مائده فرشتیان؛ رضا صالحی محمدی؛ عبدالکریم کاشی؛ مصباح بابالار
چکیده
هدف: بهمنظور بررسی اثرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ناسازگاری پیوندک خربزه خاتونی (Cucumis melo Gr Inodorus accession Khatooni) بر روی پایههای کدو، آزمایشهایی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی علوم باغبانی دانشگاه تهران، واقع در محمدشهر کرج در سال 1399 اجرا شد.
روش پژوهش: در این پژوهش از هفت رقم کدو بهعنوان پایه استفاده شد: ...
بیشتر
هدف: بهمنظور بررسی اثرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ناسازگاری پیوندک خربزه خاتونی (Cucumis melo Gr Inodorus accession Khatooni) بر روی پایههای کدو، آزمایشهایی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی علوم باغبانی دانشگاه تهران، واقع در محمدشهر کرج در سال 1399 اجرا شد.
روش پژوهش: در این پژوهش از هفت رقم کدو بهعنوان پایه استفاده شد: ''Rout Power', 'ES 900', 'RZ 12', 'Nongwoo 01', 'RZ6, 'Shintozwa', 'Marvel' و پایه بذری خربزه زراعی 'خاتونی' با نام علمی Cucumis melo GR. Inodorus accession Khatooni نیز علاوه بر پیوندک بهعنوان گیاه شاهد بهکار برده شد. سپس اثرات ناسازگاری و سازگاری، برعملکرد وزن میوه، تعداد میوه و بازارپسندی بررسی شد. سپس میزان فعالیت بیوشیمیایی گیاه پیوندک، از جمله محتوای قند و نشاسته موجود در برگ پیوندک، عناصر معدنی برگ (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و بور) و مقدار پروتئینها و آنزیم های تنش (سوپراکسیدیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز) مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین صفات عملکرد، آنزیمهای تنش، پروتئینها و محتوای کربوهیدراتها اختلاف معنیدار در سطح یک در صد مشاهده شد و در صفاتی چون محتوای عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم و بور اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد بود. نتایج مقایسه میانگین بهدست آمده نشان داد، عملکرد وزن میوه، تعداد میوه و بازارپسندی محصول تحت تأثیر پایه بود و بیشترین تعداد میوه در بوته، وزن میوه و عملکرد بازارپسندی متعلق به پایههای روتپاور و شینتوزوا بود که در مقایسه با پایه مارول که ناسازگاری از خود نشان داده بود. مقدار پروتئین تجمع یافته در محل پیوند، در پایه ناسازگار مارول به مقدار 03/1 میلیگرم در وزن تر نسبت به پایه شینتوزوا با مقدار 6/0 میلیگرم در وزن تر بود و ترکیبات آنزیمی ضداکسیدکننده نیز در محل پیوند پایههای ناسازگار بسیار بیشتر از پایه سازگار مشاهده شد. مقدار ترکیبات قندی و نشاسته برگ، در شینتوزوا بهطور معنیداری بیشتر از پایه ناسازگار، بود. عناصر نیتروژن، کلسیم، منیزیم، بور موجود در برگ گیاهان سازگار بهطور معنیداری بیشتر سایرین بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، ناسازگاری پایه بر تمام جوانب رشد فیزیولوژیک و بیوشیمیایی و عملکرد پیوندک اثر سو داشت. بنابراین پایه مارول بهعنوان پایه ناسازگار و پایه شینتوزوا پایه سازگار مطلوب برای پیوندک خربزه خاتونی پیشنهاد میگردد.
عزیزاله خندان میرکوهی؛ فرزانه کاظمی؛ مصباح بابالار؛ روحانگیز نادری
چکیده
به منظور تعیین اثر کاربرد محدود نیتروژن در کنترل ارتفاع و بهبود کیفیت گیاه شمعدانی (Pelargonium hortorum cv Bulles Eye) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 92-1391 اجرا شد. گیاهان در بستر کشت بر پایه پیت (به نسبت 80 درصد حجمی پیت + 20 درصد حجمی خاک زراعی با بافت لوم شنی) کشت شدند. تیمارها در قالب چهار سطح نیتروژن در محلول غذایی شامل ...
