زینب کارآمد؛ ابراهیم گنجی مقدم؛ احمدرضا بلندی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر سرعت پرآوری، ریشهزایی و سازگاری پایۀ گزیلا 6 طی سال 1390-91، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام گرفت. از شش نوع محیط کشت شامل MS، WPM و DKW در دو حالت جامد و مایع (محیط مایع بههمراه پرلیت) و تنظیمکنندههای رشد TDZ و BAP در غلظتهای صفر، یک و دو میلیگرم ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر سرعت پرآوری، ریشهزایی و سازگاری پایۀ گزیلا 6 طی سال 1390-91، در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام گرفت. از شش نوع محیط کشت شامل MS، WPM و DKW در دو حالت جامد و مایع (محیط مایع بههمراه پرلیت) و تنظیمکنندههای رشد TDZ و BAP در غلظتهای صفر، یک و دو میلیگرم در لیتر بههمراه 1/0 میلیگرم در لیتر IBA در مرحلۀ پرآوری و محیطهای ذکرشده بههمراهIBA در غلظتهای صفر، یک، دو و سه میلیگرم در لیتر، در مرحلۀ ریشهزایی استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین تعداد و طول شاخه بهترتیب بهمقدار 48/6 شاخه و 14/3 سانتیمتر در محیط WPM جامد دارای دو میلیگرم در لیتر BAP و محیط MSمایع با یک میلیگرم در لیتر TDZ و بیشترین درصد ریشهزایی و طول ریشه بهمقدار 90/93 درصد و 76/11 سانتیمتر، در محیط MS مایع دارای دو میـلیگرم در لـیتر IBA بـهدست آمد. با اینکه کاربرد محیطهای کشت مایع در میانگین کلی به سازگاری بهتر گیاهچهها منجر شد، بیشترین درصد بقای گیاهچه (80/91 درصد) در محیط WPMجامد با دو میلیگرم در لیتر IBA بهدست آمد.
مریم تاتاری؛ سید اصغر موسوی
چکیده
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای ...
بیشتر
با توجه به مشکلات ناشی از کاربرد پایههای بذری و غیریکنواخت در باغهای درختان میوة هستهدار، استفاده از پایههای یکنواخت و سازگار با این درختان الزامی است. به منظور تعیین بهترین محیط کشت، ریزنمونههای جوانة انتهایی و جوانههای جانبی پایههای تترا، نماگارد و GF677 در اواسط بهار تهیه شدند و پس از گندزدایی، در شرایط درونشیشهای روی محیطهای کشت MS تغییریافته، WPM و Knop هر کدام دارای 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید قرار گرفتند. این پژوهش بهصورتآزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار به اجرا درآمد. طبق نتایج، پایههای تترا، GF677 و نماگارد بهترتیب بیشترین تعداد گیاهچه را تولید کردند. پایة نماگارد در محیط کشت Knop، هیچ پرآوری را به همراه نداشت. ریزنمونههای نماگارد در این محیط کلروز شدند. این محیط کشت به ایجاد کلروز در گیاهچههای حاصل از ریزنمونۀ تترا منجر شد. ریزنمونههای هر سه پایه در محیط MS تغییریافته، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند، بنابراین، تیمار ترکیب تنظیمکنندههای رشد روی محیط MS تغییریافته ارزیابی شد. به منظور تعیین بهترین ترکیب تنظیمکنندههای رشد، سه ترکیب مختلف ارزیابی و بررسی شد. ترکیب هورمونی 6/0 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 01/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید، بیشترین تعداد و طول گیاهچه را تولید کردند. افزایش غلظت تنظیمکنندههای رشد به میزان 8/0 و 1 میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و 1/0 و 5/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید به شیشهایشدن و تولید کالوس در پایة GF677 منجر شد. در هر سه ریزنمونه بیشترین تعداد ریشه و درصد ریشهزایی در محیط MS تغییریافته با 1 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید حاصل شد. پایة تترا بیشترین تعداد و طول ریشه را تولید کرد.