نادر خادم مقدم ایگده لو؛ احمد گلچین؛ خدیجه فرهادی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کبالت، مولیبدن و نیتروژن بر رشد لوبیا چیتی در کشت بدونخاک، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 36 تیمار و در سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در تیر ماه و در دمای C˚25 و شدت نور 40000 لوکس در گلخانه دانشگاه زنجان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل چهار سطح نیتروژن (50، 100، 150 و mg/l 200)، سه سطح مولیبدن ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کبالت، مولیبدن و نیتروژن بر رشد لوبیا چیتی در کشت بدونخاک، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 36 تیمار و در سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در تیر ماه و در دمای C˚25 و شدت نور 40000 لوکس در گلخانه دانشگاه زنجان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل چهار سطح نیتروژن (50، 100، 150 و mg/l 200)، سه سطح مولیبدن (067/0، 2/0 و mg/l 6/0) و سه سطح کبالت (006/0، 06/0 و mg/l 3/0) بودند. سطوح فاکتورهای مورد آزمایش از طریق افزودن مقادیر مختلف نمکهای نیترات آمونیوم، مولیبدات آمونیوم و کلرید کبالت به محلول غذایی پایه، تهیه گردیدند. نتایج صفات موفولوژیکی نشان دادند که در تیمار N100Mo0.6Co0.06 بیشترین وزن خشک غلاف بهدست آمد که حداکثر اخلافی برابر با 9/47 درصد با سایر تیمارها داشت. بیشترین وزن خشک بوته نیز از تیمار N150Mo0.6Co0.006 بهدست آمد. بیشترین وزن خشک ریشه در تیمارهای N150Mo0.6 و N150Co0.3 بهدست آمد. همینطور بیشترین تعداد غلاف نیز در تیمارهای N150Mo0.6، N100Co0.3 و Mo0.6Co0.3 بهدست آمد. بررسی صفات فیزیولوژیکی هم نشان دادند که بیشترین غلظت نیتروژن، مولیبدن و کبالت بهترتیب از تیمارهای N200Mo0.6Co0.3، N150Mo0.6Co0.3 و N150Mo0.067Co0.006 حاصل شد. در کل میتوان اظهار داشت که کاربرد تیمار N100Mo0.6Co0.06 میتواند بر وزن خشک غلاف که اندامی بارده و اقتصادی است تأثیر مثبتی گذاشته و عملکرد لوبیا چیتی (رقم تلاش) را ارتقاء دهد.
زهرا عجریب زاده؛ سلیم فرزانه؛ محمود شمیلی؛ حمید رضا بلوچی؛ عزیز کرملاچعب؛ رئوف سید شریفی
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر چهار نوع چسباننده در سطحهای مختلف: کربوکسیمتیلسلولز (40 ، 60 و 80 گرم در لیتر)، صمغ عربی (50 ، 100 و 150 گرم در لیتر)، کتیرا (30 ، 60 و 90 گرم در لیتر) و نشاسته (45، 60 و 75 گرم در لیتر) به عنوان آزمایش اول و 4 نوع مواد تغذیهای با سطحهای مختلف: هیومیکاسید (6 ، 9 و 12 گرم در لیتر)، فیلترکیک (5 ،10 و 15 گرم در کیلوگرم)، سوپرجاذب (10 ، 30 ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر چهار نوع چسباننده در سطحهای مختلف: کربوکسیمتیلسلولز (40 ، 60 و 80 گرم در لیتر)، صمغ عربی (50 ، 100 و 150 گرم در لیتر)، کتیرا (30 ، 60 و 90 گرم در لیتر) و نشاسته (45، 60 و 75 گرم در لیتر) به عنوان آزمایش اول و 4 نوع مواد تغذیهای با سطحهای مختلف: هیومیکاسید (6 ، 9 و 12 گرم در لیتر)، فیلترکیک (5 ،10 و 15 گرم در کیلوگرم)، سوپرجاذب (10 ، 30 و 45 گرم در کیلوگرم) و کود میکروکمبی (10 ، 20 و 30 گرم در کیلوگرم) به عنوان آزمایش دوم به همراه شاهد به صورت طرح کاملاً تصادفی و با 3 تکرار در سال 1398 در ایستگاه تحقیقاتی نیشکر خوزستان- ایران به اجرا در آمد. نتایج نشان داد اثر چهار نوع چسب بر شاخصهای گیاه نیشکر همچون سرعت سبز شدن، طول ساقه، وزن خشک ساقه و درصد رطوبت گیاه معنیداری بود و بیشترین اثر مثبت در چسب نشاسته (60 گرم در لیتر) مشاهده گردید. همچنین چهار مواد تغذیهای بر برخی از شاخصها همچون سرعت سبز شدن، طول ساقه، وزن خشک ساقه و درصد رطوبت گیاه اثر معنیداری داشت. بیشترین اثر مثبت برای صفات گرفته شده در هیومیکاسید (12 گرم در لیتر) مشاهده گردید. با توجه به اثر مثبت بیشتر چسب نشاسته، میتوان در بررسیهای بعدی از این چسب به عنوان چسبانندهای، همراه با سایر مواد تغذیهای و مواد پرکننده برای پلت کردن جوانههای جانبی ساقه نیشکر جهت تولید بذر مصنوعی تکجوانهی نیشکر استفاده کرد.
