طاهره میرزاوند؛ ایرج اله دادی؛ الیاس سلطانی؛ فاطمه بناءکاشانی؛ شیوا اکبری
چکیده
هدف: استفاده از روشهای کاربردی، ایمن و ارزان برای تولید غذای سالم و حفاظت از محیط زیست یک ضرورت است و یکی از این راهکارهای رفع مشکل مصرف کودهای شیمیایی، استفاده از اصول کشاورزی پایدار میباشد. کودهای زیستی و آلی بهواسطۀ افزایش ظرفیت نگهداری آب و همچنین بهبود خصوصیات بیولوژیکی خاک و دارابودن عناصر غذایی ضروری، نقش مؤثری ...
بیشتر
هدف: استفاده از روشهای کاربردی، ایمن و ارزان برای تولید غذای سالم و حفاظت از محیط زیست یک ضرورت است و یکی از این راهکارهای رفع مشکل مصرف کودهای شیمیایی، استفاده از اصول کشاورزی پایدار میباشد. کودهای زیستی و آلی بهواسطۀ افزایش ظرفیت نگهداری آب و همچنین بهبود خصوصیات بیولوژیکی خاک و دارابودن عناصر غذایی ضروری، نقش مؤثری در افزایش عملکرد محصولات کشاورزی ایفا میکنند. محلولپاشی عناصر غذایی میتواند در جبران کمبود مواد غذایی جذبشده از طریق ریشهها و یا تأمین نیاز گیاه به این عناصر در برگها کمک نماید. همچنین با تغذیه از طریق برگ و محلولپاشی، میتواند مواد غذایی را در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار گیاه قرار داد و این روشی مناسب برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و کاهش خطرات زیستمحیطی آنهاست. جهت بررسی اثر سه نوع کود آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن دانۀ گیاه سیاهدانه و برخی عناصر موجود در خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده فناوری کشاورزی(ابوریحان) دانشگاه تهران در سال زراعی 98-1397 به اجرا درآمد.روش پژوهش: این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. ترکیب سطوح فاکتوریل بهصورت عامل کود مغذی خاکمصرف 1 در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد، عامل محلولپاشی کود مغذی 2 در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد (محلولپاشی با آب مقطر) و عامل محلولپاشی کود مغذی 3 در سه سطح محلولپاشی به میزان یک و دو لیتر در هکتار و عدم کاربرد (محلولپاشی با آب مقطر) بود.یافتهها: نتایج نشان داد که کاربرد کود مغذی خاکمصرف 1 بهتنهایی سبب حصول مقادیر بالاتر وزن خشک بوته و تعداد شاخۀ جانبی شد. کاربرد کودهای آلی با یکدیگر و یا بهتنهایی نسبت به تیمار شاهد (عدم کاربرد هر سه کود) باعث افزایش وزن کپسول، عملکرد دانه، شاخص برداشت و درصد روغن دانه شد و کمترین مقادیر این صفات مربوط به تیمار شاهد و برابر با 061/0 گرم، 4/593 کیلوگرم در هکتار، 98/12 درصد و 85/32 درصد بود. کاربرد همزمان کود مغذی خاکمصرف 1 و محلولپاشی کود مغذی 3 در تحریک جذب نیتروژن توسط گیاه مؤثر بود و در نتیجه مقدار نیتروژن خاک را کاهش داد.نتیجهگیری: در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که کاربرد کود آلی و بهویژه کود مغذی خاکمصرف 1، در حصول عملکرد و صفات رشدی گیاه اثر مطلوبی داشته است.
معصومه شنوایی زارع؛ محمد آرمین؛ حمید مروی
چکیده
امروزه استفاده از تعدیلکنندههای تنش بهعنوان یک راهکار مفید و کمهزینه برای کاهش اثرات تنشهای محیطی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بهمنظور بررسی اثر نوع تعدیلکننده مصرفی بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه در شرایط شور در دو تاریخ کشت متفاوت، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی ...
