وحید اکبرپور؛ محبوبه آشناور؛ محمدعلی بهمنیار
چکیده
مواد ثانویه گیاهی نقش مهمی را در سلامت و تغذیه انسان ایفا میکنند. باتوجه به اهمیت گیاه سرخارگل در تولید مواد ثانویه و همچنین تأثیر مواد مغذی در میزان مواد ثانویه، آزمایشی به صورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و در 3 تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در سال 1394 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل: کود شیمیایی ...
بیشتر
مواد ثانویه گیاهی نقش مهمی را در سلامت و تغذیه انسان ایفا میکنند. باتوجه به اهمیت گیاه سرخارگل در تولید مواد ثانویه و همچنین تأثیر مواد مغذی در میزان مواد ثانویه، آزمایشی به صورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و در 3 تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در سال 1394 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل: کود شیمیایی (150 کیلوگرم نیتروژن، 120 کیلوگرم انیدرید فسفریک و 250 کیلوگرم اکسید پتاسیم در هکتار به ترتیب از منبع اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم)، 30 تن کود دامی در هکتار، 15 تن کود دامی + 25 درصد تیمار کود شیمیایی در هکتار، 15 تن کود دامی + 50 درصد تیمار کود شیمیایی در هکتار و 15 تن کود دامی + 75 درصد تیمار کود شیمیایی در هکتار و شاهد (بدون مصرف کودهای شیمیایی و دامی) بود. نتایج نشان داد که تمامی صفات اندازهگیری شده نظیر غلظت کلروفیل a و b، عملکرد آنتوسیانین و فلاونوئید برگ و ریشه، عملکرد فنل کل گل و درصد فعالیت آنتیاکسیدانی در مرحله تمامگل تحت تأثیر تیمارهای مختلف کودی قرار گرفت. بهطوریکه بیشترین غلظت کلروفیل a و b (بهترتیب 33/11 و 41/2 میلیگرم در گرم وزن تر) مربوط به کاربرد کود شیمیایی بود که با تیمارهای تلفیق کود دامی و شیمیایی (15 تن کود دامی به همراه 25 درصد تیمار کود شیمیایی و 15 تن کود دامی به همراه 75 درصد تیمار کود شیمیایی) از نظر آماری در یک سطح قرار داشت. همچنین، کاربرد 30 تن کود دامی در هکتار، بیشترین تأثیر را بر عملکرد آنتوسیانین و فلاونوئید برگ و ریشه و فنل کل گل داشته است. حداکثر فعالیت آنتیاکسیدانی نیز با کاربرد 15 تن کود دامی به همراه 25 درصد کود شیمیایی بهدست آمد که نسبت به تیمارهای شاهد و کود شیمیایی به ترتیب 10 و 80 درصد افزایش نشان داد.
فاطمه سالارپورغربا؛ حسن فرحبخش
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت شرایط کمآبی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح مربع لاتین با سه تکرار، در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1391 به اجرا درآمد. فاکتور اصلی، آبیاری در سه سطح (50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی)؛ و فاکتور فرعی، غلظت ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت شرایط کمآبی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح مربع لاتین با سه تکرار، در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1391 به اجرا درآمد. فاکتور اصلی، آبیاری در سه سطح (50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی)؛ و فاکتور فرعی، غلظت اسید سالیسیلیک در سه سطح (صفر، 5/0 و یک میلیمولار) درنظر گرفته شد. محلولپاشی اسید سالیسیلیک در مرحلۀ چهاربرگی و قبل از اعمال تیمار آبیاری انجام گرفت. کمآبیاری سبب کاهش معنادار عملکرد دانه، درصد و عملکرد اسانس و افزایش معنادار آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گایاکول پراکسیداز نسبت به تیمار شاهد شد. با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک، افزایش معناداری در عملکرد دانه، درصد و عملکرد اسانس و آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گایاکول پراکسیداز نسبت به تیمار شاهد دیده شد. همچنین اثر متقابل کمآبیاری در اسید سالیسیلیک بر عملکرد دانه، عملکرد اسانس و آنزیمهای آنتیاکسیدان معنادار بود. افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان نشاندهندۀ کاهش خسارت اکسیداتیو و نقش اسید سالیسیلیک در افزایش تحمل رازیانه در برابر کمبود آب است.
سید جواد طالب زاده؛ هاشم هادی؛ رضا امیرنیا؛ مهدی تاجبخش شیشوان؛ محمد رضایی مرادعلی
چکیده
بهمنظور ارزیابی الگوی توزیع مواد فتوسنتزی به دانة ژنوتیپهای گندم در شرایط تنش خشکی آخر فصل، یازده لاین امیدبخش گندم زمستانه بههمراه ارقام’اروم‘،’زارع‘،’میهن‘،’پیشگام‘و’زرین‘ در دو سطح آبیاری (آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحلة گلدهی) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب در دو سال زراعی 93-1392 و 94-1393 ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی الگوی توزیع مواد فتوسنتزی به دانة ژنوتیپهای گندم در شرایط تنش خشکی آخر فصل، یازده لاین امیدبخش گندم زمستانه بههمراه ارقام’اروم‘،’زارع‘،’میهن‘،’پیشگام‘و’زرین‘ در دو سطح آبیاری (آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحلة گلدهی) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب در دو سال زراعی 93-1392 و 94-1393 ارزیابی شد. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بود. نتایج نشان داد تنش کمآبی بهصورت معناداری بر میزان انتقال مجدد، سهم انتقال مجدد و محدودیت منبع افزود و از مقدار وزن سنبله، وزن پدانکل، محدودیت مخزن با حذف سایر برگها، محدودیت مخزن با حذف برگ پرچم، عملکرد دانه و شاخص برداشت کاست، بهطوری که تنش کمآبی میزان انتقال مجدد را 45/45 درصد افزایش داد و سهم کل عملکرد دانه از انتقال مجدد از 30/18 درصد در شرایط بهینه به 33/43 درصد در شرایط تنش افزایش داد. در بین ژنوتیپهای مورد بررسی در شرایط بهینة رطوبتی دو ژنوتیپ زرین و میهن و در شرایط تنش انتهایی ژنوتیپ میهن بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. در این مطالعه، در شرایط تنش کمآبی عملکرد دانه با میزان انتقال مجدد و سهم انتقال مجدد همبستگی مثبت و معنادار نشان داد. میتوان نتیجه گرفت ارقام و ژنوتیپهایی که در هر دو شرایط از میزان انتقال مجدد و سهم انتقال مجدد کافی در عملکرد برخوردارند، ارقام مناسبی برای کشت در شرایط بهینه، همچنین در مناطقی است که با تنش کمآبی انتهایی روبهرویند.