مهدی طاهری اصغری؛ سعیده صلواتی؛ سید رضا میرعلیزاده فرد
چکیده
هدف: هدف از اجرای آزمایش، بررسی اثر محلولپاشی با سرکه چوب و تلقیح با گونههای مایکوریزا بر خصوصیات زراعی و بیوشیمیایی گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) بود.
روش پژوهش: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی سالهای زراعی 1402-1401 و 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد تاکستان اجرا شد. عوامل ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای آزمایش، بررسی اثر محلولپاشی با سرکه چوب و تلقیح با گونههای مایکوریزا بر خصوصیات زراعی و بیوشیمیایی گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) بود.
روش پژوهش: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی سالهای زراعی 1402-1401 و 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد تاکستان اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل مایکوریزا (شاهد، تلقیح بذر و خاک با Glomus mosseae، Glomus.etunicatum و Glomus. intraradices) و سرکه چوب (شاهد، محلولپاشی 5، 10 و 15 در هزار) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد اثر متقابل سرکه چوب و مایکوریزا بر وزن تر و خشک ریشه و قطر کانوپی آویشن باغی معنیدار بود. بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه با کاربرد سرکه چوب 10 در هزار بدست آمد که نسبت به شاهد 14 درصد افزایش داشت. بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه با کاربرد G.etunicatum بدست آمد که با G. mosseae در گروه آماری مشابهی قرار گرفت. بیشترین کربوهیدرات محلول شاخساره و پروتئین کل با کاربرد 10 در هزار سرکه چوب حاصل شد که به ترتیب 32 و 55 درصد نسبت به شاهد افزایش داشت. بیشترین کربوهیدرات محلول شاخساره و پروتئین کل با کاربرد G.mosseae حاصل شد که نسبت به شاهد به ترتیب 15 و 45 درصد افزایش را نشان داد. تیمار 10 در هزار سرکه چوب، توانست افزایش دو برابری درصد اسانس را نسبت به شاهد ایجاد کند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد، تیمار کاربرد 10 در هزار سرکه چوب و مایکوریزا Glomus mosseae بهترین نتیجه را به همراه داشت. با تأمین مواد غذایی و فراهم کردن شرایط افزایش جذب با استفاده از کودهای بیولوژیک و آلی، میتوان ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی به پایداری سیستم کشاورزی کمک کرد.
با تأمین مواد غذایی و فراهم کردن شرایط افزایش جذب با استفاده از کودهای بیولوژیک و آلی، میتوان ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی به پایداری سیستم کشاورزی کمک کرد.
رامین خلیلی؛ جلال خورشیدی؛ سیروان بابایی
چکیده
هدف: کشتوکار رازیانه به دلیل بازار مناسب و کاربردهای متنوعی که در صنایع غذایی و دارویی دارد، در حال توسعه است. یکی از مهمترین عوامل خسارتزا در مزارع رازیانه، علفهای هرز هستند. بنابراین، دستیابی به مناسبترین روش کنترل علفهای هرز مزرعه رازیانه از ضروریات است.
روش پژوهش: در این پژوهش تأثیر 11 روش مختلف کنترل علفهای هرز شامل ...
بیشتر
هدف: کشتوکار رازیانه به دلیل بازار مناسب و کاربردهای متنوعی که در صنایع غذایی و دارویی دارد، در حال توسعه است. یکی از مهمترین عوامل خسارتزا در مزارع رازیانه، علفهای هرز هستند. بنابراین، دستیابی به مناسبترین روش کنترل علفهای هرز مزرعه رازیانه از ضروریات است.
