علی مومن پور؛ داود بخشی؛ علی ایمانی
چکیده
ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند واکنشهای بیوشیمیایی بادام را در شرایط تنش شوری تحت تأثیر قرار دهد. به منظور ارزیابی اثر تنش شوری بر تغییرات بیوشیمیایی تعدادی از ژنوتیپهای بادام، آزمایشی با دو عامل ژنوتیپ در 4 سطح (’شاهرود 12‘، ’تونو‘ و ژنوتیپ’16-1‘ پیوند شده روی پایه GF677 و پایه GF677 (بدون پیوند)) و شوری آب آبیاری ...
بیشتر
ترکیب پایه و پیوندک و سطح شوری میتواند واکنشهای بیوشیمیایی بادام را در شرایط تنش شوری تحت تأثیر قرار دهد. به منظور ارزیابی اثر تنش شوری بر تغییرات بیوشیمیایی تعدادی از ژنوتیپهای بادام، آزمایشی با دو عامل ژنوتیپ در 4 سطح (’شاهرود 12‘، ’تونو‘ و ژنوتیپ’16-1‘ پیوند شده روی پایه GF677 و پایه GF677 (بدون پیوند)) و شوری آب آبیاری در پنج سطح (غلظتهای 0، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر کلرید سدیم به ترتیب با هدایت الکتریکی 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسیزیمنس بر متر)، انجام شد. نتایج نشان داد، محتوی پراکسید هیدروژن، مالون دیآلدئید و سایر آلدئیدها، با افزایش غلظت نمک تا سطح شوری 8/4 گرم در لیتر در تمامی ژنوتیپهای مطالعه شده، افزایش یافتند. محتوی فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، قندهای محلول، پرولین، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در تمامی ژنوتیپهای مطالعه شده، ابتدا با افزایش غلظت نمک، افزایش و سپس با افزایش بیشتر سطح شوری، مقدار آنها کاهش یافت. در مجموع، بیشترین محتوی پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در سطح شوری 6/3 گرم در لیتر و بیشترین محتوی فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، قندهای محلول و پرولین در سطح شوری 8/4 گرم در لیتر و کمترین محتوی پراکسید هیدروژن، مالون دیآلدئید، سایر آلدئیدها و قندهای نامحلول در دو سطوح شوری 6/3 و 8/4 گرم در لیتر در رقم ’شاهرود 12‘، مشاهده شد. از میان ژنوتیپهای مورد مطالعه، رقم ’شاهرود 12‘، به عنوان متحملترین رقم به شوری تشخیص داده شد.
انسیه قربانی؛ داود بخشی؛ اسماعیل فلاحی؛ بابک ربیعی
چکیده
تولید سیب فوجی در ایران با مشکلاتی از قبیل رنگگیری خیلی ضعیف و بروز عارضة قهوهای شدن درونی طی انبارداری همراه است. بنابراین، در این پژوهش تأثیر محلولپاشی سه ترکیب کلسیمی فولیکل (Folical)، کلسیکت (Calcicat) و کلرید کلسیم (CaCl2) طی فصل رشد شامل محلولپاشی طی کل فصل و محلولپاشی در اوایل، اواسط و اواخر فصل بر برخی خصوصیات کیفی شامل رنگ ...
بیشتر
تولید سیب فوجی در ایران با مشکلاتی از قبیل رنگگیری خیلی ضعیف و بروز عارضة قهوهای شدن درونی طی انبارداری همراه است. بنابراین، در این پژوهش تأثیر محلولپاشی سه ترکیب کلسیمی فولیکل (Folical)، کلسیکت (Calcicat) و کلرید کلسیم (CaCl2) طی فصل رشد شامل محلولپاشی طی کل فصل و محلولپاشی در اوایل، اواسط و اواخر فصل بر برخی خصوصیات کیفی شامل رنگ پوست، مقدار آنتوسیانین، غلظت اتیلن درونی، مقدار فنول کل و درصد بروز عارضة قهوهای شدن درونی سیب ’فوجی‘ در زمان برداشت و طی انبارمانی بررسی شد. شاخصهای رنگ L*، C*و °h (زاویة هیو) بهطور معناداری تحت تأثیر محلولپاشی با کلسیم قرار گرفتند. محلول فولیکل سبب بهبود شاخصL* نسبت به شاهد شد. میوههای تیمارشده با محلولهای کلسیمی نسبت به شاهد دارای شاخص °h بیشتر و شاخص C*کمتری بودند. محلولپاشی در اواخر فصل نسبت به سه زمان دیگر کمترین تأثیر را بر شدت آنتوسیانین داشت. مقدار فنول کل پوست و گوشت میوهها واکنش متفاوتی نسبت به ترکیبات کلسیمی و زمانهای محلولپاشی نشان دادند. روند مشخصی در تغییرات مقدار ترکیبات فنولی طی انبارمانی وجود نداشت، اما بهطور کلی، در تمام تیمارها مقدار ترکیبات فنلی پوست و گوشت میوهها کاهش یافت. کاربرد کلسیم سبب کاهش غلظت اتیلن درونی شد. با توجه به نتایج بهدستآمده، همة تیمارهای کلسیمی سبب کاهش معنادار عارضة قهوهای شدن داخلی شدند. این عارضه در میوههای تیمارشده با فولیکل در اوایل فصل و کلسیکت مصرفشده در اواسط فصل مشاهده نشد.