سید مهدی میرباقری؛ روح الله کریمی؛ موسی رسولی
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد برگی سولفات پتاسیم (غلظتهای صفر، یک و نیم و سه درصد) و کلاتآهن (غلظتهای صفر، نیم و یک درصد) بر تشکیل میوه، عملکرد، کیفیت میوه، غلظت عناصر برگ، عملکرد کشمش و تحمل به سرمای پاییزه و زمستانه انگور بیدانه سفید آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در یک باغ تجاری در روستای ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر کاربرد برگی سولفات پتاسیم (غلظتهای صفر، یک و نیم و سه درصد) و کلاتآهن (غلظتهای صفر، نیم و یک درصد) بر تشکیل میوه، عملکرد، کیفیت میوه، غلظت عناصر برگ، عملکرد کشمش و تحمل به سرمای پاییزه و زمستانه انگور بیدانه سفید آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در یک باغ تجاری در روستای بهاره ملایر طی سال های 96-1395 اجرا شد. اثر متقابل سولفات پتاسیم و کلاتآهن بر تشکیل میوه، عملکرد و شاخصهای کیفی میوه، عملکرد کشمش و تحمل سرمای تاکهای تیمار شده معنیدار شد. بیشترین درصد تشکیل میوه و عملکرد مربوط به تاکهای تیمار شده با سولفات پتاسیم یک و نیم درصد در ترکیب با کلات آهن نیم درصد بود. غلظت پتاسیم، آهن و منگنز موجود در حبهها با عملکرد میوه در تاک همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. بیشترین غلظت اسید آسکوربیک در تیمار سولفات پتاسیم یک و نیم درصد بود. بیشترین عملکرد کشمش تولیدی در تاکهای تیمار شده با سولفات پتاسیم یک و نیم درصد در ترکیب با کلات آهن یکدرصد حاصل شد و کمترین عملکرد کشمش مربوط به تاکهای شاهد بود. بیشترین تحملسرمای پاییزه با تیمارهای سولفات پتاسیم سه درصد در ترکیب با کلات آهن یک درصد به دست آمد. بیشترین تحمل سرما زمستانه تاکها در تیمار سولفات پتاسیم سه درصد در ترکیب با کلات آهن نیم درصد محقق شد. کمترین تحمل سرمای در بوتههای شاهد یافت شد. بین تحمل سرما و محتوای پتاسیم همبستگی مثبت و با غلظت منیزیم همبستگی منفی و معنیداری مشاهده شد. در مجموع حداکثر عملکرد میوه و کشمش و نیز کیفیت میوه با کاربرد سطح متوسط هر دو کود ولی تحمل سرمای بالاتر جوانههای تاک با ترکیب سطوح بالاتر این کودها به دست آمد.
سارا بنی ابراهیم؛ لیلا پیشکار؛ علیرضا ایرانبخش؛ داریوش طالعی؛ گیتی برزین
چکیده
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی گیاه دارویی سیاهدانه تحت غلظتهای مختلف نانوذره نقره (صفر، 5/2، 5، 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در گلخانه دانشگاه شاهد در سال 1397 انجام شد. صفات رشدی، رنگیزههای فتوسنتزی، آنتوسیانین، محتوای پرولین، گلایسین بتائین، قندهای محلول و نامحلول، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی پاسخهای فیزیولوژیکی گیاه دارویی سیاهدانه تحت غلظتهای مختلف نانوذره نقره (صفر، 5/2، 5، 10، 20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در گلخانه دانشگاه شاهد در سال 1397 انجام شد. صفات رشدی، رنگیزههای فتوسنتزی، آنتوسیانین، محتوای پرولین، گلایسین بتائین، قندهای محلول و نامحلول، ترکیبات فنلی و پارامترهای تبادلات گازی و فلورسانس دستگاه فتوسنتزی در پژوهش حاضر موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار نانوذره نقره در غلظتهای بالا (20، 40 و 80 میلیگرم بر لیتر) بهطور معنیداری از تولید زیستتوده و رشد ریشه و ساقه ممانعت کرد و باعث کاهش رنگیزههای کلروفیل a و b شد، درحالیکه تیمار نانوذره نقره محتوای کاروتنوئیدها، پرولین، گلایسین بتائین، قندهای محلول، آنتوسیانین و ترکیبات فنلی را نسبت به شاهد افزایش داد. با افزایش غلظت نانوذره نقره، نسبت فتوسنتز، نسبت تعرق، هدایت روزنهای، ماکسیمم عملکرد کوانتومی فتوسیستمII، ضریب خاموشی فتوشیمیایی و عملکرد کوانتومی مؤثر فتوشیمیایی فتوسیستمII کاهش یافت. بررسی فلورسانس کلروفیل a نشان داد غلظتهای بالای نانوذره نقره باعث ممانعت انتقال انرژی از کمپلکس دریافتکننده نور به مرکز واکنش، تخریب کمپلکس تجزیهکننده آب در فتوسیستمII و غیرفعالشدن مرکز واکنش فتوسیستمII شد. نتایج کلی نشان داد که تیمار با نانوذره نقره باعث القای مکانیسم بازدارندگی بر فرایند فتوسنتز و در نتیجه، تولید زیستتوده گیاه سیاهدانه شد.
مهران بیگی خاروانی؛ علی اکبر صفری سنجانی
چکیده
برای بررسی پیامد کاربرد زغال گرمایی و زغال گرمابی فرآوریشده از ماندههای گیاه سیبزمینی بر شناسههای رشد گیاه لوبیا، اندازه کلروفیل و میکوریزاییشدن ریشه در تنش خشکی، پژوهشی با طرح اسپلیتپلات با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1396 انجام شد. کرت اصلی تنش خشکی با دو تیمار و کرت فرعی چهار تیمار ...
بیشتر
برای بررسی پیامد کاربرد زغال گرمایی و زغال گرمابی فرآوریشده از ماندههای گیاه سیبزمینی بر شناسههای رشد گیاه لوبیا، اندازه کلروفیل و میکوریزاییشدن ریشه در تنش خشکی، پژوهشی با طرح اسپلیتپلات با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1396 انجام شد. کرت اصلی تنش خشکی با دو تیمار و کرت فرعی چهار تیمار بهساز از ماندههای گیاه سیبزمینی بود. کاربرد تنش خشکی و بهسازهای گوناگون بر شناسههای رشدی گیاه، اندازه کلروفیل و میکوریزاییشدن ریشه پیامد چشمگیر داشت. تنش خشکی مایه کاهش وزن خشک اندام هوایی و ریشه بهترتیب به اندازه 8/39 و 1/46 درصدشد، همچنین اندازه کلروفیل a (6/52 درصد)، کلروفیل b (58 درصد)، کلروفیل کل (52/54 درصد) کاهش پیدا کرد. اگرچه گرهزایی ریزوبیومها در تنش خشکی کاهش یافت، اما درصد میکوریزاییشدن ریشهها 2/19 درصد افزایش یافت. کاربرد بیوچار مایه افزایش همزیستی گیاه لوبیا با قارچهای میکوریزی شد که در آن میکوریزاییشدن ریشه 34/11 درصد و فراوانی اسپورهای آنها در خاک 5/50 درصد افزایش یافت. رشد گیاه و سبزینه آن در خاک تیمارشده با ماندههای خام بیشترین بود و مایه افزایش وزن خشک اندام هوایی (8/49 درصد) و اندازه کلروفیل a و b (54/3 و 8/36 درصد) شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که از میان تیمارهای تهیهشده از اندام هوایی سیبزمینی بهترین عملکرد مربوط به کاربرد بیوچار آن بود که این تیمار توانست اثرات منفی تنش خشکی بر گیاه لوبیا را کاهش دهد.