روش پژوهش: در این پژوهش تأثیر 11 روش مختلف کنترل علفهای هرز شامل علفکشهای گلایفوسیت، پاراکوات، آفالون، دیورون و سرکه، یکبار کولتیواسیون، دو بار کولتیواسیون، وجین دستی، آتش شعلهافکن، آلوده به علف هرز و عاری از علف هرز، بر رشد علفهای هرز و نیز ویژگیهای رشدی، عملکردی، و فیتوشیمیایی رازیانه شامل میزان اسانس و ترکیبات تشکیل دهنده آن، مطالعه گردید. آزمایش مذکور در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1400 در دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام گرفت.
یافتهها: تیمار علفکش بر صفات وزن خشک اندام هوایی، وزن هزار دانه، عملکرد میوه، محتوای اسانس و عملکرد اسانس رازیانه، و نیز وزن خشک علف-های هرز تأثیر معنیداری داشت، ولی ارتفاع بوته و تعداد چتر در بوته رازیانه تحت تأثیر معنیدار تیمار علفکش قرار نگرفتند. بیشترین میانگین عملکرد میوه رازیانه در هکتار (3/95 تن) متعلق به تیمار عاری از علف هرز بود و به دنبال آن تیمارهای وجین دستی و دیورون قرار داشتند (بهترتیب 3/63 و 3/3 تن در هکتار). کمترین علفهرز (3/54 گرم در مترمربع) از تیمار عاری از علف هرز بهدست آمد که البته با تیمارهای وجین دستی و آتش شعلهافکن تفاوت معنی-داری نداشت. محتوای اسانس میوههای رازیانه در تیمارهای اعمالشده (غیر از تیمار عاری از علف هرز) تفاوت معنیداری با هم نداشتند. بیشترین عملکرد اسانس (133/3 لیتر در هکتار) از میوههای تیمار وجین دستی، و کمترین آن (63/9 لیتر در هکتار) از تیمار گلایفوسیت بهدست آمد. ترکیبات غالب اسانس در همه تیمارها یکسان و شامل آنتول، فنکون و د-لیمونن بودند. بیشترین مقدار ترکیبات آنتول (73/53 درصد)، فنکون (12/21 درصد) و د-لیمونن (11/56 درصد) بهترتیب در تیمارهای گلایفوسیت، آلوده به علف هرز و سرکه مشاهده گردید.
نتیجهگیری: چنانچه هدف حذف قابل قبول علفهای هرز، عملکرد بیشتر میوه و اسانس همراه با کمترین آسیب به محیط زیست باشد، بعد از تیمار عاری از علف هرز، تیمار وجین دستی برترین تیمار بود. اما چنانچه علاوه بر دستیابی به عملکرد بالای محصول، کاهش هزینههای کنترل علف هرز نیز مدنظر باشد، تیمار دیورون برتر بود. از نظر کیفیت اسانس (میزان بالای آنتول و فنکون و میزان کم استراگول)، تیمار آلوده به علف هرز برترین بود.
محمد حسنی نسب؛ اسفندیار فاتح؛ امیر آینه بند؛ علی منصفی؛ کوروش بهنام فر
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور اثر کاربرد توأم کودهای شیمیایی NPK و آلی بر صفات عملکرد و ویژگیهای کمّی گیاه چای تُرش، در سال زراعی 1402-1401 در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان واقع در شهرستان اهواز موردبررسی قرار گرفت.
روش پژوهش: این آزمایش در قالب طرح کرتهای خردشده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به منظور اثر کاربرد توأم کودهای شیمیایی NPK و آلی بر صفات عملکرد و ویژگیهای کمّی گیاه چای تُرش، در سال زراعی 1402-1401 در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان واقع در شهرستان اهواز موردبررسی قرار گرفت.
روش پژوهش: این آزمایش در قالب طرح کرتهای خردشده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح کود شیمیایی (N0-P0-K0، N75-P50-K50، N150-P75-K75 و N225-P100-K100) بهعنوان کرت اصلی و چهار سطح کود آلی (عدم مصرف، اسید هیومیک، ورمیکمپوست و اسید هیومیک + ورمیکمپوست) بهعنوان کرت فرعی بودند.
