علی نادری عارفی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کاهش فاصله ردیف از 75 سانتیمتر رایج به 25 سانتیمتر و کشت در ردیفهای بسیار باریک (Ultra Narrow Row; UNR) در سال 1398 آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو مکان آرادان (استان سمنان) و مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران در ورامین انجام شد. کرت اصلی عبارت بود از تاریخ کشت (1 خردادماه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کاهش فاصله ردیف از 75 سانتیمتر رایج به 25 سانتیمتر و کشت در ردیفهای بسیار باریک (Ultra Narrow Row; UNR) در سال 1398 آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو مکان آرادان (استان سمنان) و مرکز تحقیقات کشاورزی استان تهران در ورامین انجام شد. کرت اصلی عبارت بود از تاریخ کشت (1 خردادماه و 15 خردادماه) و کرتهای فرعی به رقمهای تیپ بسته پنبه شامل خورشید، کاشمر، ساجدی، حکمت و شاهد خردادماه اختصاص یافت. نتایج نشان داد که اثر مکان بر صفات رویشی و زایشی کاملاً معنیدار شد. کشت در ردیفهای بسیار باریک در آرادان منجر به افزایش عملکرد شد، اما در ورامین، نه تنها عملکرد افزایش نیافت، بلکه بهعلت رشد رویشی بیرویه و کاهش تعداد غوزه، عملکرد بهشدت کاهش یافت. کاهش فاصله ردیف منجر به افزایش تعداد شاخه رویا، زایا و ارتفاع بوته شد. در ورامین ارتفاع بوته همه رقمها بیش از 119 سانتیمتر شد. بالاترین عملکرد در این منطقه از کشت معمول رقم شاهد خردادماه بهدست آمد (3886 کیلوگرم در هکتار) که بیانگر برتری روش معمول نسبت به کاشت در ردیفهای بسیار باریک است. در آرادان، بیشترین عملکرد از رقم خورشید به میزان 5/5702 کیلوگرم در هکتار در ردیفهای باریک حاصل شد و پس از آن رقمهای کاشمر، ساجدی و حکمت قرار داشتند. این نتایج نشان میدهد که کشت رقمهای تیپ بسته، در ردیفهای باریک سازگاری بیشتری با شرایط آرادان (استان سمنان) نسبت به ورامین دارد.
بابک بحرینینژاد؛ علی اشرف جعفری؛ زهرا جابرالانصار
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه صفات رشدی سه گونه قدومه برگهدار minus Alyssum ، قدومه آراراتی A. szwitsianum و قدومه بیابانی A. desertorum در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی اصفهان طی دو سال زراعی 1395 و 1396 انجام شد. صفات مورد بررسی عبارت از صفات عملکردی شامل عملکرد بیولوژیک، دانه، برگ، ساقه و ریشه؛ ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسه صفات رشدی سه گونه قدومه برگهدار minus Alyssum ، قدومه آراراتی A. szwitsianum و قدومه بیابانی A. desertorum در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی اصفهان طی دو سال زراعی 1395 و 1396 انجام شد. صفات مورد بررسی عبارت از صفات عملکردی شامل عملکرد بیولوژیک، دانه، برگ، ساقه و ریشه؛ صفات مورفولوژیک شامل ارتفاع گیاه، قطر بوته، تاج پوشش و تعداد ساقه در بوته و صفات فنولوژیک شامل روز تا گلدهی، دانهدهی و رسیدگیدانه بودند. بیشترین عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در گونه برگهدار بهترتیب با مقادیر 1003 و 375 کیلوگرم در هکتار بدست آمد درحالیکه کمترین مقادیر در گونه بیابانی و بهترتیب 559 و 207 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج مربوط به صفات مورفولوژیک نشانداد که گونه برگهدار از نظر ارتفاع، تعداد ساقه، قطر بوته و میزان تاج پوشش نسبت به دو گونه دیگر از برتری قابل توجهی برخوردار بود. گونههای برگهدار و بیابانی با 101 و 95 روز تا رسیدگیدانه بهترتیب دیررسترین و زودرسترین گونه بودند. بیشترین همبستگی صفت عملکرد دانه با سایر صفات بهترتیب متعلق به عملکرد بیولوژیک (90/0)، ارتفاع بوته (79/0)، تعداد ساقه (76/0) و تاج پوشش (75/0) بود. در مجموع نتایج بدست آمده از این مطالعه بیانگر آن بود که گونه برگهدار دارای پتانسیل بالاتری درتولید نسبت به دوگونه دیگر بود.
