per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
283
295
10.22059/jci.2015.55181
55181
Research Paper
بررسی کاربرد کیتوزان بر صفات جوانهزنی دو رقم بادرشبی
Study the application of chitosan on germination characteristics of two dragonhead varieties
عذرا سادات خاتمیان
o.khatamian@yahoo.com
1
سید علی محمد مدرس ثانوی
modaresa@modares.ac.ir
2
بتول مهدوی
b.mahdavi@vru.ac.ir
3
سید علی علوی اصل
dalialavi85@gmail.com
4
یونس شرقی
sharghi@iiau.ac.ir
5
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
استاد گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
. استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج)، رفسنجان، کرمان، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور واحد کرج، البرز، ایران.
استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، تهران، ایران.
به منظور بررسی اثر کیتوزان با غلظتهای 5/0 (C1)، 1/0(C2) ، 05/0 (C3) و 01/0 (C4) درصد وزنی، شاهد آب (C5) و شاهد اسید استیک (C6) بر صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک جوانهزنی دو رقم ’بومی‘ (V1) و ’اصلاح شده SZK-1‘ (V2) گیاه دارویی بادرشبی (با نام علمی Dracocephalum moldavica L.) تحقیق حاضر به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، در ژرمیناتور آزمایشگاه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، در سال 1392 اجرا شد. اثر متقابل تیمارهای آزمایشی تأثیر معنیداری بر طول ریشهچه، وزن خشک ساقهچه، میزان پروتئین و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز دارد. C2V2 و C6V1 با اختلاف 52/1 میلیمتر بیشترین و کمترین طول ریشهچه را نشان دادند. همچنین C2میزان پروتئین رقم ’بومی‘ را نسبت به C5 افزود. غلظتهای بالای کیتوزان (C1وC2) توانست فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز رقم ’اصلاح شده‘ را نسبت به C5 افزایش دهد. لذا، کیتوزان میتواند برخی خصوصیات جوانهزنی ارقام بادرشبی را افزایش دهد که در این میان، رقم ’اصلاح شده‘ واکنش بهتری به این ماده آلی نشان داد.
To study the effects of chitosan at 0.5 (C1), 0.1 (C2), 0.05 (C3) and 0.01 (C4) (weight percent) concentrations, distilled water (C5) and one percent acetic acid (C6) as controls on physiological and morphological characteristics of two landrace and modified (SZK-1) dragonhead (Dracocephalum moldavica L.) varieties, a factorial experiment was conducted in completely randomized design in germinator of the Agronomy Department, Tarbiat Modares University. Results showed that, the interactions of treatments had significant effects on radicle length, plumule dry weigh, protein content and SOD activity. C2V2 and C6V1 produced the highest and the lowest of radicle length with 1.52 mm difference respectively. Also C2 increased the protein content of landrace variety in compare to C5. High concentrations of chitosan (C1 and C2) increased the SOD activity of modified variety compare to C5. Therefore chitosan can increase some germination characteristics of dragonhead varieties and improved bred varieties showed a better response to this organic compound.
https://jci.ut.ac.ir/article_55181_8c73a4fa4b78dd0b23b94e0343d0c0b7.pdf
جوانه زنی
رقم بومی
ریشهچه
ساقهچه
سوپراکسید دسموتاز
germination
Landrace Variety
Plumule
Radicle
Super Oxide Dismutase
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
297
311
10.22059/jci.2015.55182
55182
Research Paper
تأثیر پرتو گاما پیش از جوانهزنی و سطوح مختلف نیتروژن بر رشد و عملکرد بابونه آلمانی
Effect of gamma irradiation before seed germination and different levels of nitrogen on growth and yield of German chamomile
علیرضا پیرزاد
alirezapirzad@yahoo.com
1
منوچهر علیزاده
m_alizade@yahoo.com
2
عبدالله حسن زاده قورت تپه
a.g.hassanzadeh@gmail.com
3
رضا درویش زاده
darvish_r2001@yahoo.com
4
دانشیار، گروه زراعت، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
کارشناس ارشد، گروه زراعت، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
استادیار، بخش بانک ژن گیاهی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ارومیه، ایران
دانشیار، گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
بهمنظور ارزیابی اثر تابش سطوح گاما پیش از جوانهزنی بذر و مقادیر نیتروژن بر رشد و عملکرد گیاه دارویی بابونۀ آلمانی (Chamomilla recutitasynonym Matricaria chamomilla)، یک آزمایش فاکتوریل بر پایة طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی هنرستان کشاورزی شهید بهشتی ارومیه در سال 1389 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تابش گاما حاصل از کبالت 60 روی بذرهای بابونۀ آلمانی (صفر، 4، 8، 12، 16 و 20 گری) و مقادیر نیتروژن (صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار بهصورت اوره و پس از چهاربرگه شدن گیاه) بود. بیشترین وزن خشک برگ در بوته (5/12 گرم) و در واحد سطح (4194 کیلوگرم در هکتار)، وزن خشک ساقه در بوته (49 گرم) و عملکرد بیولوژیک (19995 کیلوگرم در هکتار) از تابش 8 گری و بهترتیب مقادیر 100، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بهدست آمد. بیشترین عملکرد کاپیتول در برداشت دوم (104 کیلوگرم در هکتار) از تابش 20 گری و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، عملکرد گل در برداشت سوم (122 کیلوگرم در هکتار) از تابش 20 گری و عملکرد گل در برداشت اول (419 کیلوگرم در هکتار) و مجموع سه برداشت (533 کیلوگرم در هکتار) و در نتیجه بیشترین شاخص برداشت گل خشک (57/3 درصد) از بذرهای بدون دریافت تابش و مصرف 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بهدست آمد. درصد اسانس تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفت، ولی علیرغم اثر متقابل بین گاما و نیتروژن بر عملکرد اسانس، مقایسة میانگینها اختلاف معناداری بین ترکیبات تیماری نشان نداد. عملکرد گل در برداشت اول، بیشترین تأثیر را بر شاخص برداشت داشت.
To evaluate the effect of gamma rays on the seeds and amounts of nitrogen on growth and yield of chamomile (Chamomilla recutita synonym Matricaria chamomilla), a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications at the Research Farm of Agriculture College of Shahid-Beheshti.-Urmia in 2010. Treatments were gamma rays from cobalt-60 on chamomile seeds cv. ‘Bodegold’ (zero, four, eight, 12, 16, and 20 Gray) and different levels of nitrogen (zero, 50, 100, and 150 kg/ha, urea after appearance of the 4th leaf). The highest leaf dry weight per plant (12.5 g) and per hectare (4194 kg/ha), stem dry weight per plant (49 g) and biomass (19995 kg/ha) were obtained at 8 gray and 100, 100, 150, and 150 kg/ha of nitrogen. The highest dried flower yield at the second harvest (104 kg/ha) were obtained from 20 gray by 100 kg/ha nitrogen, and the yield of the third harvest (122 kg/ha) was from 20 gray of gamma irradiation. While, the highest flower yield at the first harvest (419 kg/ha) and total yield (533 kg/ha) were produced from 0 gray and 150 kg/ha nitrogen. Essential oil percent did not affected by treatments, but despite the significant interaction effect of gamma irradiation and nitrogen on the yield of essential oil, means comparison showed no significant differences among treatments. Yield of dried flower in the first harvest, had the greatest impact on the harvest index.
https://jci.ut.ac.ir/article_55182_3be335838b9e7850252cef6e2dd70120.pdf
اوره
اسانس
بیوماس
عملکرد
کبالت 60
Biomass
Cobalt60
Essential oil
urea
yield
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
313
327
10.22059/jci.2015.55183
55183
Research Paper
اثر مصرف کودهای نیتروژن و فسفر بر شاخصهای برداشت و برخی صفات مهم زراعی گیاه تریتیکاله در منطقه گیلان
Effect of consumption of nitrogen and phosphorus fertilizers on harvest indices and some important agronomical traits of Triticale in Guilan area
محمد ربیعی
rabiee_md@yahoo.co.uk
1
مهرداد جیلانی
en_mehrdad02@yahoo.com
2
شهرام کریمی
shahram.karimyy@gmail.com
3
مربی بخش اصلاح بذر، مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور، رشت - ایران
دانشجوی دکتری، گروه زراعت، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان – ایران
کارشناس ارشد بخش زراعت، مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان رشت، رشت - ایران
بهمنظور بررسی اثر مصرف کودهای نیتروژن و فسفر بر شاخصهای برداشت و برخی صفات مهم زراعی گیاه تریتیکاله، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در اراضی شالیزاری مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور (رشت)، طی دو سال زراعی 91-1389 اجرا شد. عامل اول، مصرف نیتروژن خالص در پنج سطح (صفر، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره و عامل دوم، مصرف فسفر خالص در چهار سطح (صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) از منبع سوپرفسفات بود. بین سطوح نیتروژن، تیمارهای مصرف 200 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین عملکرد دانه (بهترتیب با میانگین 5/3000 و 7/2999 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد پروتئین (بهترتیب با میانگین 7/442 و 5/449 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (بهترتیب با میانگین 13318 و 12525 کیلوگرم در هکتار) را دارا بود. بین سطوح مصرف فسفر نیز تیمار 150 کیلوگرم فسفر در هکتار بیشترین عملکرد دانه (0/2971 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد پروتئین (4/434 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (12375 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد. همچنین تیمار عدم مصرف نیتروژن بیشترین شاخص برداشت فسفر و پتاسیم را بهدست آورد و با افزایش مصرف نیتروژن، شاخص برداشت فسفر و پتاسیم کاهش یافت؛ ازاینرو، مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 150 کیلوگرم فسفر در هکتار بهدلیل زیاد بودن عملکرد دانه و پروتئین برای کشت تریتیکاله در منطقۀ گیلان توصیه میشود.
