صابر صادق پور؛ لطفعلی ناصری؛ مرتضی نوبهار؛ رضا رضایی؛ رقیه نجف زاده
چکیده
گردو یکی از مهمترین محصولات خشکباری ایران میباشد. برای داشتن یک تولید مناسب و اقتصادی در باغهای بذری از قبل کاشته شده این محصول، تنها گزینه سریع و باصرفه ممکن جهت اصلاح درختان بذری، اجرای عملیات پیوند از طریق تعویض تاج یا سرشاخهکاری با ارقام اصلاح شده روز دنیا میباشد. اینپژوهش با هدفتعیین زمان مناسب پیوند گردو طی ...
بیشتر
گردو یکی از مهمترین محصولات خشکباری ایران میباشد. برای داشتن یک تولید مناسب و اقتصادی در باغهای بذری از قبل کاشته شده این محصول، تنها گزینه سریع و باصرفه ممکن جهت اصلاح درختان بذری، اجرای عملیات پیوند از طریق تعویض تاج یا سرشاخهکاری با ارقام اصلاح شده روز دنیا میباشد. اینپژوهش با هدفتعیین زمان مناسب پیوند گردو طی دو زمان فروردین و اردیبهشت ماه در سالهای 91-1390و انجام روش پیوند جانبی تغییریافته و مقایسه آن با روش پیوند تاجی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در شرایط آب و هوایی استان آذربایجان غربی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدینمنظور، از دو رقم ‘پدرو’ و ‘چندلر’ به عنوان پیوندک جهت دستیابی به درصد گیرایی بالا استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین گیرایی پیوند از روش پیوند جانبی تغییریافته با درصد زندهمانی 32/97 و درصد گیرایی نهایی 93/83 بهدست آمد که این روش بهتر از روش پیوند تاجی در سرشاخه کاری درختان گردو بود. همچنین، در مقایسه بین دو زمان فروردین و اردیبهشت ماه نیز، بیشترین گیرایی پیوند در اردیبهشت ماه با درصد زندهمانی 95/98 و درصد گیرایی نهایی 49/89 بهدست آمد که درصد گیرایی پیوند در این ماه نسبت به فروردین ماه بیشتر بود.
اسما بستامی؛ مجید مجیدیان؛ غلام رضا محسن آبادی؛ داود بخشی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز، آزمایشی بهصورت مزرعهای در سال زراعی 1392 در خرمآباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سهعاملی شامل قارچ میکوریزا در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح)، عامل کود فسفات زیستی در سه سطح (صفر، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی در سه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز، آزمایشی بهصورت مزرعهای در سال زراعی 1392 در خرمآباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سهعاملی شامل قارچ میکوریزا در دو سطح (عدم تلقیح و تلقیح)، عامل کود فسفات زیستی در سه سطح (صفر، 35 و 70 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی در سه سطح شامل 10، 20 و 30 تن در هکتار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با هجده تیمار و در سه تکرار انجام گرفت. همچنین یک کرت بهعنوان شاهد کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهمقدار 90، 60 و 90 کیلوگرم در هکتار) در هر تکرار قرار داده شد و مقایسۀ آن با تیمارهای کودهای زیستی و دامی نیز در قالب طرح بلوک کامل تصادفی صورت گرفت. براساس نتایج، تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی تأثیر معناداری در سطح احتمال 1 درصد بر ارتفاع بوته، تعداد چتر در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، درصد اسانس و عملکرد اسانس گشنیز داشت. مقایسۀ میانگینها نشان داد که در بین سه عامل، تلقیح میکوریزایی بیشترین تأثیر را بر همۀ صفات داشت. بیشترین عملکرد دانه (7/1780 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیستی (7/3931 کیلوگرم در هکتار) و درصد اسانس (4/0 درصد) در اثر تلقیح با میکوریزا، مصرف 70 کیلوگرم کود فسفات زیستی و 20 تن در هکتار کود دامی حاصل شد که بهترتیب 80، 51 و 135 درصد بیشتر از شاهد شیمیایی شد. اثر متقابل و معنادار تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی بر عملکرد دانه مشاهده شد.
سید محمدرضا احتشامی؛ ایمان جان زمین؛ مهدی رمضانی؛ کاظم خاوازی؛ بهنام زند
چکیده
به منظور بررسی تأثیر باکتری Bacillus cogulansبر عملکرد کمی و کیفی دو رقم ذرت علوفهای، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران، در سال زراعی 89-1388، اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق شامل نوع منبع تأمینکننده فسفر و رقم بودند. عامل نوع منبع تأمینکنندة فسفر در 6 ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر باکتری Bacillus cogulansبر عملکرد کمی و کیفی دو رقم ذرت علوفهای، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران، در سال زراعی 89-1388، اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی در این تحقیق شامل نوع منبع تأمینکننده فسفر و رقم بودند. عامل نوع منبع تأمینکنندة فسفر در 6 سطح شامل دارای سوپر فسفات تریپل و بدون تلقیح بذر، بدون کود و بدون تلقیح بذر، تلقیح بذر+100 درصد کود شیمیایی فسفر، تلقیح بذر+75 درصد کود شیمیایی فسفر، تلقیح بذر+50 درصد کود شیمیایی فسفر، تلقیح بذر و بدون کود شیمیایی فسفره و عامل رقم در دو سطح (سینگل کراس 704 و 647) اعمال شدند. تیمار 75 درصد کود و تلقیح بذر در اکثر صفات مورد بررسی دارای بالاترین میزان بود. از نظر کیفیت علوفه نیز تیمار 75 درصد کود و تلقیح بذر بیشترین قابلیت هضم علوفه خشک، پروتئین خام و کربوهیدرات محلول در آب را به خود اختصاص داد. بیشترین فیبر خام و خاکستر نیز در تیمار بدون کود و بدون تلقیح بذر مشاهده شد. همچنین، بالاترین درصد بازدة نسبی زراعی و بازدة زراعی کوددر تیمار 75 درصد کود شیمیایی و تلقیح بذر و کمترین آن در تیمار بدون کود و بدون تلقیح بود.یافتههای این تحقیق نشان داد که ریزسازوارهها فعالیت چشمگیری دارند و نسبت به تیمار شاهد و کود شیمیایی تلاش بیشتری برای جذب رطوبت و عناصر غذایی از خود نشان دادهاند تا از این طریق بتوانند سبب افزایش عملکرد گیاه شوند. این ریزسازوارهها در تلفیق با کود شیمیایی میتوانند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه منجر شوند.
امیرعلی محمدی؛ مهدی حدادی نژاد؛ حسین صادقی؛ کامران قاسمی
چکیده
تمشک سیاه از گیاهان معتدله است که امکان تولید محصول در گلخانه جهت تولید میوه خارج از فصل و حصول سود بیشتر نیز برای آن وجود دارد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بهصورت گلدانی، در بستر خاکی حاوی نسبت 1:1:1 خاک لومی، ماسه و ماده آلی، انجام شد. فاکتور اول رقم (زودرس، میانرس و دیررس) و فاکتور دوم برنامه ...