بیشتر
امروزه استفاده از تعدیلکنندههای تنش بهعنوان یک راهکار مفید و کمهزینه برای کاهش اثرات تنشهای محیطی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بهمنظور بررسی اثر نوع تعدیلکننده مصرفی بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه در شرایط شور در دو تاریخ کشت متفاوت، آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد سبزوار در دو سال 1397 و 1398 انجام شد. فاکتورهای موردبررسی تاریخ کاشت (کشت رایج و تأخیری) بهعنوان کرت اصلی و نوع تعدیلکننده تنش (شاهد، سالیسیلیکاسید mM4 و 2، گلایسین بتائین mM 100 و 50 و سدیم نیتروپروساید μM 200 و 100) بهعنوان کرت فرعی بودند. بالاترین تعداد غوزه در بوته در سال اول با محلولپاشی سالیسیلیکاسید mM2 (1/10) و در سال دوم با محلولپاشی سالیسیلیکاسید mM4 (58/7) بهدست آمد. درحالیکه در کشت رایج محلولپاشی با سالیسیلیکاسید mM4 سبب افزایش عملکرد وش (6/45 درصد) شد، اما در کشت تأخیری عملکرد وش واکنشی به نوع تعدیلکننده نشان نداد. در سال اول محلولپاشی با سدیم نیتروپروساید μM100 هم در کشت رایج و هم در کشت تأخیری بالاترین عملکرد الیاف را داشت، اما در سال دوم محلولپاشی با سالیسیلیکاسید mM2 عملکرد الیاف بیشتری را تولید کرد. در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد بیشترین عملکرد وش در پنبه در شرایط شور در کشت رایج و محلولپاشی سالیسیلیکاسید mM4 بهدست میآید.
سعید ناصروفائی؛ یوسف سهرابی؛ پرویز مرادی
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر برخی صفات فیزیولوژیکی، اجزای عملکرد و عملکرد دانه و روغن بالنگوی شهری تحت شرایط کمآبیاری به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر برخی صفات فیزیولوژیکی، اجزای عملکرد و عملکرد دانه و روغن بالنگوی شهری تحت شرایط کمآبیاری به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح آبیاری (آبیاری معمولی یا شاهد، قطع آبیاری از آغاز گلدهی تا پایان رسیدگی، قطع آبیاری از آغاز شاخهدهی یعنی ظهور ششمین جفت برگ ساقه اصلی تا رسیدگی فیزیولوژیکی) در کرتهای اصلی و محلولپاشی با براسینواستروئید با غلظتهای 5/0، 1، 5/1 میکرومولار و شاهد در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که قطع آبیاری از آغاز شاخهدهی موجب افت محتوای کلروفیل کل (8/42 درصد)، تعداد کپسول در بوته (7/62 درصد)، تعداد دانه در بوته (1/66 درصد)، وزن هزاردانه (3/22 درصد)، عملکرد بیولوژیکی (1/62 درصد) و دانه (5/73 درصد)، شاخص برداشت (8/30 درصد) و عملکرد روغن (1/75 درصد) شد. محلولپاشی با براسینواستروئید فقط موجب افزایش معنیدار غلظت کلروفیل کل برگ و درصد روغن دانه شد. بین سطوح محلولپاشی با براسینواستروئید به لحاظ غلظت کلروفیل کل برگ و درصد روغن دانه، تفاوت آماری معنیداری وجود داشت. تصمیمگیری در ارتباط با میزان تأثیر این تنظیمکننده رشد بر بهبود رشد و عملکرد بالنگو تحت شرایط کمآبیاری نیاز به تحقیقات تکمیلی دارد.