In order to investigate the effect of consumption of nitrogen and phosphorus fertilizers on harvest indices and some important agronomic traits of Triticale (Triticosecale wittmack var. Javaniloo), a factorial experiment based on the randomized complete block design with three replications was conducted in paddy field of Rice Research Institute of Iran (Rasht) during 2010-2012 for two years. The first factor was nitrogen in five levels: zero, 50, 100, 150 and 200 kg.ha-1 in the form of urea and phosphorus in four levels: zero, 50, 100 and 150 kg.ha-1 in the form of superphosphate. Results showed that among the nitrogen levels, the treatments of 200 and 150 kg.ha-1 had maximum grain yield (3000.5 and 2999.7 kg.ha-1, respectively), protein yield (442.7 and 449.5 kg.ha-1, respectively) and biological yield (13318 and 12525 kg.ha-1, respectively). Among the levels of phosphorus fertilizer, the treatment of 150 kg.ha-1 showed maximum grain yield (2971.0 kg.ha-1), protein yield (434.4 kg.ha-1) and biological yield (12375 kg.ha-1). Also results showed none of the nitrogen levels had the highest phosphorus and potassium indices. Moreover, with the increasing of nitrogen, phosphorus and potassium indices were reduced. Based on the obtained results, the treatments of 150 kg.ha-1 nitrogen and 150 kg.ha-1 phosphorus are recommended for cultivating triticale in Guilan area due to high grain and protein yields.
https://jci.ut.ac.ir/article_55183_ef72cff2abbadbc949b9dedbec317b65.pdf
صفات مورفولوژیک
عملکرد بیولوژیک
عملکرد دانه
کود شیمیایی
مقدار پروتئین
Biological yield
Chemical Fertilizer
Grain yield
morphological traits
protein content
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
329
340
10.22059/jci.2015.55184
55184
Research Paper
امکان کنترل شیمیایی علفهای هرز در خزانه گلهای فصلی کوکب کوهی و نازآفتابی
The possibility of chemical weed control in nursery of orange coneflower and moss rose
فرهاد بیوک زاده فرد
farhadbiuckzadefard@gmail.com
1
مرجان دیانت
ma_dyanat@yahoo.com
2
. کارشناس ارشد شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران - ایران.
استادیار گروه شناسایی و مبارزه با علفهای هرز، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران - ایران
بهمنظور بررسی کنترل شیمیایی علفهای هرز در خزانۀ کوکب کوهی و ناز آفتابی، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار و 12 تیمار در شرایط خزانه در زمینی بهوسعت 200 متر مربع در فضای سبز ناحیۀ پنج شهرداری منطقۀ شش تهران، در بهار و تابستان 1390 انجام گرفت. تیمارها شامل کاربرد علفکشهای تریفلورالین بهصورت پیشکاشت (EC48% با نام تجاری ترفلان) اختلاط با خاک و بدون اختلاط با خاک بهمقدار 2/0 و 3/0 میلیلیتر از مادۀ تجاری در متر مربع، علفکش اکسیفلورفن (EC24% با نام تجاری گل) بهصورت پیشرویشی و پسرویشی بهمیزان 2/0 و 3/0 میلیلیتر از مادۀ تجاری در متر مربع، علفکش کلروتالدیمتیل (WP48% با نام تجاری داکتال) بهصورت پیشکاشت بهمقدار 1 گرم از مادۀ تجاری در متر مربع با دو بار وجین دستی در طول فصل رشد، شاهد آلوده به علف هرز و شاهد عاری از علف هرز در طول فصل رشد (وجین دستی کلی) بودند. علفکشهایی که در گل نازآفتابی استفاده شدند، تا 100 درصد از تندش و رویش بذرهای این گل جلوگیری کردند. در آزمایش گل کوکب کوهی علفکش تریفلورالین، علفهای هرز جارو، تاج خروس، سلمک، خرفه و باریکبرگها را بهخوبی کنترل کرد و تأثیر ضعیفی در کنترل علفهای هرزی نظیر پنیرک، گاوپنبه و کنف وحشی داشت. بهترین تیمار برای کنترل علفهای هرز گل کوکب کوهی، علفکش تریفلورالین بههمراه وجین دستی بود.
In order to investigate chemical control of weeds in nursery of orange coneflower and moss rose two experiments were conducted in Randomized Complete Block Design (RCBD) with four replications in 2011. Treatments were Per-plant trifluralin (EC48 percent) with and without incorporation with soil at 0.2 and 0.3 ml/m2, Per-emergence and Post-emergence oxyfluorfen (EC24 percent) at 0.2 and 0.3 ml/m2, Pre-plant chlorthal-dimethyl (WP48 percent) at one g/m2, two-times hand weeding, weedy and without weed control. Results showed that the use of all herbicide avoided germination of moss rose, thus chemical control of weeds was not recommended. In orange coneflower, kochia, pigweed, lamb'squarters, purslane (broad-leaf weeds) and monocots were controlled by terifluralin, but poor control of common mallow, velvetleafand venice mallow was achieved. Chlorthal-dimethyl had less efficiency in control of broad-leaf and grass weeds comparing to other herbicides. The best treatment for the control of weeds in the nursery of orange coneflower was trifluralin + hand weeding.
https://jci.ut.ac.ir/article_55184_f12c61667c72897b2ffb622529799811.pdf
اکسیفلورفن
تریفلورالین
کلروتال دیمتیل
علفکش
کارایی کنترل
Chlorothal-dimethyl
Efficiency of control
Herbicide
Oxyflurfen
Trifluralin
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
341
355
10.22059/jci.2015.55185
55185
Research Paper
ارزیابی تحمل پایههای هلو، بادام تلخ، GF677 و GN15 به کلروز ناشی از بیکربنات و کمبود آهن
Evaluation of Peach, Bitter Almond, GF677 and GN15 Rootstocks for Bicarbonate or Iron Deficiency-Induced Chlorosis
راضیه رستمی
r.rostami7@ymail.com
1
احمد ارشادی
ershadi@basu.ac.ir
2
حسن ساری خانی
sari1355@yahoo.com
3
. کارشناس ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
بهمنظور بررسی تحمل چهار پایه از درختان هستهدار به کلروز کمبود آهن، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار، در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1391 انجام گرفت. پایههای مورد بررسی شامل هیبریدهای هلوو بادام GF677 و GN15، بادام تلخ و هلو و تیمارهای غذایی مورد استفاده شامل: محلول غذایی هوگلند فاقد آهن (اسیدیتۀ 6)؛ محلول غذایی هوگلند حاوی آهن با غلظت 90 میکرومولار بهعنوان تیمار شاهد (اسیدیتۀ 6)؛ و محلول غذایی هوگلند حاوی آهن با غلظت 90 میکرومولار و بیکربنات پتاسیم با غلظت 10 میلیمولار (اسیدیتۀ 8) بود. در پایان آزمایش، آهن کل و فعال برگ و ریشه،غلظت کلروفیل، پراکسید هیدروژن و همچنین فعالیت کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز اندازهگیری شد. حساسترین پایه به کمبود آهن و اسیدیتۀ زیاد، هلو؛ و متحملترین پایۀ بادام تلخ بود. بین هیبریدهای هلو و بادام،GF677 تحمل بهتری به شرایط فقر آهن و حضور بیکربنات در مقایسه با GN15 نشان داد. محلول غذایی حاوی بیکربنات مانع جذب و انتقال آهن توسط ریشههای هلو شد، درحالی که سایر پایهها مقادیر بهنسبت زیادی آهن را در این شرایط جذب کردند و به اندام هوایی انتقال دادند. در این شرایط، در پایههای GF677 و GN15 مقادیر بهنسبت زیادی آهن در برگها بهشکل غیرفعال بود، ولی در پایۀ بادام تلخ افزون بر جذب و انتقال زیاد آهن، مقدار زیادی از این عنصر فعال و توسط برگ قابل استفاده بود.
In order to evaluate tolerance of four Prunus rootstocks to Fe-deficiency-induced Chlorosis, an experiment was carried out in Bu-Ali Sina University in 2012 using a RCBD design with four replications. Four rootstocks were used, including GF677, GN15, bitter almond and peach and nutritional treatments were: Hoagland solution without Fe (pH = 6), Hoagland solution containing 90µM Fe as control (pH = 6), and Hoagland solution containing 90 µM Fe + 10 mM KHCO3 (pH = 8). At the end of experiment, total and active content of iron in leaves and roots, chlorophyll content, hydrogen peroxide levels as well as catalase and ascorbate peroxidase enzyme activity were measured. Based on the results, peach was the most sensitive rootstock to iron deficiency and bicarbonate treatments, while almond was the most tolerant rootstock. Comparing two peach × almond hybrid rootstocks showed that GF677 had better performance under iron deficiency and in the presence of bicarbonate rather than GN15. Bicarbonated nutrient solution inhibited the Fe absorption and transport by peach roots, whiles other rootstocks uptake high amount of iron and transferred it to shoots. In this condition, on both peach-almond hybrids, GF677 and GN15, large amounts of iron in leaves were in inactive form but on bitter almond rootstock in addition to high iron uptake and transport, large amounts of this element was active and utilizable by leaves.
