محمد کشتگر خواجه داد؛ علی رضا سیروس مهر؛ عیسی خمری؛ خداد دهمرده
چکیده
کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید در گیاهان زراعی است. پژوهش حاضر در سال 1398 بهمنظور بررسی اثر زمانهای مختلف آبیاری و محلولپاشی هیومیکاسید بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد لوبیای سیاه بهصورت کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهر زهک استان سیستان و بلوچستان ...
بیشتر
کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید در گیاهان زراعی است. پژوهش حاضر در سال 1398 بهمنظور بررسی اثر زمانهای مختلف آبیاری و محلولپاشی هیومیکاسید بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد لوبیای سیاه بهصورت کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهر زهک استان سیستان و بلوچستان اجرا گردید. عامل اصلی سه تیمار آبیاری شامل آبیاری از کاشت تا مرحله برداشت (شاهد)، آبیاری از کاشت تا مرحله گلدهی و آبیاری از گلدهی تا برداشت و عامل فرعی شامل محلولپاشی چهار غلظت هیومیکاسید (صفر، یک، دو و سه در هزار) بود. در سطح آبیاری گلدهی تا برداشت ارتفاع، عملکرد تر و خشک علوفه، سطح برگ (در مرحله ساقهدهی و گلدهی)، رنگیزههای فتوسنتزی، غلظت نیتروژن، فسفر (3/3 درصد)، پتاسیم (6/20 درصد) و کلسیم برگ، عملکرد دانه (2/11 درصد) و زیستتوده (2/60 درصد) کاهش داشته اما مقدار پرولین (8/31 درصد) نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. همچنین با افزایش سطوح هیومیکاسید مقادیر همه صفات مورد بررسی افزایش یافتند. مصرف هیومیکاسید بر صفات گیاه لوبیا سیاه در شرایط تنش خشکی اثر مثبت داشت بهطوریکه غلظت سه در هزار آن باعث کاهش اثرات نامطلوب کمآبی و بهبود صفات گیاه زراعی لوبیای سیاه شد. بهطور کلی آبیاری کامل و کاربرد سه در هزار هیومیکاسید برای تولید لوبیای سیاه مناسب بهنظر میرسد. پیشنهاد میگردد که در پژوهشهای آتی کاربرد خاک مصرف هیومیکاسید مورد بررسی قرار گیرد تا کارایی روشهای بهکار بردهشده مقایسه شوند.
امیر میزانی؛ جعفر مسعود سینکی؛ شهرام رضوان؛ محمد عابدینی اسفهلانی؛ علی دماوندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پاسخهای فیزیولوژیک، رشدی و عملکرد کنجد به کاربرد نانوکود پتاسیم، کیتوزان و فولویکاسید تحت تنش خشکی، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سمنان بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل، خشکی بهعنوان عامل اصلی (آبیاری کامل، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پاسخهای فیزیولوژیک، رشدی و عملکرد کنجد به کاربرد نانوکود پتاسیم، کیتوزان و فولویکاسید تحت تنش خشکی، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سمنان بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل، خشکی بهعنوان عامل اصلی (آبیاری کامل، قطع آبیاری در BBCH70 و 60 بهترتیب تنش متوسط و شدید) و نانوکود پتاسیم (صفر، 5/1 و 5/2 در هزار) و محلولپاشی (شاهد، کیتوزان، فولویکاسید و 50 درصد کیتوزان+ فولویکاسید) بهعنوان عامل فرعی بودند. استفاده از نانوکود پتاسیم تحت شرایط نرمال و تنش، افزایش معنیدار کلروفیل b و کل، شاخص سطح برگ، تعداد کپسول، وزن هزاردانه و درصد روغن را در پی داشت. بیشترین عملکرد دانه در کاربرد 5/1 و 5/2 در هزار نانوکود بههمراه فولویکاسید بهتنهایی یا در ترکیب با کیتوزان (بهترتیب 2516، 5/2277، 6/2506 و 2/2313 کیلوگرم در هکتار) بود. بالاترین محتوای روغن در کاربرد 5/1 و 5/2 در هزار نانوکود تحت شرایط آبیاری نرمال بود که افزایش 2/13 و 4/15 درصدی داشتند. محلولپاشی فولویکاسید بههمراه نانوکود پتاسیم (5/1 در هزار) تحت تنش شدید خشکی بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز را نشان داد. بهطورکلی، نتایج نشان داد که کاربرد 5/1 در هزار نانوپتاسیم و محلولپاشی تلفیقی کیتوزان و فولویکاسید تحت خشکی شدید، با بهبود صفات فیزیولوژیک منجر به تعدیل اثرات منفی ناشی از خشکی و افزایش شاخصهای رشدی، عملکردی و کیفی کنجد شد.