ال ناز ابراهیمیان؛ علیرضا کوچکی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ سرور خرم دل؛ علیرضا بهشتی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و سطوح بقایای گندم بر شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد، در سال زراعی 93-1392 به صورت اسپلیت بلوک بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نوع مدیریت خاکورزی در 4 سطح (دیسک، گاوآهن برگرداندار + دیسک، گاوآهن پنجه غازی ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و سطوح بقایای گندم بر شاخصهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد، در سال زراعی 93-1392 به صورت اسپلیت بلوک بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نوع مدیریت خاکورزی در 4 سطح (دیسک، گاوآهن برگرداندار + دیسک، گاوآهن پنجه غازی + دیسک و گاوآهن قلمی + دیسک) به عنوان فاکتور عمودی و مدیریت بقایای گندم در 5 سطح (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد عملکرد کاه گندم) به عنوان فاکتور افقی آزمایش در نظر گرفته شدند. به دلیل 3 بار نمونهبرداری از خاک (اردیبهشت 1392، آبان 1392 و خرداد 1393)، دادههای آزمایش به صورت اسپلیت بلوک در زمان آنالیز شدند. طبق نتایج آزمایش، کمترین میزان نیتروژن کل (094/0 درصد)، فسفر قابل جذب (50/12 میلیگرم بر کیلوگرم) و کربن آلی خاک (52/0 درصد) درنتیجه استفاده از شخم برگرداندار و بیشترین میزان این شاخصها در شرایط کاربرد گاو آهن قلمی + دیسک مشاهده شد. با افزایش سطوح بقایای گندم در هر سه زمان، نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب و کربن آلی خاک بهطور معنیداری رو به افزایش گذاشت. همچنین، کاربرد بقایای گیاهی نقش معنیداری در کاهش اسیدیته (تا 45/0 واحد) و نیز افزایش زیست توده و تنفس میکروبی خاک (تا 6/20 درصد) داشت.
سکینه صدری؛ مجید پوریوسف؛ علی سلیمانی
چکیده
بهمنظور بررسی و ارزیابی سودمندی کشت مخلوط رازیانه و شنبلیله در نسبتهای مختلف کشت مخلوط و تککشتی، آزمایشی با استفاده از روشهای جایگزینی و افزایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1391 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل کشت مخلوط افزایشی در سه سطح (100 درصد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی و ارزیابی سودمندی کشت مخلوط رازیانه و شنبلیله در نسبتهای مختلف کشت مخلوط و تککشتی، آزمایشی با استفاده از روشهای جایگزینی و افزایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1391 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل کشت مخلوط افزایشی در سه سطح (100 درصد رازیانه + 33، 66 و 100 درصد شنبلیله)، کشت مخلوط جایگزینی در شش سطح (1:1، 1:2، 2:1، 2:2، 1:3 و 3:1)، کشت خالص رازیانه و کشت خالص شنبلیله بودند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانۀ شنبلیله از کشت خالص و کمترین آن از سری جایگزینی 75 درصد رازیانه + 25 درصد شنبلیله (3:1) حاصل شد. همچنین در رازیانه سری افزایشی 100 درصد رازیانه + 33 درصد شنبلیله و سری جایگزینی 25 درصد رازیانه + 75 درصد شنبلیله (1:3) بهترتیب از بیشترین و کمترین عملکرد دانه برخوردار بودند. عملکرد اسانس رازیانه در سری افزایشی 100 درصد رازیانه + 33 درصد شنبلیله در مقایسه با کشت خالص بیشتر بود. بالاترین نسبت برابری زمین و مجموع ارزش نسبی از سری افزایشی 100 درصد رازیانه + 33 درصد شنبلیله حاصل شد. همچنین بیشترین شاخص افزایش یا کاهش عملکرد واقعی (AYL) و سودمندی کشت مخلوط (IA) بهترتیب از سری جایگزینی 25 درصد رازیانه + 75 درصد شنبلیله (1:3) بهدست آمد. محاسبۀ شاخص غالبیت (چیرگی) (A) نشان داد که در اکثر نسبتهای کشت رازیانه غالب و شنبلیله مغلوب بوده است.
سیده مرضیه حسینی ولشکلایی؛ یحیی تاجور؛ مسعود آزادبخت؛ زینب رفیعی راد
چکیده
تنش دمای پایین یکی از مهمترین تنشهای محیطی غیرزنده است که رشد و عملکرد گیاهان زینتی را تحت تأثیر قرار میدهد. بهمنظور بررسی برخی شاخصهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی چهار رقم مرکبات زینتی مورد استفاده در فضای سبز شهری در شرایط تنش دمای پایین، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در پژوهشکدة مرکبات و میوههای ...
بیشتر
تنش دمای پایین یکی از مهمترین تنشهای محیطی غیرزنده است که رشد و عملکرد گیاهان زینتی را تحت تأثیر قرار میدهد. بهمنظور بررسی برخی شاخصهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی چهار رقم مرکبات زینتی مورد استفاده در فضای سبز شهری در شرایط تنش دمای پایین، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در پژوهشکدة مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری کشور (رامسر) در سال 1394 اجرا شد. تیمارها شامل دما در چهار سطح (3، 0، 3- و 6- درجة سانتیگراد) و چهار رقم مرکبات زینتی شامل (کامکوات، انگشت بودا، کالاموندین و لایمکوات) بودند. نتایج نشان داد که با کاهش دما میزان نشت یونی، آبگزیدگی، محتوای پرولین، ظرفیت آنتیاکسیدانی، پراکسیداسیون لیپیدها و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز بهطور معناداری افزایش یافتند، در صورتیکه مقدار کلروفیل a و کل کاهش یافت. بر این اساس کمترین میزان آبگزیدگی برگ (92/20 درصد) و نشت یونی (81/30 درصد) که شاخصهای تخریبی هستند، در کامکوآت مشاهده شد. همچنین، مقدار کلروفیل کل (21/2 میلیگرم برگرم وزن تر برگ)، ظرفیت آنتیاکسیدانی (61/60 درصد) و میزان فعالیت سوپراکساید دیسموتاز (53/26 واحد آنزیمی برگرم وزن تر برگ) که از صفات تحملپذیری محسوب میشوند، در این رقم مشهودتر بود. بهطورکلی، کامکوات از طریق افزایش برخی شاخصها مانند پرولین، قندهای محلول، ظرفیت آنتیاکسیدانی و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز قادر به تحمل تنش یخبندان تا دمای 3- درجة سانتیگراد است.
لیلا تبریزی؛ حسین محمدی؛ رضا صالحی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تراکم (50، 75 و 100 سانتیمتر فاصلۀ بین ردیفها) و کود ورمیکمپوست (صفر، 5، 10 و 15 تن در هکتار) بر صفات رویشی، عملکرد کمی و کیفی عروسک پشتپرده (Physalis peruviana L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1392 صورت گرفت. تیمارهای مورد آزمایش ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تراکم (50، 75 و 100 سانتیمتر فاصلۀ بین ردیفها) و کود ورمیکمپوست (صفر، 5، 10 و 15 تن در هکتار) بر صفات رویشی، عملکرد کمی و کیفی عروسک پشتپرده (Physalis peruviana L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1392 صورت گرفت. تیمارهای مورد آزمایش بر بیشتر صفات مورد اندازهگیری (قطر طوقه، ارتفاع بوته، سطح برگ، تعداد شاخۀ جانبی در بوته، وزن خشک بوته، تعداد و وزن میوه در بوته، قطر و وزن تکمیوه، وزن کالیکس، عملکرد کل و بازارپسند، اسیدیتۀ عصاره، مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون، شاخصهای رنگ میوه، ویتامین ث و فعالیت آنتیاکسیدانی) بهخصوص صفات کمی تأثیر معناداری گذاشتند، بهطوری که کاربرد 15 تن در هکتار ورمیکمپوست نسبت به شاهد، وزن میوه در بوته، عملکرد کل و درصد بازارپسندی را بهترتیب 31/37، 82/37 و 52/11 درصد افزایش داد. فاصلۀ بین ردیف 100 سانتیمتر نیز به حصول بیشترین مقدار صفات رشدی و عملکرد منجر شد. همچنین اثر متقابل فاصلۀ بین ردیف 100 سانتیمتر همراه با کاربرد 15 تن در هکتار ورمیکمپوست به حصول بیشترین تعداد میوه در بوته و عملکرد بازارپسند منجر شد. بیشترین مقدار اسید قابل تیتراسیون و فعالیت آنتیاکسیدانی بهترتیب با کاربرد 15 و 10 تن در هکتار ورمیکمپوست، و بیشترین مقدار ویتامین ث، اسید قابل تیتراسیون و مواد جامد محلول بهترتیب در فاصلۀ کشت 50، 75 و 100 سانتیمتر مشاهده شد.