رستم یزدانی بیوکی؛ حسین بیرامی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر گلایسینبتائین بر برخی ویژگیهای رشدی و عملکرد گل محمدی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 98-1397 در گلخانه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح شوری 2، 5، 8 و 11 دسیزیمنس بر متر و سه سطح بدون محلولپاشی (شاهد)، 50 و 100 میلی-مولار گلایسینبتائین ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر گلایسینبتائین بر برخی ویژگیهای رشدی و عملکرد گل محمدی آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 98-1397 در گلخانه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح شوری 2، 5، 8 و 11 دسیزیمنس بر متر و سه سطح بدون محلولپاشی (شاهد)، 50 و 100 میلی-مولار گلایسینبتائین بود. نتایج نشان داد که اثر ساده تنش شوری به جز بر تعداد شاخه در بوته و تعداد گلبرگ، اثر معنیداری بر سایر صفات مورد بررسی داشت. همچنین اثر ساده کاربرد گلایسینبتائین علاوه بر تعداد شاخه در بوته و تعداد گلبرگ بر ارتفاع و نسبت وزن گلبرگ به گل تأثیر معنیداری نداشت. بیشترین تعداد گل در بوته، عملکرد گل و عملکرد اسانس در گیاهان تیمار شده با سطوح شوری 2، 5 و 8 دسیزیمنس بر متر مشاهده شد که به ترتیب نسبت به تیمار 11 دسیزیمنس بر متر دارای حدوداً 5/7 عدد گل، 5/29 گرم گل در بوته و 6 میلیگرم اسانس در بوته بالاتری برخوردار بودند. نتایج اثر متقابل شوری و گلایسینبتائین نشان داد که گیاهان تیمار شده با تنش شوری 2 دسیزیمنس بر متر و 100 میلیمولار گلایسینبتائین بالاترین ارتفاع (71 سانتیمتر) و تیمار شوری 11 دسیزیمنس بر متر و بدون مصرف گلایسینبتائین پایینترین ارتفاع (40 سانتیمتر) را داشتند. بهطور کلی کاربرد غلظت 50 میلیمولار گلایسینبتائین در شرایط بدون تنش شوری سبب تولید بالاترین وزن گل محمدی شد.
ملیحه اکرمی ابرقویی؛ عبدالرحمان محمدخانی؛ غلامرضا ربیعی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر برخی محرکهای زیستی بر عملکرد و صفات کیفی میوة زردآلو رقم ’شکرپاره‘، پژوهشی در بهار 1394 در منطقة ابرکوه از توابع استان یزد، اجرا شد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با اعمال هفت تیمار تغذیهای شامل شاهد (محلولپاشی با آب)، اسید هیومیک یک و دو در هزار، آمینولفورتة سه و شش در هزار و هیومیفورتة ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر برخی محرکهای زیستی بر عملکرد و صفات کیفی میوة زردآلو رقم ’شکرپاره‘، پژوهشی در بهار 1394 در منطقة ابرکوه از توابع استان یزد، اجرا شد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با اعمال هفت تیمار تغذیهای شامل شاهد (محلولپاشی با آب)، اسید هیومیک یک و دو در هزار، آمینولفورتة سه و شش در هزار و هیومیفورتة نیم و یک در هزار در چهار تکرار که هر تکرار شامل یک درخت هشت ساله انجام گرفت. محرکهای زیستی بهصورت محلولپاشی در دو نوبت، دو هفته بعد از مرحله تمام گل و یک ماه پس از آن اعمال شد. نتایج نشان داد که اثر محرکهای استفادهشده بر بیشتر صفات مورد اندازهگیری، بهجز میزان اسید تیترپذیر (بر حسب اسیدمالیک)، سفتی بافت و شاخص رسیدگی معنادار است. تیمار هیومیک اسید تمام خصوصیات فیزیکی اندازهگیریشده، کل مواد جامد محلول و ویتامین ث را کاهش داد. بیشترین میزان صفات فیزیکی و شیمیایی در تیمار آمینولفورته سه در هزار مشاهده شد و افزایش غلظت آن از سه در هزار به شش در هزار بر صفات مورد بررسی اثر منفی داشت. تیمار هیومیفورته نیز باعث افزایش میزان کارتنوئید و ویتامین ث میوه شد. بنابراین، بهنظر میرسد در بین تیمارها، محرک زیستی آمینولفورته بهترین تیمار باشد و بهمنظور افزایش عملکرد و بهبود کیفیت میوة زردآلو، محلولپاشی بهخصوص با آمینولفورته سه در هزار در زمان مناسب، مفید باشد.
