محسن کریمی موحدی؛ غلام عباس اکبری؛ غلام علی اکبری؛ فاطمه بناءکاشانی؛ محمدرضا اردکانی
چکیده
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح ...
بیشتر
هدف: تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهشدهنده رشد و نمو گیاهان روغنی مانند کلزا در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بیوچار و بیوسولفور بر عملکرد دانه و برخی صفات اکوفیزیولوژیک کلزا در شرایط تنش خشکی در کشت زمستانه می باشد.روش پژوهش: این پژوهش بهصورت کرت خردشده- فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۸ در کرج اجرا گردید. در این آزمایش تیمار آبیاری در سه سطح 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی بهعنوان کرتهای اصلی و تیمار بیوچار در سه سطح عدم کاربرد و کاربرد سه و شش تن در هکتار و تیمار بیوسولفور در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد بهعنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شدند.یافتهها: مشخص شد که تنش خشکی تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه و روغن گیاه کلزا دارد، بهطوریکه میزان این صفات در تنش شدید نسبت به شاهد بهترتیب 50 و 52 درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین استفاده از شش تن در هکتار بیوچار موجب افزایش 49 و 36 درصدی در تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین شده است. همچنین اثر متقابل کاربرد بیوسولفور و استفاده از شش تن بیوچار بیشترین تأثیر را بر صفات تعداد خورجین در بوته و شاخص برداشت داشت.نتیجهگیری: نتایج در مجموع نشان داد که کاربرد کودهای زیستی میتواند بهعنوان یک روش مناسب برای افزایش عملکرد گیاه کلزا بهکار برده شود، بهطوریکه افزایش درصد روغن و عملکرد دانه در نهایت موجب افزایش عملکرد مزرعهای و اقتصادی (روغن) گیاه کلزا میگردد.