مهدی جودی
چکیده
هدف تحقیق حاضر بدست آوردن نسبت طول دوره بعد از گردهافشانی به قبل از گردهافشانی و نحوه ارتباط آن با عملکرد دانه در گندم بود. تعداد 81 رقم گندم در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان تحت شرایط فاریاب در سال زراعی 90-1389 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد مقدار درجه روز رشد کاشت- گردهافشانی بین 1584-1287، کاشت- رسیدگی فیزیولوژیک ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بدست آوردن نسبت طول دوره بعد از گردهافشانی به قبل از گردهافشانی و نحوه ارتباط آن با عملکرد دانه در گندم بود. تعداد 81 رقم گندم در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان تحت شرایط فاریاب در سال زراعی 90-1389 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد مقدار درجه روز رشد کاشت- گردهافشانی بین 1584-1287، کاشت- رسیدگی فیزیولوژیک بین 2265-2076 و گردهافشانی تا رسیدگی فیزیولوژیک بین 847-644 درجه سانتیگراد متغیر بود. میانگین ارقام نشان داد از کل درجه روز رشد تجمع یافته، 65 درصد در فاصله کاشت تا گرده افشانی و 35 درصد در فاصله گرده افشانی تا رسیدگی تجمع یافته است. به عبارتی دیگر نسبت طول دوره بعد به قبل از گردهافشانی 54/0 بود. زمانی که ارقام گندم بصورت جداگانه بررسی گردید، مشخص شد که نسبت طول دوره بعد به قبل از گردهافشانی بین 43/0 تا 63/0 متغیر میباشد. اثر زمان گردهافشانی در تغییرات نسبت مذکور به مراتب بیشتر از اثر زمان رسیدگی فیزیولوژیک بود. بررسی رگرسیونی بین نسبت طول دوره بعد به قبل از گردهافشانی و عملکرد دانه نشان داد که ارتباط دو صفت مذکور به صورت تابع درجه دوم میباشد. بطوریکه افزایش نسبت طول دوره بعد به قبل از گردهافشانی تا 57/0 باعث افزایش عملکرد دانه شد. در نسبتهای بین 61/0-57/0 عملکرد دانه ثابت و در نسبتهای بالاتر از 61/0، عملکرد دانه کاهش یافت. این امر نشان میدهد که باید یک تعادلی بین طول دوره بعد و قبل از گردهافشانی در گندم وجود داشته باشد تا حداکثر عملکرد دانه حاصل شود.
ژیلا نظری؛ رئوف سید شریفی؛ حامد نریمانی؛ سارا محمدی کلهسرلو
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر محدودیت آبی، کودهای زیستی و نانوسیلیکون بر محتوای اسمولیتهای سازگار و صفات بیوشیمیایی تریتیکاله، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل آبیاری (آبیاری کامل بهعنوان شاهد، محدودیت ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر محدودیت آبی، کودهای زیستی و نانوسیلیکون بر محتوای اسمولیتهای سازگار و صفات بیوشیمیایی تریتیکاله، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 اجرا شد. فاکتورهای موردبررسی شامل آبیاری (آبیاری کامل بهعنوان شاهد، محدودیت ملایم آبی با قطع آبیاری در 50 درصد مرحله آبستنی، محدودیت شدید آبی یا قطع آبیاری در 50 درصد مرحله سنبلهدهی)، کاربرد کودهای زیستی (عدم کاربرد بهعنوان شاهد، کاربرد ورمیکمپوست، میکوریزا، کاربرد همزمان ورمیکمپوست و میکوریزا) و محلولپاشی نانوسیلیکون (محلولپاشی با آب بهعنوان شاهد و محلولپاشی دو گرم در لیتر نانوسیلیکون) بود. نتایج نشان داد که کاربرد همزمان ورمیکمپوست، میکوریزا و محلولپاشی نانوسیلیکون تحت شرایط قطع آبیاری در مرحله آبستنی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پلیفنلاکسیداز، محتوای پرولین و قندهای محلول را بهترتیب 17/49، 64/50، 92/44 و 22/52 درصد نسبت به عدم کاربرد ورمیکمپوست، میکوریزا و نانوسیلیکون در شرایط آبیاری کامل افزایش داد. همچنین کاربرد همزمان ورمیکمپوست، میکوریزا و محلولپاشی نانوسیلیکون در شرایط آبیاری کامل محتوای پراکسیدهیدروژن و مالوندیآلدهید را بهترتیب 34/55 و 64/53 درصد کاهش و عملکرد دانه را 52/59 درصد نسبت به شرایط عدم کاربرد کودهای زیستی و نانوسیلیکون تحت شرایط قطع آبیاری در مرحله آبستنی افزایش داد. بهنظر میرسد کاربرد کودهای زیستی و نانوسیلیکون میتواند با بهبود صفات بیوشیمیایی، عملکرد دانه را در شرایط محدودیت آبی افزایش دهد.
زینب علی پور؛ خدایار همتی؛ خلیل زینلی نژاد؛ محمد خیرخواه
چکیده
هدف: مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی کاکوتی یکساله و چندساله خودرو و کشت شده در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
روش پژوهش: در این مطالعه کاکوتی یکساله (Ziziohora tinuior) و چندساله (Ziziphora clinopodioides) هرکدام در شش منطقه در استانهای خراسانرضوی، شمالی و جنوبی در سال 1400 مورد مطالعه قرار گرفت. از هر منطقه نمونههای گیاهی جمعآوری شده ...
بیشتر
هدف: مقایسه صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی کاکوتی یکساله و چندساله خودرو و کشت شده در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
روش پژوهش: در این مطالعه کاکوتی یکساله (Ziziohora tinuior) و چندساله (Ziziphora clinopodioides) هرکدام در شش منطقه در استانهای خراسانرضوی، شمالی و جنوبی در سال 1400 مورد مطالعه قرار گرفت. از هر منطقه نمونههای گیاهی جمعآوری شده و به صورت گلدانی کشت شدند. طرح آزمایش بصورت ترتیبی در چهار تکرار بود. در مرحله گلدهی نمونه گیری انجام و صفات فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی اندازهگیری شدند. علاوهبراین با مراجعه مجدد به مکانهای جمعآوری بوته-ها، تمامی صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی برای بوتههای خودرو اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین درصد اسانس موجود در کاکوتی یکساله و چندساله به ترتیب متعلق به قاین (75/0 درصد) و قوچان ( 29/2 درصد) بود. همچنین درصد پولگون موجود در اسانس گیاه کاکوتی یکساله در بردسکن بیشتر از سایر شهرستانهای مورد مطالعه بود (58/77 درصد). بیشترین درصد آلفاپینن و سابینن اسانس کاکوتی یکساله به ترتیب میزان 42/0 درصد و 31/1 درصد متعلق به بجنورد بود در حالی که درصد آلفاپینن و سابینن کاکوتی چندساله در قوچان (89/0 درصد) و بجنورد (23/1 درصد) بیشتر از سایر شهرستانها بود.