بیشتر
تمشک سیاه از گیاهان معتدله است که امکان تولید محصول در گلخانه جهت تولید میوه خارج از فصل و حصول سود بیشتر نیز برای آن وجود دارد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بهصورت گلدانی، در بستر خاکی حاوی نسبت 1:1:1 خاک لومی، ماسه و ماده آلی، انجام شد. فاکتور اول رقم (زودرس، میانرس و دیررس) و فاکتور دوم برنامه تغذیهای در شش سطح از عناصر NPK (N0P0K0 (شاهد)، N50P0K0، N50P0K25، N50P0K50، N50P25K50، N50P12.5K25 کیلوگرم در هکتار) بوده که بهصورت کودآبیاری اعمال شد. نتایج نشان داد کاربرد عناصر غذایی موجب شده بیشترین میزان عناصر نیتروژن و پتاسیم در رقم دیررس حاصل شود. بیشترین طول شاخه و شاخص سبزینگی در تیمار N50P0K25 دیده شد؛ همچنین پاسخ گیاه تمشک به نسبتهای مختلف عناصر غذایی از نظر وزن تر شاخه در ارقام مختلف روند متفاوتی را نشان داد. با اینحال بیشترین وزن تر شاخساره در رقم دیررس و در دو تیمار N50P0K0 و N50P0K50 دیده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حداکثر عملکرد در ارقام زودرس و میانرس در تیمار N50P0K25 و در رقم دیررس در تیمار حاوی فسفر (N50P25K50) حاصل شد. همچنین بیشترین مقدار مواد جامد محلول در رقم زودرس و تیمار N50P0K25 به میزان 9/12 درجه بریکس بهدست آمد. بهطورکلی هرچند استفاده از عناصر غذایی NPK در اکثر صفات موردبررسی اثرگذار بود ولی نقش N و K در بهبود صفات رویشی و زایشی در تمشک بهویژه برای دو رقم زودرس و میانرس ملموستر بود.
سید شهرام شفیعی؛ حسن محمد علیزاده؛ حسین مقدم؛ علیرضا یوسفی
چکیده
به منظور بررسی روشهای مختلف کنترل علفهای هرز گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار، در سال 1387، در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه تهران، کرج، اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد پسرویشی (در مقدار توصیهشده) و پیشرویشی (مقدار کاهشیافتة هر کدام در تلفیق با مالچ) علفکشهای متریبوزین، ریمسولفورون و سولفوسولفورون؛ ...
بیشتر
به منظور بررسی روشهای مختلف کنترل علفهای هرز گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار، در سال 1387، در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه تهران، کرج، اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد پسرویشی (در مقدار توصیهشده) و پیشرویشی (مقدار کاهشیافتة هر کدام در تلفیق با مالچ) علفکشهای متریبوزین، ریمسولفورون و سولفوسولفورون؛ همچنین، کاربرد پیشرویشی (در تلفیق با مالچ) و پسرویشی مخلوط دو به دو این علفکشها و نیز متریبوزین+هالوکسیفوپ ـ متیل، تریفلورالین+متریبوزین، مالچ به تنهایی، شاهد تداخل و شاهد با وجین در طول فصل رشد بود. صفاتی نظیر وزن خشک و تراکم علفهای هرز و عملکرد میوه و زیستتودة گوجهفرنگی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که فقط تیمارهای مصرف پسرویشی سولفوسولفورون و ترکیب سولفوسولفورون+ریمسولفورون به ترتیب با 92 و 93 درصد کارایی، علف هرز پیچک صحرایی را بهطور مؤثر کنترل کردند. همچنین، همة تیمارها علفهای هرز تاجخروس ریشهقرمز، تاجخروس رونده و خرفه را در سطح خوب (بیش از 80 درصد) تا عالی (بیش از 90 درصد) کنترل کردند. علفکشهای متریبوزین، ریمسولفورون و سولفوسولفورون در اوایل زمان مصرف، گیاهسوزی محدود و ناپایداری روی گوجهفرنگی ایجاد کردند که بعد از چهار هفته، با رشد گیاه گوجهفرنگی ترمیم شد. بهطور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که کنترل مؤثر علفهای هرز پهنبرگ و نازکبرگ در گوجهفرنگی با کاربرد پیشرویشی علفکشهای ریمسولفورون، سولفوسولفورون و متریبوزین در تلفیق با مالچ و یا علفکش پسرویشی قابل دستیابی است.
اسماعیل قربانپور؛ فرشید قادری فر؛ جاوید قرخلو
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر رقابتی گاوپنبه بر پنبه، آزمایشی در بهار سال زراعی1390، بهصورت کرتهای خردشده، در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. فاکتورها شامل فاصلۀ بین ردیف کاشت پنبه، در سه سطح (20، 40 و 80 سانتیمتر) بهعنوان کرت اصلی، و تراکم علف هرز گاوپنبه، در پنج ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی اثر رقابتی گاوپنبه بر پنبه، آزمایشی در بهار سال زراعی1390، بهصورت کرتهای خردشده، در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. فاکتورها شامل فاصلۀ بین ردیف کاشت پنبه، در سه سطح (20، 40 و 80 سانتیمتر) بهعنوان کرت اصلی، و تراکم علف هرز گاوپنبه، در پنج سطح (صفر(شاهد)، 1، 3، 5 و 12 بوته در متر مربع) بهعنوان کرت فرعی بود. در این پژوهش، بیشترین ارتفاع بوتۀ پنبه (4/129 سانتیمتر) در فاصلۀ ردیف کاشت 80 سانتیمتر و در وضعیت بدون علف هرز بهدست آمد. بیشترین وزن خشک (8/863 گرم در متر مربع) و حداکثر شاخص سطح برگ (04/9) پنبه نیز در فاصلۀ ردیف کاشت 20 سانتیمتر پنبه و در وضعیت بدون علف هرز مشاهده شد. براساس نتایج، عملکرد نهایی وش در فواصل ردیف کاشت مختلف پنبه و در وضعیت بدون علف هرز غیرمعنادار بود. بیشترین عملکرد پنبه بهمقدار73/4986 کیلوگرم در هکتار، در پنبۀ کشتشده با فاصلۀ ردیف 40 سانتیمتری و در وضعیت بدون علف هرز بهدست آمد. بهطور کلی، کاهش فاصلۀ ردیف کاشت پنبه بهواسطۀ افزایش تراکم بوته در واحد سطح، سبب افزایش توان رقابتی پنبه در رقابت بر سر منابع مشترک با علف هرز شد و در نتیجه، عملکرد پایدارتری در رقابت با تراکمهای مختلف گاوپنبه بهدنبال داشت.
محسن سیلسپور
چکیده
در آزمایشی مزرعهای، اثرات کاربرد نیتروژن و بوربر کمی و کیفی پنبه رقم ورامین در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان تهران مطالعه گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 اجرا شد. نیتروژن با چهار سطح (صفر، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار) بهعنوان عامل اصلی و بور با سه سطح ...
