مریم منصوری؛ غلام عباس اکبری؛ الیاس سلطانی؛ فاطمه بناءکاشانی
چکیده
این پژوهش بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی درسه تکرار در سال 1400 اجرا شد. در این مطالعه دور آبیاری در سه سطح (هفت روز یک بار، ده روز یک بار و سیزده روز یک بار) بهعنوان عامل اصلی و عامل فرعی تاریخ کاشت در دو سطح (15 خرداد و یک تیر) و عامل فرعی- فرعی کوددهی با کودهای زیستی در چهار سطح شاهد (بدون کود زیستی)، ...
بیشتر
این پژوهش بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی درسه تکرار در سال 1400 اجرا شد. در این مطالعه دور آبیاری در سه سطح (هفت روز یک بار، ده روز یک بار و سیزده روز یک بار) بهعنوان عامل اصلی و عامل فرعی تاریخ کاشت در دو سطح (15 خرداد و یک تیر) و عامل فرعی- فرعی کوددهی با کودهای زیستی در چهار سطح شاهد (بدون کود زیستی)، کود زیستی شیفت، کود زیستی کریس و تلفیق کودهای زیستی شیفت و کریس منظور شد. نتایج پژوهش نشان داد که گیاهان کشت شده در تاریخ یک تیر در تمامی صفات مورد بررسی (شامل اجزای عملکرد، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک) و در هر سه سطح آبیاری آزمایش شده، نسبت به گیاهان کشت شده در تاریخ 15 خرداد برتر بودند. عملکرد دانهی گیاه دانسیاه تحت تیمارهای پژوهش، رفتاری همراستا با تعداد و وزن دانه از خود نشان داده است یعنی با افزایش سطوح تنش خشکی، عملکرد دانه به طور معنیداری در هر دو تاریخ کاشت مورد بررسی کاهش یافته است. با این وجود، نسبت کاهش عملکرد دانه تحت تاثیر تنش خشکی، در گیاهان کشت شده در تاریخ یک تیر بهطور معنیداری کمتر از گیاهان کشت شده در تاریخ 15 خرداد بود.
محسن کریمی موحدی؛ غلام عباس اکبری؛ غلام علی اکبری؛ فاطمه بناءکاشانی؛ محمدرضا اردکانی
چکیده
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح ...
بیشتر
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۸ در کرج اجرا گردید. در این آزمایش تیمار آبیاری در سه سطح 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی بهعنوان کرتهای اصلی و تیمار بیوچار در سه سطح عدم کاربرد و کاربرد سه و شش تن در هکتار و تیمار بیوسولفور در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد بهعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند.یافتهها: مشخص شد که تنش خشکی تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه و روغن گیاه کلزا دارد، بهطوریکه میزان این صفات در تنش شدید نسبت به شاهد بهترتیب 50 و 52 درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین استفاده از شش تن در هکتار بیوچار موجب افزایش 49 و 36 درصدی در تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین شده است. همچنین اثر متقابل کاربرد بیوسولفور و استفاده از شش تن بیوچار بیشترین تأثیر را بر صفات تعداد خورجین در بوته و شاخص برداشت داشت.نتیجهگیری: نتایج در مجموع نشان داد که کاربرد کودهای زیستی میتواند بهعنوان یک روش مناسب برای افزایش عملکرد گیاه کلزا بهکار برده شود، بهطوریکه افزایش درصد روغن و عملکرد دانه در نهایت موجب افزایش عملکرد مزرعهای و اقتصادی (روغن) گیاه کلزا میگردد.
پیمان شریفی؛ فاطمه بناءکاشانی؛ ایرج اله دادی؛ غلام عباس اکبری
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر مالچهای زنده بر کنترل علفهایهرز و عملکرد سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال زراعی 98-97 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بستر (معمول و کهنه)، نوع مالچ زنده (شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر مالچهای زنده بر کنترل علفهایهرز و عملکرد سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در سال زراعی 98-97 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل نوع بستر (معمول و کهنه)، نوع مالچ زنده (شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum L.)، شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) و یونجه (Medicago sativa L.)) و زمان کاشت مالچ زنده (کاشت دو هفته زودتر و همزمان با کاشت سیاهدانه) بودند. فاکتور اول در کرتهای اصلی و ترکیب فاکتورهای دوم و سوم در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد شنبلیله و یونجه با کاهش 40 درصدی تراکم و زیستتوده علفهای هرز نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین، از نظر کنترل علفهای هرز موفقتر از شبدر برسیم بودند. همچنین بهمنظور دستیابی به بالاترین درصد صفات عملکردی سیاهدانه (02/83، 44/93 و 30/50)، بهترتیب تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزاردانه، نسبت به شاهد بدون مالچ زنده و وجین کامل، پیشنهاد میشود شنبلیله همزمان با سیاهدانه کشت شود. درخصوص یونجه نیز پیشنهاد کشت پیش از سیاهدانه میباشد. بستر کشت کهنه نقش مثبت و معنیداری در کنترل علفهای هرز و افزایش صفات عملکردی سیاهدانه نداشت.