پروین طالبی؛ زهره جبارزاده؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خاکی و محلولپاشی هیومیک اسید بر ویژگیهای رشدی، گلدهی و جذب عناصر گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور هیومیک اسید در 4 غلظت (صفر، 500، 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر) و نحوه کاربرد به دو صورت (کاربرد خاکی و محلولپاشی) با سه تکرار و دو مشاهده در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی اثرات کاربرد خاکی و محلولپاشی هیومیک اسید بر ویژگیهای رشدی، گلدهی و جذب عناصر گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور هیومیک اسید در 4 غلظت (صفر، 500، 1000 و 2000 میلیگرم در لیتر) و نحوه کاربرد به دو صورت (کاربرد خاکی و محلولپاشی) با سه تکرار و دو مشاهده در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ارومیه، در سالهای 93-1392 انجام شد. نتایج آزمایش بیانگر تأثیر معنیدار هیومیک اسید بر صفات رویشی (مانند وزن تر و خشک برگ و قطر ساقه)، زایشی (مانند تعداد و قطر غنچه، قطر گل) و جذب عناصر غذایی گل رز مینیاتور رقم هفت رنگ بود. نتایج نشان داد که تیمار خاکی 2000 میلیگرم در لیتر هیومیک اسید باعث بیشترین میزان جذب نیتروژن (425/8 میکروگرم در گلدان) و آهن (12476/8 میکروگرم در گلدان) در گیاه شد، اما میزان جذب روی در هیچکدام از غلظتهای اسید هیومیک معنیدار نشد. بیشترین میزان جذب مس نیز در تیمار محلولپاشی 1000 میلیگرم در لیتر هیومیک اسید (342/46 میکروگرم درگلدان) بهدست آمد. در جذب منگنز و پتاسیم نیز غلظت 1000 میلیگرم در لیتر بیشترین میزان جذب پتاسیم و منگنز را باعث شد. بهطورکلی، میتوان نتیجه گرفت که کاربرد هیومیک اسید در گیاه باعث افزایش جذب برخی عناصر ضروری و رشد گیاهان میشود.
اسماعیل کریمی؛ علی تدین؛ محمود رضا تدین
چکیده
جهت بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری بر اجزای عملکرد و میزان پرولین برگ گلرنگ بهاره رقم محلی اصفهان، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد، در سال زراعی 93-1392 انجام گرفت. فاکتور اصلی این آزمایش شامل چهار سطح مختلف آبیاری (پس از 50، 80، 130 و 180 میلیمتر ...
بیشتر
جهت بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری بر اجزای عملکرد و میزان پرولین برگ گلرنگ بهاره رقم محلی اصفهان، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد، در سال زراعی 93-1392 انجام گرفت. فاکتور اصلی این آزمایش شامل چهار سطح مختلف آبیاری (پس از 50، 80، 130 و 180 میلیمتر تبخیر آب از تشتک تبخیر کلاس A) و فاکتور فرعی شامل محلولپاشی اسید هیومیک (به میزان صفر، 1، 3 و 6 لیتر در هکتار) بود. صفات مورد ارزیابی در این آزمایش شامل تعداد طبق در بوته، وزن هزاردانه، درصد روغن، عملکرد دانه، میزان پرولین و عملکرد روغن بودند. سطوح مختلف آبیاری و محلولپاشی اسید هیومیک به صورت معنیداری بر صفات فوق اثرگذار بودند. براساس نتایج مقایسات میانگین، آبیاری کمتر باعث کاهش معنیدار و محلولپاشی اسید هیومیک نیز سبب افزایش معنیدار صفات تعداد طبق در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن گردید. با افزایش دور آبیاری و همچنین افزایش میزان محلولپاشی اسید هیومیک، صفات درصد روغن و میزان پرولین نسبت به تیمار شاهد افزایش معنیداری را نشان دادند. ضمناً افزایش دور آبیاری درصد روغن دانه را از 22/22 به 43/25 درصد ارتقا داده است. عملکرد روغن نیز در اثر افزایش دور آبیاری از 7/393 کیلوگرم در هکتار در تیمار 50 میلیمتر، به 7/289 کیلوگرم در هکتار در تیمار 180 میلیمتر تبخیر رسید.