حسین صادقی؛ مونا کربلائی علی؛ حمید هادی زاده فیروزجایی
چکیده
لایمکوآت هیبرید سیتروفورچونلایی است که از تلاقی کامکوآت و لیمو آب شیرازی یا کیلایم به وجود آمده است. آب میوة آن با داشتن ویتامین ث و اسیدیته بالا، مشابه آب لیموی عمانی است. این ویژگیها، همراه با مقاومت نسبی به سرما باعث شده که به کشت و کار آن در مناطق شمالی توجه شود؛ زیرا در شرایط آب و هوایی مازندران لیموترشها با خطر سرمازدگی ...
بیشتر
لایمکوآت هیبرید سیتروفورچونلایی است که از تلاقی کامکوآت و لیمو آب شیرازی یا کیلایم به وجود آمده است. آب میوة آن با داشتن ویتامین ث و اسیدیته بالا، مشابه آب لیموی عمانی است. این ویژگیها، همراه با مقاومت نسبی به سرما باعث شده که به کشت و کار آن در مناطق شمالی توجه شود؛ زیرا در شرایط آب و هوایی مازندران لیموترشها با خطر سرمازدگی روبهرو هستند. پایهها بسیاری از صفات پیوندک (رقم) مانند قدرت رشد، مقاومت به تنشها، عملکرد و کیفیت محصول را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین، این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر پایههای نارنج، سیترنج و سیتروملو بر رشد رویشی، اندازة درخت و جذب عناصر معدنی لایمکوآت در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تکرار انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نهالهای لایمکوآت روی پایههای نارنج (91 سانتیمتر) و سیترنج (90 سانتیمتر) با رشد عمودی، ارتفاع بیشتری دارد. اما بیشترین قطر نهال (07/7 میلیمتر) بر پایة سیترنج مشاهده شد. با این وجود، نهالها روی پایة سیتروملو بیشترین شاخة جانبی (8/5 عدد) را تولید کردند. بیشترین درصد آب نسبی برگها روی پایة نارنج (84/62 درصد) و کمترین آن روی پایة سیترنج (60/54 درصد) ملاحظه شد. بیشترین میزان کلروفیل (84/4 میلیگرم در صد گرم) هم در برگهای لایمکوآت روی پایة سیترنج وجود داشت.تمام پایهها در جذب ازت، فسفر، پتاسیم، کلسیم و آهن اختلاف زیادی نداشتند، ولی قابلیت جذب منیزیم و منگنز در سیتروملو کمتر از سایر پایهها بود. براساس نتایج پژوهش حاضر، پایة سیترنج میتواند پایة مناسبی برای لایم کوآت در شرایط آب و هوایی مازندران باشد.
خدیجه شهسوارپور لنده؛ همت اله پیردشتی؛ اسماعیل بخشنده
چکیده
بهمنظور بررسی اثر باکتری بومی فزآینده رشد Enterobacter sp. بر برخی صفات رویشی و عملکرد شلتوک برنج (رقم ’طارم هاشمی‘) آزمایشی در یکی از مزارع روستای آقاملک شهرستان بابل در سال 1395 انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل شش سطح کود سولفات پتاسیم (0، 25، 50، 75، 100 و 125 کیلوگرم ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر باکتری بومی فزآینده رشد Enterobacter sp. بر برخی صفات رویشی و عملکرد شلتوک برنج (رقم ’طارم هاشمی‘) آزمایشی در یکی از مزارع روستای آقاملک شهرستان بابل در سال 1395 انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل شش سطح کود سولفات پتاسیم (0، 25، 50، 75، 100 و 125 کیلوگرم در هکتار)، در کرت اصلی و روشهای تلقیح در چهار سطح (عدم تلقیح بذر یا نشاء بهعنوان تیمار شاهد، تلقیح بذر در خزانه، تلقیح ریشه نشاء و تلقیح همزمان بذر در خزانه و ریشه نشاء) در کرت فرعی بودند. نتایج نشان داد که روشهای مختلف تلقیح موجب افزایش ارتفاع بوته (25/1-54/2 درصد)، تعداد پنجه (7/11-5/16 درصد)، تعداد برگ در کپه (5/12-2/14 درصد)، شاخص سطح برگ (16/7-9/17 درصد) و عملکرد شلتوک (6/14-8/19 درصد) و تسریع وقوع مرحله گردهافشانی حدود یک روز نسبت به شاهد شدند. در این آزمایش، آثار اصلی بر صفات مورد مطالعه معنادار و اثر متقابل تیمارها غیرمعنادار بود. روش تلقیح توأم بذر در خزانه و ریشه نشاء با باکتری بر روشهای دیگر برتری داشت. همچنین، با مصرف کود پتاسیم از صفر تا 125 کیلوگرم در هکتار مقدار تمامی صفات اندازهگیری شده بهویژه عملکرد شلتوک (2/18 درصد بیشتر از شاهد) افزایش یافت. درنتیجه، کاربرد باکتری و مصرف کود پتاسیم بهطور جداگانه از طریق بهبود صفات رویشی بهویژه تعداد پنجه و تعداد برگ، به افزایش شاخص سطح برگ منجر شد. از جمله مؤلفههای مهم در جذب نور و تأثیرگذار بر میزان کارایی فتوسنتز است و بدین ترتیب سبب بهبود عملکرد برنج شد.
