فریبا رضایی آدریانی؛ آیت اله رضایی؛ اورنگ خادمی؛ یاور شرفی
چکیده
شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکنندة رشد گیاهان است که با استفاده از مواد تعدیلدهندة تنش میتوان از آثار نامطلوب آن کاست. در این پژوهش پاسخ دانهالهای خرمندی به تنش شوری کلرید سدیم و اثر دو ترکیب پوتریسین و کیتوزان بر کاهش آثار ناشی از شوری بررسی شد. آزمایش در دانشگاه شاهد، در سال 95-1394، بهصورت فاکتوریل، شامل سه سطح کلرید سدیم ...
بیشتر
شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکنندة رشد گیاهان است که با استفاده از مواد تعدیلدهندة تنش میتوان از آثار نامطلوب آن کاست. در این پژوهش پاسخ دانهالهای خرمندی به تنش شوری کلرید سدیم و اثر دو ترکیب پوتریسین و کیتوزان بر کاهش آثار ناشی از شوری بررسی شد. آزمایش در دانشگاه شاهد، در سال 95-1394، بهصورت فاکتوریل، شامل سه سطح کلرید سدیم (0، 30 و 60 میلیمولار) و پنج تیمار ضدتنش (شاهد، پوتریسین در دو غلظت 1 و 2 میلیمولار و کیتوزان در دو غلظت 25/0 و 5/0 درصد) بر پایة طرحی کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که گیاه خرمندی در مراحل اولیة رشد، حساس به تنش شوری بود و کاهش معناداری در وزن تر ساقه، وزن تر ریشه، طول ساقه، طول ریشه و مقدار کلروفیل برگ در دانهالهای تیمارشده با تنش شوری کلرید سدیم در مقایسه با شوری صفر مشاهده شد. در حالی که مقدار سدیم، درصد سوختگی برگ، درصد نشت یونی و مقدار مالون دیآلدهید در دانهالهای تنش شوری کلرید سدیم افزایش یافت. تیمار پوتریسین، بهخصوص در غلظت 2 میلیمولار بهطور معناداری آثار ناشی از تنش شوری کلرید سدیم را در دانهالهای خرمندی کاهش داد و موجب بهبود رشد رویشی ریشه و ساقه شد، در حالی که تیمار کیتوزان اثر معناداری در کاهش آثار مضر ناشی از تنش شوری در این آزمایش نشان نداد. بنابراین، دانهال خرمندی حساس به شوری و از جمله تیمارهای مؤثر در افزایش تحمل آن به تنش شوری استفاده از پوتریسین است.
علی اکبری؛ اورنگ خادمی؛ یاور شرفی؛ سید جلال طباطبایی
چکیده
توت فرنگی گیاهی حساس به تنش شوری میباشد. در این آزمایش بهمنظور مطالعه اثر تیمار پوتریسین بر کاهش اثرات تنش شوری روی میوه توتفرنگی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در دانشگاه شاهد در سال زراعی 1393 انجام شد. تنش شوری کلریدسدیم در غلظتهای (صفر، 25 و 50 میلیمولار) از محل ریشه در محیط کشت هیدروپونیک ...
بیشتر
توت فرنگی گیاهی حساس به تنش شوری میباشد. در این آزمایش بهمنظور مطالعه اثر تیمار پوتریسین بر کاهش اثرات تنش شوری روی میوه توتفرنگی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در دانشگاه شاهد در سال زراعی 1393 انجام شد. تنش شوری کلریدسدیم در غلظتهای (صفر، 25 و 50 میلیمولار) از محل ریشه در محیط کشت هیدروپونیک روی توت فرنگی رقم ’کاماروسا‘ اعمال شد. تیمار پوتریسین نیز در غلظتهای (صفر، 5/1 و 3 میلیمولار) در چهار نوبت به فاصله 15 روز از یکدیگر در طول دوره رشد بهصورت محلولپاشی روی برگها اعمال گردید. نتایج نشان داد که اعمال تیمارهای کلریدسدیم بهویژه در سطح 50 میلیمولار، شاخصهای طول شاخساره، طول ریشه، وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه، تعداد برگ، مقدار کلروفیل برگ، تعداد میوه در بوته، وزن تر میوه، وزن خشک میوه، عملکرد تک بوته و اسید قابل تیتراسیون را کاهش و مقدار آنتوسیانین و مقدار مواد جامد میوه را نسبت به شاهد افزایش داد. تنش شوری تأثیری بر طول ریشه نشان نداد. اعمال تیمارهای پوتریسین در هر دو غلظت 5/1 و 3 میلیمولار اثرات ناشی از تنش شوری را کاهش داد. بهطوریکه، بیشتر شاخصهای فوق را تحت تنش شوری افزایش و مقدار مواد جامد محلول میوه را کاهش داد. بنابراین، بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش استفاده از تیمار پوتریسین در هر دو غلظت 5/1 و 3 میلیمولار، راهکاری مناسب در جهت حل مشکلات ناشی از تنش شوری میباشد.