جابر خردادی؛ فرزاد فنودی؛ جعفر مسعود سینکی؛ شهرام رضوان؛ علی دماوندی
چکیده
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی دو رقم کنجد به کاربرد نانوکود منیزیم و کیتوزان تحت شرایط رژیمهای آبیاری، آزمایشی بهصورت اسپیلاتپلات فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 97-1396 انجام شد. قطع آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی (آبیاری نرمال، آبیاری تا 50 درصد گلدهی و دانهبندی)، فاکتورهای فرعی شامل ارقام ...
بیشتر
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی دو رقم کنجد به کاربرد نانوکود منیزیم و کیتوزان تحت شرایط رژیمهای آبیاری، آزمایشی بهصورت اسپیلاتپلات فاکتوریل بر مبنای بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 97-1396 انجام شد. قطع آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی (آبیاری نرمال، آبیاری تا 50 درصد گلدهی و دانهبندی)، فاکتورهای فرعی شامل ارقام کنجد اولتان و دشتستان-2، نانو منیزیم (محلولپاشی و عدم محلولپاشی) و کیتوزان (صفر، 8/4 و 4/6 گرم بر لیتر) بودند. بیشترین عملکرد دانه در کاربرد 4/6 گرم در لیتر کیتوزان تحت شرایط آبیاری نرمال با میانگین 1/1235 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین محتوی کلروفیل کل در ژنوتیپ دشتستان-2 تحت شرایط آبیاری نرمال با میانگین 7/24 میلیگرم بر گرم وزن تر بهدست آمد و کمترین میانگین در هر دو ژنوتیپ در آبیاری تا BBCH65 بهترتیب با میانگین 21/17 و 46/17 میلیگرم بر گرم وزن تر مشاهده شد. کاربرد نانوکود در ژنوتیپ اولتان تحت شرایط آبیاری تا BBCH65 منجر به افزایش 11/41 درصدی فعالیت آنزیم کاتالاز در مقایسه با تیمار شاهد گردید. بیشترین فعالیت آسکوربات پراکسیداز در تیمار عدم کاربرد کیتوزان تحت شرایط آبیاری تا BBCH65 بود که افزایش 06/55 درصدی در مقایسه با تیمار شاهد داشت. بهطورکلی، نتایج نشان داد که آبیاری تا BBCH65 منجر به کاهش عملکرد دانه شد که با محلولپاشی نانوکود منیزیم و کیتوزان اثرات منفی ناشی از تنش تعدیل (بهترتیب 93/9 و 46/27 درصد) شد. براساس نتایج تجزیه رگرسیونی چهار صفت، کلروفیل b، کلروفیل کل، پرولین و کاتالاز وارد مدل شدند که در مجموع 11/42 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه نمودند. نتایج همبستگی ساده بین صفات و تجزیه رگرسیونی حاکی از اثرات غیرمستقیم صفات فیزیولوژیکی بر عملکرد دانه بودند و از بین پارامترهای مورد بررسی رنگیزههای فتوسنتزی از اهمیت بالایی در شرایط تنش برخوردار بودند.
فاطمه اقایی؛ رئوف سید شریفی؛ حامد نریمانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری بهعنوان شاهد و شوریهای 40، 80 و120 میلیمولار در خاک)، و کاربرد جداگانه و ترکیبی یونیکونازول و کودهای زیستی (1) شاهد یا عدم کودهای زیستی و یونیکونازول، (2) قارچ میکوریزا، (3) یونیکونازول، (4) باکتری سودوموناس پوتیدا، (5) میکوریزا با سودوموناس پوتیدا، (6) میکوریزا با یونیکونازول، (7) کاربرد میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا) بودند. از مدل دوتکهای برای کمٍّیسازی مؤلفههای پر شدن دانه استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد توأم میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا در شرایط عدم اعمال شوری، موجب افزایش محتوای کلروفیل a، کلروفیل کل، کاروتنوئید، وزن و حجم ریشه (بهترتیب 8/39، 6/51، 2/47، 9/97 و7/54 درصد) و همچنین افزایش حداکثر وزن تک بذر، طول دوره پر شدن، دوره مؤثر پر شدن دانه و عملکرد دانه (بهترتیب 4/78، 8/21، 2/32 و8/108درصدی) در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول در بالاترین سطح از شوری خاک شد. بر اساس نتایج، کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول میتواند بهعنوان یک رهیافت مناسب برای افزایش عملکرد و طول دورهی پر شدن دانه گندم تحت شرایط شوری خاک پیشنهاد شود.