بیشتر
در آزمایشی مزرعهای، اثرات کاربرد نیتروژن و بوربر کمی و کیفی پنبه رقم ورامین در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان تهران مطالعه گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 اجرا شد. نیتروژن با چهار سطح (صفر، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار) بهعنوان عامل اصلی و بور با سه سطح (بدون برگپاشی، یک بار برگپاشی و دو بار برگپاشی) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. اثرات ساده نیتروژن و بور و اثر متقابل نیتروژن و بور بر صفات کمی پنبه شامل میانگین تعداد غوزه در بوته، میانگین وزن غوزه، عملکرد وش و الیاف، درصد کیل و صفات کیفی شامل طول و استحکام الیاف معنیدار بود. بالاترین عملکرد وش (5233 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد الیاف (2080 کیلوگرم در هکتار)، درصد کیل (40)، طول الیاف (3/31 میلیمتر)، استحکام الیاف (7/29 گرم بر تکس) از کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار همراه با دو بار برگپاشی بور حاصل شد. بین خصوصیات کیفی الیاف با نیتروژن همبستگی وجود داشت که رابطه رگرسیون آن از معادله درجه دو پیروی میکرد. نتایج نشان داد که در خاکهایی که کمتر از 5/0 میلیگرم در کیلوگرم بور داشته باشند و ذخیره کربن آلی آنها کمتر از 81/0 درصد باشد، مصرف نیتروژن و بور باعث افزایش معنیدار عملکرد وش و الیاف پنبه میشود و خصوصیات کیفی الیاف نیز ارتقا مییابد. بنابراین، در چنین خاکهایی مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن خالص همراه با دو بار برگپاشی بور با غلظت پنج در هزار از منبع اسید بوریک در مرحله گلدهی و دو هفته پس از آن، توصیه میشود.
احمد گلچین؛ فائزه فرهمند مفرد؛ نادر خادم مقدم ایگده لو
چکیده
نعناع فلفلی یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر دنیاست که مقدار اسانس آن از نقطهای به نقطه دیگر در اثر کوددهی، سایهاندازی، آبیاری و دوره نوردهی تغییر میکند. بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف سایهاندازی و نیتروژن بر رشد و عمکلرد اسانس این گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده ...
بیشتر
نعناع فلفلی یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر دنیاست که مقدار اسانس آن از نقطهای به نقطه دیگر در اثر کوددهی، سایهاندازی، آبیاری و دوره نوردهی تغییر میکند. بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف سایهاندازی و نیتروژن بر رشد و عمکلرد اسانس این گیاه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 94-1393 انجام شد. فاکتور سایهاندازی در چهار سطح (S0: بدون سایهاندازی، S25: 25 درصد ، S50: 50 درصد و S75: 75 درصد سایهاندازی) و فاکتور نیتروژن نیز در چهار سطح (N1: بدون نیتروژن، N2:60، N3:120 و N4: mg/kg 180 نیتروژن) فاکتورهای آزمایش را تشکیل میدادند. نتایج نشان داد که بیشترین تعداد برگ در بوته (936)، سطح برگ (mm2 1688)، شاخص کلروفیل (32/51)، میزان اسانس (455/2 درصد وزنی-وزنی) و عملکرد اسانس (g/box 37/0) در تیمار S25N3 دیده شدند. بیشترین وزن خشک بخش هوایی در تیمار S50N4 بهدست آمد که تیمار S25N3 با اختلاف 36/8 درصد در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین وزن خشک برگ در تیمار S25N3 بهمیزان g/box 55/11 مشاهده گردید. تیمارهای اعمال شده بر ارتفاع گیاه و تعداد شاخه فرعی تأثیر معنیدار نداشتند. لذا جهت نیل به حداکثر درصد و عملکرد اسانس و همچنین تعداد برگ در بوته و سطح برگ بهمنظور بازارپسندی جهت مصارف خوراکی نعناع فلفلی، استفاده از 25 درصد سایهاندازی بههمراه کاربرد mg/kg120 نیتروژن توصیه میشود.
جواد حمزه ئی؛ هومن عباسی؛ زهره وزیری امجد
چکیده
تأثیر روشهای مختلف کنترل علفهرز بر وزن خشک علفهای هرز و عملکرد ذرت SC500 در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان بررسی شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار اجرا شد. وجین علفهای هرز، خاکپوش کلش، خاکپوش پلاستیک شفاف، خاکپوش پلاستیک سیاه، کاربرد علفکش و شاهد آلوده به علفهرز ...
بیشتر
تأثیر روشهای مختلف کنترل علفهرز بر وزن خشک علفهای هرز و عملکرد ذرت SC500 در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان بررسی شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار اجرا شد. وجین علفهای هرز، خاکپوش کلش، خاکپوش پلاستیک شفاف، خاکپوش پلاستیک سیاه، کاربرد علفکش و شاهد آلوده به علفهرز تیمارهای آزمایشی بودند. اثر تیمارها بر پارامترهای وزن خشک علفهای هرز، عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت نظیر تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در بوته و وزن دانه معنیدار شد. در مقایسه با تیمار شاهد، خاکپوش کلش بهطور معنیداری اجزای عملکرد دانه ذرت را افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه ذرت (9363 کیلوگرم در هکتار) و کمترین میزان آن (با 44/43 درصد کاهش) بهترتیب از تیمار خاکپوش کلش و شاهد حاصل شد. همچنین، بیشترین وزن خشک علفهای هرز (92/940 گرم در متر مربع) و کمترین میزان آن (با 51/88 درصد کاهش) بهترتیب از تیمار شاهد و خاکپوش پلاستیک سیاه به دست آمد. خاکپوشهای کلش، پلاستیک سیاه و شفاف از نظر عملکرد دانه و وزن خشک علفهای هرز تفاوت معنیدار نداشتند. در مجموع با توجه به خطرات زیستمحیطی کاربرد پلاستیکهای پلیاتیلن در کشاورزی، خاکپوش کلش بهعنوان تیمار برتر معرفی گردید که ضمن افزایش عملکرد ذرت، کنترل موثر علفهای هرز را در پی داشت.
