مریم تاتاری؛ اصغر موسوی؛ پریسا مشایخی
چکیده
بهمنظور ازدیاد رویشی پایههای نماگارد، سنتجولین A، تترا و GF677 از طریق کشت قلمه، دو آزمایش جداگانه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. قلمههای نیمهچوبی در اواخر مرداد از پایههای مورد نظر تهیه شده و با غلظتهای صفر، 1500، 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA تیمار شدند. قلمهها در بستر کشت پرلیت ...
بیشتر
بهمنظور ازدیاد رویشی پایههای نماگارد، سنتجولین A، تترا و GF677 از طریق کشت قلمه، دو آزمایش جداگانه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. قلمههای نیمهچوبی در اواخر مرداد از پایههای مورد نظر تهیه شده و با غلظتهای صفر، 1500، 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA تیمار شدند. قلمهها در بستر کشت پرلیت و در گلخانۀ مجهز به سیستم مهپاش کشت شدند. در آذرماه قلمههای چوب سخت از پایههای مذکور تهیه و با IBA به غلظتهای صفر، 2500، 3000، 3500 و 4000 میلیگرم در لیتر تیمار شده و در بستر کشت دارای پاگرما کشت شدند. پس از گذشت دو ماه، صفات تعداد و طول ریشه و نیز درصد ریشهزایی ثبت شد. نتایج نشان داد که قلمههای نیمهچوبی GF677 و پس از آن نماگارد و تترا بیشترین تعداد ریشه و بیشترین درصد ریشهزایی را داشتند. طول ریشه در این سه پایه اختلاف معناداری با یکدیگر نداشت. کمترین ریشهزایی متعلق به پایۀ سنتجولین A بود. غلظتهای 2000، 2500 و 3000 میلیگرم در لیتر IBA مناسبترین غلظت برای قلمههای نیمهچوبی بود. قلمههای چوبی GF677 با تیمار 4000 میلیگرم در لیتر IBA بیشترین تعداد ریشه و درصد ریشهزایی را به خود اختصاص دادند. قلمههای چوبی تترا اصلاً ریشهزایی نشان ندادند. در کلیۀ پایهها درصد ریشهزایی قلمههای نیمهچوبی بیش از قلمههای چوبی بود. بهطور کلی، استفاده از قلمههای نیمهچوبی پایههای مورد آزمایش و تیمار آنها با غلظتهای 2000 و 2500 میلیگرم در لیتر IBA توصیه میشود.
مریم تاتاری؛ سید اصغر موسوی
چکیده
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای ...
بیشتر
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای روی محیطهای کشت MS تغییریافته، WPM و Knop هر کدام دارای 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید قرار گرفتند. این پژوهش بهصورتآزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار به اجرا درآمد. طبق نتایج، پایههای تترا، GF677 و نماگارد بهترتیب بیشترین تعداد گیاهچه را تولید کردند. پایة نماگارد در محیط کشت Knop، هیچ پرآوری را به همراه نداشت. ریزنمونههای نماگارد در این محیط کلروز شدند. این محیط کشت به ایجاد کلروز در گیاهچههای حاصل از ریزنمونۀ تترا منجر شد. ریزنمونههای هر سه پایه در محیط MS تغییریافته، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند، بنابراین، تیمار ترکیب تنظیمکنندههای رشد روی محیط MS تغییریافته ارزیابی شد. به منظور تعیین بهترین ترکیب تنظیمکنندههای رشد، سه ترکیب مختلف ارزیابی و بررسی شد. ترکیب هورمونی 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند. افزایش غلظت تنظیمکنندههای رشد به میزان 8/0 و 1 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 1/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید به شیشهایشدن و تولید کالوس در پایة GF677 منجر شد. در هر سه ریزنمونه بیشترین تعداد ریشه و درصد ریشهزایی در محیط MS تغییریافته با 1 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید حاصل شد. پایة تترا بیشترین تعداد و طول ریشه را تولید کرد.