فاطمه اقایی؛ رئوف سید شریفی؛ حامد نریمانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر غلظت 05/0 گرم در لیتر یونیکونازول و کاربرد کودهای زیستی بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مؤلفههای پر شدن دانه گندم با استفاده از مدل دو تکهای در شرایط شوری خاک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عاملهای مورد بررسی شامل چهار سطح شوری خاک با نمک کلرید سدیم (عدم شوری بهعنوان شاهد و شوریهای 40، 80 و120 میلیمولار در خاک)، و کاربرد جداگانه و ترکیبی یونیکونازول و کودهای زیستی (1) شاهد یا عدم کودهای زیستی و یونیکونازول، (2) قارچ میکوریزا، (3) یونیکونازول، (4) باکتری سودوموناس پوتیدا، (5) میکوریزا با سودوموناس پوتیدا، (6) میکوریزا با یونیکونازول، (7) کاربرد میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا) بودند. از مدل دوتکهای برای کمٍّیسازی مؤلفههای پر شدن دانه استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد توأم میکوریزا با یونیکونازول و سودوموناس پوتیدا در شرایط عدم اعمال شوری، موجب افزایش محتوای کلروفیل a، کلروفیل کل، کاروتنوئید، وزن و حجم ریشه (بهترتیب 8/39، 6/51، 2/47، 9/97 و7/54 درصد) و همچنین افزایش حداکثر وزن تک بذر، طول دوره پر شدن، دوره مؤثر پر شدن دانه و عملکرد دانه (بهترتیب 4/78، 8/21، 2/32 و8/108درصدی) در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول در بالاترین سطح از شوری خاک شد. بر اساس نتایج، کاربرد کودهای زیستی و یونیکونازول میتواند بهعنوان یک رهیافت مناسب برای افزایش عملکرد و طول دورهی پر شدن دانه گندم تحت شرایط شوری خاک پیشنهاد شود.
حاتم حاتمی؛ غلامرضا محسن آبادی؛ مسعود اصفهانی؛ بهمن امیری لاریجانی؛ علی اعلمی
چکیده
انتقال مجدد ماده خشک، سرعت و مدت پر شدن دانه نقش تعیینکنندهای در عملکرد دانه برنج دارند و مستقیماً تحت تأثیر شرایط محیطی هستند. به منظور مطالعه واکنش ارقام به تغییرات محیطی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز، در سال 1392 اجرا شد. تیمارها شامل ارقام برنج صمدی، ...
بیشتر
انتقال مجدد ماده خشک، سرعت و مدت پر شدن دانه نقش تعیینکنندهای در عملکرد دانه برنج دارند و مستقیماً تحت تأثیر شرایط محیطی هستند. به منظور مطالعه واکنش ارقام به تغییرات محیطی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز، در سال 1392 اجرا شد. تیمارها شامل ارقام برنج صمدی، طارم هاشمی، طارم محلی، شیرودی، کشوری و گوهر و زمانهای نشاکاری (15 اردیبهشت، 30 اردیبهشت و 20 خرداد) بودند. نتایج نشان داد زمانهای مختلف نشاکاری از نظر میزان انتقال مجدد ماده خشک، کارایی انتقال مجدد ماده خشک ساقه، سرعت پر شدن دانه و مدت پر شدن دانه و عملکرد شلتوک اختلاف معنیداری داشتند. زمان نشاکاری 15 اردیبهشت بهجز سرعت پر شدن دانه در بقیه صفات یاد شده از دو زمان دیگر برتر بود. طارم هاشمی دارای بالاترین و شیرودی دارای پایینترین سرعت پر شدن دانه بودند. میزان انتقال مجدد ماده خشک و کارآیی انتقال مجدد ماده خشک ساقه، دوره مؤثر پر شدن دانه و عملکرد شلتوک در شیرودی (8335 کیلوگرم) بالاتر از بقیه ارقام بود. سرعت پر شدن دانه دارای همبستگی منفی و معنیداری با عملکرد دانه بود. افزایش دوره مؤثر پر شدن دانه به همراه افزایش انتقال مجدد، نقش مؤثرتری در عملکرد دانه ارقام برنج داشت. افزایش دما در مرحله رشد رویشی با افزایش دمای تجمعی، کاهش تعداد پنجه موثر را بههمراه داشت و این امر باعث افزایش سرعت پرشدن دانه و کاهش مدت پر شدن دانه و محدودیت انتقال مجدد گردید و عملکرد شلتوک کاهش یافت.