عبدالله صفری؛ علی نخزری مقدم؛ علی راحمی کاریزکی؛ محمد صلاحی فراهی
چکیده
هدف: بهمنظور بررسی تأثیر تقسیط نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن آفتابگردان، آزمایشی در سال زراعی 97-1396 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس اجرا شد.روش پژوهش: تیمارهای آزمایش شامل تقسیط نیتروژن (عدم مصرف نیتروژن، مصرف 25 درصد بههنگام ...
بیشتر
هدف: بهمنظور بررسی تأثیر تقسیط نیتروژن و آبیاری تکمیلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و درصد روغن آفتابگردان، آزمایشی در سال زراعی 97-1396 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس اجرا شد.روش پژوهش: تیمارهای آزمایش شامل تقسیط نیتروژن (عدم مصرف نیتروژن، مصرف 25 درصد بههنگام کاشت و 75 درصد قبل از گلدهی، مصرف 50 درصد بههنگام کاشت و 50 درصد قبل از گلدهی و مصرف 75 درصد بههنگام کاشت و 25 درصد قبل از گلدهی) و آبیاری تکمیلی (عدم آبیاری، آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی، آبیاری تکمیلی در مرحله پرشدن دانه و آبیاری تکمیلی در مرحله گلدهی و پر شدن دانه) هر کدام در چهار سطح بود.یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در طبق، وزن هزاردانه، عملکرد دانه (4318 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت در تیمار مصرف 25 درصد نیتروژن در زمان کاشت و 75 درصد قبل از گلدهی مشاهده شد. مصرف 75 درصد مقدار نیتروژن در زمان کاشت و 25 درصد قبل از گلدهی تعداد ردیف در طبق را افزایش داد. عدم کاربرد نیتروژن درصد روغن را افزایش اما عملکرد روغن را کاهش داد. آبیاری در مراحل گلدهی و پرشدن دانه، تعداد دانه در طبق، وزن دانه و عملکرد (4427 کیلوگرم در هکتار) را افزایش داد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده، آبیاری در مراحل گلدهی و پرشدن دانه و همچنین مصرف 25 درصد نیتروژن در زمان کاشت و 75 درصد قبل از گلدهی برای بهدستآوردن عملکرد مطلوب آفتابگردان مناسب بود.
عارفه علی پور قاسم آباد سفلی؛ علی نخزری مقدم؛ مهدی ملاشاهی؛ ابراهیم غلامعلیپور علمداری
چکیده
تلفیق کودهای آلی و شیمیایی یکی از روشهای مهم رسیدن به کشاورزی پایدار محسوب میشود. بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی بههمراه کودهای شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفی دانه آفتابگردان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در بهار سال 1398 در دانشگاه گنبدکاووس با سه تکرار اجرا شد. عامل رقم ...
بیشتر
تلفیق کودهای آلی و شیمیایی یکی از روشهای مهم رسیدن به کشاورزی پایدار محسوب میشود. بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی بههمراه کودهای شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفی دانه آفتابگردان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در بهار سال 1398 در دانشگاه گنبدکاووس با سه تکرار اجرا شد. عامل رقم در دو سطح شامل هایسان 25 و اسکار و ترکیب کود در شش سطح شامل عدم مصرف کود، مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ یکونیم کیلوگرم هیومیکاسید در هکتار، مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ نیم کیلوگرم وایتا فری در هکتار و مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ یکونیم کیلوگرم هیومیکاسید در هکتار+ نیم کیلوگرم وایتا فری در هکتار بود. نتایج نشان داد که تأثیر رقم و کود بر بیشتر صفات مورد اندازهگیری معنیدار شد. رقم اسکار عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد روغن بیشتری نسبت به رقم هایسان 25 تولید کرد. عملکرد دانه، عملکرد روغن، عملکرد بیولوژیک و ارتفاع گیاه در تیمار کودی مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بیش از تیمارهای کودی دیگر بود، اما اختلاف معنیدار با تیمار کودی مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار+ هیومیکاسید + وایتا فری نداشت. براساس نتایج بهدستآمده، برای رسیدن به حداکثر عملکرد دانه و روغن آفتابگردان و جلوگیری از مصرف بیرویه کودهای شیمیایی، کاربرد همزمان کود شیمیایی نیتروژن، هیومیکاسید و ویتا فری توصیه میشود.