ابعاد هر کرت 3 × 3 متر و در هر کرت چهار ردیف کشت صورت پذیرفت. فاصله بین ردیفهای کشت 75 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تمامی کودهای شیمیایی فسفر و پتاسیم و یکسوم نیتروژن از منابع کودی سوپرفسفاتتریپل، سولفاتپتاسیم و اوره بهصورت طرح پایه در بلوکهای آزمایشی مصرف شد و دوم سوم کود نیتروژن موردنیاز گیاه در دو مرحله رشدی 4 تا 5 برگی و قبل از ظهور غنچهها به میزان خالص در هکتار از منبع اوره مصرف گردید.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر اصلی کود شیمیایی، کود آلی و اثر متقابل کود شیمیایی × کود آلی برای کلیه صفات اندازهگیری شده در این آزمایش در چای تُرش معنیدار هستند. با توجه به اثر متقابل معنیدار، مقایسه میانگین برای ترکیبات تیماری بر اساس آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد انجام شد. ترکیب تیماری N100-P100-K225 به همراه اسید هیومیک + ورمیکمپوست بیشترین مقدار را برای تمامی صفات بهجز درصد روغن دانه در بین ترکیبات تیماری را به خود اختصاص داد که با ترکیب تیماری N150-P75-K75 به همراه اسید هیومیک + ورمیکمپوست برای صفات وزن خشک اندام هوایی، تعداد دانه در غوزه، وزن هزار دانه، وزن کاسبرگ در هر غوزه، ظرفیت آنتیاکسیدانی کاسبرگ و عملکرد بیولوژیک تفاوت معنیداری نشان نداد. کمترین مقدار برای تمامی صفات اندازهگیری شده در ترکیب تیماری N0-P0-K0 + عدم مصرف کود آلی مشاهده شد.
نتیجهگیری: کاربرد همزمان کودهای شیمیایی و آلی سبب بهبود و افزایش صفات عملکرد و ویژگیهای کمّی چای در شرایط مزرعه شد. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود تغییر در صفات اندازهگیری شده بهطور مؤثری با افزایش مقدار سطوح کودی NPK مرتبط بوده است و تغییر سطوح کود آلی اثر کمتری در مقدار صفات موردمطالعه داشته است. بااینوجود امروزه به دلیل اثرات مضر کودهای شیمیایی، تمایل به استفاده از کودهای آلی موردتوجه قرارگرفته است.
هاجر آشوردن؛ مسعود دهداری؛ اسد معصومی اصل؛ رحمت الله کریمی زاده
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف استفاده از تنوع سوماکلونی و بررسی تحمل به سرما در گیاهچههای حاصل از کشت درون شیشهای اجرا گردید.
روش پژوهش: جهت بررسی تحمل به سرما گیاهچههای باززایی شده هفت ژنوتیپ عدس در معرض دو سطح دمایی 5 و 25 درجه قرار گرفتند. آزمایش در هر سطح دمایی به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی یاسوج در سال 1400 به ...
بیشتر
هدف: این مطالعه با هدف استفاده از تنوع سوماکلونی و بررسی تحمل به سرما در گیاهچههای حاصل از کشت درون شیشهای اجرا گردید.
روش پژوهش: جهت بررسی تحمل به سرما گیاهچههای باززایی شده هفت ژنوتیپ عدس در معرض دو سطح دمایی 5 و 25 درجه قرار گرفتند. آزمایش در هر سطح دمایی به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی یاسوج در سال 1400 به اجرا درآمد. ده روز بعد از اعمال تیمارهای دمایی صفات ارتفاع اندام هوایی، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه و طول ریشه اندازهگیری شدند بعلاوه نشت الکترولیت، میزان قندهای محلول و کلروفیل برگ نیز اندازهگیری شدند. سپس تجزیه واریانس بر روی مشاهدات صورت پذیرفت و براساس نتایج بدست آمده ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی و وراثتپذیری صفات محاسبه شدند. در مرحله بعد تجزیه به عاملها انجام و مهمترین عاملها تفسیر شدند. در نهایت نمودار سهبعدی براساس سه عامل اول ترسیم و ژنوتیپها گروهبندی شدند.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر دما برای تمامی صفات؛ اثر ژنوتیپ برای تمامی صفات بجز طول ریشه و برهمکنش دما و ژنوتیپ برای تمامی صفات بجز ارتفاع اندام هوایی، مقدار کاروتنوئید و کلروفیل معنیدار شدند. در دمای 5 درجه سلسیوس (تنش سرما) از نظر بیشتر صفات ژنوتیپ 09S 83259-14ILL6994/ILL5480 از سایر ژنوتیپها بهتر بود. گروهبندی ژنوتیپها با استفاده از نمودار سه بعدی حاصل از امتیاز سه عامل اول، ژنوتیپ-های ILL 7979 و 09S 83259-14ILL6994/ILL5480 را به عنوان متحملترین ژنوتیپها در شرایط تنش سرما معرفی نمود. صفت نشت الکترولیت بیشترین مقدار شدت تنش را داشت که نشان میدهد این صفت بیشتر از سایر صفات تحت تأثیر سرما قرار گرفت. ضرایب تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی نشان داد که ژنوتیپها از نظر صفات مرتبط با اندام هوایی بیشترین تنوع را داشتند. سهم واریانس ژنتیکی نسبت به سایر اجزاء در این تنوع بیشتر بود.