لطفعلی صادقی آذر؛ شهاب مداححسینی؛ اصغر رحیمی؛ علی اکبر محمدی میریک
چکیده
به منظور بررسی اثر تنش شوری بر برخی شاخصهای جوانهزنی و رشد رویشی ژنوتیپهای عدس، 2 آزمایش در آزمایشگاه و گلخانة پژوهشی دانشکدة کشاورزی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان انجام شد. در آزمایش اول 9 ژنوتیپ عدس تحت اثر 3 سطح شوری (هدایت الکتریکی 1، 4 و 7 دسیزیمنس بر متر) قرار گرفتند و شاخصهای جوانهزنی آنها پس از 7 روز بررسی شد. در آزمایش ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تنش شوری بر برخی شاخصهای جوانهزنی و رشد رویشی ژنوتیپهای عدس، 2 آزمایش در آزمایشگاه و گلخانة پژوهشی دانشکدة کشاورزی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان انجام شد. در آزمایش اول 9 ژنوتیپ عدس تحت اثر 3 سطح شوری (هدایت الکتریکی 1، 4 و 7 دسیزیمنس بر متر) قرار گرفتند و شاخصهای جوانهزنی آنها پس از 7 روز بررسی شد. در آزمایش دوم همان ژنوتیپها تحت تأثیر سطوح شوری در خاک گلدان قرار گرفتند. پس از 4 هفته مادة خشک و سطح برگ آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درصد جوانهزنی، نسبت ریشهچه به ساقهچه، سطح برگ و مادة خشک بوته با افزایش شوری کاهش معنیداری یافت، اما بهجز در مورد درصد جوانهزنی تفاوت معنیداری بین سطوح 4 و 7 دسیزیمنس بر متر شوری نبود. از سوی دیگر تنوع ژنوتیپی چشمگیری از نظر واکنش به شوری میان ژنوتیپها وجود داشت؛ اما همبستگی معنیداری بین میزان بردباری نسبت به شوری در مرحلة جوانهزنی و رشد رویشی وجود نداشت. در شرایط این آزمایش، میزان آسیب شوری 7 دسیزیمنس بر متر به شاخصهای رشد رویشی و جوانهزنی عدس بهطور نسبی بیش از شوری 4 بود.
نوشین کاظمی؛ فریبرز زارع نهندی؛ علی اکبر حبشی؛ وهب اسدی
چکیده
این مطالعه با هدف تولید نهال سالم گلابی جهت تکثیر و ایجاد یک باغ سالم مادری در سال 1393 در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران (ابری) انجام شد. آزمایشها با ارزیابی کارایی شیمیدرمانی (تیمارهای ریباویرین با غلظتهای صفر، 20، 40 و 80 میلیگرم) و کشت مریستم انتهایی (در سه اندازه: کوچکتر از 2/0 میلیمتر، بین 2/0 تا 7/0 میلیمتر و بزرگتر از ...
بیشتر
این مطالعه با هدف تولید نهال سالم گلابی جهت تکثیر و ایجاد یک باغ سالم مادری در سال 1393 در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران (ابری) انجام شد. آزمایشها با ارزیابی کارایی شیمیدرمانی (تیمارهای ریباویرین با غلظتهای صفر، 20، 40 و 80 میلیگرم) و کشت مریستم انتهایی (در سه اندازه: کوچکتر از 2/0 میلیمتر، بین 2/0 تا 7/0 میلیمتر و بزرگتر از 7/0 میلیمتر) بر حذف ویروس (ACLSV، ASGVو ASPV) از هفت رقم گلابی (ابتهفتل، بیروتی، درگزی، کوشیا، لوئیزبون، ملینا و اسپادونا) صورت گرفتند. در ابتدا حضور ویروسهای ACLSV، ASGV و ASPV در نمونههای مادری با روش RT-PCR بررسی شد و تمام ریز نمونهها به هر سه ویروس آلودگی داشتند بهجز ارقام ابتهفتل و بیروتی که عاری از ویروس ASP بودند. تیمارهای شیمیدرمانی و کشت مریستم در شرایط درون شیشهای انجام شد. ریز شاخههای رشد یافته از مریستم توسط RT-PCR برای هر سه ویروس مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزایش غلظت ریباویرین و کاهش اندازه مریستم در افزایش کارآیی حذف هر سه ویروس بسیار مؤثر بود. همچنین واکنش ارقام و ویروسهای موردمطالعه به تیمارهای این پژوهش متفاوت بود. نمونههایی که توسط RT-PCR سالم تشخیص داده شدند، تکثیر و ریشهدار شده و به گلدان منتقل شدند تا بتوانند بهمنظور ایجاد باغ مادری سالم مورداستفاده قرار گیرند.
شهریار کاظمی؛ مهسا رفعتی آلاشتی؛ قربان خدابین
چکیده
بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی ارقام مختلف کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی براسینواستروئید (صفر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر براسینواستروئید بر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی ارقام مختلف کلزا تحت تنش خشکی آخر فصل، آزمایشی بهصورت فاکتوریل کرت خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (ماهدشت) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلولپاشی براسینواستروئید (صفر و 1/0 میکرومولار) و آبیاری (معمول و قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی) بهصورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای کلزا (نفیس، احمدی، اکاپی، نیما و نیلوفر) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. محلولپاشی براسینواستروئید در هر دو شرایط آبیاری کامل و قطع آبیاری موجب افزایش عملکرد دانه، کلروفیل و محتوای نسبی آب نسبت به شاهد شد. بالاترین مقدار کربوهیدرات محلول، پرولین برگ و درصد روغن در شرایط تنش خشکی و کاربرد براسینواستروئید حاصلشد که نسبت به شرایط کنترل بهترتیب 8/24، 5/16 و 5/2 درصد بیشتر بود. ایندرحالی بود که رقم اکاپی در شرایط قطع آبیاری بالاترین مقاومت روزنهای (59/24 ثانیه بر سانتیمتر)، کمترین میزان کلروفیل (49/1 میکرومول در گرم وزن تر) و عملکرد دانه (5/1960 کیلوگرم در هکتار) را دارا بود. رقم نیلوفر کمترین میزان مقاومت روزنهای و بالاترین میزان کلروفیل، درصد روغن و عملکرد دانه را در هر دو شرایط آبیاری داشت. بهطورکلی در هر دو تیمار آبیاری، کاربرد براسینواستروئید منجر به بهبود صفات فیزیولوژیک کلزا شد.
محمد حسین لباسچی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ مریم مکیزاده تفتی؛ سمانه اسدی صنم
چکیده
بهمنظور تشخیص مناسبترین مکان و تراکم کشت آویشن باغی در شرایط دیم، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در هفت استان کشور انجام شد. عوامل مورد بررسی در آزمایش شامل تراکم (4، 6 و 8 بوته در مترمربع)، زمان (سال اول و دوم پس از کشت) و مکان (تهران، خراسانشمالی، اصفهان، کردستان، کرمانشاه، گیلان و ...