مسعود لکزائی؛ علی نخزری مقدم؛ مهدی ملاشاهی؛ عباس بیابانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر آرایش کاشت، کود نیتروژن و مگافول بر عملکرد، اجزای عملکرد و پروتئین دانه نخود تحت شرایط دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. عامل آرایش کاشت در سه سطح شامل 30×11، 45×4/7 و 60×5/5 سانتیمتر (تراکم 30 بوته در مترمربع) و ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر آرایش کاشت، کود نیتروژن و مگافول بر عملکرد، اجزای عملکرد و پروتئین دانه نخود تحت شرایط دیم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. عامل آرایش کاشت در سه سطح شامل 30×11، 45×4/7 و 60×5/5 سانتیمتر (تراکم 30 بوته در مترمربع) و عامل مصرف کود در پنج سطح شامل عدم مصرف و مصرف 50 و 100 کیلوگرم نیتروژن خالص و مصرف یک و دو لیتر مگافول در هکتار بودند. بیشترین تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه مربوط به آرایشهای کاشت 30×11 و 45×4/7 و کمترین آن مربوط به آرایش کاشت 60×5/5 سانتیمتر بود. عملکرد دانه با کاربرد 100 و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیش از تیمارهای دیگر بود. بیشترین و کمترین درصد پروتئین دانه بهترتیب مربوط به آرایش کاشت 60×5/5 و 30×11 سانتیمتر بود. وزن 1000 دانه با کاربرد 100 و 50 کیلوگرم نیتروژن و دو لیتر مگافول در هکتار بیش از سایر تیمارها بود. شاخص برداشت با کاربرد کود حداکثر و در تیمار عدم مصرف کود حداقل بود. در مجموع، با توجه به تأثیر بیشتر نیتروژن بر عملکرد دانه نسبت به مگافول و عدم وجود تفاوت معنیدار بین مصرف 100 و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، بهنظر میرسد مصرف 50 کیلوگرم نیتروژن و آرایش کاشت 30×11 مناسبترین توصیه جهت کاشت نخود دیم در منطقه گنبدکاووس باشد.
وجیهه امینی ماندی؛ علی نخزری مقدم؛ علی راحمی کاریزکی؛ معصومه نعیمی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر خلأ عملکرد برنج در منطقه جویبار واقع در استان مازندران با استفاده از دو روش آنالیز خط مرزی و نیز تحلیل مقایسه کارکرد در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 بهصورت میدانی و مصاحبه حضوری با کشاورزان اجرا شد. در این راستا، بهصورت کلی 120 مزرعه برنج واقع در محدوده جغرافیایی موردمطالعه در هر سال زراعی ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر خلأ عملکرد برنج در منطقه جویبار واقع در استان مازندران با استفاده از دو روش آنالیز خط مرزی و نیز تحلیل مقایسه کارکرد در سالهای زراعی 97-1396 و 98-1397 بهصورت میدانی و مصاحبه حضوری با کشاورزان اجرا شد. در این راستا، بهصورت کلی 120 مزرعه برنج واقع در محدوده جغرافیایی موردمطالعه در هر سال زراعی بهگونهای تعیین شدند که از نظر مکانی و زمانی دارای تنوع کافی باشند. در روش تحلیل مقایسه عملکرد، رابطه موجود بین عملکرد با متغیرهای کمی و کیفی اندازهگیریشده، با استفاده از روش رگرسیون چندگانه موردبررسی قرار گرفت. در روش آنالیز خط مرزی، براساس پروتکل پیشنهاد شده، یک خط مرزی به دادهها در نمودار پراکنش دادهها برازش داده شد. نتایج نشان داد که براساس تحلیل مقایسه کارکرد، خلأ عملکرد مزارع برنج در منطقه جویبار 1842 کیلوگرم در هکتار و تاریخ برداشت مهمترین عامل خلأ عملکرد برنج بود. همچنین، براساس تجزیه و تحلیل خط مرزی، خلأ عملکرد مزارع برنج در این منطقه، به میزان 874 کیلوگرم در هکتار و مبارزه زیستی مهمترین عامل خلأ عملکرد برنج بود. بنابراین، نظارت و ارزیابی مداوم مدیریت محصولات زراعی در مزارع کشاورزان و شناسایی و از بینبردن یا کاهش خلأ عملکرد و عوامل مدیریتی ایجادکننده آن ضروری است.