اکرم وطنخواه؛ عبدالرحمان محمدخانی؛ سعدالله هوشمند؛ شهرام کیانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر اسید هیومیک و سولفاتروی بر عملکرد میوه و غلظت عناصر در برگ انگور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، بر روی تاکهای 20 ساله انگور در شهرستان فارسان از توابع استان چهارمحال و بختیاری، در سال زراعی 93-1392 انجام گرفت. عوامل اسید هیومیک و سولفات روی هر یک در سه سطح صفر، 1/0 و 2/0 درصد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر اسید هیومیک و سولفاتروی بر عملکرد میوه و غلظت عناصر در برگ انگور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، بر روی تاکهای 20 ساله انگور در شهرستان فارسان از توابع استان چهارمحال و بختیاری، در سال زراعی 93-1392 انجام گرفت. عوامل اسید هیومیک و سولفات روی هر یک در سه سطح صفر، 1/0 و 2/0 درصد وزنی به صورت محلولپاشی در دو نوبت پیش از گلدهی و دو هفته پس از تشکیل میوه اعمال گردیدند. اثر اسید هیومیک، سولفات روی و اثر متقابل آنها بر عملکرد میوه، غلظت نیتروژن، آهن و روی و میزان کلروفیل برگ معنیدار بود. بیشترین و کمترین میزان عملکرد میوه، بهترتیب با کاربرد اسید هیومیک 2/0 درصد و تیمار شاهد و به میزان 31/8 و 12/6 کیلوگرم در هر تاک بهدست آمد. بیشترین میزان غلظت عنصر روی در برگ (1/49 میلیگرم بر کیلوگرم بافت خشک) تحت تأثیر تیمار سولفات روی 2/0 درصد بهدست آمد. در پژوهش حاضر، همبستگی مثبتی بین غلظت روی و صفاتی نظیر عملکرد میوه (46/0 r =)، وزن خوشه (45/0 r =)، کلروفیل کل (53/0 r =) و TSS عصاره میوه (49/0 r =) مشاهده شد. بنابراین، به نظر میرسد به منظور افزایش عملکرد و بهبود کیفیت انگور، محلولپاشی اسید هیومیک و سولفات روی هر کدام با غلظت 2/0 درصد مفید باشد.