https://jci.ut.ac.ir/article_55185_bd2cfa3eec211a4b82ffe0aa644720f1.pdf
آسکوربات پراکسیداز
آهن فعال
بادام
پایه
کاتالاز
Active iron
almond
Ascorbate peroxidase
Catalase
Rootstock
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
357
371
10.22059/jci.2015.55186
55186
Research Paper
اثر روغن سویا و نفتالیناستیکاسید در به تأخیر انداختن زمان باز شدن جوانهها و کاهش خسارت سرمای بهاره در انگور رقم ’فخری‘
Effect of soybean oil and naa on delaying bud break and reducing spring low temperature damage in grape cv. Fakhri
شیما چایانی
shima.chayani@yahoo.com
1
احمد ارشادی
ershadi@basu.ac.ir
2
حسن ساری خانی
sari1355@yahoo.com
3
کارشناس ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی (اول اسفند و اول فروردین) روغن سویا و نفتالیناستیکاسید (NAA) در به تأخیر انداختن زمان شکوفایی جوانهها و افزایش مقاومت به سرمای بهارۀ انگور رقم ’فخری‘، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در یک تاکستان تجاری شهر مریانج از توابع استان همدان، در سال 1390 انجام گرفت. غلظت دیاکسید کربن و اتیلن درون جوانهها سه روز پس از محلولپاشی اندازهگیری شد. تیمارهای روغن سویای 10 درصد بهتنهایی یا در ترکیب با NAA 100 میلیگرم بر لیتر در اسفند، سبب بیشترین تجمع گازهای تنفسی درون جوانهها و 12 روز تأخیر در باز شدن آنها و بیش از 5 درجۀ سانتیگراد افزایش مقاومت به سرمای جوانهها در مقایسه با شاهد شدند. محلولپاشی تیمارهای NAA دارای آثار جزئی بر تأخیر در باز شدن جوانهها و افزایش مقاومت به سرمای آنها بودند و تیمارهای روغن سویای 5 درصد بهتنهایی یا در ترکیب با NAA 200 میلیگرم بر لیتر حد واسط دو گروه قرار داشتند. محلولپاشی تیمارهای روغن سویا در اسفند، آثار بهتری در به تأخیر انداختن شکوفایی جوانهها و تجمع دیاکسید کربن و اتیلن درون آنها نسبت به فروردین داشت؛ ازاینرو کاربرد روغن سویا بهدلیل افزایش غلظت گازهای تنفسی، سبب طولانی شدن رکود درون جوانهها شده و در نهایت با به تأخیر انداختن زمان باز شدن جوانهها، به کاهش آثار منفی سرمای بهاره میانجامد.
Delaying bud break, using chemicals is an approach to avoid spring frost damage. Therefore, the effect of spraying different concentrations of soybean oil and naphthalene acetic acid (NAA) on delaying bud break, altering internal atmosphere and cold hardiness in grape cultivar ‘Fakhri’ was studied in 2011 in a commercial vineyard in Maryanaj, Hamedan using a factorial trial based on randomized complete block design with three replications. Selected branches were pruned to six buds. The concentration of carbon dioxide and ethylene gases in the buds were measured three days after spraying. Results showed that spraying 10 percent soybean oil alone or in combination with 100 mg/l naphthalene acetic acid caused the highest concentration of carbon dioxide and ethylene in buds, delayed bud bursting for 12 days and improved cold resistance of buds by 5°C. Auxin had minor impact on delaying opening and increasing cold tolerance of buds, while five percent soybean oil alone or in combination with NAA had intermediate effect. Applying oil treatments in March had more considerable effect on delaying bud opening and CO2 and ethylene accumulation, compared to April spraying. It seems that applying soybean oil prolongs bud dormancy due to increasing respiratory gases accumulation which subsequently delays bud break and resulted in decreased spring frost damage.
https://jci.ut.ac.ir/article_55186_c0a9f4d79da9c954a1632bdc3a88d445.pdf
اکسین
انگور
تأخیر گلدهی
تنفس
روغن سویا
سرمازدگی
Auxin
Delay blooming
grape
Respiration
soybean oil
Spring frost
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
373
484
10.22059/jci.2015.55187
55187
Research Paper
ارزیابی عملکرد علوفه، نسبت برابری زمین و برخی ویژگیهای کیفی سیلو در کشت مخلوط یولاف و ماشک گلخوشهای
Evaluation of yield, Land Equivalent Ratio (LER) and silage quality related traits in oat and vetch intercropping
حسین جهانگیری
jahangirih84@yahoo.com
1
عنایت اله توحیدی نژاد
e.tohidinejad@yahoo.com
2
مسعود ترابی
masoud.agro.ir@gmail.com
3
پوراندخت گلکار
golkar@cc.iut.ac.ir
4
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
استادیار پژوهشی، بخش اصلاح و تولید نهال و بذر، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، اصفهان، ایران
استادیار، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان - ایران
بهمنظور بررسی اثر نسبتهای مختلف بذری بر عملکرد کمی و کیفی علوفه و سیلاژ در کشت مخلوط یولاف (Avena sativa L.) و ماشک گلخوشهای (Vicia sativa L.) آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعۀ تحقیقاتی گلپایگان وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان در سال زراعی 91-1390 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل نسبتهای مختلف کاشت 100:0، 80:20، 60:40، 50:50، 40:60، 20:80 و 0:100 (ماشک گل خوشهای – یولاف) به روش نسبتهای جایگزینی بود. نتایج تجزیۀ واریانس نشان داد که صفات عملکرد علوفۀ تر و خشک، نسبت برابری زمین، مادۀ خشک سیلو، پروتئین خام، اسید بوتیریک، اسید لاکتیک، اسید استیک، الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی، الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی سیلاژ بهجز اتانول، تحت تأثیر نسبتهای مختلف بذری قرار گرفتند، بهطوری که بیشترین عملکرد علوفۀ تر و خشک بهترتیب با 88/62 و 72/15 تن در هکتار از نسبتهای بذری 40:60 ماشک گلخوشهای و یولاف بهدست آمد. بیشترین مقدار پروتئین خام، اسید بوتیریک و اسید لاکتیک متعلق به تیمار تککشتی ماشک گلخوشهای بود. نسبت بذری 20:80 ماشک گلخوشهای و یولاف نیز بیشترین حجم اسید استیک را دارا بود. بهترین نسبت بذری نسبت 40:60 ماشک گلخوشهای و یولاف است که دارای بیشترین عملکرد و از لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی است.
Effect of different planting ratios of oat (Avena sativa L.) and vetch (Vicia sativa L.) was assessed on quality and quantity of forage and silage in an intercropping system as completely randomized block design (RCBD) with four replications. The treatments were different planting ratios of oat and vetch including 0:100, 20:80, 40:60, 50:50, 60:40, 80:20 and 100:0 (Oat-Vetch) formed as replacement series. The results indicated that the highest quantitative yield obtained from 40 percent: vetch + 60 percent oat where their fresh and dry matters were 62.88 and 15.72 ton/ha, respectively. The results obtained from analysis of variance showed, all the parameters including crude protein, butyric acid, lactic acid, acetic acid, Natural Detergent Fiber (NDF) and Acid Detergent Fiber (ADF), propionic acid were significantly different with differing planting compositions except ethanol and ammoniac nitrogen. Monoculture of vetch (0-100) produced the highest level of crude protein, butyric acid and lactic acid whereas maximum acetic acid was obtained from 20 percent vetch + 80 percent oat. Maximum NDF and ADF observed from 40 percent vetch + 60 percent oat and the highest level of propionic acid were related to oat monoculture. Generally the ratio of 40 percent vetch + 60 percent oat with maximum of quality and quantity of yield was superior to others and it was acceptable as qualitative characteristics.
https://jci.ut.ac.ir/article_55187_0e80262ecf0ad6475a38bfb471a5b493.pdf
پایداری تولید
سیلاژ
کشاورزی پایدار
لگوم
نسبتهای بذر
Legume
Seed ratio
silage
Stability of production
Sustainable agriculture
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
385
402
10.22059/jci.2015.55188
55188
Research Paper
بررسی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی سه رقم سیب پیوند شده روی پایههای رویشی MM111 ،MM106 و M9
Evaluation of some physiological and morphological characteristics of three apple cultivars onto vegetative rootstocks, MM106, MM111 and M9
مهدی شاعری
shaerimahdi28@yahoo.com
1
ولی ربیعی
rabiei@znu.ac.ir
2
مهدی طاهری
taheritekab@yahoo.com
3
کارشناس ارشد گروه علوم باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
استادیار، بخش آب و خاک، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زنجان، زنجان، ایران
در زمان احداث باغ سیب، مهمترین تصمیم انتخاب پایه و رقم است. پایه و رقم، بر اندازة درخت، عملکرد و کیفیت میوه تأثیر دارند. عدم بررسی کافی تأثیر پایهها و ارقام بر صفات یادشده، به نتیجة نادرست یا عدم موفقیت در مدیریت باغ میانجامد. در این آزمایش، اثر سه پایة رویشی MM106، MM111 وM9 بر رشد رویشی و زایشی و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی سه رقم سیب (Malus domestica Borkh.) ’گلدندلیشز‘، ’فوجی‘ و ’دلباراستیوال‘ بهصورت فاکتوریل بر پایة طرح بلوکهای کامل تصادفی در شهرستان خدابنده (استان زنجان) در سالهای 1390 و 1391 بررسی شد. نتایج نشان داد ترکیبهای مختلف پایه و رقم اثر معناداری بر قدرت رویشی، تشکیل میوة اولیه و نهایی، عملکرد در درخت و عملکرد در هکتار، میزان وزن خشک میوه، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنهای و شدت تعرق برگ، کارایی مصرف آب و کربوهیدراتهای محلول در برگ دارد. رقم ’گلدندلیشز‘ بیشترین و رقم ’فوجی‘ کمترین طول میوه را در دو سال آزمایش دارا بودند. بیشترین قطر تاج درخت در رقم ’دلباراستیوال‘ مشاهده شد. در میان پایههای بررسیشده، کمترین قطر تاج درخت در پایة M9مشاهده شد. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز تحت تأثیر رقم و پایه قرار گرفت و بیشترین فعالیت این آنزیم در برگهای رقم ’گلدندلیشز‘ روی پایة M9 اندازهگیری شد. ’دلباراستیوال‘ روی پایة MM106 و ’گلدندلیشز‘ روی پایة M9، مناسبترین ترکیبهای پیوندی از نظر خصوصیات بررسیشده در این پژوهش تشخیص داده شدند.