مجتبی صالحی شیخی؛ علی نخزری مقدم؛ علی راحمی کاریزکی؛ مجید محمداسمعیلی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر رقم نخودفرنگی و نسبتهای کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی بر عملکرد و شاخصهای رقابت نخودفرنگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس اجرا شد. فاکتورهای آزمایش، نسبتهای کشت مخلوط در نه سطح شامل کشت خالص نخودفرنگی، کشت خالص ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر رقم نخودفرنگی و نسبتهای کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی بر عملکرد و شاخصهای رقابت نخودفرنگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس اجرا شد. فاکتورهای آزمایش، نسبتهای کشت مخلوط در نه سطح شامل کشت خالص نخودفرنگی، کشت خالص اسفناج، کشت مخلوط سری جایگزین 33، 50 و 67 درصد اسفناج بهجای نخودفرنگی و کشت مخلوط سری افزایشی 33، 50، 67 و 100 درصد اسفناج به نخودفرنگی و ارقام نخودفرنگی شمشیری و پفکی بودند. عملکرد کل در تیمارهای کشت مخلوط سری افزایشی بیش از تیمارهای کشت مخلوط سری جایگزین و کشت خالص نخودفرنگی و اسفناج بود. نسبت برابری زمین و ضریب نسبی تراکم در تیمارهای کشت مخلوط سری افزایشی بیش از تیمارهای کشت مخلوط سری جایگزین بود. این نسبت در همه تیمارهای کشت مخلوط بیش از یک بود. بیشترین نسبت برابری زمین برابر 333/1 به تیمار کشت مخلوط سری افزایشی 100 درصد نخودفرنگی+ 100 درصد اسفناج تعلق داشت. در تیمارهای کشت مخلوط سری جایگزین، نخودفرنگی گیاه غالب و در تیمارهای کشت مخلوط سری افزایشی اسفناج گیاه غالب بود. در هیچکدام از تیمارهای کشت مخلوط کاهش عملکرد واقعی مشاهده نشد. بیشترین شاخص بهرهوری سیستم مربوط به تیمار سری افزایشی 100 درصد نخودفرنگی+ 100 درصد اسفناج با 3045 بود. درمجموع، نسبت برابری زمین بالای یک و مثبتبودن شاخص بهرهوری سیستم بیانگر سودمندبودن کشت مخلوط نخودفرنگی و اسفناج بهویژه سری افزایشی 100 درصد نخودفرنگی+ 100 درصد اسفناج بود.
محمد صالح روان؛ علی راحمی کاریزکی؛ عباس بیابانی؛ علی نخ زری مقدم؛ ابراهیم غلامعلی پور علمداری
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تراکم کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام جو در شرایط دیم، این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس طی دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 انجام شد. فاکتور نخست تراکم در چهار سطح 200، 300، 400 و 500 دانه در مترمربع و فاکتور دوم ارقام جو شامل فردان، خرم، ماهور ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تراکم کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام جو در شرایط دیم، این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس طی دو سال زراعی 96-1395 و 97-1396 انجام شد. فاکتور نخست تراکم در چهار سطح 200، 300، 400 و 500 دانه در مترمربع و فاکتور دوم ارقام جو شامل فردان، خرم، ماهور و صحرا بود. در صفات تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در مترمربع بهترتیب رقم صحرا در حداقل تراکم و ماهور در حداکثر تراکم برترین ارقام بودند. بالاترین وزن هزاردانه نیز در رقم فردان مشاهده شد. حداکثر عملکرد دانه در سال اول و دوم آزمایش بهترتیب از ارقام ماهور با تراکم 300 و خرم با تراکم 200 دانه در مترمربع بهدست آمد. بین تعداد سنبله در مترمربع با تعداد دانه در سنبله همبستگی منفی (**67/0-r= و **83/0- r= بهترتیب در سال اول و دوم آزمایش) مشاهده شد، اما این همبستگی با عملکرد دانه مثبت بود. بالاترین همبستگی مثبت و معنیدار نیز بین عملکرد دانه با شاخص برداشت و عملکرد زیستی مشاهده شد. با توجه به نتایج افزایش عملکرد دانه ناشی از افزایش در هر دو صفت شاخص برداشت و عملکرد زیستی بود، در هر دو سال آزمایش تراکم مطلوب بهمنظور دستیابی به حداکثر عملکرد دانه در ارقام فردان، خرم و صحرا 200 و برای رقم ماهور 300 دانه در مترمربع بود.