نسیمه منتظری تختی؛ غلامرضا خواجویی نژاد؛ محمد جواد آروین
چکیده
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و تیمارهای شیمیایی بر خصوصیات رشد و نمو چهار رقم جو، آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان، طی سالهای 93-1392 اجرا شد. عامل اصلی شامل: آبیاری (شاهد و قطع آبیاری بعد از گلدهی) و عامل فرعی شامل چهار رقم جو ʼنصرتʻ، ʼافضلʻ، ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و تیمارهای شیمیایی بر خصوصیات رشد و نمو چهار رقم جو، آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان، طی سالهای 93-1392 اجرا شد. عامل اصلی شامل: آبیاری (شاهد و قطع آبیاری بعد از گلدهی) و عامل فرعی شامل چهار رقم جو ʼنصرتʻ، ʼافضلʻ، ʼیوسفʻ، ʼلاین 12ʻUH و عامل فرعی شامل: شاهد، سالیسیلیک اسید با غلظت 5/0 میلیمولار (خیساندن بذر، محلولپاشی در مرحله گردهافشانی، خیساندن بذر و محلولپاشی) و محلولپاشی گیاهان با سلنیوم در مرحله پر شدن ساقه (40 میلیگرم در لیتر از منبع سلنات سدیم) بودند. تنش خشکی موجب کاهش معنیدار شاخص کلروفیل (10 درصد)، وزن هزاردانه (19 درصد)، عملکرد دانه (20 درصد)، عملکرد بیولوژیک (11 درصد) و شاخص برداشت (12 درصد) گردید. در مقابل سالیسیلیک اسید بهطور معنیداری افزایش ارتفاع بوته، طول ریشک و سنبله، شاخص کلروفیل، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت را به همراه داشت. محلولپاشی گیاهان با سلنات موجب افزایش معنیدار غلظت سلنیوم در دانه تمام ارقام نسبت به تیمار شاهد گردید. طبق نتایج حاصل، کاربرد سالیسیلیک اسید موجب بهبود رشد گیاه در هر دو شرایط تنش و بدون تنش میگردد و کاربرد سلنیوم نیز موجب غنیسازی دانه جو میگردد. بنابراین، استفاده از این دو ماده جهت بهبود کمی و کیفی محصول جو توصیه میگردد.
ایوب امیری؛ علی رضا سیروس مهر؛ پرویز یداللهی؛ محمدرضا اصغری پور؛ صدیقه اسماعیل زاده بهابادی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و محلولپاشی اسیدسالیسیلیک و کیتوزانروی غلظت رنگیزههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتیاکسیدانی گلرنگ، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل، طی سال 1391 انجام شد. تیمارها تنش خشکی در سه سطح شامل آبیاری در زمان 25، 50 و 75 درصد ظرفیت زراعی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و محلولپاشی اسیدسالیسیلیک و کیتوزانروی غلظت رنگیزههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتیاکسیدانی گلرنگ، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل، طی سال 1391 انجام شد. تیمارها تنش خشکی در سه سطح شامل آبیاری در زمان 25، 50 و 75 درصد ظرفیت زراعی خاک (Fc) به عنوان تیمار اصلی و چهار سطح محلولپاشی شامل عدم مصرف (تیمار شاهد)، محلولپاشی اسید سالیسیلیک (424/0 گرم در لیتر)، محلولپاشی کیتوزان (5 گرم در لیتر) و تلفیق اسید سالیسیلیک و کیتوزان به عنوان تیمار فرعی درنظر گرفته شد. با افزایش فاصله آبیاری، محتوای کلروفیل a، b، کل و فلورسانس کلروفیل کاهش معنیداری یافت. تنش خشکی آنزیمهای اکسیدانی را افزایش داد، اما این افزایش فقط در میزان آنزیم پراکسیداز معنیدار بود. همچنین خشکی بر کارتنوئید، عملکرد پروتئین و میزان آنزیمهای آسکوربات، گایاکول پراکسیداز و کاتالاز اثر معنیداری نداشت. تیمارهای محلولپاشی با تأثیر بر تمام صفات مورد مطالعه در مقایسه با شاهد باعث افزایش آنها گردید. از بین تیمارهای مختلف محلولپاشی کاربرد توأمان اسید سالیسیلیک و کیتوزان در مقایسه با بهکارگیری جداگانه آنها اثربخشتر بود. برهمکنش تنش خشکی و محلولپاشی بر کلروفیل a و عملکرد پروتئین معنیدار شد. بنابراین، میتوان با انجام تحقیقات تکمیلی محلولپاشی اسید سالیسیلیک و کیتوزان را در افزایش پایداری غشای سلولی و کاهش خسارت ناشی از H2O2 حاصل از آبیاری محدود در گلرنگ دخیل دانست.
