور بهمنظور افزایش عملکرد انواع گیاهان و بهویژه گیاهان دارویی قابل توصیه است.
جواد گرایلی؛ مهدی حدادی نژاد؛ حسین مرادی؛ مرضیه قنبری جهرمی
چکیده
خسارت غیرسرمایی پوست (NCPP) یکی از عوامل تخریب فیزیولوژیکی و بعد از برداشت در پوست میوههای مرکبات میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی اثر کمبود رطوبت نسبی در انبار خشک (%35-30=RH و دمای 22-18درجه سانتی گراد) نسبت به انبار معمولی (%75-70= RH و دمای 8-6درجه سانتی گراد) و 24-اپیبراسینولید صفر، 5 و 10 میلیگرم در لیتر در زمانهای مختلف انبارداری (15 و ...
بیشتر
خسارت غیرسرمایی پوست (NCPP) یکی از عوامل تخریب فیزیولوژیکی و بعد از برداشت در پوست میوههای مرکبات میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی اثر کمبود رطوبت نسبی در انبار خشک (%35-30=RH و دمای 22-18درجه سانتی گراد) نسبت به انبار معمولی (%75-70= RH و دمای 8-6درجه سانتی گراد) و 24-اپیبراسینولید صفر، 5 و 10 میلیگرم در لیتر در زمانهای مختلف انبارداری (15 و 30 روز) بر عمر پس از برداشت پرتقال تامسون ناول میباشد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در زمستان 1394 به مدت 30 روز و در 3 تکرار و 5 نمونه انجام شد. صفاتی نظیر درصد کاهش وزن، میزان خسارت غیرسرمایی پوست، درصد باز بودن روزنهها، مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون، نشت یونی، میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و مقدار مالوندیآلدئید در میوه اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند که تنش خشکی بهطور معنیداری باعث افزایش کاهش وزن (%67/9)، خسارت غیرسرمایی پوست (33/3 code) و فعالیت آنزیم کاتالاز پوست میوهها (136/0) گردید. نگهداری میوهها در محیط خشک منجر به کاهش روزنه های باز پوست میوه از 3/55 به 1/36 درصد شد که با کاربرد 24-اپیبراسینولید، روزنههای روی پوست میوه به دلیل اثر متعادل کننده این تنظیمکننده رشد، در حد انبار معمولی (1/51 درصد) باز باقی ماندند. همچنین کاربرد 24-اپیبر در غلظت 5 میلیگرم در لیتر به طور معنیداری سبب کاهش خسارت غیرسرمایی پوست و کاهش وزن شد. با توجه به اثر معنیدار غلظت 5 میلیگرم در لیتر 24-اپیبراسینولید روی کاهش نرخ افت وزن، مقدار خسارت غیرسرمایی پوست و مقدار فعالیت کاتالاز پوست میوهها، این تیمار بهصورت کاربردی توصیه میگردد.