علی نخزری مقدم؛ حاجی بردی قلیچی ینقاق؛ عباس بیابانی؛ فاختک طلیعی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر نیتروژن و دور آبیاری بر صفات کمی و پروتئین ماش (Vigna radiata L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1395 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. عامل دور آبیاری در سه سطح شامل آبیاری بهفاصله 10، 20 و 30 روز یکبار، کود نیتروژن در سه سطح شامل عدم مصرف و مصرف 50 ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر نیتروژن و دور آبیاری بر صفات کمی و پروتئین ماش (Vigna radiata L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1395 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. عامل دور آبیاری در سه سطح شامل آبیاری بهفاصله 10، 20 و 30 روز یکبار، کود نیتروژن در سه سطح شامل عدم مصرف و مصرف 50 و 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و ژنوتیپهای ماش شامل لاین VC-1973A و رقم پرتو بود. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه از تیمار دور آبیاری 30 روز همراه با مصرف 100 و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و کمترین عملکرد دانه از تیمار دور آبیاری 10 روز همراه با مصرف 100 کیلوگرم و عدم مصرف نیتروژن و همچنین دور آبیاری 20 روز همراه با عدم مصرف نیتروژن حاصل شد. عملکرد دانه در لاین VC-1973A 52/72 درصد بیش از پرتو بود. بیشترین درصد پروتئین از دور آبیاری 30 روز و کمترین آن از دور آبیاری 10 روز حاصل شد. با افزایش مصرف نیتروژن، درصد پروتئین افزایش اما میزان پرولین کاسته شد. افزایش فواصل آبیاری از 10 به 30 روز موجب افزایش میزان پرولین در ژنوتیپهای ماش شد. درصد پروتئین و میزان پرولین در رقم پرتو بهترتیب 49/9 و 66/29 درصد بیش از لاین VC-1973A بود. درمجموع، اگرچه در بعضی صفات رقم پرتو برتر بود اما در بیشتر صفات لاین VC-1973A بهتر از رقم پرتو بود و افزایش دور آبیاری و مصرف نیتروژن شرایط بهتری برای تولید ماش ایجاد کرد.
شهرام سخاوتی فر؛ علی راحمی کاریزکی؛ علی نخزری مقدم؛ مهدی ملاشاهی
چکیده
درک پتانسیل عملکرد و فاصله موجود بین عملکرد واقعی گیاهان زراعی با عملکرد قابل دستیابی برای تشخیص عوامل محدودکننده عملکرد ضروری است. برای شناخت محدودیتهای مدیریتی تولید در گیاه کلزا، بررسیهایی در سال زراعی 96-1395 در 50 مزرعه انجام شد. این مطالعه در دهستان زاوکوه شهرستان کلاله که یکی از مناطق اصلی کشت کلزا در استان گلستان است، صورت ...
بیشتر
درک پتانسیل عملکرد و فاصله موجود بین عملکرد واقعی گیاهان زراعی با عملکرد قابل دستیابی برای تشخیص عوامل محدودکننده عملکرد ضروری است. برای شناخت محدودیتهای مدیریتی تولید در گیاه کلزا، بررسیهایی در سال زراعی 96-1395 در 50 مزرعه انجام شد. این مطالعه در دهستان زاوکوه شهرستان کلاله که یکی از مناطق اصلی کشت کلزا در استان گلستان است، صورت گرفت. همه دادههای مدیریتی مزارع پس از ثبت با استفاده از رگرسیون گام به گام و روشCPA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از مدل تولید و مقادیر پارامترهای مدل سهم هر یک از محدودیتها در ایجاد خلاء عملکرد مشخص شدند. میزان خلاء عملکرد بر پایه اختلاف بین عملکرد قابل دستیابی و عملکرد میانگین کشاورزان در منطقه به دست آمد. نتایج نشان داد بین متوسط عملکرد واقعی (2308 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد قابل حصول (4123 کیلوگرم در هکتار)، 1818 کیلوگرم در هکتار خلا وجود دارد. مهمترین فاکتورهای خلا عملکرد برای منطقه مورد مطالعه شامل مساحت مزرعه تحت مدیریت کشاورز با 4/21 درصد، عدم شخم تابستانه با 15 درصد، زمان تهیه زمین و شخم با 7/14 درصد، عدم مصرف بهینه کود نیتروژن 6/14 درصد، عدم مصرف بهینه کود پتاسیم با 14درصد، تراکم علفهای هرز در واحد سطح 8/10 درصد، ضد عفونی بذر با حشرهکشها 1/8 درصد و زیر شکن با 4/1 درصد میباشد.
