طاهره میرزاوند؛ ایرج اله دادی؛ الیاس سلطانی؛ فاطمه بناءکاشانی؛ شیوا اکبری
چکیده
هدف: استفاده از روشهای کاربردی، ایمن و ارزان برای تولید غذای سالم و حفاظت از محیط زیست یک ضرورت است و یکی از این راهکارهای رفع مشکل مصرف کودهای شیمیایی، استفاده از اصول کشاورزی پایدار میباشد. کودهای زیستی و آلی بهواسطۀ افزایش ظرفیت نگهداری آب و همچنین بهبود خصوصیات بیولوژیکی خاک و دارابودن عناصر غذایی ضروری، نقش مؤثری ...
بیشتر
هدف: استفاده از روشهای کاربردی، ایمن و ارزان برای تولید غذای سالم و حفاظت از محیط زیست یک ضرورت است و یکی از این راهکارهای رفع مشکل مصرف کودهای شیمیایی، استفاده از اصول کشاورزی پایدار میباشد. کودهای زیستی و آلی بهواسطۀ افزایش ظرفیت نگهداری آب و همچنین بهبود خصوصیات بیولوژیکی خاک و دارابودن عناصر غذایی ضروری، نقش مؤثری در افزایش عملکرد محصولات کشاورزی ایفا میکنند. محلولپاشی عناصر غذایی میتواند در جبران کمبود مواد غذایی جذبشده از طریق ریشهها و یا تأمین نیاز گیاه به این عناصر در برگها کمک نماید. همچنین با تغذیه از طریق برگ و محلولپاشی، میتواند مواد غذایی را در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار گیاه قرار داد و این روشی مناسب برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و کاهش خطرات زیستمحیطی آنهاست. جهت بررسی اثر سه نوع کود آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن دانۀ گیاه سیاهدانه و برخی عناصر موجود در خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده فناوری کشاورزی(ابوریحان) دانشگاه تهران در سال زراعی 98-1397 به اجرا درآمد.روش پژوهش: این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. ترکیب سطوح فاکتوریل بهصورت عامل کود مغذی خاکمصرف 1 در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد، عامل محلولپاشی کود مغذی 2 در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد (محلولپاشی با آب مقطر) و عامل محلولپاشی کود مغذی 3 در سه سطح محلولپاشی به میزان یک و دو لیتر در هکتار و عدم کاربرد (محلولپاشی با آب مقطر) بود.یافتهها: نتایج نشان داد که کاربرد کود مغذی خاکمصرف 1 بهتنهایی سبب حصول مقادیر بالاتر وزن خشک بوته و تعداد شاخۀ جانبی شد. کاربرد کودهای آلی با یکدیگر و یا بهتنهایی نسبت به تیمار شاهد (عدم کاربرد هر سه کود) باعث افزایش وزن کپسول، عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد روغن دانه شد و کمترین مقادیر این صفات مربوط به تیمار شاهد و برابر با 061/0 گرم، 4/593 کیلوگرم در هکتار، 98/12 درصد و 85/32 درصد بود. کاربرد همزمان کود مغذی خاکمصرف 1 و محلولپاشی کود مغذی 3 در تحریک جذب نیتروژن توسط گیاه مؤثر بود و در نتیجه مقدار نیتروژن خاک را کاهش داد.نتیجهگیری: در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که کاربرد کود آلی و بهویژه کود مغذی خاکمصرف 1، در حصول عملکرد و صفات رشدی گیاه اثر مطلوبی داشته است.
مریم منصوری؛ غلام عباس اکبری؛ الیاس سلطانی؛ فاطمه بناءکاشانی
چکیده
هدف: بررسی گیاه امیدبخش گیاه دان سیاه با هدف تأمین روغن در شهرستان پاکدشت.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرتهای دوبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی درسه تکرار در سال 1400 در مزرعه پژوهشی پردیس ابوریحان در پاکدشت اجرا شد. در این مطالعه دور آبیاری در سه سطح (هفت روز یکبار، 10 روز یکبار و 13 روز یکبار) بهعنوان عامل اصلی و عامل ...