بیشتر
بهمنظور تشخیص مناسبترین مکان و تراکم کشت آویشن باغی در شرایط دیم، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در هفت استان کشور انجام شد. عوامل مورد بررسی در آزمایش شامل تراکم (4، 6 و 8 بوته در مترمربع)، زمان (سال اول و دوم پس از کشت) و مکان (تهران، خراسانشمالی، اصفهان، کردستان، کرمانشاه، گیلان و آذربایجان شرقی) بود. ویژگیهای اندازهگیری شده شامل ارتفاع، قطر تاجپوشش، عملکرد مادة خشک اندام هوایی، بازده اسانس و عملکرد اسانس در مرحلة گلدهی کامل بود. نتایج نشان داد که برهمکنش تراکم، مکان و سال بر همة ویژگیهای مورد مطالعه معنادار بود. بیشترین عملکرد مادة خشک (1734 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (84/16 کیلوگرم در هکتار) اندامهای هوایی در تراکم 8 بوته در مترمربع در گیلان بهدست آمد. بیشترین درصد اسانس (96/1 درصد) به اصفهان و کمترین درصد آن (50/0 درصد) به آذربایجانشرقی تعلق داشت. در کل، بهنظر میرسد که کشت آویشن باغی در تراکمهای بالا میتواند به تولید بیشتر ماده خشک و عملکرد اسانس در شرایط دیم کشور بیانجامد.
علی سرخوش؛ محمد ابوطالبیان
چکیده
به منظور بررسی تأثیر پرایمینگ مزرعهای بذر و تقسیط کود نیتروژنی بر کارایی مصرف نیتروژن، عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ذرت سینگلکراس 704 این پژوهش در سال 1390 به روش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی اسدآباد اجرا شد. تیمارها شامل پرایم مزرعهای بذر در سه سطح (پرایم با آب، پرایم با محلول روی و بدون ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر پرایمینگ مزرعهای بذر و تقسیط کود نیتروژنی بر کارایی مصرف نیتروژن، عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ذرت سینگلکراس 704 این پژوهش در سال 1390 به روش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی اسدآباد اجرا شد. تیمارها شامل پرایم مزرعهای بذر در سه سطح (پرایم با آب، پرایم با محلول روی و بدون پرایم) و زمان مصرف کود نیتروژنه با پنج سطح (شامل بدون کاربرد، کاربرد یک، دو، سه و چهارمرحلهای) بود. نتایج نشان داد میزان نیتروژن دانه در پرایم با محلول روی و کاربرد چهار مرحلهای کود نیتروژن به بالاترین میزان، 6/1 درصد، رسید. بیشترین عملکرد دانه در تیمار ترکیبی کاربرد سه مرحلهای کود نیتروژن و پرایم با محلول روی (10769 کیلوگرم در هکتار) بهدست آمد که نسبت به تیمار بدون پرایم و مصرفنکردن کود نیتروژن، 77 درصد افزایش داشت. در این تحقیق پرایمکردن و کاربرد تقسیطی کود نیتروژن سبب کاهش شاخص برداشت شد. پرایمکردن بذر باعث افزایش 7/32، 6/19 و 30 درصدی شاخصهای کارایی زراعی نیتروژن، عامل جزئی سودمندی نیتروژن و کارایی بازیافت نیتروژن دانه نسبت به تیمار شاهد شد. کاربرد سه مرحلهای نیتروژن نیز سبب افزایش 6/117، 6/23 و 450 درصدی شاخصهای مذکور نسبت به کاربرد یکمرحلهای کود نیتروژن شد.
نسرین تیموری؛ مختار قبادی؛ دانیال کهریزی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محلولپاشی سیلیکون در افزایش تحمل به خشکی در گیاه کاملینا اجرا شد.روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلدانی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش دو ژنوتیپ کاملینا (رقم سهیل و لاین-84)، تیمار خشکی (دو سطح تنش خشکی و بدون تنش خشکی) و محلولپاشی برگی سیلیکاتسدیم ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محلولپاشی سیلیکون در افزایش تحمل به خشکی در گیاه کاملینا اجرا شد.روش پژوهش: آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلدانی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش دو ژنوتیپ کاملینا (رقم سهیل و لاین-84)، تیمار خشکی (دو سطح تنش خشکی و بدون تنش خشکی) و محلولپاشی برگی سیلیکاتسدیم (پنج سطح صفر، 2، 4، 6 و 8 میلیمولار) بودند.یافته ها: نتایج نشان داد که خشکی باعث کاهش صفات عملکرد دانه، اجزای آن و صفات مورفولوژیک هر دو ژنوتیپ کاملینا شد. تنش خشکی وزن دانه در بوته در رقم سهیل و لاین-84 را بهترتیب 27 و 39 درصد کاهش داد. محلولپاشی برگی سیلیکون در افزایش عملکرد و اجزای عملکرد مؤثر بود. بهطور میانگین، محلولپاشی سیلیکون در غلظت 6 میلیمولار نسبت به تیمار شاهد باعث افزایش در صفات وزن دانه در بوته (04/13 درصد)، شاخص برداشت (1/12 درصد) و تعداد خورجین در بوته (7 درصد) شد. در تجزیه همبستگی مشخص شد که در بین اجزای عملکرد دانه، بالاترین ضریب همبستگی مثبت با وزن دانه در بوته به صفت تعداد خورجین در بوته (941/0) تعلق داشت.نتیجه گیری: بهطور کلی، بهنظر میرسد که در گیاه کاملینا محلولپاشی سیلیکون با غلظت 6 میلیمولار میتواند در افزایش تحمل به خشکی مؤثر باشد.
شیلان اصلانی؛ طاهر برزگر؛ جعفر نیکبخت
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش کمآبی و سطوح مختلف اسید هیومیک بر شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکرد گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه پژوهشی دانشگاه زنجان در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری در سه سطح (60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) و محلولپاشی اسید هیومیک در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تنش کمآبی و سطوح مختلف اسید هیومیک بر شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکرد گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه پژوهشی دانشگاه زنجان در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری در سه سطح (60، 80 و 100 درصد نیاز آبی گیاه) و محلولپاشی اسید هیومیک در چهار سطح (صفر، 100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که تنش کمآبیاری بهطور معنیداری هدایت روزنهای، شاخص پایداری غشا، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل و عملکرد بوته را کاهش داد و باعث افزایش مقدار پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز شد. کاربرد اسید هیومیک فعالیت آنزیم پراکسیداز، محتوای نسبی آب برگ، مقدار پرولین، کلروفیل و شاخص پایداری غشا را تحت آبیاری نرمال و کمآبیاری افزایش داد و باعث کاهش هدایت روزنهای گردید. بیشترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز (207/1 واحد بر گرم وزن برگ تازه در دقیقه) و پرولین (5/11 میلیگرم در گرم بافت تازه) با کاربرد 200 میلیگرم در لیتر اسید هیومیک در تیمار کمآبیاری با 60 درصد نیاز آبی حاصل شد. بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ (6/78 درصد) و شاخص پایداری غشا (01/70 درصد) بهترتیب با کاربرد 300 و 200 میلیگرم بر لیتر اسید هیومیک در شرایط آبیاری 100 درصد نیاز آبی گیاه حاصل شد. حداکثر عملکرد بوته تحت آبیاری 100 درصد با کاربرد 200 میلیگرم در لیتر اسید هیومیک بهدست آمد. با توجه به نتایج، کاربرد 200 میلیگرم در لیتر اسید هیومیک جهت بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکرد میوه گوجهفرنگی پیشنهاد میشود.