Rootstock and cultivar selection is the most critical decision at the time of an apple orchard establishment. Tree size, yield and fruit quality are affected by roostock and cultivar. Non-sufficient study of rootstocks and cultivars effects on mentioned traits will lead to incorrect result or failure in orchard managing. In this study the effects of three vegetative rootstocks (MM106, MM111 and M9) on vegetative and reproductive growth and some physiological characteristics of three apple )Malus domestica Borkh.( cultivars, ‘Golden Delicious’, ‘Fuji’ and ‘Delbarestival’ were evaluated in a factorial experiment based on randomized complete block design in Khodabande (Zanjan Province) during two growing seasons in 2011 and 2012. The results showed that different combinations of rootstock and cultivar have significant effects on vegetative vigor, primary and final fruit set, yield per tree and yield per hectare, amount of fruit dry weight, leaf photosynthesis rate, stomatal conductivity and transpiration rate, water use efficiency and leaf soluble carbohydrates. In two years of study, ‘Golden Delicious’ and ‘Fuji’ cultivars had the highest and lowest fruit length, respectively. The highest trees were observed in ‘Delbarestival’ cultivar. Among the evaluated rootstocks, the lowest tree canopy diameter was measured in M9 rootstock. Nitrate reductase activity was affected by cultivar and rootstock and the highest activity of this enzyme was measured in leaves of ‘Golden Delicious’ cultivar grafted on M9 rootstock. ‘Delbarestival’ onto MM106 rootstock and ‘Golden Delicious’ onto M9 rootstock were the most appropriate grafting combination based on the studied traits in this research .
https://jci.ut.ac.ir/article_55188_3ba80b2039e0a67f00d868853a7af383.pdf
آنزیم نیترات ردوکتاز
ریزش جودرو
سیب
عملکرد
کربوهیدراتها
Apple
Carbohydrates
june drop
Nitrate reductase enzyme
productivity
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
403
414
10.22059/jci.2015.55189
55189
Research Paper
اثر تنش خشکی و اسید هیومیک بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیک چای ترش
The effects of drought stress and humic acid on some physiological characteristics of roselle
مژگان سنجری
sanjarimojgan@yahoo.com
1
علیرضا سیروس مهر
asirousmehr@uoz.ac.ir
2
براتعلی فاخری
ba_fakheri@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد گیاهان دارویی، گروه باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
استادیار گروه زراعت، دانشکدۀ کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
دانشیار گروه بیوتکنولوژی و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی و اسید هیومیک بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه دارویی چای ترش، آزمایشی بهصورت طرح کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز آموزش کشاورزی شهید دهقانپور جیرفت، در سال 1392 اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل تنش خشکی در سه سطح بهصورت آبیاری پس از 50، 100 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بهعنوان عامل اصلی؛ و مصرف اسید هیومیک بهصورت شاهد (عدم مصرف)، با آبیاری، با آبیاری و یک بار محلولپاشی، و با آبیاری و دو بار محلولپاشی بهعنوان عامل فرعی بودند. اسید هیومیک برای آبیاری و محلولپاشی بهترتیب با غلظت 10 کیلوگرم در هکتار و 250 سیسی در 100 لیتر آب استفاده شد. تنش خشکی اثر معناداری بر محتوای کلروفیل a، کلروفیل b،کاروتنوئید، محتوای رطوبت نسبی برگ و پرولین برگ چای ترش داشت. اثر متقابل اسید هیومیک و تنش خشکی تنها بر شاخص کلروفیل کل و مقدار کل کربوهیدراتهای محلول معنادار بود. با افزایش تنش خشکی از مقدار کلروفیل a (22/48 درصد)، کلروفیل b(77/32 درصد)،کاروتنوئید (64/79 درصد) و محتوای رطوبت نسبی (59/12 درصد) کاسته شد؛ درحالی که بر غلظت پرولین (8/26 درصد) افزود. اسید هیومیک سبب افزایش محتوای کلروفیلهای a و b وکاروتنوئید شد و مقدار پرولین را 04/15 درصد کاهش داد.
To study the effect of humic acid and drought stress on some physiological characteristics of roselle (Hibiscus sabdariffa) an experiment was conducted in the research field of Agricultural Education Centre of Jiroft in 2013. Field experiment was carried out as split plot design with three replications. Water deficit stress as main factor with three levels (A1 = Irrigation after 50, A2 = 100 and A3 = 150 mm evaporation from pan class A) and humic acid was sub plots in four methods of application (B1 = non humic acid, B2 = with irrigation, B3 = with irrigation + once spraying, B4 = with irrigation + twice spraying). Humic acid was used with irrigation at 10kg/ha and for spraying at 250ml/100l. Drought stress had significant effect on chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoids, relative humidity content and proline of roselle leaves. Interaction effect of humic acid and drought stress was only significant for total chlorophyll and soluble carbohydrate. Drought stress decreased chlorophyll a (48.22 percent), chlorophyll b (32.77 percent), carotenoid content (79.64 percent) and relative humidity (12.59 percent), while increased proline content (12.59 percent). Humic acid increased chlorophyll a, chlorophyll b and carotenoids but reduced proline content (15.04 percent).
https://jci.ut.ac.ir/article_55189_bbe27e7d6cab1de7ee4651cea59e29bf.pdf
پرولین
تشتک تبخیر
تنظیم اسمزی
رطوبت نسبی
کلروفیلمتر
Osmotic adjustment
pan evaporation
proline
relative humidity
Spad
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
415
430
10.22059/jci.2015.55190
55190
Research Paper
اثر برهمکنش رقم و مالچ زنده بر عملکرد آفتابگردان و کنترل علفهای هرز
Interaction effect of cultivar and living mulch on sunflower yield and weed control
صدیقه لطیفی
latify@znu.ac.ir
1
علیرضا یوسفی
yousefi.alireza@znu.ac.ir
2
خلیل جمشیدی
jamshidi41@yahoo.com
3
کارشناس ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
بهمنظور بررسی تأثیر رقم و مالچ زندهبر عملکرد دانۀ آفتابگردان و کنترل علفهای هرز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعۀ تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1392 انجام گرفت. فاکتورها شامل رقمهای ’فرخ‘، ’آلستار‘ و ’آذرگل‘ و کنترل علفهای هرز (وجین در تمام فصل، حضور علف هرز در تمام طول فصل رشد و کشت گیاهان پوششی گندم سیاه، یونجۀ یکساله، ماشک گلخوشهای بهعنوان مالچ زنده بهتنهایی و در تلفیق با یک بار وجین) بود. در حضور گیاهان پوششی گندم سیاه، یونجۀ یکساله و ماشک گلخوشهای بهترتیب 7/43، 8/33 و 25 درصد وزن خشک و 1/57، 1/38 و 29 درصد تراکم مجموع علفهای هرز نسبت به شاهد (حضور علف هرز در تمام طول فصل رشد) کاهش یافت. همچنین تلفیق گیاهان پوششی با یک بار وجین بهطور معناداری کنترل علفهای هرز را بهبود بخشید. کمترین مقدار وزن خشک و تراکم علفهای هرز در رقم ’آذرگل‘ دیده شد. بیشترین شاخص سطح برگ آفتابگردان در رقم ’آذرگل‘ و در شرایط وجین تمام فصل بهدست آمد. تداخل علفهای هرز، عملکرد دانۀ رقمهای ’آذرگل‘، ’آلستار‘ و ’فرخ‘ را بهترتیب 6/18، 1/22 و 4/33 درصد نسبت به شاهد بدون علف هرز کاهش داد. بهطور کلی، بیشترین عملکرد دانه در رقم ’آذرگل‘ دیده شد. همچنین گیاه پوششی یونجۀ یکساله در تلفیق با یک بار وجین عملکرد دانۀ مشابه وجین تمام فصل ایجاد کرد. در مجموع، یونجۀ یکساله بهصورت مالچ زنده و ’آذرگل‘ بهعنوان رقمی با توان رقابت زیاد میتواند بهعنوان بخشی از مدیریت تلفیقی علفهای هرز در تولید پایدار آفتابگردان استفاده شود.
In order to evaluate the effects of crop cultivars and living mulchon sunflower yield and weed control, a field experiment was carried out as factorial arrangement based on a randomized complete block design with three replications in 2013. Treatements were sunflower cultivars (‘Azargol’, ‘Allstar’, ‘Farokh’) and weed control treatments (weed-free, weed-infestation and intercropping of Fagopyrum esculentum, Medicago scutellata, Vicia villosa as living mulch alone and in combination with one hand-weeding).In comparison to weedy treatement, F. esculentum, M. scutellataand V.villosa cover crops were reduced total weed biomass 43.7, 33.8 and 25 percent, and weed density 57.1, 38.1 and 29, respectively. Weed control was improved significantly when cover crops used in combination with one hand-weeding. The lowest weed biomass and density were recorded in the ‘Azargol’ cultivar. The highest Sunflower leaf area index (LAI) was obtained in ‘Azargol’ cultivar under weed-free condition. Weed interference decreased grain yield of ‘Azargol’, ‘Allstar’ and ‘Farokh’ by 18.6, 22.1 and 33.4 percent, respectively compared to weed-free plots. The highest grain yield was obtained in ‘Azargol’ cultivar. Medicago scutellataas cover crop in combination with one hand weeding resulted in yields similar to the weed-free treatment. Overall, the results of this study revealed that the use of M. scutellataas living mulch and ‘Azargol’ as competitor cultivar can be used as part of an integrated weed management for sustainable sunflower production.