نتیجهگیری: میزان فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدان در کاکوتی یکساله در شرایط طبیعی و در شهرستان سرایان بیشتر از سایر تیمارها بود. کاکوتی یکساله و چندساله متعلق به بجنورد دارای عملکرد تر و خشک بیشتری نسبت به سایر اکوتیپها بودند در حالی که کاکوتی متعلق به منطقه سرایان از نظر خصوصیات فیتوشیمیایی نسبت به سایر نمونهها برتری داشتند.
هادی لطفی؛ طاهر برزگر؛ ولی ربیعی؛ زهرا قهرمانی؛ جعفر نیکبخت
چکیده
به منظور بررسی اثر تنش کمآبی بر صفات کمی و کیفی میوه توده خربزه ایرانی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (33، 66 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) و ۱۱ توده خربزه شامل ‘خاتونی’، ‘کالی’، ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تنش کمآبی بر صفات کمی و کیفی میوه توده خربزه ایرانی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (33، 66 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) و ۱۱ توده خربزه شامل ‘خاتونی’، ‘کالی’، ‘اورشنگ’، ‘موری’، ‘موزی’، ‘زردتبریز’، ‘شیرازی’، ‘شیاردار’، ‘ازمیر’، ‘ایوانکی’ و ‘سوسکی سبز’ بود. نتایج نشان داد که تیمارهای آبیاری بر سفتی بافت میوه، طول و عرض میوه، ضخامت پوست میوه، pH، مواد جامد محلول، وزن متوسط میوه و عملکرد تأثیر معنیداری داشت. تنش کمآبی باعث افزایش مواد جامد محلول و کاهش سفتی بافت میوه گردید. کمترین عملکرد (۱۳۷۶۱ کیلوگرم در هکتار)، وزن متوسط میوه (۷/۱۳۶۳ گرم)، عرض میوه (۹۷/۱۲ سانتیمتر)، بیشترین ضخامت پوست (۶۳/۴ میلیمتر) و pH (۲۸/6) در تنش شدید (33 درصد) حاصل شد. از نظر صفات مورد مطالعه در بین تودههای خربزه تفات معنیداری وجود داشت. بیشترین طول میوه (6/31 سانتیمتر) در توده ‘خاتونی’، سفتی بافت میوه (9/2 کیلوگرم بر سانتیمترمربع) در توده ‘زرد تبریز’، عملکرد (۴۹۶۹۸ کیلوگرم در هکتار) و وزن متوسط میوه (۳۲۲۳ گرم) در توده ‘ایوانکی’ در شرایط آبیاری 100 درصد نیاز آبی گیاه و بیشترین مواد جامد محلول (16 درصد) در توده ‘شیرازی’ در سطح آبیاری 33 درصد نیاز آبی مشاهده شد. با توجه به نتایج، توده ‘ایوانکی’ و ‘موزی’ به ترتیب با بیشترین (۲۷/۷۲ درصد) و کمترین (۴/۴۳ درصد) میزان کاهش عملکرد در آبیاری ۳۳ درصد نسبت به آبیاری معمولی به ترتیب حساسترین و متحملترین توده از لحاظ این صفت به تنش کمآبی میباشند.
شیرین دیانتی؛ محسن کافی؛ مسعود میرمعصومی؛ ولی الله مظفریان؛ علی رضا سلامی
چکیده
برای جوانهزنی بذر ارکیدة خربقی معمولی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با سه عامل شامل نوع محیط کشت در پنج سطح، دو نوع ترکیب قندی و استفاده از پپتون در دو سطح اجرا شد. از پنج نوع محیط کشت متفاوت با دو سطح تیمار قندی و دو سطح تیمار پپتون استفاده شد. نتایج نشان داد محیطهای کشت مختلف میتوانند روی درصد جوانهزنی و رشد بعدی پروتوکورم تأثیر ...
بیشتر
برای جوانهزنی بذر ارکیدة خربقی معمولی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با سه عامل شامل نوع محیط کشت در پنج سطح، دو نوع ترکیب قندی و استفاده از پپتون در دو سطح اجرا شد. از پنج نوع محیط کشت متفاوت با دو سطح تیمار قندی و دو سطح تیمار پپتون استفاده شد. نتایج نشان داد محیطهای کشت مختلف میتوانند روی درصد جوانهزنی و رشد بعدی پروتوکورم تأثیر معنیدار داشته باشند. از میان پنج محیط کشت مورد آزمایش، محیط کشت فاست بهترین تأثیر را روی درصد جوانهزنی و نیز رشد پروتوکورمها دارد. اثر نوع تیمار قندی روی درصد جوانهزنی کاملاً معنیدار است، ولی روی رشد پروتوکورم معنیدار نیست. اثر تیمار پپتون نیز روی درصد جوانهزنی بذر و رشد پروتوکورم معنیدار است. نتیجة نهایی نشان داد بهترین ترکیب برای جوانهزنی بذر(6/49%) بهصورت غیرهمزیست، محیط کشت تغییریافتة فاست با پپتون و پنج گرم فروکتوز همراه با دوازده گرم ساکارز در لیتر(MFH2P2) و بهترین ترکیب برای رشد پروتوکورمها (3/17میلیمتر) محیط کشت تغییریافته فاست با پپتون و سی گرم ساکارز در لیتر(MFH1P2) است؛ بنابراین، میتوان گفت نوع محیط، نوع قند و مواد آلی روی درصد جوانهزنی بذر بهصورت غیرهمزیست و نوع محیط و مواد آلی روی رشد بعدی گیاهچههای پروتوکورمی این گونه تأثیر معنیدار دارند. همچنین، با استفاده از شرایط کشت درونشیشهای میتوان دورة جوانهزنی و رشد این گیاه را در مقایسه با شرایط طبیعی به مدت قابل توجهی (حداقل دو سال) کاهش داد.
علیرضا بهدادیان؛ افشین سلطانی؛ ابراهیم زینلی؛ حسین عجم نوروزی؛ حسن معصومی
چکیده
به منظور ارزیابی اثرات مدیریت کود نیتروژن در مرحلة جوانة زرد بهعنوان یکی از مراحل مهم گلدهی بر عملکرد دانة کلزا با بهرهگیری از شاخص تغذیة نیتروژن (نسبت غلظت نیتروژن در گیاه به حالت مطلوب آن)، آزمایشی بهصورت آشیانهای و در قالب طرح کاملا تصادفی در 15 مزرعه منتخب شهرستان گرگان که در سه سطح مدیریت خوب، متوسط و ضعیف طبقهبندی شده ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثرات مدیریت کود نیتروژن در مرحلة جوانة زرد بهعنوان یکی از مراحل مهم گلدهی بر عملکرد دانة کلزا با بهرهگیری از شاخص تغذیة نیتروژن (نسبت غلظت نیتروژن در گیاه به حالت مطلوب آن)، آزمایشی بهصورت آشیانهای و در قالب طرح کاملا تصادفی در 15 مزرعه منتخب شهرستان گرگان که در سه سطح مدیریت خوب، متوسط و ضعیف طبقهبندی شده بودند، در سال زراعی 89 ـ 1388 انجام شد. در طول این مطالعه، با هدف کمیسازی مدیریت زراعی، پرسشنامههایی نیز با کمک کشاورزان تکمیل شد. براساس نتایج بهدستآمده، سطوح مدیریت مورد بررسی از نظر شاخص تغذیة نیتروژن دارای تفاوت معنیدار (P<0.01) بودند. در این آزمایش با وجود آنکه مقادیر شاخص تغذیة نیتروژن در مزارع با سطح مدیریت خوب بالاتر از دیگر سطوح مدیریت بود، اما در طول فصل رشد و در هر سه سطح مدیریت، میزان این شاخص کمتر از یک اندازهگیری شد، که نشاندهندة محدودیت در رشد و عملکرد گیاه به دلیل کمبود نیتروژن است. بین شاخص تغذیة نیتروژن در مرحلة جوانة زرد با عملکرد دانه نیز همبستگی مثبت و معنیدار (P<0.05) وجود داشت که اهمیت دسترسی به منابع نیتروژن در مرحلة جوانة زرد را تأیید میکند.