فریبا رضایی آدریانی؛ آیت اله رضایی؛ اورنگ خادمی؛ یاور شرفی
چکیده
شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکنندة رشد گیاهان است که با استفاده از مواد تعدیلدهندة تنش میتوان از آثار نامطلوب آن کاست. در این پژوهش پاسخ دانهالهای خرمندی به تنش شوری کلرید سدیم و اثر دو ترکیب پوتریسین و کیتوزان بر کاهش آثار ناشی از شوری بررسی شد. آزمایش در دانشگاه شاهد، در سال 95-1394، بهصورت فاکتوریل، شامل سه سطح کلرید سدیم ...
بیشتر
شوری یکی از مهمترین عوامل محدودکنندة رشد گیاهان است که با استفاده از مواد تعدیلدهندة تنش میتوان از آثار نامطلوب آن کاست. در این پژوهش پاسخ دانهالهای خرمندی به تنش شوری کلرید سدیم و اثر دو ترکیب پوتریسین و کیتوزان بر کاهش آثار ناشی از شوری بررسی شد. آزمایش در دانشگاه شاهد، در سال 95-1394، بهصورت فاکتوریل، شامل سه سطح کلرید سدیم (0، 30 و 60 میلیمولار) و پنج تیمار ضدتنش (شاهد، پوتریسین در دو غلظت 1 و 2 میلیمولار و کیتوزان در دو غلظت 25/0 و 5/0 درصد) بر پایة طرحی کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که گیاه خرمندی در مراحل اولیة رشد، حساس به تنش شوری بود و کاهش معناداری در وزن تر ساقه، وزن تر ریشه، طول ساقه، طول ریشه و مقدار کلروفیل برگ در دانهالهای تیمارشده با تنش شوری کلرید سدیم در مقایسه با شوری صفر مشاهده شد. در حالی که مقدار سدیم، درصد سوختگی برگ، درصد نشت یونی و مقدار مالون دیآلدهید در دانهالهای تنش شوری کلرید سدیم افزایش یافت. تیمار پوتریسین، بهخصوص در غلظت 2 میلیمولار بهطور معناداری آثار ناشی از تنش شوری کلرید سدیم را در دانهالهای خرمندی کاهش داد و موجب بهبود رشد رویشی ریشه و ساقه شد، در حالی که تیمار کیتوزان اثر معناداری در کاهش آثار مضر ناشی از تنش شوری در این آزمایش نشان نداد. بنابراین، دانهال خرمندی حساس به شوری و از جمله تیمارهای مؤثر در افزایش تحمل آن به تنش شوری استفاده از پوتریسین است.