اسما بستامی؛ مجید مجیدیان؛ غلام رضا محسن آبادی؛ داود بخشی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز، آزمایشی بهصورت مزرعهای در سال زراعی 1392 در خرمآباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سهعاملی شامل قارچ میکوریزا در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح)، عامل کود فسفات زیستی در سه سطح (صفر، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی در سه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز، آزمایشی بهصورت مزرعهای در سال زراعی 1392 در خرمآباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سهعاملی شامل قارچ میکوریزا در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح)، عامل کود فسفات زیستی در سه سطح (صفر، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی در سه سطح شامل 10، 20 و 30 تن در هکتار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با هجده تیمار و در سه تکرار انجام گرفت. همچنین یک کرت بهعنوان شاهد کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهمقدار 90، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) در هر تکرار قرار داده شد و مقایسۀ آن با تیمارهای کودهای زیستی و دامی نیز در قالب طرح بلوک کامل تصادفی صورت گرفت. براساس نتایج، تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی تأثیر معناداری در سطح احتمال 1 درصد بر ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، درصد اسانس و عملکرد اسانس گشنیز داشت. مقایسۀ میانگینها نشان داد که در بین سه عامل، تلقیح میکوریزایی بیشترین تأثیر را بر همۀ صفات داشت. بیشترین عملکرد دانه (7/1780 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیستی (7/3931 کیلوگرم در هکتار) و درصد اسانس (4/0 درصد) در اثر تلقیح با میکوریزا، مصرف 70 کیلوگرم کود فسفات زیستی و 20 تن در هکتار کود دامی حاصل شد که بهترتیب 80، 51 و 135 درصد بیشتر از شاهد شیمیایی شد. اثر متقابل و معنادار تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی بر عملکرد دانه مشاهده شد.
علی مومن پور؛ داود بخشی؛ علی ایمانی؛ حامد رضایی
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر تنش شوری بر خصوصیات رویشی و غلظت عناصر غذایی در برگ و ریشههای تعدادی از ژنوتیپهای بادام، آزمایشی با دو عامل ژنوتیپ در چهار سطح شامل ‘شاهرود 12’، ‘تونو’ و ژنوتیپ ’16-1‘ پیوندشده روی پایۀ GF677و پایۀ GF677 و شوری آب آبیاری در پنج سطح شامل غلظتهای صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر کلرید سدیم (بهترتیب با ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی اثر تنش شوری بر خصوصیات رویشی و غلظت عناصر غذایی در برگ و ریشههای تعدادی از ژنوتیپهای بادام، آزمایشی با دو عامل ژنوتیپ در چهار سطح شامل ‘شاهرود 12’، ‘تونو’ و ژنوتیپ ’16-1‘ پیوندشده روی پایۀ GF677و پایۀ GF677 و شوری آب آبیاری در پنج سطح شامل غلظتهای صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر کلرید سدیم (بهترتیب با هدایت الکتریکی 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسیزیمنس بر متر) در گلخانۀ تحقیقاتی مؤسسۀ اصلاح و تهیۀ نهال و بذر در سال 1392 انجام گرفت. با اعمال تنش شوری و افزایش غلظت آن، میزان قطر پیوندک، ارتفاع پیوندک، تعداد برگ تولیدی و درصد برگهای سبز، کاهش و درصد برگهای نکروزه و ریزشیافته افزایش یافتند. بررسی غلظت عناصر غذایی در برگ و ریشه نشان داد که در همة ژنوتیپها، بیشترین میزان کلر (94/4 درصد) و سدیم (12/2 درصد)، نسبت سدیم/پتاسیم (03/2)، سدیم/کلسیم (92/1)، سدیم/منیزیم (81/6)، سدیم/فسفر (07/14) و کمترین کلسیم (06/1 درصد)، منیزیم (33/0 درصد)، فسفر (146/0 درصد)، روی (7/32 قسمت در میلیون) و مس (33/9 قسمت در میلیون) برگ، در تیمار 8/9 دسیزیمنس بر متر کلرید سدیم مشاهده شد. نوع پیوندک در ممانعت از جذب سدیم و کلر توسط ریشه و انتقال آن به قسمت هوایی مؤثر است. ‘شاهرود 12’ در همة سطوح شوری، دارای کمترین مقدار کلر و سدیم و کمترین نسبت سدیم/پتاسیم، سدیم/کلسیم، سدیم/منیزیم و سدیم/ فسفر و نیز بیشترین نسبت کلر/سدیم بود. همچنین این رقم توانست در سطوح بالای شوری (3/7 دسیزیمنس بر متر)، از طریق افزایش پتاسیم (65/1 درصد)، مس (62/9 قسمت در میلیون)، آهن (30/22 قسمت در میلیون) و روی (45/50 قسمت در میلیون) بیشتر از دیگر ژنوتیپهای مورد بررسی، با تأثیرات مخرب سدیم مقابله کند. رقم ‘شاهرود 12’ متحملترین رقم به شوری در بین تیمارها بود.