بیشتر
به منظور تعیین اثر کاربرد محدود نیتروژن در کنترل ارتفاع و بهبود کیفیت گیاه شمعدانی (Pelargonium hortorum cv Bulles Eye) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 92-1391 اجرا شد. گیاهان در بستر کشت بر پایه پیت (به نسبت 80 درصد حجمی پیت + 20 درصد حجمی خاک زراعی با بافت لوم شنی) کشت شدند. تیمارها در قالب چهار سطح نیتروژن در محلول غذایی شامل 1، 5/1، 2 و 5/2 میلیمولار نیتروژن اعمال گردید. نسبت نیتروژن آمونیومی به نیتراتی یک به چهار در همه محلولهای غذایی حفظ شد. در پایان آزمایش صفات ارتفاع، تعداد و طول شاخه جانبی، تعداد گل آذین، تعداد گل در گلآذین، طول دمگل (ساقه گل آذین در این مورد)، سرعت گلدهی، وزن تر و خشک شاخه و ریشه، تعداد برگ و سطح برگ، محتوای کلروفیل و آنتوسیانینهای برگ، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج واکاوی دادهها نشان داد که کاهش سطح نیتروژن تا 5/1 میلیمولار کیفیت گیاهان را بهصورت منفی تحت تأثیر قرار نداد درحالیکه کاهش شدید نیتروژن تا یک میلیمولار، منجر به کاهش معنیدار در وزن تر و خشک شاخه و ریشه، تعداد گل آذین، محتوای کلروفیل برگ، تعداد برگ، طول شاخه جانبی و همچنین افزایش طول دمگل شد و درنهایت منجر به تولید گیاهانی با کیفیت بازارپسند، نشد. بنابراین کاهش سطح نیتروژن تا 5/1 میلیمولار ضمن کاهش مصرف نیتروژن، برای دستیابی به گیاهان با کیفیت مطلوب قابل توصیه و کاربردی میباشد.
علیرضا مشرفی عراقی؛ روحانگیز نادری؛ مصباح بابالار؛ محمدرضا طاهری
چکیده
بنتالقنسول (Euphorbia pulcherrima) گیاهی گلدانی است که براکتههای رنگین آن در روزهای کوتاه تشکیل میشود. در این تحقیق، تأثیر نسبتهای مختلف نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر خصوصیات کمی و کیفی بنتالقنسول مطالعه شد. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. گیاهان بنتالقنسول با نسبتهای مختلف آمونیوم به نیتروژن ...
بیشتر
بنتالقنسول (Euphorbia pulcherrima) گیاهی گلدانی است که براکتههای رنگین آن در روزهای کوتاه تشکیل میشود. در این تحقیق، تأثیر نسبتهای مختلف نیتروژن آمونیومی به نیتروژن کل بر خصوصیات کمی و کیفی بنتالقنسول مطالعه شد. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. گیاهان بنتالقنسول با نسبتهای مختلف آمونیوم به نیتروژن کل صفر، پنج صدم، یک دهم و شانزده صدم میلیاکیوالان در لیتر تغذیه شدند. سپس، در پایان آزمایش خصوصیات رویشی، وزن تر و خشک اندامهای هوایی و ریشه، شاخص کلروفیل و غلظت عناصر معدنی ارزیابی شدند. بررسی کلی نتایج نشان داد که محلولهای غذایی با نسبتهای مختلف آمونیوم به نیتروژن کلتأثیر معنیداری (01/0≥P) بر خصوصیات کمی و کیفی بنتالقنسول داشت. بهطوری که، حداکثر سطح براکته و برگ در نسبت آمونیوم به نیتروژن کلپنج صدم میلیاکیوالان در لیتر و حداقل در نسبت شانزده صدم میلیاکیوالان در لیتر بهدست آمد. نسبت بالاتر از پنج صدم میلیاکیوالان در لیتر آمونیوم به نیتروژن کل سبب تأخیر در تشکیل براکته و کاهش ماندگاری گل شد. همچنین، تأثیر تیمارها بر وزن تر و خشک براکته، برگ، ساقه، ریشه و میزان نیتروژن برگ معنیدار بود. بنابراین، با توجه به نتایج بهدستآمده، به نظر میرسد، نسبت تغذیة آمونیوم به نیتروژن کل برابر پنج صدم سبب بهبود شاخصهای تولید گیاه بنتالقنسول شد.