https://jci.ut.ac.ir/article_55190_a4a53f5772003ce2b4c9247c3572d743.pdf
تداخل علفهای هرز
عملکرد دانه آفتابگردان
مالچ زنده
مدیریت بومشناختی علف هرز
وجین
Ecological weed management
Living mulch
Sunflower grain yield
Weed interference
weeding
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
431
440
10.22059/jci.2015.55191
55191
Research Paper
بررسی کاربرد اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه مریمگلی کبیر تحت تنش شوری
Study of salicylic acid application on some morphological and physiological traits in clary sage under salinity stress
بهاره کاشفی
bahareh.kashefi@gmail.com
1
محدثه قدس
mohaddeseghods@yahoo.com
2
محمد مقدم
moghaddam75@yahoo.com
3
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، دامغان، ایران
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
بهمنظور بررسی اثر متقابل شوری و اسید سالیسیلیک بر برخی صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در گیاه مریمگلی کبیر، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه سطح کلرید سدیم و شاهد (صفر، 50، 100 و 150 میلیمولار)، بهعنوان فاکتور اول و سه سطح محلولپاشی اسید سالیسیلیک و شاهد (صفر، 100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر) بهعنوان فاکتور دوم با سه تکرار، در گلخانۀ مرکز آموزش جهاد کشاورزی شهرستان سمنان در سال 1392 اجرا شد. نتایج تجزیۀ واریانس دادهها نشان داد اثر متقابل تنش شوری و سطوح اسید سالیسیلیک بهغیر از طول برگ، وزن تر و مقدار کاروتنوئید در بقیة صفات معنادار بود. بیشترین تأثیر در سطح شوری 50 و 100 میلیمولار و کاربرد 200 میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک دیده شد. سطوح شوری بر تعداد و سطح برگ، طول دمبرگ، طول و عرض برگ، وزن تر و خشک برگ، طول ریشه، غلظت کلروفیلها در این گیاه تأثیرگذار بود، بهطوری که با افزایش سطح شوری میزان آنها کاهش یافت، اما مقدار قندهای محلول و پرولین و کاروتنوئید افزایش یافت. کاربرد اسید سالیسیلیک در همة صفات اثر کاهنده نشان داد.
To study the interaction effect of the salinity and salicylic acid on some morphological and physiological traits in clary sage (Salvia sclarea), a pot experiment was conducted as factorial based on a completely randomized design with three levels of NaCl and control (zero, 50, 100 and 150 mM), as the first factor and three levels of spraying the solution of salicylic acid and control (zero, 100, 200 and 300 mg/L), as the second factor with three replications in the greenhouse of Semnan Jihad-e-Agriculture Education center in 2013.The results of data variance analysis showed that the interaction of the salinity stress and salicylic acid levels were significant in other traits except the leaf length fresh weight and the rate of carotenoids. The maximum effect was seen at the salinity level of 50 and 100 mM and salicylic acid application at 200 mg/l. The results of this study indicated that leaf area and number, petiole length, leaf length and width, leaf fresh and dry weight, root length, chlorophylls concentration were influenced by the salinity levels in this plant. Somehow, their rates were decreased by increasing the salinity level, whereas the rates of soluble sugar, proline and carotenoid were increased. The application of salicylic acid showed a reducing effect in all traits.
https://jci.ut.ac.ir/article_55191_f8d16daa9091538ea4130978cae604db.pdf
تنظیمکننده رشد
صفات رشدی
کلریدسدیم
مریمگلی
نعناعیان
Growth regulator
growth characteristics
Lamiaceae
NaCl
Salvia officinalis
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
441
455
10.22059/jci.2015.55192
55192
Research Paper
اثر کاربرد برگی متیلجاسمونات بر تحمل به سرمای دانهالهای خیار گلخانهای رقم ’نگین‘
Effect of foliar application of methyl jasmonate in cold tolerance improvement of greenhouse-grown cucumber cv. ‘Negin’ seedlings
شیوا بذل
shiva_bazl_agrii@yahoo.com
1
روح الله کریمی
rouholahkarimi@gmail.com
2
احمد ارشادی
ershadi@basu.ac.ir
3
علیرضا شاهبداغلو
alireza_shahbodaghlo@yahoo.com
4
موسی رسولی
mousarasouli@gmail.com
5
کارشناس ارشد گروه باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استادیار گروه مهندسی فضای سبز، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
دانشیار، گروه باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
کارشناس ارشد، گروه باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
استادیار، گروه مهندسی فضای سبز، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
بهمنظور ارزیابی اثر محلولپاشی متیلجاسمونات (غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100 و 200 میکرومولار) بر درصد نشت یونی، شاخص سرمازدگی، محتوای آب نسبی، غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و محتوای کلروفیل برگ دانهالهای خیار گلخانهای رقم ’نگین‘ در مرحلة چهار تا ششبرگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار، در یکی از گلخانههای دانشگاه بوعلی سینا، در اواخر تابستان 1392 انجام گرفت. محلولپاشی متیل جاسمونات دو بار در روز روی دانهالهای خیار صورت پذیرفت. دو روز بعد از محلولپاشی، دانهالها از دمای 25 درجة سانتیگراد به اتاقک سرماساز منتقل شدند و چهار ساعت تحت تیمارهای سرمایی 15، 10 و 5 درجة سانتیگراد قرار گرفتند. با کاهش دما، درصد نشت یونی برگ در تمام دانهالها افزایش یافت. با اینحال، در گیاهان تیمارشده با متیلجاسمونات، بهویژه با غلظت200 میکرومولار، نشت یونی کمتری مشاهده شد. کاهش دما از 15 تا 5 درجة سانتیگراد سبب افزایش غلظت کربوهیدراتهای محلول و پرولین برگ در تمام دانهالها شد که این افزایش در گیاهان تیمارشده با متیل جاسمونات، بهویژه با غلظت 100 و 200 میکرومولار بهمراتب بیش از دانهالهای شاهد بود. همچنین کاربرد برگی متیلجاسمونات محتوای آب نسبی و شاخص سرمازدگی برگ را در دانهالهای سرمادیده کاهش داد، ولی محتوای کلروفیل برگ را در مقایسه با دانهالهای شاهد افزایش داد. این تغییرات در راستای افزایش تحمل به سرما در دانهالها صورت گرفت. محلولپاشی متیلجاسمونات بهویژه با غلظت 200 میکرومولار قادر به افزایش تحمل به سرما در دانهالهای خیار است و میتواند بهعنوان یک ابزار پیشگیریکننده برای محافظت از سرمازدگی در گلخانههای خیار بهکار رود.
Cold stress is one of the limiting factors in production of greenhouse vegetables. Chemicals offer useful approach to reduce low temperature-induced damages. This study was conducted to evaluate the effect of foliar application of methyl jasmonate (MeJA) at concentrations of 0 (control), 50, 100, 200 µM) on electrolyte leakage (EL), relative water content (RWC), soluble carbohydrates, proline, chlorophyll content and chilling index of greenhouse- grown cucumber (Cucumis sativus L. cv ‘Negin’) in 4-6 leaf stage. MeJA was sprayed two times/day on cucumber seedling in a greenhouse of Bu-Ali Sina University, as a factorial based on completely randomized design with five replications per treatment, inlate- summer of 2013. Two days after spraying, seedlings were transferred from 25ºC to cold chamber and were subjected to chilling treatments of 15, 10 and 5 ºC for 4 hours. The EL of all plants increased with reducing the temperature. However, in MeJA-treated plants, especially in application of 200 µM, a lower leaf EL was observed. A clear increase in soluble carbohydrates and proline concentration was observed with decreasing temperature from 15 to 5ºC in all plants while in MeJA -treated seedlings, especially in application of 200 and 100µM, a greater amount of these osmolytes were observed in compared to control. Moreover, exogenous application of MeJA reduced RWC and visual damage of cold-stressed seedlings but increased chlorophyll content in compared to control plants. These changes correlated with the increment of cold tolerance in the cucumber plants. The results indicated that MeJA application especially at 200 µM, has the capacity to improve chilling tolerance of seedlings and can be used as a prophylactic tool to protect against chilling injury of cucumber cultivars in greenhouses
https://jci.ut.ac.ir/article_55192_c47bfe1e2164498df0af003845a9fb83.pdf
تنش سرما
کربوهیدراتهای محلول
محتوای کلروفیل
نشت یونی
Cold stress
chlorophyll content
electrolyte leakage
soluble carbohydrates
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
457
469
10.22059/jci.2015.55193
55193
Research Paper
تأثیر محلولپاشی اسید جیبرلیک و حلقهبرداری در بهبود صفات کمی و کیفی انگور بیدانة ‘یاقوتی’
Effect of gibberellic acid spraying and girdling on the improvement of the quantity and quality characteristics of ‘Yaghooti’ seedless grape
امید علی قاسم بیگی
skhademi@ut.ac.ir
1
جواد عرفانی مقدم
j.erfani@ilam.ac.ir
2
اورنگ خادمی
o.khademi@shahed.ac.ir
3
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
در این پژوهش، بهمنظور بهبود صفات کمی و کیفی انگور بیدانة ’یاقوتی‘، محلولپاشی اسید جیبرلیک در چهار غلظت صفر (شاهد)، 15، 25 و 40 میلیگرم در لیتر در سه مرحله و عملیات حلقهبرداری همزمان با محلولپاشی مرحلۀ سوم در قاعدۀ شاخههای بارور بوتهها در چهار تکرار انجام گرفت. تیمار اسید جیبرلیک بهطور معناداری موجب افزایش طول خوشه در مقایسه با شاهد شد، بهطوری که طول محور خوشه، 14 روز پس از محلولپاشی در نمونۀ شاهد در حدود 46/13 سانتیمتر بود، ولی در غلظتهای 15، 25 و 40 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک بهترتیب 87/17، 73/19 و 95/23 سانتیمتر بهدست آمد. محلولپاشی اسید جیبرلیک و حلقهبرداری سبب افزایش وزن حبه و خوشه شد، بهطوری که حداکثر وزن حبه (42/1 گرم) و خوشه (7/483 گرم) در برهمکنش بین غلظت 40 میلیگرم اسید جیبرلیک و حلقهبرداری بهدست آمد. همچنین عمل حلقهبرداری در مقایسه با شاهد بهطور معناداری به افزایش طول و عرض حبه منجر شد، اما در برخی از شاخصهای مورد بررسی معنادار نبود. کاربرد اسید جیبرلیک و عملیات حلقهبرداری سبب افزایش نسبت قند به اسید شد و تفاوت معناداری با نمونۀ شاهد داشت.