محمدرضا مرادی تلاوت؛ زهره کاظمی؛ سید عطاء الله سیادت
چکیده
با هدف مطالعه واکنش فیزیولوژی و عملکرد کلزا (Brassica napus L.) به مصرف بور و گرمای ناشی از کشتهای دیرهنگام، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در مزرعه دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، در سال زراعی 93-1392 اجرا گردید. تاریخهای کاشت (27 آبان، 12 آذر، 26 آذر و 9 دی) در کرتهای اصلی و سطوح مصرف ...
بیشتر
با هدف مطالعه واکنش فیزیولوژی و عملکرد کلزا (Brassica napus L.) به مصرف بور و گرمای ناشی از کشتهای دیرهنگام، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در مزرعه دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، در سال زراعی 93-1392 اجرا گردید. تاریخهای کاشت (27 آبان، 12 آذر، 26 آذر و 9 دی) در کرتهای اصلی و سطوح مصرف بور (شاهد، 10 کیلوگرم بور در هکتار به صورت خاککاربرد و محلولپاشی در مرحله هشتبرگی و غنچهدهی) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. تاریخ کاشت تأثیری معنیدار بر محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشای سلول، فعالیت آنزیم پراکسیداز، شاخص سطح برگ، دمای سایهانداز، عملکرد دانه و ماده خشک کلزا داشت. مصرف بور اثر معنیداری بر شاخص سطح برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز و عملکرد داشت. کشت دیرهنگام سبب افزایش دما در مرحله گلدهی و کاهش معنیدار عملکرد دانه و ماده خشک گردید. با تأخیر در کاشت از 27 آبان تا 9 دی، عملکرد دانه به میزان 5/60 درصد کاهش یافت. مصرف خاکی بور، عملکرد دانه را به میزان 23 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. تنش گرما اثر کاهنده بر محتوی نسبی آب برگ، پایداری غشا و شاخص سطح برگ داشت. مصرف عنصر بور سبب افزایش معنیدار فعالیت آنزیم پراکسیداز و شاخص سطح برگ گردید. بهطورکلی، بیشترین عملکرد دانه (7/4579 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت 27 آبان ماه و مصرف خاک کاربرد 10 کیلوگرم بور در هکتارو کمترین عملکرد دانه (768 کیلوگرم در هکتار) از تاریخ کاشت نهم دی و بدون مصرف بور بهدست آمد.
پیمان محمدزاده توتونچی؛ رضا امیرنیا
چکیده
به منظور بررسی تأثیر محلولپاشی آهن، روی و منگنز بر عملکرد و اجزای عملکرد شنبلیله، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی در سال زراعی 1391 انجام شد. تیمارها شامل شاهد، محلولپاشی آهن، روی، منگنز، آهن + روی، آهن + منگنز، روی + منگنز ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر محلولپاشی آهن، روی و منگنز بر عملکرد و اجزای عملکرد شنبلیله، آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی در سال زراعی 1391 انجام شد. تیمارها شامل شاهد، محلولپاشی آهن، روی، منگنز، آهن + روی، آهن + منگنز، روی + منگنز و آهن + روی + منگنز بودند. عناصر مذکور از منبع سولفات آهن، سولفات روی و سولفات منگنز تأمین شدند و با غلظت سه در هزار محلولپاشی شدند. نتایج نشان داد که بین محلولپاشی عناصر ریزمغذی و شاهد از لحاظ آماری اختلاف معنیداری وجود داشت.در بین تیمارها،بیشترین ارتفاع بوته (68/40 سانتیمتر)، تعداد شاخه جانبی (76/6 عدد)، تعداد غلاف در بوته (73/25 عدد)، تعداد دانه در غلاف (36/15 عدد)، وزن هزاردانه (99/14 گرم) و عملکرد دانه (62/857 کیلوگرم) متعلق به تیمار محلولپاشی آهن + روی + منگنز بود. لذا محلولپاشی توأم آهن، روی و منگنز سبب بهبود خصوصیات رشدی و عملکردی شنبلیله میگردد.