اسمعیل خالقی؛ کاظم ارزانی؛ نوراله معلمی؛ محسن برزگر
چکیده
تأثیر کائولین بر میوه و روغن زیتون رقم زرد در یکی از باغهای تجاری شهرستان فسا در استان فارس بررسی شد. غلظتهای صفر، سه و شش درصد کائولین با دفعات متفاوت در پاشش شامل یک بار پاشش (60 روز بعد از تمامگل)، دو بار پاشش (60 و 90 روز بعد از تمامگل) و سه بار پاشش (60 و 90 و 120 روز بعد از تمامگل) بر روی درختان بالغ زیتون رقم زرد محلولپاشی شد. نتایج ...
بیشتر
تأثیر کائولین بر میوه و روغن زیتون رقم زرد در یکی از باغهای تجاری شهرستان فسا در استان فارس بررسی شد. غلظتهای صفر، سه و شش درصد کائولین با دفعات متفاوت در پاشش شامل یک بار پاشش (60 روز بعد از تمامگل)، دو بار پاشش (60 و 90 روز بعد از تمامگل) و سه بار پاشش (60 و 90 و 120 روز بعد از تمامگل) بر روی درختان بالغ زیتون رقم زرد محلولپاشی شد. نتایج نشان داد که کائولین و دفعات پاشش تأثیر معناداری بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه نداشت، درحالیکه کائولین و دفعات پاشش بر ترکیب اسید چرب تأثیرگذار بود. کمترین مقدار اسید لینولئیک (49/14 درصد) و اسید لینولنیک (02/1 درصد) مربوط به تیمار سه بار پاشش بود. مقادیر اسیدهای چرب اولئیک، نسبت تک غیراشباع به چند غیراشباع و نسبت اولئیک به لینولئیک در روغنهای استخراجشده از درختان اسپریشده با غلظتهای سه و شش درصد کائولین نسبت به درختان اسپرینشده بیشتر بود. همچنین تیمار کائولین شش درصد همراه با سه بار پاشش، دارای بیشترین مقدار نسبت اسید اولئیک به اسید لینولئیک، اسیدهای چرب تک غیراشباع به چنداشباع بود، درحالیکه کمترین مقدار اسید لینولنیک، اسید پالمیتیک و اسید لینولئیک را دارا بود. در این پژوهش کائولین سبب بهبود وضعیت ترکیب اسیدهای چرب روغن شد.
محمود رضا تدین؛ سعید نوروزی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر نانواکسید تیتانیوم، نانوروی و نانوتیوب کربنی چندجداره بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش، آزمایشی در یک مزرعۀ تحقیقاتی واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1392 صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، چهار غلظت (صفر، 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر) از نانوذرات ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر نانواکسید تیتانیوم، نانوروی و نانوتیوب کربنی چندجداره بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش، آزمایشی در یک مزرعۀ تحقیقاتی واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1392 صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، چهار غلظت (صفر، 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر) از نانوذرات یادشده در مراحل رشدی شامل مراحل دو تا چهاربرگی و شش تا هشتبرگی و مرحلۀ غلافبندی روی برگهای گیاه ماش و براساس تیمارهای آزمایشی با اسپری محلولپاشی شدند. نتایج نشان داد که تیمارهای نانوذرات تأثیر معناداری بر برخی اجزای عملکرد ماش، و نیز غلظتهای نانوتیوب کربن چندجداره در مقادیر 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر تأثیر معناداری بر تعداد غلاف در بوته، وزن هزاردانه و عملکرد بیولوژیک داشت. همچنین نانواکسید تیتانیوم در غلظت 50 میلیگرم بر لیتر تأثیر مثبتی بر عملکرد دانه داشت و شاخص برداشت و تعداد دانه در غلاف و درصد پروتئین در مقادیر 50 و 200 میلیگرم بر لیتر نانوروی بیشترین مقدار را دارا بود. بهطور کلی، کاربرد 50 میلیگرم بر لیتر از نانوذرات یادشده، بیشترین تأثیر را بر عملکرد و اجزای عملکرد دانۀ ماش داشت.
محمدرضا لک؛ عادل غدیری؛ ابوالفضل هدایتی پور
چکیده
بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه لوبیا با عامل Fusarium solani f. sp. phaseoliیکی از بیماریهای مهم لوبیا در اراضی تحت کشت این محصول میباشد. بهمنظور بررسی راهکارهای به زراعی مؤثر در کنترل این بیماری، آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی در قطعه زمینی با سابقه آلودگی به قارچ عامل بیماری در ...
بیشتر
بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه لوبیا با عامل Fusarium solani f. sp. phaseoliیکی از بیماریهای مهم لوبیا در اراضی تحت کشت این محصول میباشد. بهمنظور بررسی راهکارهای به زراعی مؤثر در کنترل این بیماری، آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی در قطعه زمینی با سابقه آلودگی به قارچ عامل بیماری در پردیس تحقیقات و آموزش لوبیای کشور واقع در شهرستان خمین اجرا شد. نوع کشت در چهار سطح شامل کشت کرتی، کشت جوی و پشته بدون خاکدهی، کشت جوی و پشته با یکبار خاکدهی و کشت جوی و پشته با دو بار خاکدهی در کرتهای اصلی، ارقام لوبیا در دو سطح شامل لوبیا قرمز افق و یاقوت و تراکم بوته در سه سطح شامل 20، 30 و 40 بوته در مترمربع بهصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رقم یاقوت دارای بیشترین عملکرد دانه و حداقل شدت بیماری پوسیدگی ریشه بود. همچنین افزایش تراکم بوته سبب افزایش معنیدار شدت بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه شد. در بین روشهای مختلف کاشت، کمترین شدت بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه در روش کاشت جوی و پشته همراه با یکبار خاکدهی مشاهده شد. بالاترین عملکرد دانه از کشت رقم یاقوت با تراکم 30 بوته در مترمربع، در کشت جوی و پشته با یکبار خاکدهی بهدست آمد. لذا توصیه میشود در مناطقی با پتانسیل بالای این بیماری، تغییر در روش کاشت لوبیا از مسطح به جوی و پشتهای به همراه عملیات خاکدهی پای بوتهها، انجام شود.