فاطمه اقایی؛ رئوف سید شریفی؛ حامد نریمانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری بهعنوان شاهد و شوریهای 40، 80 و120 میلیمولار در خاک)، و کاربرد جداگانه و ترکیبی یونیکونازول و کودهای زیستی (1) شاهد یا عدم کودهای زیستی و یونیکونازول، (2) قارچ میکوریزا، (3) یونیکونازول، (4) باکتری سودوموناس پوتیدا، (5) میکوریزا با سودوموناس پوتیدا، (6) میکوریزا با یونیکونازول، (7) کاربرد میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا) بودند. از مدل دوتکهای برای کمٍّیسازی مؤلفههای پر شدن دانه استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد توأم میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا در شرایط عدم اعمال شوری، موجب افزایش محتوای کلروفیل a، کلروفیل کل، کاروتنوئید، وزن و حجم ریشه (بهترتیب 8/39، 6/51، 2/47، 9/97 و7/54 درصد) و همچنین افزایش حداکثر وزن تک بذر، طول دوره پر شدن، دوره مؤثر پر شدن دانه و عملکرد دانه (بهترتیب 4/78، 8/21، 2/32 و8/108درصدی) در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول در بالاترین سطح از شوری خاک شد. بر اساس نتایج، کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول میتواند بهعنوان یک رهیافت مناسب برای افزایش عملکرد و طول دورهی پر شدن دانه گندم تحت شرایط شوری خاک پیشنهاد شود.
محمد خادمی؛ فایزه زعفریان؛ شهرام نظری؛ محمد علی اسماعیلی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر بر خصوصیات سبزشدن، رشد مورفولوژیک ریشه و روند فنولوژیک برنج در سیستم زراعی کشت مستقیم، آزمایشی در سال 1398 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل دو رقم طارم هاشمی و شیرودی و ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر پیشتیمار بذر بر خصوصیات سبزشدن، رشد مورفولوژیک ریشه و روند فنولوژیک برنج در سیستم زراعی کشت مستقیم، آزمایشی در سال 1398 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شد. این پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل دو رقم طارم هاشمی و شیرودی و پیشتیمار در پنج سطح شامل هیدروپرایمینگ (بهمدت 48 ساعت)، کلریدکلسیم و کلریدپتاسیم (پتانسیل اُسمزی 25/1- بار بهمدت 24 ساعت)، اسید آسکوربات (10 میلیگرم در یک لیتر آب بهمدت 24 ساعت) و شاهد (بدون پیشتیمار) بود. بالاترین درصد سبزشدن با 90 درصد تحت پیشتیمار با کلریدکلسیم مشاهده شد، که با پیشتیمار کلریدپتاسیم و آب تفاوت معنیداری نداشت. سرعت سبزشدن پیشتیمار با کلریدکلسیم، کلریدپتاسیم و آب بهترتیب 50، 36 و 29 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد. نتایج نشان داد پیشتیمار با کلریدکلسیم، کلریدپتاسیم، اسید آسکوربات و آب بهترتیب 55، 50، 33 و 38 درصد ارتفاع بوته و 48، 29، 12 و 25 درصد وزن خشک بوته را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. در ارقام شیرودی و طارم هاشمی مدت زمان لازم جهت شروع پنجهزنی بهترتیب 40/27 و 53/24 روز، ظهور خوشه 4/90 و 87/53 روز، گلدهی 53/100 و 87/70 روز و رسیدگی نیز 26/132 و 61/94 روز بود. کمترین زمان لازم جهت ظهور خوشه و گلدهی در پیشتیمار با کلریدکلسیم مشاهده شد که هرچند با سایر پیشتیمارها تفاوت معنیداری نداشت، اما نسبت به تیمار شاهد بهترتیب 17/11 و 5/7 روز کاهش نشان داد.
سیده سمانه حسینی؛ نوراله احمدی؛ عباس یداللهی
چکیده
این پژوهش بهمنظور تعیین بهترین مرحلۀ نمو گل جهت جمعآوری دانۀ گرده و محیط جوانهزنی دانۀ گرده و همچنین ارزیابی اثر دمای نگهداری و غلظتهای مختلف پوترسین بر زندهمانی دانۀ گرده و جوانهزنی دو ژنوتیپ گل محمدی (‘آذران’و ‘کاشان’) انجام گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و چهار ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور تعیین بهترین مرحلۀ نمو گل جهت جمعآوری دانۀ گرده و محیط جوانهزنی دانۀ گرده و همچنین ارزیابی اثر دمای نگهداری و غلظتهای مختلف پوترسین بر زندهمانی دانۀ گرده و جوانهزنی دو ژنوتیپ گل محمدی (‘آذران’و ‘کاشان’) انجام گرفت. این آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح کاملاً تصادفی با شانزده تیمار و چهار تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل چهار سطح دمای نگهداری دانۀ گرده (25، 4، 20- و 80- درجۀ سانتیگراد) و چهار سطح پوترسین (غلظتهای صفر (شاهد)، 25/0، 5/0 و 5/2 میلیمولار) بود. براساس نتایج، بهترین مرحلۀ نمو گل برای جمعآوری دانۀ گرده، مرحلۀ غنچة نیمهباز، و محیط جوانهزنی مناسب نیز حاوی ppm 300 نیترات کلسیم، ppm 200 سولفات منیزیم، ppm 100 نیترات پتاسیم، ppm 100 اسید بوریک، 15 درصد ساکارز و 2/1 درصد آگار بود. در ژنوتیپ ‘آذران’ بیشترین و کمترین درصد جوانهزنی بهترتیب در محیط حاوی 25/0 و 5/2 میلیمولار پوترسین بهدست آمد. همچنین بررسی روند جوانهزنی دانۀ گردة ژنوتیپ ‘کاشان’ در بازههای زمانی مختلف نشان داد که با گذشت زمان، درصد جوانهزنی دانۀ گرده کاهش مییابد که این روند کاهش درصد جوانهزنی تحت تأثیر غلظت کم پوترسین و با نگهداری در دمای 80- درجۀ سانتیگراد کندتر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نگهداری دانۀ گرده در دمای کم (80- درجۀ سانتیگراد) و کشت آن در محیط حاوی کمترین مقدار پوترسین (25/0 میلیمولار) سبب دستیابی به بیشترین درصد جوانهزنی دانۀ گرده میشود
جعفر پوررضا؛ افشین سلطانی
چکیده
بهمنظور بررسی تولید و زوال برگ در بوته گندم، دو آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 رقم گندم در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، با عرض جغرافیایی 31 درجه و 16 دقیقة شمالی و طول جغرافیایی 49 درجه و 36 دقیقة شرقی و ارتفاع 151 متری از سطح دریا، در دو سال زراعی 86-1385 تا 87-1386 اجرا شد. نتایج نشان داد در مرحله ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تولید و زوال برگ در بوته گندم، دو آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 رقم گندم در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، با عرض جغرافیایی 31 درجه و 16 دقیقة شمالی و طول جغرافیایی 49 درجه و 36 دقیقة شرقی و ارتفاع 151 متری از سطح دریا، در دو سال زراعی 86-1385 تا 87-1386 اجرا شد. نتایج نشان داد در مرحله اول تولید برگ، به ازای افزایش یک برگ در ساقه اصلی، 32/1 برگ به برگهای بوته اضافه شد. اما، بعد از تشکیل پنج برگ در ساقه اصلی (x0) و شروع پنجهزنی در گیاه، به ازای افزایش یک برگ در ساقه اصلی تقریباً پنج برگ به برگهای بوته در مرحله دوم افزوده شد. بررسی زوال و پیری برگها نشان داد که مشابه وضعیت تولید دو مرحلهای برگ در بوته، پیری برگها نیز در دو مرحله اتفاق افتاد در مرحله اول، کسر برگهای پیر در بوته به ازای هر یک درصد افزایش در کسر برگهای پیر روی ساقه اصلی 71/0 درصد افزایش نشان داد. این افزایش تا زمانی ادامه یافت که کسر برگهای پیر در ساقه اصلی به 28/0 رسید، به عبارت دیگر زمانی که 28 درصد برگهای ساقه اصلی پیر شدند. بعد از این در مرحله دوم، هر یک واحد افزایش در کسر برگهای پیر روی ساقه اصلی باعث 16/1 واحد افزایش در میزان برگهای پیر در بوته شد. اطلاع از ویژگیهای سطح برگ میتواند در اصلاح نباتات، مدیریت گیاهان زراعی و مدلهای شبیهسازی رشد و نمو گیاهان زراعی مفید باشد.