میثم محمدی؛ مهدی صیدی؛ اورنگ خادمی؛ مسعود بازگیر
چکیده
بهمنظور مطالعۀ اثر تیمارهای اسید جیبرلیک و کلرید کلسیم بر حل مشکلات کشت گیاه فلفل دلمهای در منطقۀ ایلام (شامل تولید میوههایی با اندازۀ نامناسب و دچار عارضۀ پوسیدگی گلگاه و آفتابسوختگی)، تحقیق حاضر در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 1392 انجام گرفت. به این منظور، تیمارهای اسید جیبرلیک (50 میلیگرم بر لیتر) و کلرید کلسیم ...
بیشتر
بهمنظور مطالعۀ اثر تیمارهای اسید جیبرلیک و کلرید کلسیم بر حل مشکلات کشت گیاه فلفل دلمهای در منطقۀ ایلام (شامل تولید میوههایی با اندازۀ نامناسب و دچار عارضۀ پوسیدگی گلگاه و آفتابسوختگی)، تحقیق حاضر در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 1392 انجام گرفت. به این منظور، تیمارهای اسید جیبرلیک (50 میلیگرم بر لیتر) و کلرید کلسیم (5/0 درصد)، هر یک بهصورت دو بار (زمان ظهور میوه و 15 روز پس از آن) یا سه بار (زمان ظهور میوه، و 10 و 20 روز پس از آن) محلولپاشی روی فلفل دلمهای رقم ’کالیفرنیا واندر‘ اعمال و پس از رسیدگی فیزیولوژیکی، خصوصیات کمی و کیفی میوه بررسی شد. در اکثر خصوصیات مورد بررسی، اختلاف معناداری بین دفعات محلولپاشی مشاهده نشد. تیمار اسید جیبرلیک بهطور معناداری در مقایسه با شاهد، سبب افزایش عملکرد بوته، تعداد میوه در هر بوته، بازارپسندی، قطر، وزن، ضخامت گوشت، سفتی بافت و وزن خشک میوه، محتوای اسید آسکوربیک، ظرفیت آنتیاکسیدانی، مقدار کلروفیل میوه، ارتفاع بوته، طول میانگره، سطح برگ و تعداد شاخۀ فرعی شد و درصد پوسیدگی گلگاه و میزان آفتابسوختگی میوه را نیز کاهش داد. تیمار کلرید کلسیم نیز در مقایسه با شاهد، به افزایش وزن خشک، سفتی بافت، ضخامت گوشت میوه، مقدار کلروفیل b و مقدار کلروفیل کل میوه انجامید و درصد میوههای دارای آفتابسوختگی و پوسیدگی گلگاه را نیز کاهش داد؛ هرچند این تیمار در بهبود صفات رویشی بوته شامل طول ساقه، قطر شاخساره، عرض شاخساره، طول میانگره، تعداد شاخۀ جانبی، سطح برگ و همچنین اندازۀ میوه و عملکرد تأثیر معناداری در مقایسه با شاهد نشان نداد. بهطور کلی، اعمال هر دو تیمار جیبرلین و کلرید کلسیم میتواند در بهبود خصوصیات کمی و کیفی گیاه فلفل دلمهای مؤثر باشد.
امید علی قاسم بیگی؛ جواد عرفانی مقدم؛ اورنگ خادمی
چکیده
در این پژوهش، بهمنظور بهبود صفات کمی و کیفی انگور بیدانة ’یاقوتی‘، محلولپاشی اسید جیبرلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 15، 25 و 40 میلیگرم در لیتر در سه مرحله و عملیات حلقهبرداری همزمان با محلولپاشی مرحلۀ سوم در قاعدۀ شاخههای بارور بوتهها در چهار تکرار انجام گرفت. تیمار اسید جیبرلیک بهطور معناداری موجب افزایش طول خوشه در ...
بیشتر
در این پژوهش، بهمنظور بهبود صفات کمی و کیفی انگور بیدانة ’یاقوتی‘، محلولپاشی اسید جیبرلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 15، 25 و 40 میلیگرم در لیتر در سه مرحله و عملیات حلقهبرداری همزمان با محلولپاشی مرحلۀ سوم در قاعدۀ شاخههای بارور بوتهها در چهار تکرار انجام گرفت. تیمار اسید جیبرلیک بهطور معناداری موجب افزایش طول خوشه در مقایسه با شاهد شد، بهطوری که طول محور خوشه، 14 روز پس از محلولپاشی در نمونۀ شاهد در حدود 46/13 سانتیمتر بود، ولی در غلظتهای 15، 25 و 40 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک بهترتیب 87/17، 73/19 و 95/23 سانتیمتر بهدست آمد. محلولپاشی اسید جیبرلیک و حلقهبرداری سبب افزایش وزن حبه و خوشه شد، بهطوری که حداکثر وزن حبه (42/1 گرم) و خوشه (7/483 گرم) در برهمکنش بین غلظت 40 میلیگرم اسید جیبرلیک و حلقهبرداری بهدست آمد. همچنین عمل حلقهبرداری در مقایسه با شاهد بهطور معناداری به افزایش طول و عرض حبه منجر شد، اما در برخی از شاخصهای مورد بررسی معنادار نبود. کاربرد اسید جیبرلیک و عملیات حلقهبرداری سبب افزایش نسبت قند به اسید شد و تفاوت معناداری با نمونۀ شاهد داشت.