امید صادقی پور
چکیده
بهمنظور بررسی نقش متیل جاسمونات در تحمل به تنش شوری در لوبیاچشمبلبلی آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرحی کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در شهرستان ری انجام شد. تیمارها شامل سه سطح خیساندن بذرها در محلول متیل جاسمونات (صفر، 25 و 50 میکرو مولار) بهمدت 20 ساعت و سه سطح شوری آب آبیاری (صفر، 50 و 100 میلیمولار کلرید سدیم) بود. ...
بیشتر
بهمنظور بررسی نقش متیل جاسمونات در تحمل به تنش شوری در لوبیاچشمبلبلی آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرحی کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1394 در شهرستان ری انجام شد. تیمارها شامل سه سطح خیساندن بذرها در محلول متیل جاسمونات (صفر، 25 و 50 میکرو مولار) بهمدت 20 ساعت و سه سطح شوری آب آبیاری (صفر، 50 و 100 میلیمولار کلرید سدیم) بود. نتایج نشان داد با افزایش سطح شوری، پراکسایش چربیها، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، اسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردکتاز) و غلظت کلر در برگ افزایش مییابد، در حالی که غلظت نیتروژن، کلسیم و منیزیم، همچنین نسبت پتاسیم به سدیم کاهش یافت. این تغییرات در نهایت، به کاهش عملکرد دانه انجامید. از سوی دیگر، تیمار بذر با متیل جاسمونات در شرایط عدم تنش تأثیر معناداری بر صفات اندازهگیریشده نداشت، ولی کاربرد آن (بهویژه غلظت 50 میکرومولار) تحت تنش شوری، موجب فعالیت بیشتر آنزیمهای آنتیاکسیدان، کاهش پراکسایش چربیها، کاهش غلظت کلر در برگ، افزایش غلظت نیتروژن، کلسیم و منیزیم، همچنین نسبت پتاسیم به سدیم شد. در نتیجه موجب بهبود عملکرد شد. براساس نتایج این پژوهش، متیل جاسمونات در القای تحمل به شوری از طریق افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و تغییر در ترکیب عناصر غذایی در لوبیاچشمبلبلی نقش مهمی ایفا میکند.
مریم تاتاری؛ سید اصغر موسوی
چکیده
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای ...
بیشتر
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای روی محیطهای کشت MS تغییریافته، WPM و Knop هر کدام دارای 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید قرار گرفتند. این پژوهش بهصورتآزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار به اجرا درآمد. طبق نتایج، پایههای تترا، GF677 و نماگارد بهترتیب بیشترین تعداد گیاهچه را تولید کردند. پایة نماگارد در محیط کشت Knop، هیچ پرآوری را به همراه نداشت. ریزنمونههای نماگارد در این محیط کلروز شدند. این محیط کشت به ایجاد کلروز در گیاهچههای حاصل از ریزنمونۀ تترا منجر شد. ریزنمونههای هر سه پایه در محیط MS تغییریافته، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند، بنابراین، تیمار ترکیب تنظیمکنندههای رشد روی محیط MS تغییریافته ارزیابی شد. به منظور تعیین بهترین ترکیب تنظیمکنندههای رشد، سه ترکیب مختلف ارزیابی و بررسی شد. ترکیب هورمونی 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند. افزایش غلظت تنظیمکنندههای رشد به میزان 8/0 و 1 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 1/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید به شیشهایشدن و تولید کالوس در پایة GF677 منجر شد. در هر سه ریزنمونه بیشترین تعداد ریشه و درصد ریشهزایی در محیط MS تغییریافته با 1 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید حاصل شد. پایة تترا بیشترین تعداد و طول ریشه را تولید کرد.