In the current study, for improving quality and quantity of ‘Yaghooti’ seedless grape, gibberellic acid was sprayed in four concentrations including zero (as control), 15, 25 and 40 mg/l, at three stages, and girdling treatments were carried out simultaneously with the third step of GA3 spraying at the base of fruit bearing shoots with four replications. The cluster length was significantly increased by all three concentrations of GA3 in compare with the control. In fact, 14 days after GA3 spray, the cluster length respectively grew to 17.87, 19.73 and 23.95 cm at 15, 25 and 40 mg/L GA3, whereas, in the control sample it was 13.46 cm. Furthermore, the berry and cluster weight were increased by foliar application of GA3 and girdling in which the maximum berry weight (1.42 gr) and cluster weight (483.7 gr) were achieved by interaction of 40 mg/l GA3 and girdling. In addition, girdling treatment significantly led to the increase of the berry length and width as compared to control sample; however, for some traits there was not any meaningful treatment. Application of GA3 and girdling treatment significantly led to the increase of the TSS/TA ratio in compared to control.
https://jci.ut.ac.ir/article_55193_0fe896c2c8e31a19f2278ae9f594b9cb.pdf
اندازه حبه
انگور
تراکم خوشه
طول خوشه
وزن حبه
وزن خوشه
berry size
Berry weight
Cluster density
Cluster length
Cluster weight
grape
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
471
485
10.22059/jci.2015.54371
54371
Research Paper
کاربرد پوششدهی همراه با بخار متیل سالیسیلات در حفظ ترکیبات آنتیرادیکالی میوه پرتقال خونی
Maintaining anti-radical compounds of blood orange using fruit coating in combination with methyl salicylate application
سونیا جمالی آنجیلانی
s.jamali8490@yahoo.com
1
جواد فتاحی مقدم
jfattahim@yahoo.com
2
ولی ربیعی
rabiei@znu.ac.ir
3
کارشناس ارشد، گروه باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
استادیار، گروه فنی مهندسی، مؤسسة تحقیقات مرکبات کشور، رامسر، ایران
دانشیار، گروه باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
بخش زیادی از میوة مرکبات تولیدشده بهویژه در شمال ایران در انبارهای معمولی نگهداری میشود. این آزمایش در سال 1392 بهمنظور بررسی روشهایی برای حفظ کیفیت ظاهری و درونی میوه، در ایستگاه تحقیقات مرکبات کشور انجام گرفت. در این آزمایش، تیمارهایی شامل واکس بریتکس، واکس انباری، کیسة پلاستیک تکمیوه و کیسة پلاستیک دومیوه، بهتنهایی و در تلفیق با متیلسالیسیلات (MeSA) و در نهایت شاهد استفاده شدند. میوهها پس از تیمار بهمدت 80 روز در انبار معمولی قرار داده شدند و با نمونهگیری بهفاصلة هر 20 روز توان آنتیرادیکالی آنها ارزیابی شد. نسبت TSS/TA پس از 80 روز در میوههای بدون پوشش شاهد و بخاردهیشده با متیلسالیسیلات بیشترین مقدار بود. تکمیوههای بخاردهیشده درون کیسة پلاستیک پس از 40 روز بیشترین مقدار آنتوسیانین (99/3 میلیگرم/ گرم وزن تازه) و فنول کل پوست (23/0 میلیگرم/گرم وزن تازه) را داشتند. تکمیوههای بخاردهیشده که در کیسة پلاستیکی نگهداری شده بودند، بیشترین مقدار اسید آسکوربیک (49/28 میلیگرم/ گرم وزن تازه) را در مقایسه با دیگر تیمارها داشتند. بیشترین مقدار فنول گوشت پس از 60 روز در میوههای تحت تیمار واکس بریتکس مشاهده شد. بهطور کلی، تیمارهای تلفیقی متیلسالیسیلات با پوششدهی، اثر معناداری در کاهش پوسیدگی و حفظ کیفیت درونی میوه طی نگهداری در انبار معمولی داشتند.
Most of the citrus fruits, especially in North of Iran are stored in common storages. This experimen in oder to persevere appearance and internal fruit quality were conducted in the Citrus Research Station at 1392, Britex-Ti wax, storage wax, polyethlene bag (individual fruit), polyethlene bag (pair fruits) were used alone and with combination with methyl salicylate (MeSA) vs. control (without coating and MeSA). ‘Moro’ blood orange fruits were treated and placed in the common storage for 80 days. Effect of every 20 days intervals was investigated to preserve fruit anti-radical compounds. Results showed that fruits in control and methyl salicylate treatments had the high ratio of TSS/TA after 80 days storage. Individual fruits in bags which treated by methyl salicylate had the highest total anthocyanin (3.99 mg/g FW) and total phenol (peel) contents (0.23 mg/g FW) during 40 days of storage. Individual fruit in bag treatment in combination with methyl salicylate application resulted to the highest ascorbic acid. The highest rate of total phenols was observed in fruits pulp treated with Britex –Ti wax after 60 days storage. Totally, combined treatments had significant influences on reducing decay and enhancing interval quality of ‘Moro’ fruits in common storage.
https://jci.ut.ac.ir/article_54371_4ec406b23e5d4eec1729b47f280c1c4f.pdf
آنتوسیانین
آنتیرادیکال
پوشش پلاستیک
فنول کل
واکس
Anti-radical
Anthocyanin
Polyethylene bag
total phenol
wax
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
487
502
10.22059/jci.2015.55195
55195
Research Paper
تغییرات میزان تعرق کوتیکولی، موم و کریستالهای موم برگ ژنوتیپهای جو در پاسخ به تنش خشکی انتهایی
Changes in cuticular transpiration, leaf wax and leaf wax crystals of barley genotypes in response to terminal drought stress
ساناز افشاری بهبهانی زاده
afshari@ut.ac.ir
1
غلامعلی اکبری
gakbari@ut.ac.ir
2
مریم شهبازی
mshahbazi@abrii.ac.ir
3
ایرج اله دادی
alahdadi@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری، گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت - ایران
دانشیار، گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت - ایران
. استادیار، بخش تحقیقات فیزیولوژی مولکولی، پژوهشکدۀ بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج - ایران
استاد، گروه علوم زراعی و اصلاح نباتات، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت - ایران
بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی آخر فصل بر ویژگیهای برگ و ارتباط آن با عملکرد دانۀ ژنوتیپهای جو (’یوسف‘، ’فجر30‘، ’نصرت‘، ‘PBYT-46’، ‘PBYT-97’ و ’موروکو‘)، دو آزمایش جداگانه در شرایط تنش (قطع آبیاری از شروع گلدهی تا پایان فصل) و بدون تنش (آبیاری - شاهد) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در ایستگاه تحقیقاتی یزد، در سال زراعی90-1389 بهاجرا درآمد. تنش خشکی سبب کاهش معنادار شاخص سطح برگ و سبزینگی برگ و افزایش معنادار دمای کانوپی و لوله شدن برگ شد و مقدار موم برگ در مرحلۀ 21 روز پس از گلدهی را نیز بهطور معناداری افزایش داد. بررسیها با میکروسکوپ الکترونی جاروب (SEM) نیز افزایش پراکندگی کریستالهای موم اپیکوتیکولی را در ژنوتیپهای ’یوسف‘ و ‘PBYT-46’ در شرایط تنش تأیید کرد. ژنوتیپ ’فجر30‘ با بیشترین میزان تعرق کوتیکولی و دمای کانوپی، بیشترین درصد کاهش عملکرد دانه و ژنوتیپهای ’یوسف‘ و ‘PBYT-46’ با دارا بودن تراکم بیشتر کریستالهای موم اپیکوتیکولی، دمای کانوپی و تعرق کوتیکولی کمتر و کاهش کمتر کلروفیل در شرایط تنش، کمترین درصد کاهش عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. با توجه به نبود همبستگی معنادار بین مقدار موم برگ و عملکرد دانه در هر دو شرایط تنش و شاهد و در شرایط تنش بهتنهایی، بهنظر میرسد افزایش کریستالهای موم اپیکوتیکولی تأثیر بیشتری نسبت به کمیت موم در تحمل به خشکی انتهای فصل ژنوتیپهای جو داشته باشد.
In order to evaluate the effect of terminal water deficit stress on leaf traits and their relations to grain yield in different barley genotypes (‘Yousof’, ‘Fajr30’, ‘Nosrat’, ‘PBYT-46’, ‘PBYT-97’ and ‘Morocco’), two separated experiments were conducted in stress (water withholding from anthesis towards the end of growing season), and non stress (normal irrigation) conditions based on RCBD with three replications in 2010-2011 at Yazd Agricultural Research Station. The results indicated that drought stress significantly reduced leaf area index, greeness and increased canopy temperature and leaf rolling. Also, drought stress significantly increased epicuticular wax content at 21 days after anthesis. Studying by Scanning Electron Microscope (SEM) confirmed the increased dispersal of leaf wax crystals in leaf surface in ‘Yousof’ and ‘PBYT-46’ genotypes. ‘Fajr30’ genotype with the highest amount of cuticular transpiration and canopy temperature had the highest reduction in grain yield and ‘Yousof’ and ‘PBYT-46’ genotypes with higher amount of wax crystals dispersal, lower amount of cuticular transpiration, canopy temperature and greeness reduction in stress condition, had the least reduction percentage in grain yield. According to the non significant correlation between leaf wax and grain yield in both conditions (stress and normal) and in stress condition, it seems that increased epicuticular wax crystals had a more effective role than the quantity of wax in drought tolerance of barley genotypes.