نتیجهگیری: در مجموع نتایج نشان داد که بین گیاهچههای حاصل از کشت بافت ژنوتیپها تنوع کافی از نظر تحمل به سرما وجود دارد. بالا بودن سهم واریانس ژنتیکی در این مطالعه نشان میدهد که انتخاب در شرایط کشت بافت برای تحمل به سرما در عدس کارا خواهد بود. بعلاوه صفات مهمی مثل میزان نشت الکترولیت، وزن تر و خشک اندام هوایی به شدت تحت تأثیر سرما قرار گرفتهاند که احتمالا بتوانند بعنوان معیاری برای تحمل به سرما در عدس بکار روند.. از این نتایج میتوان در برنامههای اصلاحی بهبود تحمل به سرما در عدس استفاده نمود.
مینا امانی؛ محسن سبزی نوجه ده
چکیده
تنش کم آبی میتواند تأثیرات قابل توجهی بر گیاهان از طریق تخریب کارکردهای فیزیولوژیکی و متابولیکی آنها دارد. از طرف دیگر، ملاتونین با تعدیل فرآیندهای مختلف فیزیولوژیکی، پاسخهای زیستی گیاهان را تنظیم کرده و در نهایت مقاومت آنها را در برابر شرایط تنش افزایش میدهد. در این پژوهش، تأثیر غلظتهای مختلف ملاتونین (شاهد، 50 و 100 میکرومولار) ...
بیشتر
تنش کم آبی میتواند تأثیرات قابل توجهی بر گیاهان از طریق تخریب کارکردهای فیزیولوژیکی و متابولیکی آنها دارد. از طرف دیگر، ملاتونین با تعدیل فرآیندهای مختلف فیزیولوژیکی، پاسخهای زیستی گیاهان را تنظیم کرده و در نهایت مقاومت آنها را در برابر شرایط تنش افزایش میدهد. در این پژوهش، تأثیر غلظتهای مختلف ملاتونین (شاهد، 50 و 100 میکرومولار) بر ویژگیهای فیزیولوژیکی گیاه بادرشبویه در شرایط تنش کمآبی (25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و سه تکرار تکرار در گلخانه و آزمایشگاه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی اهر، دانشگاه تبریز در سال 1401 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که محلولپاشی گیاهان با غلظت 100 میکرومولار ملاتونین تأثیر قابل توجهی در بهبود پارامترهای رنگیزههای فتوسنتزی دارد. این بهبود از طریق افزایش متابولیتهای ثانویه، شامل ترکیبات فنولی و فلاونوئیدها، و همچنین آنزیمهای آنتیاکسیدان، به ویژه فنیل آلانین آمونیالیاز، مشاهده شد. این تأثیر مثبت بهویژه در شرایط تنش کمآبی متوسط و شدید بارزتر بود و نشاندهنده توانایی ملاتونین در بهبود مقاومت گیاهان در برابر تنشهای محیطی است. بهطور خاص، در تیمارهایی که با 100 میکرومولار ملاتونین محلولپاشی شده بودند، بیشترین میزان فنول (952/51 میلیگرم اسید گالیک بر گرم وزن تر برگ) و فلاونوئید (424/11 میلیگرم کوئرستین بر گرم وزن تر برگ) ثبت شد. همچنین، مقادیر بالایی از مالون دیآلدهید (128/1 میکرومول بر گرم وزن خشک) و فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (84/17 میکرومول سینامیک اسید در دقیقه در میلیگرم پروتئین) نیز در این تیمار تحت شرایط تنش شدید (25 درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. این نتایج به وضوح نشان میدهد که ملاتونین میتواند به عنوان یک عامل مؤثر در کاهش آسیبهای ناشی از تنش کمآبی عمل کند و به گیاه بادرشبویه کمک کند تا در شرایط نامساعد محیطی بهتر عمل کند. با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که استفاده از ملاتونین در شرایط تنش کمآبی نه تنها به کاهش شدت آسیبهای ناشی از تنش کمک میکند، بلکه همچنین میتواند به بهبود کیفیت و عملکرد گیاهان بادرشبویه منجر شود. بهویژه، محلولپاشی با غلظت 100 میکرومولار ملاتونین منجر به افزایش قابل توجهی در میزان رنگیزههای فتوسنتزی، متابولیتهای ثانویه، و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان شد. این نتایج نشاندهنده توانایی ملاتونین در تقویت مقاومت گیاهان در برابر تنشهای محیطی و بهبود پایداری آنها در شرایط کمآبی است.