مریم فلاحت کار گنجی؛ وریا ویسانی؛ مرجان دیانت
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر گونههای قارچ مختلف مایکوریزا و سطوح تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیک ارقام نخود آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان در سال 1399 انجام گرفت. فاکتورها شامل آبیاری در سه سطح (شاهد، تنش متوسط و تنش شدید)، کاربرد قارچ مایکوریزا در چهار سطح (Funneliformis ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر گونههای قارچ مختلف مایکوریزا و سطوح تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیک ارقام نخود آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان در سال 1399 انجام گرفت. فاکتورها شامل آبیاری در سه سطح (شاهد، تنش متوسط و تنش شدید)، کاربرد قارچ مایکوریزا در چهار سطح (Funneliformis mosseae، Simiglomus hoi، Rhizophagus irregularis و عدم تلقیح (شاهد)) و رقم نخود در دو سطح (ILC-482 و پیروز) بود. نتایج نشان داد که سطح تنش تأثیر معنیداری بر صفات مورد ارزیابی داشتند، بهطوریکه با کاهش میزان آب قابل دسترس گیاه وزن خشک و محتوای کلروفیل کاهش یافت. میزان فعالیت آنزیم کاتالاز در شرایط تنش شدید در مقایسه با تنش متوسط و عدم تنش خشکی بهترتیب تا 37 و 9/71 درصد در رقم پیروز و تا 4/69 و 6/82 درصد در رقم ILC-482 افزایش پیدا کرد. در رقم ILC-482 بیشترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در شرایط تنش شدید مشاهده شد که تقریباً نسبت به تیمار عدم تنش دو برابر افزایش یافت. فعالیت آنزیم پراکسیداز تحت تأثیر کاربرد قارچ مایکوریزا قرار گرفت، بهطوریکه گیاهان تلقیحشده با گونه G. mosseae بیشترین و عدم تلقیح با مایکوریزا کمترین میزان فعالیت پراکسیداز را دارا بودند. در تنش شدید کمترین میزان مالوندیآلدهید با کاربرد گونه G. mosseae حاصل شد. تلقیح نخود با قارچ مایکوریزا میتواند بهعنوان راهکاری در جهت بهبود رشد در شرایط عدم تنش و افزایش مقاومت در شرایط تنش خشکی مدنظر قرار گیرد.
محبوبه آشناور؛ محمدعلی بهمنیار؛ وحید اکبرپور؛ نیره قربانی
چکیده
مدیریت کود یک عامل مهم در موفقیت کشت گیاهان دارویی است و در این بین شناسایی کودهای سازگار با طبیعت و مناسب برای گیاه، میتواند اثرات مطلوبی بر شاخصهای کمی و کیفی گیاه داشته باشد. بدین منظور، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با دو عامل نانوکود فسفر بهصورت محلولپاشی برگی (صفر، 2 و 4 گرم در لیتر) در سه مرحله ...
بیشتر
مدیریت کود یک عامل مهم در موفقیت کشت گیاهان دارویی است و در این بین شناسایی کودهای سازگار با طبیعت و مناسب برای گیاه، میتواند اثرات مطلوبی بر شاخصهای کمی و کیفی گیاه داشته باشد. بدین منظور، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با دو عامل نانوکود فسفر بهصورت محلولپاشی برگی (صفر، 2 و 4 گرم در لیتر) در سه مرحله و ورمیکمپوست (صفر، 5 و 10 درصد وزن خاک گلدان)، با سه تکرار در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1393 اجرا گردید. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که تمام صفات مورد بررسی نظیر تعداد گل در بوته، وزنتر و خشک گلها، درصد و عملکرد اسانس و درصد کامازولن در گیاه بابونه آلمانی تحت تأثیر تیمارهای مختلف کودی قرار گرفتند. بهطوریکه، بیشترین تعداد گل در بوته، وزنتر و خشک گلها و عملکرد اسانس از تیمار 2 گرم در لیتر نانوکود فسفر + 10 درصد ورمیکمپوست به دست آمد و کمترین مقدار نیز مربوط به تیمار شاهد بود. حداکثر درصد اسانس گلها (46/4 درصد) در اثر کاربرد بالاترین سطوح کودی (4 گرم در لیتر نانوکود فسفر + 10 درصد ورمیکمپوست) حاصل شد که نسبت به تیمار شاهد 43 درصد افزایش داشت. همچنین، درصد کامازولن در تیمار شاهد بیشترین مقدار (9/15 درصد) را به خود اختصاص داد که با تیمار 2 گرم در لیتر نانوکود فسفر + 5 درصد ورمیکمپوست (43/15 درصد) در یک سطح آماری قرار داشت.
سوفیا سروری؛ محمد مقدم؛ حمید هاشمی مقدم
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و فاصلة ردیف کاشت بر عملکرد و میزان اسانس گیاه بادرشبی Dracocephalum moldavica L.))در 100 کیلومتری جنوب شرقی شهر مشهدانجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 سطح کود نیتروژن (0، 50، 100، 150 کیلوگرم در هکتار) و 3 فاصلة ردیف کاشت (20، ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و فاصلة ردیف کاشت بر عملکرد و میزان اسانس گیاه بادرشبی Dracocephalum moldavica L.))در 100 کیلومتری جنوب شرقی شهر مشهدانجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 4 سطح کود نیتروژن (0، 50، 100، 150 کیلوگرم در هکتار) و 3 فاصلة ردیف کاشت (20، 30، 40 سانتیمتر) بود. نتایج تجزیة واریانس نشان داد کود نیتروژن و فاصلة ردیف کاشت تأثیر معنیداری در سطح احتمال 05/0 درصد بر ارتفاع، تعداد شاخة فرعی، وزن تر و خشک بوته، درصد اسانس و عملکرد گیاه دارد. بیشترین ارتفاع گیاه، تعداد شاخة فرعی و وزن تر و خشک بوته در فاصلة کشت 40 سانتیمتر و کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن مشاهده شد. بالاترین عملکرد وزن خشک گیاه (4/10 تن در هکتار)، درصد اسانس (46/0 درصد) و عملکرد اسانس (9/44 کیلوگرم در هکتار) در فاصلة ردیف کشت 40 سانتیمتر همراه با کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن بهدست آمد. براساس نتایج این تحقیق فاصلة کشت 40 سانتیمتر همراه با کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن برای تولید حداکثر عملکرد و اسانس گیاه بادرشبی در شرایط اکولوژیکی مشابه توصیه میشود.
حسین صادقی؛ بابک میرشکارنژاد؛ سامان شیدائی؛ بیتا اسکوئی
چکیده
به منظور بررسی خصوصیات جوانهزنی و خسارت مکانیکی واردشده به بذرهای سویا در زمان فرآوری پژوهشی براساس یک آزمایش فاکتوریل 3×6 با 18 تیمار بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران (ساری)، در سال 89ـ1388، انجام شد؛ عامل اول، مراحل مختلف فرآوری بذر شامل 6 مرحله: قبل از بوجاری، بعد از بالابر، ...