https://jci.ut.ac.ir/article_55195_1c5ef37b3a1ea995e7187f2694da75d1.pdf
دمای کانوپی
شاخص سطح برگ
عملکرد دانه
لوله شدن برگ
یزد
SEM
Canopy temperature
Grain yield
leaf area index
Leaf rolling
SEM
Yazd
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
503
516
10.22059/jci.2015.55196
55196
Research Paper
اثر تنش خشکی و اسید سالیسیلیک بر عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای لوبیا قرمز
Effect of drought stress and salicylic acid on yield and yield component of bean genotypes
علی سپهری
sepehri2748@gmail.com
1
رویا عباسی
abasiro@yahoo.com
2
افشین کرمی
afshin_info_66@yahoo.com
3
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
کارشناس ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
کارشناس ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
بهمنظور بررسی اثر اسید سالیسیلیک بر عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای لوبیا قرمز در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل اسپلیت پلات با سه تکرار در مزرعۀ پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا (همدان)، در سال زراعی 1388 انجام گرفت. در کرت اصلی، سطوح تنش خشکی (تنش در مرحلۀ رویشی، تنش در مرحلۀ زایشی و بدون تنش) و ژنوتیپ (رقم ’اختر‘، لاین ‘D81083’ و لاین ‘KS31169’) بهصورت فاکتوریل قرار گرفت و محلولپاشی با اسید سالیسیلیک (غلظتهای صفر، 5/0 و 1 میلیمولار) در کرتهای فرعی درنظر گرفته شد. تیمارهای مورد بررسی اثر معناداری بر تعداد، ارتفاع، ساقۀ فرعی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صددانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت لوبیا قرمز داشت. اعمال تنش رویشی و زایشی سبب کاهش معنادار عملکرد دانه شد. مصرف اسید سالیسیلیک موجب بهبود رشد و عملکرد لوبیا شد، بهطوری که در لاین ‘D81083’ محلولپاشی سبب افزایش عملکرد دانه به میزان 2/17 درصد در تنش رویشی و 8/16 درصد در تنش زایشی شد. چنین روندی در عملکرد بیولوژیکی هم مشاهده شد. بهطور کلی، در بین سه واریته لاین ‘D81083’ و رقم ’اختر‘ عملکرد دانه و شاخص برداشت بیشتری نسبت به لاین ‘KS31169’ در تیمارهای مختلف تنش خشکی داشتند. محلولپاشی اسید سالیسیلیک افزونبر بهبود رشد و عملکرد در شرایط بدون تنش، بهمنظور تعدیل تنش خشکی بهخصوص در مراحل رویشی رشد گیاه توصیه میشود.
In order to evaluate the effect of salicylic acid on yield and yield components of bean genotypes under water deficit stress, an experiment was carried out as a factorial split plot design with three replications in research farm Bu Ali-Sina University (Hamadan, Iran) during 2009. Stress levels: consist of vegetative water stress, reproduction water stress and without water stress (control) and three bean genotypes (‘Akhtar’, ‘D81083’ and ‘KS31169’) allocated in the main plots and three concentrations of salicylic acid 0, 0.5 and 1 mM to the sub-plots. Based on results the treatments had significant effects on plant height, number of branches, pod number per plant, seeds per pod, 100 seed weight, biological yield, grain yield and harvest index. Vegetative and reproductive drought stresses reduced grain yield but foliar application of Salicylic acid improved the growth and yield of bean. Utilizing salicylic acid in vegetative and reproductive stages improved the grain yield 17.2 and 16.8 percent, respectively. Such this result observed for biological yield too. Totally this research showed that between the genotypes of experiment, the ‘D81083’ and ‘Akhtar’ genotypes had higher grain yield and harvest index compared to ‘KS31169’. Foliar application of salicylic acid not only improved the growth and yield in no-stress condition but also for adjusting the drought stress especially at vegetative stress is recommended
https://jci.ut.ac.ir/article_55196_36b2dce589338fd54487c2162c61a17e.pdf
عملکرد بیولوژیک
عملکرد دانه
لوبیا قرمز
واریته
Bean
Biological yield
genotypes
Grain yield
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
517
529
10.22059/jci.2015.55197
55197
Research Paper
اثر محلولپاشی برگی با اسید هیومیک بر ترکیب معدنی برگ، عملکرد و کیفیت میوه سیب رقم ’گرانیاسمیت‘
Effect of foliar spraying by humic acid on mineral leaf composition, yield and fruit quality of apple cv. ‘Granny Smith’
صدیقه بهرامی
sbfushia37@yahoo.com
1
علی سلیمانی
asoleimani@znu.ac.ir
2
فریبرز حبیبی
fariborz_h659@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
کارشناس ارشد گروه علوم باغبانی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی برگی با اسید هیومیک بر ترکیب معدنی برگ، عملکرد و کیفیت میوۀ سیب رقم ’گرانیاسمیت‘(Malus domestica L. cv. Granny Smith)، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در شهرستان خرمدره در استان زنجان انجام گرفت. محلولپاشی اسید هیومیک در چهار سطح صفر، 5، 10 و 15 میلیگرم در لیتر روی درختان هشتسالۀ سیب ’گرانیاسمیت‘ پیوندشده بر روی پایۀ MM106 انجام گرفت. محلولپاشی دو، چهار و هشت هفته پس از مرحلۀ تمام گل اجرا شد. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار اسید هیومیک بهطور معناداری عملکرد، مواد جامد محلول، اسیدیته، غلظت پتاسیم برگ و میزان کلروفیل کل را افزایش داد. غلظتهای 10 و 15 میلیگرم در لیتر بیشترین اثر را بر عملکرد داشتند. تیمار اسید هیومیک موجب کاهش رشد رویشی شاخههای سال جاری شد. اختلاف معناداری بین سفتی بافت، طول و قطر میوههای تیمارشده و شاهد وجود نداشت. صفاتی نظیر قند کل، سطح برگ، غلظت نیتروژن و فسفر برگ تحت تأثیر تیمار اسید هیومیک قرار نگرفتند. براساس نتایج تحقیق حاضر، غلظتهای 10 و 15 میلیگرم در لیتر اسید هیومیک اثر مهمی بر افزایش عملکرد و زودرسی سیب ’گرانیاسمیت‘ داشت.
Effect of foliar spraying by humic acid on mineral leaf composition, yield and fruit quality of apple (Malus domestica L. cv. ‘Granny Smith’) was studied. An experiment based on randomized complete design was conducted in Khorramdare city of Zanjan province. Spraying of humic acid was conducted in four levels 0, 5, 10 and 15 mg/l on eight year-old ‘Granny Smith’ apples grafted on MM106 rootstock. Spraying was conducted two, four and eight weeks after full bloom stage. Results showed that humic acid treatment significantly increased yield, total soluble solid (TSS), acidity (pH), concentration of leaf potassium and total chlorophyll content. Concentrations of 10 and 15 mg/l had the highest effect on yield. The humic acid treatment reduced vegetative current shoot growth. There have not significant effect on fruit firmness diameter and length fruit of treated fruits and control. The parameters such as total sugar, leaf area, concentration of N and P of leaf did not influenced by humic acid treatment. According to the results, it can be concluded that concentrations of 10 and 15 mg/l of humic acid spraying have main effect on increasing yield and precocity of ‘Granny Smith’ apple.
https://jci.ut.ac.ir/article_55197_02dc45500776d1704fae38f5799433c7.pdf
رشد
سفتی میوه
عملکرد
قند کل
کلروفیل کل
Chlorophyll
fruit firmness
Growth
Total sugar
Yield
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
531
540
10.22059/jci.2015.55198
55198
Research Paper
اثر اسانس مرزه خوزستانی، رشینگری، کارواکرول و قارچکش بنومیل بر بازدارندگی رشد قارچ Botrytis cinerea Pres.: Fr. عامل بیماری پوسیدگی خاکستری میوه
Effect of essential oil of Satureja khuzistanica Jamzad and S. rechingeri Jamzad, Carvacrol and Benomyl on growth inhibition of Botrytis cinerea Pres.: Fr., an agent of gray mold disease of fruit
مصطفی درویش نیا
mdarvishnia44@yahoo.com
1
عبدالحسین رضایی نژاد
: rezaeinejad.hossein@gmail.com
2
بهرام دلفان
bdelfan@yahoo.com
3
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران و مرکز تحقیقات گیاهان دارویی رازی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرمآباد، ایران
استادیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
استادیار، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی رازی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرمآباد، ایران
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تأثیرات ضدقارچی اسانس گیاهان مرزة خوزستانی (Satureja khuzistanica Jamzad)، مرزة رشینگری (S. rechingeri Jamzad)، کارواکرول و قارچکش بنومیل در کنترل قارچ Botrytis cinerea Pers.:Fr. بر روی محیط کشت سیبزمینی-دکستروز-آگار و میوههای انگور یاقوتی، کیوی و توتفرنگی صورت گرفت. آزمایشها بهصورت فاکتوریل براساس طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. اثر بازدارندگی اسانسها، کارواکرول و قارچکش بنومیل بر روی قارچ در محیط کشت PDA و میوه نشان داد که اسانس مرزة خوزستانی، کارواکرول و بنومیل قدرت بازدارندگی بیشتری نسبت به اسانس مرزة رشینگری دارند. ترکیبات عمدة موجود در اسانس مرزة خوزستانی شامل کارواکرول (16/92 درصد)، پی-سیمن (26/1 درصد) و گاما-ترپنن (74/0 درصد) و در مرزة رشینگری شامل کارواکرول (2016/77 درصد)، گاما-ترپنن (062/1 درصد) و پی-سیمن (26/1 درصد) بودند. اسانس مرزة خوزستانی، کارواکرول و بنومیل در غلظتهای 50، 200، 500 و 1000 میکرولیتر در لیتر در مقایسه با اسانس مرزة رشینگری در کنترل عامل بیماری مؤثرتر بودند، بهطوری که اسانس مرزة خوزستانی در غلظت 200 میکرولیتر در لیتر، کارواکرول در همة غلظتها و بنومیل در غلظت 50 میکرولیتر در لیتر موجب بازدارندگی کامل (100 درصد) رشد قارچ عامل بیماری شدند. بررسیهای آزمایشگاهی در محیط کشت و روی میوه نشان داد که با افزایش غلظت اسانسهای گیاهی بر فعالیت ضدقارچی آنها علیه عامل بیماری افزوده شد.