مهدی جودی؛ اصغر مهربان
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه توان ذخیرهسازی و انتقال مجدد در میانگرههای ساقه ارقام مختلف جو دیم رشد یافته در مناطق با آب و هوای متفاوت اجرا شد.
روش پژوهش: تعداد 8 رقم جو (4 رقم جو دوردیفه و 4 رقم جو شش ردیفه) به صورت دیم در شهرستان مشگینشهر (منطقه مدیترانهای با زمستان سرد) و جعفرآباد مغان (منطقه نیمه حارهای با زمستان نیمهسرد) در ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف مطالعه توان ذخیرهسازی و انتقال مجدد در میانگرههای ساقه ارقام مختلف جو دیم رشد یافته در مناطق با آب و هوای متفاوت اجرا شد.
روش پژوهش: تعداد 8 رقم جو (4 رقم جو دوردیفه و 4 رقم جو شش ردیفه) به صورت دیم در شهرستان مشگینشهر (منطقه مدیترانهای با زمستان سرد) و جعفرآباد مغان (منطقه نیمه حارهای با زمستان نیمهسرد) در سال زراعی 1430-1402 کاشته شدند. تجمع و انتقال مجدد مواد فتوسنتزی در سطح میانگرههای ساقه (پدانکل، پنالتیمیت و میانگرههای زیرین) به صورت وزنی اندازهگیری شد.
یافتهها: مناطق مورد آزمایش از نظر آب و هوا متفاوت بودند. در شرایط مشگینشهر، بالا بودن مقدار بارش و پایین بودن میانگین دما باعث طولانیتر شدن فصل رشد در قیاس با شرایط مغان شد. طول میانگرههای بالایی (پدانکل و پنالتیمیت) در شرایط مشگینشهر بیشتر از مغان بود. در مقابل، میانگرههای زیرین در شرایط مغان نسبت بیشتری از طول ساقه را تشکیل دادند. حداکثر وزن پدانکل، پنالتیمیت و میانگرههای زیرین در شرایط مشگینشهر به ترتیب در 18، 18 و 15 روز بعد از گردهافشانی و در شرایط مغان به ترتیب در 4، 4 و 4 روز بعد از گردهافشانی بدست آمد. حداکثر وزن میانگرهها (تجمع مواد فتوسنتزی)، مقدار انتقال مجدد ذخایر و مقدار عملکرد دانه در ساقه در شرایط مشگین شهر بیشتر از مغان بود. ارقام از نظر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و زراعی تفاوت معنیداری داشتند. اثر متقابل رقم در مکان عموما برای حداکثر وزن و حداکثر وزن مخصوص میانگرهها و ساقه معنیدار نبود. علیرغم اینکه مقدار این صفات با تغییر مکان تغییر کرد، ولی رتبه ارقام برای این متغیرها تقریبا ثابت ماند. در شرایط مشگینشهر و مغان، بیشترین مقدار وزن و وزن مخصوص میانگرهها در ارقام برزین و جلگه مشاهده شد. اثر متقابل رقم در مکان برای انتقال مجدد از میانگرهها و ساقه معنیدار بود. تغییر مکان از یک طرف باعث تغییر در مقدار صفات و از طرف دیگر باعث تغییر در رتبه ارقام برای این صفات شد. ارقام جلگه و برزین در آزمایش مشگینشهر و ارقام برزین و اکسین در آزمایش مغان بالاترین مقدار انتقال مجدد تجمعی را داشتند.
نتیجهگیری: در هر دو مکان مورد آزمایش، مقدار ذخیرهسازی و انتقال مجدد در میانگرههای زیرین ساقه بیشتر بود. بنابراین میانگرههای زیرین باید دارای طول، وزن و وزن مخصوص بالایی باشند تا بتوانند در اول فصل بهار مقادیر مناسبی از مواد فتوسنتزی را ذخیره کرده و در انتهای فصل رشد فعالانه آن را به دانه ها انتقال دهند