سید بصیر موسوی؛ سعید سیف زاده؛ حمید جباری؛ علیرضا ولدآبادی؛ اسماعیل حدیدی ماسوله
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی واکنش دو رقم گلرنگ آبی به شرایط تنش خشکی و محلولپاشی هورمون اکسین، بهصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. در این آزمایش آبیاری در دو سطح بدون تنش خشکی (شاهد) و قطع آبیاری ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی واکنش دو رقم گلرنگ آبی به شرایط تنش خشکی و محلولپاشی هورمون اکسین، بهصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا شد. در این آزمایش آبیاری در دو سطح بدون تنش خشکی (شاهد) و قطع آبیاری از مرحله آغاز پرشدن دانه در کرتهای اصلی و ارقام پدیده و گلدشت و محلولپاشی هورمون اکسین در دو سطح محلولپاشی با آب مقطر (شاهد) و کاربرد هورمون اکسین در یک مرحله (اواسط گلدهی) به غلظت 3000 میلیگرم در لیتر (30 پیپیام) در کرتهای فرعی بهصورت فاکتوریل ارزیابی شدند. در شرایط محلولپاشی هورمون اکسین و محلولپاشی با آب مقطر (شاهد) در هر دو تیمار آبیاری معمول و تنش خشکی، بیشترین تعداد کل طبق در بوته در رقم گلدشت بهترتیب بهمیزان 3/26، 3/24 و بیشترین تعداد کل دانه در بوته در رقم گلدشت بهترتیب بهمیزان 708 و 592 مشاهده شد. محلولپاشی اکسین و آبیاری تأثیر معنیداری بر درصد روغن دانه نداشت. رقم گلدشت بهدلیل دمای طبق کمتر، غلظت کربوهیدرات محلول برگ بیشتر، تعداد طبق و وزن هزاردانه بیشتر عملکرد دانه بالاتری در مقایسه با رقم پدیده داشت. نتایج کلی نشان داد که اثر تیمارهای موردبررسی تحت تأثیر سال قرار گرفت و با وجود تأثیر مثبت محلولپاشی هورمون اکسین بر برخی از اجزای عملکرد دانه گلرنگ در هر دو سطح آبیاری، محلولپاشی هورمون اکسین در مرحله اواسط گلدهی دانه تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه نداشت.
کامیار کاظمی؛ محمد خواجه حسینی؛ احمد نظامی؛ حمداله اسکندری
چکیده
اثر تیمارهای مختلف پرایمینگ (شامل هیدروپرایمینگ، محلول 10 درصد پلیاتیلن گلیکول، محلول 20 درصد پلیاتیلن گلیکول، محلول 5/2 درصد کلرید کلسیم، محلول 5 درصد کلرید کلسیم، محلول 50 میلیمولار سولفات روی، محلول 100 میلیمولار سولفات روی و بدون پرایمینگ) بر جوانهزنی بذر کنجد بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بذور ...
بیشتر
اثر تیمارهای مختلف پرایمینگ (شامل هیدروپرایمینگ، محلول 10 درصد پلیاتیلن گلیکول، محلول 20 درصد پلیاتیلن گلیکول، محلول 5/2 درصد کلرید کلسیم، محلول 5 درصد کلرید کلسیم، محلول 50 میلیمولار سولفات روی، محلول 100 میلیمولار سولفات روی و بدون پرایمینگ) بر جوانهزنی بذر کنجد بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بذور پرایم شده با سولفات روی (50 میلیمولار) دارای بالاترین درصد جوانهزنی بودند، حال آنکه سرعت جوانهزنی بالا در هیدروپرایمینگ بهدست آمد. در شرایط مزرعهای تأثیر پرایمینگ بذر و سطوح آبیاری بر رشد و عملکرد کنجد به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، در سال زراعی 93-1392 در مزرعهای واقع در شمال غربی شهرستان شادگان مورد بررسی قرار گرفت. کرتهای اصلی شامل سطوح آبیاری (آبیاری پس از 150 و 250 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر) و کرتهای فرعی هشت سطح پرایمینگ بذر (مشابه آزمون مقدماتی) بودند. بیشترین ارتفاع بوته در محلول 5 درصد کلرید کلسیم و آبیاری پس از 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر و کمترین ارتفاع در سطح عدم پرایمینگ و آبیاری پس از 250 میلیمتر تبخیر مشاهده شد. بیشترین و کمترین وزن هزاردانه نیز به ترتیب در هیدروپرایمینگ با فاصله آبیاری 150 و در تیمار شاهد پس از 250 میلیمتر تبخیر اندازهگیری شد. بالاترین میزان عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، کارایی مصرف آب، عملکرد روغن، درصد روغن و کمترین درصد پروتئین نیز در تیمار هیدروپرایمینگ بهدست آمد.
مهدی شاعری؛ ولی ربیعی؛ مهدی طاهری
چکیده
در زمان احداث باغ سیب، مهمترین تصمیم انتخاب پایه و رقم است. پایه و رقم، بر اندازة درخت، عملکرد و کیفیت میوه تأثیر دارند. عدم بررسی کافی تأثیر پایهها و ارقام بر صفات یادشده، به نتیجة نادرست یا عدم موفقیت در مدیریت باغ میانجامد. در این آزمایش، اثر سه پایة رویشی MM106، MM111 وM9 بر رشد رویشی و زایشی و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سه رقم سیب ...