بیشتر
به منظور بررسی خصوصیات جوانهزنی و خسارت مکانیکی واردشده به بذرهای سویا در زمان فرآوری پژوهشی براساس یک آزمایش فاکتوریل 3×6 با 18 تیمار بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران (ساری)، در سال 89ـ1388، انجام شد؛ عامل اول، مراحل مختلف فرآوری بذر شامل 6 مرحله: قبل از بوجاری، بعد از بالابر، بعد از پیش بوجاری، بعد از بوجاری، بعد از خشککردن و بعد از بستهبندی و عامل دوم، 3 رقم سویا شامل: تلار، ساری و رقم 033 بود. نتایج نشان داد که رقم 033 بیشترین درصد جوانهزنی در آزمون جوانهزنی استاندارد (5/83 درصد)، بیشترین درصد جوانهزنی در آزمون پیریزودرس(6/71 درصد)، بیشترین شاخص بنیة گیاهچه (76/12) و کمترین میزان هدایت الکتریکی (73/41 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم) را دارا بود. همچنین، مشخص شد رقم تلار بیشترین درصد بذرهای با پوستة ترکخورده (38/10 درصد) را داشت. اثر مراحل مختلف بوجاری بر تمام صفات بررسیشده، معنیدار بود. بهنحوی که کمترین درصد جوانهزنی (36/78 درصد)، بیشترین درصد بذرهای شکسته (72/16 درصد) و بیشترین درصد بذرهای با پوستة ترکخورده (55/13 درصد) در مرحلة بعد از بالابر ایجاد شد. اثر متقابل رقم×مراحل مختلف بوجاری بر صفات مورد بررسی معنیدار نبود، ولی مقایسة میانگینها نشانداد که بیشترین درصد جوانهزنی (9/86 درصد) در رقم033 بعد از مرحلة خشککن و کمترین آن (8/77 درصد) در رقم تلار بعد از مرحلة بالابر حاصل شد.
نبی خلیلی اقدم؛ روژان حسنی؛ تورج میرمحمودی
چکیده
فراتحلیل[1] علم تحلیل آماری، مجموعهای بزرگ از نتایج آماری مربوط به مطالعات مختلف بهمنظور یکپارچهسازی یافتههای آن است. در این مطالعه اثر برخی عملیات زراعی شامل خاکورزی، سطوح کود نیتروژن، تنش شوری، هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ، هورموپرایمینگ و پرایمینگ فیزیکی بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت گندم بهروش فراتحلیل ...
بیشتر
فراتحلیل[1] علم تحلیل آماری، مجموعهای بزرگ از نتایج آماری مربوط به مطالعات مختلف بهمنظور یکپارچهسازی یافتههای آن است. در این مطالعه اثر برخی عملیات زراعی شامل خاکورزی، سطوح کود نیتروژن، تنش شوری، هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ، هورموپرایمینگ و پرایمینگ فیزیکی بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت گندم بهروش فراتحلیل با رویکرد هدگز[2] آزمون شد. به این منظور در تحقیقاتی که در آنها تیمارهای مختلف در مقابل شاهد مقایسه شدند، پس از وزندهی مقادیر صفات در هر تیمار، اندازة آثار، نسبت واکنش و حدود اطمینان آن تخمین زده شد. نتایج فراتحلیل نشان داد که استفاده از کود نیتروژن در مقادیر 50-250 کیلوگرم در هکتار در کشت گندم باعث افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت شد. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در سطح 125-150 کیلوگرم در هکتار و بالاترین شاخص برداشت نیز در سطح 230-250 کیلوگرم در هکتار مشاهد شد. خاکورزی ثانویه نیز نسبت به خاکورزی رایج در هر دو اراضی دیم و آبی باعث افت عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت شد که این کاهش در اراضی دیم مشهودتر بود. کمترین (15/21 درصد) و بیشترین (41/76 درصدی) افت تولید گندم (عملکرد دانه) نیز در شوری4-6 و 12-16 دسیزیمنس بر متر در ثانیه حاصل شد. همچنین، نتایج نشان داد که هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ و هورموپرایمینگ باعث افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بهترتیب به میزان 16، 23، 19 و 30، 24، 25 و 50، 59 و 1درصدی شده است. ضمن اینکه پرایمینگ فیزیکی تأثیر قابل ملاحظهای (غیرمعنادار) بر صفات مورد مطالعه نداشت و فقط به افزایش عملکرد دانه در حدود 3 درصد انجامید. نتایج بهطورکلی بر مصرف 125-150 کیلوگرم در هکتار کود ازته، دقت بیشتر در نتایج جایگزینی ادوات خاکورزی ثانویه با ادوات خاکورزی رایج در اراضی دیم، توصیه به کشت در خاکها یا آبیاری با آبهای کمتر از 4 دسی زیمنس بر متر بر ثانیه و آثار مثبت هورمو، هیدرو و اسموپرایمینگ بر تولید گندم، ضمن بیان توانایی فراتحلیل در شناسایی و نهایی کردن آثار مثبت یا منفی عوامل مهم و مؤثر بر تولید تأکید دارد.
[1]. Meta-analysis
[2]. Hedges
رضا صادقی؛ مصطفی میرزایی؛ عسگر عباداللهی؛ ارسلان جمشیدنیا؛ مجید قربانی جاوید
چکیده
شبپره هندی Plodia interpunctella Hübner (Pyralidae) یکی از آفات مهم محصولات انباری در ایران میباشد که برای کنترل آن از سموم شیمیایی تدخینی استفاده میشود. استفاده از اسانسهای گیاهی و ترکیبات آن بهدلیل خطرات کم روی پستانداران میتواند جایگزین مناسبی برای سموم مرسوم تدخینی باشد. در این پژوهش مرگومیر، مهارکنندگی آنزیم آلفا-آمیلاز و میزان ...
بیشتر
شبپره هندی Plodia interpunctella Hübner (Pyralidae) یکی از آفات مهم محصولات انباری در ایران میباشد که برای کنترل آن از سموم شیمیایی تدخینی استفاده میشود. استفاده از اسانسهای گیاهی و ترکیبات آن بهدلیل خطرات کم روی پستانداران میتواند جایگزین مناسبی برای سموم مرسوم تدخینی باشد. در این پژوهش مرگومیر، مهارکنندگی آنزیم آلفا-آمیلاز و میزان پروتئین کل لارو شبپره هندی تحت تأثیر عصاره گلبرگ زعفران با آنتوسیانین بالا در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. غلظتهای مورداستفاده شامل 500، 690، 1000، 1380 و 2000 پیپیام بودند که طی زمانهای 24 و 48 ساعت در چهار تکرار علیه لاروهای سن پنجم آفت استفاده شدند. مقدار غلظت کشنده پنجاه درصد (LC50) عصاره گلبرگ زعفران روی لارو شبپره هندی بعد از 24 و 48 ساعت بهترتیب برابر با 950/2244 و 828/1434 پیپیام برآورد شد. فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز در لارو سن پنجم شبپره هندی تحت تأثیر تیمارهای عصاره گلبرگ زعفران اختلاف معنیداری با شاهد داشت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم آلفا-آمیلاز لارو آفت تحت تأثیر عصاره گلبرگ زعفران برابر با 1/83 درصد و میزان مهارکنندگی آنزیم مذکور نیز برابر با 8/21 درصد ارزیابی شد که اختلاف معنیداری با شاهد داشتند. علاوه بر آن، میزان پروتئین در لاروهایی که تحت تأثیر این عصاره قرار داشتند با گروههای شاهد تفاوت معنیداری داشت. بنابراین، با توجه به سمیت تدخینی عصاره گلبرگ زعفران و فعالیت بازدارندگی آن روی آنزیم آلفا-آمیلاز لاروهای شبپره هندی، این عصاره میتواند جهت انجام پژوهشهای تکمیلی در راستای مدیریت اکولوژیک آفت مذکور موردتوجه قرار گیرد.