To investigate the antifungal effects of essential oils of Khuzestani savory (Satureja khuzistanica Jamzad), Rechingeri savory (S. rechingeri Jamzad), carvacrol and Benomyl on Botrytis cinerea, this study was carried out in a PDA medium, and on grapes, kiwi fruits and strawberry. The experiment was laid out factorially based on a completely randomized design with three replications. The results showed that essential oil of Khuzestani savory, Carvacrol and Benomyl had greater antifungal effects compared with that in essential oil of Rechingeri savory. The main components of essential oil of Khuzestani savory were Carvacrol (91.16 Percent), p-Cymene (1.26 Percent), γ-Terpenen (0.74 Percent). The main components of essential oil of Rechingeri savory were Carvacrol (77.2 Percent), p-Cymene (1.26 Percent), γ-Terpenen (1.62 Percent). Essential oil of Khuzestani savory with concentrations of 200 ml, Carvacrol and Benomyl in all concentrations used showed 100 percent fungal inhibitory effects. The results of experiments in medium and on fruits showed that the antifungal effects of essential oils increased as their concentration increased.
https://jci.ut.ac.ir/article_55198_8094858f50426ab25b0b57839bda8845.pdf
اسانس
بازدارندگی از رشد
قارچ
کارواکرول
Botrytis cinerea
Botrytis cinerea
Carvacrol
Essential oil
fungus
Inhibit of growth
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
541
551
10.22059/jci.2015.55199
55199
Research Paper
بررسی اثر تلقیح با کودهای زیستی و شیمیایی بر مقدار جذب عناصر معدنی ذرت علوفهای سینگلکراس 540 تحت رژیمهای مختلف رطوبتی
Effect of biofertilizer inoculation on mineral elements absorption in forage corn SC 540 under humidity different regimes
مهدی رمضانی
mramezani206@gmail.com
1
سید محمدرضا احتشامی
smrehteshami@yahoo.com
2
محسن شریفی
msharifi@modares.ac.ir
3
محمدرضا چائی چی
rchaichi@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری زراعت، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت – ایران
استادیار گروه زراعت، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت - ایران
دانشیار، گروه علوم گیاهی، دانشکدة علوم زیستی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران - ایران
استاد گروه زراعت، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج - ایران
بهمنظور بررسی اثر کاربرد کود زیستی و شیمیایی فسفر بر جذب عناصر معدنی ذرت علوفهای رقم 540 تحت رژیمهای مختلف رطوبتی، آزمایشی بهصورت لاین سورس (آبیاری بارانی تکشاخه) در قالب طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 92-1391 و 93-1392 اجرا شد. با اجرای سیستم لاین سورس، چهار سطح آبیاری (بدون تنش، تنش ملایم، تنش متوسط و تنش شدید) اعمال شد. عامل فسفر نیز در پنج سطح شامل 100 درصد کود شیمیایی سوپرفسفاتتریپل و بدون کود زیستی، 75 درصد کود شیمیایی توصیهشده همراه با کود زیستی، 50 درصد کود شیمیایی توصیهشده همراه با کود زیستی، 25 درصد کود شیمیایی توصیهشده همراه با کود زیستی، کود زیستی و بدون کود شیمیایی بود. نتایج آزمایش حاکی از معنادار بودن اثر تیمار کودی در اکثر صفات مورد مطالعه در سالهای اول و دوم بود. بیشترین عملکرد علوفة تر و خشک از اعمال تیمار بدون کود زیستی و 100 درصد کود فسفر بهدست آمد که این مقدار از نظر آماری تفاوت معناداری با تیمار کود زیستی و 75 درصد کود فسفر نداشت. تفاوت معناداری بین سطوح مختلف کود فسفر از نظر تأثیر بر میزان جذب فسفر مشاهده نشد. روند جذب عناصر معدنی با افزایش سطح تنش کاهش بیشتری را نشان داد. بیشترین مقدار جذب کود فسفر در شرایط بدون تنش در تیمار 75 درصد کود شیمیایی بهعلاوه کود زیستی مشاهده شد، درحالی که در شرایط تنش، بیشترین مقدار جذب فسفر متعلق به تیمار 50 درصد کود شیمیایی بههمراه کود زیستی بود.
In order to investigate the effect of different levels of biofertilizer inoculation and phosphorus chemical fertilizer on mineral elements absorption in forage corn SC. 540 under humidity regimes, an experiment was conducted as Line source based on a randomized completele block design with three replications during two growing seasons of 2012 and 2013. The implementation of Line source was applied four levels of irrigation (not stress, mild stress, moderate stress, severe stress). Five phosphorus levels included the application of 100 percent triple super phosphate fertilizer and without biofertilizer, 75 percent recommended chemical fertilizer with biofertilizer, 50 percent recommended chemical fertilizer with biofertilizer, 25 percent recommended chemical fertilizer with biofertilizer, biofertilizer and without chemical fertilizer, too. The results of experiment showed significant differences of fertilizer treatment in most of studied traits in the first and second of year. The highest of fresh and dry forage yield obtained to apply treatment of 100 percent triple super phosphate fertilizer and without biofertilizer that this value wasn’t statistically significant difference with 75 percent recommended chemical fertilizer and biofertilizer. The mineral elements absorption decreased with increasing of stress condition. The highest amount of absorption of phosphors recorded in 75 percent recommended chemical fertilizer with biofertilizer, although in stress condition, the highest amount of absorption of phosphor recorded in 50 percent recommended chemical fertilizer with biofertilizer.
https://jci.ut.ac.ir/article_55199_24e2551a4aae3fb765642a88d91e38db.pdf
ذرت
عملکرد علوفه خشک
فسفر
کود زیستی
لاین سورس
Biofertilizer
Corn
Dry Forage Yield
Line source
Phosphors
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
557
569
10.22059/jci.2015.55200
55200
Research Paper
تغییر در الگوی گلدهی و تولید میوه کامکوات ناگامی با استفاده از پاکلوبوترازول
Changes in the pattern of flowering and fruit production in ‘Nagami’ kumquat using paclobutrazol
فریبرز زارع نهندی
fzaare@gmail.com
1
نیلوفر محمدی سیلابی
n.mohamadi65@yahoo.com
2
استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
کارشناس ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
گلدهی و تولید محصول در کامکوات ناگامی تا حدودی با دیگر مرکبات متفاوت است، زیرا بهطور معمول سه بار گلدهی در سال اتفاق میافتد که ممکن است به تولید محصولاتی با کیفیت متفاوت روی یک درخت منجر شود. با توجه به تأثیر مناسب پاکلوبوترازول در افزایش و تغییر رژیم گلدهی مرکبات، آزمایشی بهصورت گلدانی و با سه سطح پاکلوبوترازول (صفر، 1/0 و 5/0 گرم مادۀ مؤثره بهازای هر درخت) و شش تکرار بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه انجام گرفت. ویژگیهای فیزیکی میوه شامل طول، عرض، نسبت طول به عرض، حجم، جرم حجمی و خصوصیات کیفی میوه نظیر وزن خشک و تر، درصد مواد جامد محلول و اسیدیته بهازای هر تکرار ارزیابی شد. براساس نتایج، پاکلوبوترازول بهطور کارامدی بر گلدهی و میوهبندی کامکوات ناگامی مؤثر بود. اثر تیمارهای پاکلوبوترازول بر طول رشد شاخسارهها قبل و بعد از دورۀ گلدهی و بر تعداد شاخسارهها پس از دورۀ گلدهی معنادار بود و به کاهش آنها منجر شد. همۀ تیمارهای پاکلوبوترازول به گلدهی زودهنگام (حدود 12 روز)، افزایش تعداد گلهای جست اول (حدود شش برابر) و دوم (حدود چهار برابر) و میوهبندی نهایی منجر شد. از لحاظ خصوصیات کیفی میوه، کاهش معناداری در مقادیر طول، نسبت قطر به طول و اسیدیتۀ میوهها ملاحظه شد. بهطور کلی، پاکلوبوترازول یک تنظیمکنندۀ رشد کارامد برای استفاده در تولید میوۀ کامکوات ناگامی است که ضمن حفظ اکثر صفات مطلوب میوه، سبب افزایش عملکرد چشمگیری در این گیاه میشود.
Flowering and fruit production of ‘Nagami’ kumquat is somewhat different from other citrus species because usually have three flowering peak in a year which can lead to producing fruits with different quality on a tree. Considering the proper effect of paclobutrazol on raising citrus flowering, a pot experiment with three levels of paclobutrazol (zero, 0.1 and 0.5 g ai per tree) and six replications was conducted as a complete randomized block design. The results showed that paclobutrazol had effective effect on kumquat flowering and fruit set. Effect of paclobutrazol on shoot growth before and after the flowering period and the number of shoots after flowering period was significant and led to reducing them. All paclobutrazol treatments led to early flowering, increasing the number of first and second flower flush and fruit production. In terms of fruit quality, significant decrease in the length, diameter/length ratio and acidity of fruits was observed. In general, paclobutrazol caused a marked increase in fruit production of ‘Nagami’ kumquat, while retained most of the desirable traits of fruit.
https://jci.ut.ac.ir/article_55200_1ce3ed6b3d735dcad6d55e937392301a.pdf
تنظیمکننده رشد
جیبرلین
عملکرد
گلانگیزی
مرکبات
Growth regulator
GA
Flower induction
citrus
Production
per
دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان
به زراعی کشاورزی
2008-8337
2345-6957
2015-06-22
17
2
1
20
10.22059/jci.2015.56491
56491
چکیدههای انگلیسی
English Abstracts
https://jci.ut.ac.ir/article_56491_3bf53ffabfb8b740f3517ce0457899b3.pdf