بیشتر
در زمان احداث باغ سیب، مهمترین تصمیم انتخاب پایه و رقم است. پایه و رقم، بر اندازة درخت، عملکرد و کیفیت میوه تأثیر دارند. عدم بررسی کافی تأثیر پایهها و ارقام بر صفات یادشده، به نتیجة نادرست یا عدم موفقیت در مدیریت باغ میانجامد. در این آزمایش، اثر سه پایة رویشی MM106، MM111 وM9 بر رشد رویشی و زایشی و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سه رقم سیب (Malus domestica Borkh.) ’گلدندلیشز‘، ’فوجی‘ و ’دلباراستیوال‘ بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح بلوکهای کامل تصادفی در شهرستان خدابنده (استان زنجان) در سالهای 1390 و 1391 بررسی شد. نتایج نشان داد ترکیبهای مختلف پایه و رقم اثر معناداری بر قدرت رویشی، تشکیل میوة اولیه و نهایی، عملکرد در درخت و عملکرد در هکتار، میزان وزن خشک میوه، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنهای و شدت تعرق برگ، کارایی مصرف آب و کربوهیدراتهای محلول در برگ دارد. رقم ’گلدندلیشز‘ بیشترین و رقم ’فوجی‘ کمترین طول میوه را در دو سال آزمایش دارا بودند. بیشترین قطر تاج درخت در رقم ’دلباراستیوال‘ مشاهده شد. در میان پایههای بررسیشده، کمترین قطر تاج درخت در پایة M9مشاهده شد. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز تحت تأثیر رقم و پایه قرار گرفت و بیشترین فعالیت این آنزیم در برگهای رقم ’گلدندلیشز‘ روی پایة M9 اندازهگیری شد. ’دلباراستیوال‘ روی پایة MM106 و ’گلدندلیشز‘ روی پایة M9، مناسبترین ترکیبهای پیوندی از نظر خصوصیات بررسیشده در این پژوهش تشخیص داده شدند.
قاسم حسین طلایی؛ احمد قنبری؛ محمدرضا اصغری پور؛ حسن حبیبی؛ سید محسن موسوی نیک
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و انواع کود بر ویژگیهای کمی و کیفی زیره سبز، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شهرستان دلفان در سال زراعی 1394-95 انجام گرفت. عامل اصلی شامل سه سیستم مختلف خاکورزی؛ (1) خاکورزی متداول (گاوآهن برگرداندار، پنجهغازی و دیسک)، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر سیستمهای مختلف خاکورزی و انواع کود بر ویژگیهای کمی و کیفی زیره سبز، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شهرستان دلفان در سال زراعی 1394-95 انجام گرفت. عامل اصلی شامل سه سیستم مختلف خاکورزی؛ (1) خاکورزی متداول (گاوآهن برگرداندار، پنجهغازی و دیسک)، (2) خاکورزی حداقل (پنجهغازی و دیسک) و (3) بدون خاکورزی (دیسک) و عامل فرعی شامل کودهای آلی و شیمیایی در 8 سطح؛ (1) شاهد، (2) 25 کیلوگرم کود شیمیایی نیتروژن، (3) 10 تن ورمیکمپوست، (4) 20 تن کود گاوی، (5) 20 تن کمپوست زباله شهری، (6) 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد ورمیکمپوست، (7) 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد کود گاوی و (8) 50 درصد کود شیمیایی + 50 درصد کمپوست زباله شهری میباشد. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه (53/81 گرم در متر مربع) و عملکرد بیولوژیک (41/210 گرم در متر مربع) مربوط به سیستم خاکورزی حداقل و مصرف کود گاوی بود و کمترین آنها نیز در سیستم بدون خاکورزی و تیمار شاهد بهدست آمد. همچنین، بیشترین درصد و عملکرد اسانس در سیستم خاکورزی حداقل و مصرف 10 تن ورمیکمپوست در هکتار بهدست آمد که نسبت به سیستم بدون خاکورزی و تیمار شاهد بهترتیب 25 و 28 درصد افزایش را نشان داد. میتوان نتیجهگیری کرد که برای افزایش و بهبود ویژگیهای کمی و کیفی زیره سبز کاربرد کود گاوی و ورمیکمپوست در قالب خاکورزی حداقل قابل توصیه است.
یونس محمدنژاد؛ مجید بصیرت؛ حسین حاجی ابایی؛ بنیامین ترابی
چکیده
در زمینهای زراعی واقع در اطراف سد گلستان، تناوب زراعی رعایت نمیشود و حاصلخیزی خاک آنها در خطر است. با توجه به اهمیت تغذیه کودی گندم، هدف از این آزمایش، بررسی وضعیت تغذیهای خاکهای این منطقه و تعیین نیاز کودی با تأکید بر عناصر غذایی پر مصرف بود. نیاز کودی این زمینها با استفاده از مدل QUEFTS در سال زراعی 97- 1396 تعیین شد. ابتدا، 30 قطعه ...
بیشتر
در زمینهای زراعی واقع در اطراف سد گلستان، تناوب زراعی رعایت نمیشود و حاصلخیزی خاک آنها در خطر است. با توجه به اهمیت تغذیه کودی گندم، هدف از این آزمایش، بررسی وضعیت تغذیهای خاکهای این منطقه و تعیین نیاز کودی با تأکید بر عناصر غذایی پر مصرف بود. نیاز کودی این زمینها با استفاده از مدل QUEFTS در سال زراعی 97- 1396 تعیین شد. ابتدا، 30 قطعه زمین کشاورزی که توسط آب سد گلستان آبیاری میشوند، انتخاب گردید. در هر قطعه زمین یک قطعه کوچکتر نیز مشخص گردید و در آن هیچ کودی استفاده نشد. کلیه عملیات کاشت و داشت بهروش متداول کشاورز انجام گرفت. از هر قطعه زمین (کودپاشیشده و نشده) با استفاده از کادر یک مترمربعی، پنج نمونه کفبر شده و عملکرد دانه و غیردانه و غلظت نیتروژن، پتاسیم و فسفر آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین نیتروژن، فسفر و پتاسیم جذبشده توسط قسمت هوایی گیاه بهترتیب 54، 5/19 و 98 کیلوگرم در هکتار و عملکرد متوسط دانه گندم در مزارع موردمطالعه، برابر با 4150 کیلوگرم در هکتار بود. با توجه به مدل QUEFTS، برای تولید 1000 کیلوگرم دانه گندم بهترتیب میزان 13، 5/4 و 22 کیلوگرم نیتروژن، فسفر و پتاسیم لازم بود. لذا با توجه به مطلوببودن نتایج اعتبارسنجی مدل QUEFTS، توصیه میشود در این منطقه برای تولید حدود 5000 کیلوگرم در هکتار دانه گندم، 325 کیلوگرم در هکتار کود اوره و 195 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل و 60 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم استفاده گردد.