سیده عصمت هاشمی فدکی؛ براتعلی فاخری؛ نفیسه مهدی نژاد؛ رقیه محمدپور وشوایی
چکیده
جایگزینی نهادههای شیمیایی با نهادههای بومسازگار، بهعنوان گامی بهمنظور گذار از کشاورزی رایج به پایدار، ضروری بهنظر میرسد. در این راستا، آزمایشی در سال 1394 در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه زابل، بهصورت طرح کرتهای یکبار خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش خشکی در چهار سطح 30، 50، 70 و 90 درصد رطوبت دردسترس ...
بیشتر
جایگزینی نهادههای شیمیایی با نهادههای بومسازگار، بهعنوان گامی بهمنظور گذار از کشاورزی رایج به پایدار، ضروری بهنظر میرسد. در این راستا، آزمایشی در سال 1394 در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه زابل، بهصورت طرح کرتهای یکبار خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش خشکی در چهار سطح 30، 50، 70 و 90 درصد رطوبت دردسترس گیاه، عامل اصلی و کودهای نانو و نانوزیستی در چهار سطح، عامل فرعی در نظر گرفته شد. اثر اصلی تیمارهای کود، تنش خشکی و برهمکنش آنها بر تمامی صفات مورد بررسی معنادار شد. بیشترین مقدار رنگیزههای فتوسنتزی، وزن تر و خشک کاسبرگ در تیمار تنش خشکی 70 درصد رطوبت دردسترس و محلولپاشی کود نانوکلات آهن بهدست آمد. بیشترین مقدار اسمولیتهای آنتوسیانین، پرولین و کربوهیدرات به تیمار تنش خشکی 30 درصد رطوبت دردسترس و بیشترین محتوای نسبی آب برگ به تیمار آبیاری 90 درصد رطوبت قابلدسترس و محلولپاشی کود نانوکلات آهن تعلق داشت. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی نشان داد که بهترین تیمار مورد بررسی، تنش خشکی 70 درصد رطوبت در دسترس توأم با محلولپاشی کود نانوکلات آهن بود. محلولپاشی با کود نانوکلات آهن موجب تعدیل آثار تنش خشکی و افزایش کمّیت و کیفیّت کاسبرگهای چای ترش شد.
علی اصغر قادری؛ براتعلی فاخری؛ نفیسه مهدی نژاد
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی اسیدآسکوربیک بر شاخصهای رشد و صفات فیزیولوژیک آویشن باغی تحت تنش خشکی آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه زابل اجرا شد. عامل اصلی تنش خشکی در سه سطح آبیاری در 75، 55 و 35 درصد ظرفیت زراعی و عامل فرعی محلولپاشی در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی اسیدآسکوربیک بر شاخصهای رشد و صفات فیزیولوژیک آویشن باغی تحت تنش خشکی آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه زابل اجرا شد. عامل اصلی تنش خشکی در سه سطح آبیاری در 75، 55 و 35 درصد ظرفیت زراعی و عامل فرعی محلولپاشی در سه سطح آب مقطر (شاهد)، 10 و 20 میلیمولار اسید آسکوربیک بود. آثار اصلی تنش خشکی و محلولپاشی اسیدآسکوربیک برای تمامی صفات مورد بررسی در سطح احتمال یک درصد معنادار بود. اثر متقابل تنش خشکی و محلولپاشی اسیدآسکوربیک فقط برای میزان پرولین معنادار شد. اعمال تنش شدید، صفات کلروفیل کل، کارتنوئید، وزن خشک ریشه و وزن خشک شاخساره را بهترتیب 0/29، 9/39، 5/50 و 0/43 درصد نسبت به شاهد کاهش، درحالی که میزان پرولین برگ و طول ریشه را به میزان 2/44 و 6/26 درصد افزایش داد. محلولپاشی اسیدآسکوربیک (20 میلیمولار) موجب افزایش معنادار میزان رنگیزههای فتوسنتزی، طول شاخساره، وزن ریشه و وزن شاخساره شد. ضرایب همبستگی ساده صفات، ارتباط مثبت و معنادار وزن خشک شاخساره را با سایر صفات مورد بررسی در شرایط اعمال تنش و کاربرد اسیدآسکوربیک با غلظت 20 میلیمولار نشان داد. تجزیه به عاملها چهار عامل برای شرایط نرمال و چهار عامل برای شرایط تنش شدید استخراج کرد که در مجموع بهترتیب 98 و 95 درصد از تغییرات دادهها را توجیه کردند. در کل استنباط شد که رنگیزههای فتوسنتزی و صفات مرتبط با ریشه از معیارهای مهم مرتبط با عملکرد (وزن خشک شاخساره) بودند که میتوانند در اصلاح آویشن با عملکرد بیشتر در شرایط تنش سودمند باشند.