محسن سیلسپور؛ احمد گلچین؛ محمود رضا روزبان
چکیده
به منظور ارزیابی اثرات تنش شوری بر ویژگیهای رشدی دو رقم زیتون ‘زردʻ و ‘میشنʻ، آزمایشی طی سالهای 94-1393 با پنج سطح شوری کلرید سدیم (صفر، 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر) در محیط کشت بدون خاک در گلخانه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاوزی و منابع طبیعی استان تهران انجام گردید. در این آزمایش، اثر شوری بر کلیه صفات رشدی در هر دو رقم مورد مقایسه، ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثرات تنش شوری بر ویژگیهای رشدی دو رقم زیتون ‘زردʻ و ‘میشنʻ، آزمایشی طی سالهای 94-1393 با پنج سطح شوری کلرید سدیم (صفر، 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر) در محیط کشت بدون خاک در گلخانه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاوزی و منابع طبیعی استان تهران انجام گردید. در این آزمایش، اثر شوری بر کلیه صفات رشدی در هر دو رقم مورد مقایسه، معنیدار بود، به گونهای که وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، طول شاخساره، فاصله میان گره، سطح برگ، سبزینه برگ، تعداد برگ، محتوای نسبی آب برگ، شاخص تحمل به شوری شاخساره و ریشه، به طور معنیداری کاهش یافت. ضمن آن که کاهش صفات فوق در رقم ‘زردʻ بیشتر بود و این رقم بیشتر تحت تأثیر شوری قرار گرفت. وزن خشک ساقه، برگ و ریشه در سطح شوری 16 دسیزیمنس بر متر، بهترتیب 80، 80 و 69 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش معنیدار نشان دادند. با افزایش سطح شوری، غلظت سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم در برگ هر دو رقم افزایش و غلظت پتاسیم کاهش یافت. افزایش سدیم و کاهش پتاسیم برگ در رقم ʻزردʻ بیشتر بود. وزن خشک اندام هوایی نیز تحت تأثیر غلظت سدیم و پتاسیم برگ قرار گرفت، به گونهای که همبستگی معنیداری بین وزن خشک اندامهوایی با غلظت سدیم برگ، غلظت پتاسیم برگ و نسبت سدیم به پتاسیم برگ مشاهده گردید. با ارزیابی شاخصهای فوق نتیجهگیری شد که رقم ‘میشنʻ در مقایسه با رقم ‘زردʻ تحمل بیشتری نسبت به شوری دارد.
میثم محمدی؛ مهدی صیدی؛ اورنگ خادمی؛ مسعود بازگیر
چکیده
بهمنظور مطالعۀ اثر تیمارهای اسید جیبرلیک و کلرید کلسیم بر حل مشکلات کشت گیاه فلفل دلمهای در منطقۀ ایلام (شامل تولید میوههایی با اندازۀ نامناسب و دچار عارضۀ پوسیدگی گلگاه و آفتابسوختگی)، تحقیق حاضر در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 1392 انجام گرفت. به این منظور، تیمارهای اسید جیبرلیک (50 میلیگرم بر لیتر) و کلرید کلسیم ...
بیشتر
بهمنظور مطالعۀ اثر تیمارهای اسید جیبرلیک و کلرید کلسیم بر حل مشکلات کشت گیاه فلفل دلمهای در منطقۀ ایلام (شامل تولید میوههایی با اندازۀ نامناسب و دچار عارضۀ پوسیدگی گلگاه و آفتابسوختگی)، تحقیق حاضر در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه ایلام در سال زراعی 1392 انجام گرفت. به این منظور، تیمارهای اسید جیبرلیک (50 میلیگرم بر لیتر) و کلرید کلسیم (5/0 درصد)، هر یک بهصورت دو بار (زمان ظهور میوه و 15 روز پس از آن) یا سه بار (زمان ظهور میوه، و 10 و 20 روز پس از آن) محلولپاشی روی فلفل دلمهای رقم ’کالیفرنیا واندر‘ اعمال و پس از رسیدگی فیزیولوژیکی، خصوصیات کمی و کیفی میوه بررسی شد. در اکثر خصوصیات مورد بررسی، اختلاف معناداری بین دفعات محلولپاشی مشاهده نشد. تیمار اسید جیبرلیک بهطور معناداری در مقایسه با شاهد، سبب افزایش عملکرد بوته، تعداد میوه در هر بوته، بازارپسندی، قطر، وزن، ضخامت گوشت، سفتی بافت و وزن خشک میوه، محتوای اسید آسکوربیک، ظرفیت آنتیاکسیدانی، مقدار کلروفیل میوه، ارتفاع بوته، طول میانگره، سطح برگ و تعداد شاخۀ فرعی شد و درصد پوسیدگی گلگاه و میزان آفتابسوختگی میوه را نیز کاهش داد. تیمار کلرید کلسیم نیز در مقایسه با شاهد، به افزایش وزن خشک، سفتی بافت، ضخامت گوشت میوه، مقدار کلروفیل b و مقدار کلروفیل کل میوه انجامید و درصد میوههای دارای آفتابسوختگی و پوسیدگی گلگاه را نیز کاهش داد؛ هرچند این تیمار در بهبود صفات رویشی بوته شامل طول ساقه، قطر شاخساره، عرض شاخساره، طول میانگره، تعداد شاخۀ جانبی، سطح برگ و همچنین اندازۀ میوه و عملکرد تأثیر معناداری در مقایسه با شاهد نشان نداد. بهطور کلی، اعمال هر دو تیمار جیبرلین و کلرید کلسیم میتواند در بهبود خصوصیات کمی و کیفی گیاه فلفل دلمهای مؤثر باشد.