بیشتر
هدف: بررسی گیاه امیدبخش گیاه دان سیاه با هدف تأمین روغن در شهرستان پاکدشت.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرتهای دوبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی درسه تکرار در سال 1400 در مزرعه پژوهشی پردیس ابوریحان در پاکدشت اجرا شد. در این مطالعه دور آبیاری در سه سطح (هفت روز یکبار، 10 روز یکبار و 13 روز یکبار) بهعنوان عامل اصلی و عامل فرعی تاریخ کاشت در دو سطح (15 خردادماه و یکم تیرماه) و عامل فرعی- فرعی کوددهی با کودهای زیستی در چهار سطح شاهد (بدون کود زیستی)، کود زیستی شیفت، کود زیستی کریس و تلفیق کودهای زیستی شیفت و کریس منظور شد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که گیاهان کشتشده در تاریخ یکم تیرماه در تمامی صفات موردبررسی (شامل اجزای عملکرد، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک) و در هر سه سطح آبیاری آزمایششده، نسبت به گیاهان کشتشده در تاریخ 15 خردادماه برتر بودند. عملکرد دانه نیز رفتاری همراستا با تعداد و وزن دانه از خود نشان داده است، یعنی با افزایش سطوح تنش خشکی، عملکرد دانه بهطور معنیداری در هر دو تاریخ کاشت موردبررسی کاهش یافته است. با این وجود، نسبت کاهش عملکرد دانه تحت تأثیر تنش خشکی، در گیاهان کشتشده در تاریخ یکم تیرماه بهطور معنیداری کمتر از گیاهان کشتشده در تاریخ 15 خردادماه بود.نتیجهگیری: در مجموع کشت گیاه دانسیاه در تاریخ یکم تیرماه بهعنوان گیاهی امیدبخش که هم از نظر زراعی عملکرد قابلقبولی داشته و هم محصول تولیدی از روغن بالایی برخوردار است، بههمراه کاربرد کود زیستی کریس در شرایط آبوهوایی مشابه قابلتوصیه است.
محسن کریمی موحدی؛ غلام عباس اکبری؛ غلام علی اکبری؛ فاطمه بناءکاشانی؛ محمدرضا اردکانی
چکیده
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح ...
بیشتر
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۸ در کرج اجرا گردید. در این آزمایش تیمار آبیاری در سه سطح 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی بهعنوان کرتهای اصلی و تیمار بیوچار در سه سطح عدم کاربرد و کاربرد سه و شش تن در هکتار و تیمار بیوسولفور در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد بهعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند.یافتهها: مشخص شد که تنش خشکی تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه و روغن گیاه کلزا دارد، بهطوریکه میزان این صفات در تنش شدید نسبت به شاهد بهترتیب 50 و 52 درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین استفاده از شش تن در هکتار بیوچار موجب افزایش 49 و 36 درصدی در تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین شده است. همچنین اثر متقابل کاربرد بیوسولفور و استفاده از شش تن بیوچار بیشترین تأثیر را بر صفات تعداد خورجین در بوته و شاخص برداشت داشت.نتیجهگیری: نتایج در مجموع نشان داد که کاربرد کودهای زیستی میتواند بهعنوان یک روش مناسب برای افزایش عملکرد گیاه کلزا بهکار برده شود، بهطوریکه افزایش درصد روغن و عملکرد دانه در نهایت موجب افزایش عملکرد مزرعهای و اقتصادی (روغن) گیاه کلزا میگردد.
پیمان شریفی؛ فاطمه بناءکاشانی؛ ایرج اله دادی؛ غلام عباس اکبری
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر مالچهای زنده بر کنترل علفهایهرز و عملکرد سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال زراعی 98-97 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بستر (معمول و کهنه)، نوع مالچ زنده (شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر مالچهای زنده بر کنترل علفهایهرز و عملکرد سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال زراعی 98-97 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بستر (معمول و کهنه)، نوع مالچ زنده (شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum L.)، شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) و یونجه (Medicago sativa L.)) و زمان کاشت مالچ زنده (کاشت دو هفته زودتر و همزمان با کاشت سیاهدانه) بودند. فاکتور اول در کرتهای اصلی و ترکیب فاکتورهای دوم و سوم در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد شنبلیله و یونجه با کاهش 40 درصدی تراکم و زیستتوده علفهای هرز نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین، از نظر کنترل علفهای هرز موفقتر از شبدر برسیم بودند. همچنین بهمنظور دستیابی به بالاترین درصد صفات عملکردی سیاهدانه (02/83، 44/93 و 30/50)، بهترتیب تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزاردانه، نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین کامل، پیشنهاد میشود شنبلیله همزمان با سیاهدانه کشت شود. درخصوص یونجه نیز پیشنهاد کشت پیش از سیاهدانه میباشد. بستر کشت کهنه نقش مثبت و معنیداری در کنترل علفهای هرز و افزایش صفات عملکردی سیاهدانه نداشت.