علی نخزری مقدم؛ مجتبی صالحی شیخی؛ علی راحمی کاریزکی؛ مجید محمداسمعیلی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر رقم و الگوی کاشت بر عملکرد و پروتئین دانه نخودفرنگی، وزن کل دو گیاه و نسبت برابری زمین، آزمایشی بهصورت فاکتوریل (دو عاملی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 96-1395 اجرا گردید. عامل اول رقم نخودفرنگی (شامل ارقام پفکی و شمشیری) و عامل دوم الگوی کاشت (در 9 سطح ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر رقم و الگوی کاشت بر عملکرد و پروتئین دانه نخودفرنگی، وزن کل دو گیاه و نسبت برابری زمین، آزمایشی بهصورت فاکتوریل (دو عاملی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس در سال زراعی 96-1395 اجرا گردید. عامل اول رقم نخودفرنگی (شامل ارقام پفکی و شمشیری) و عامل دوم الگوی کاشت (در 9 سطح شامل کشت خالص هر یک، کشت مخلوط جایگزینی نخودفرنگی و اسفناج بهترتیب با نسبتهای 2:1، 1:1 و 2:1 و کشت مخلوط افزایشی 33، 50، 67 و 100 درصد اسفناج به نخودفرنگی) بود. تأثیر رقم و الگوی کاشت بر اکثر صفات معنیدار شد. طول بوته، وزن 100 دانه، وزن غلاف، عملکرد غلاف در بوته، وزن تر بوته نخودفرنگی و وزن کل در رقم پفکی بیش از رقم شمشیری بود، اما تعداد غلاف در بوته و شاخص برداشت آن کمتر بود. تعداد غلاف در بوته، وزن غلاف، عملکرد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، شاخص برداشت و وزن تر بوته در تیمارهای کشت خالص نخودفرنگی و کشت مخلوط جایگزین بیش از تیمارهای کشت مخلوط افزایشی بود. افزایش درصد اسفناج در تیمارهای افزایشی باعث کاهش صفات نخود فرنگی شد، اما عملکرد کل افزایش یافت. براساس نتایج، عملکرد رقم پفکی 81/11 درصد بیش از رقم شمشیری بود و بیشترین وزن کل دو گیاه با 1/30 تن در هکتار از تیمار کشت مخلوط افزایشی 100 درصد نخودفرنگی + 100 درصد اسفناج بهدست آمد. در کلیه تیمارهای کشت مخلوط نسبت برایری زمین بیش از یک بود که حاکی از برتری کشت مخلوط بود.
ناصر صمصامی؛ علی نخزری مقدم؛ علی راحمی کاریزکی؛ اسماعیل قلی نژاد
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتری رایزوبیوم بر کمیت و کیفیت سویا، آزمایشی در سال زراعی 1396 در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی ارومیه بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش خشکی بهعنوان عامل اصلی در 3 سطح (آبیاری مطلوب، تنش ملایم خشکی و تنش شدید خشکی) و قارچ ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی و تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتری رایزوبیوم بر کمیت و کیفیت سویا، آزمایشی در سال زراعی 1396 در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی ارومیه بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش خشکی بهعنوان عامل اصلی در 3 سطح (آبیاری مطلوب، تنش ملایم خشکی و تنش شدید خشکی) و قارچ میکوریزا در سه سطح (بدون میکوریزا (بهعنوان شاهد) و تلقیح با گونه گلوموس موسهآ و گلوموس اینترارادیسز) و باکتری رایزوبیوم در دو سطح (عدم تلقیح (بهعنوان تیمار شاهد) و تلقیح با رایزوبیوم ژاپونیکوم بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. در واکنش به تنش خشکی ملایم، درصد پروتئین دانه افزایش یافت ولی افزایش شدت تنش خشکی درصد پروتئین دانه و درصد روغن دانه را کاهش داد. آبیاری همراه با تلقیح با قارچ بهویژه گونه موسهآ تعداد دانه در بوته، درصد و عملکرد پروتئین دانه را افزایش داد. در هر سه حالت آبیاری، تلقیح با باکتری در مقایسه با تیمار شاهد سبب افزایش عملکرد دانه، عملکرد پروتئین و عملکرد روغن دانه شد. تلقیح با قارچ میکوریزا و باکتری عملکرد دانه و روغن را افزایش داد. بررسی جدول ضرایب همبستگی نشان داد که بین عملکرد دانه با وزن 1000 دانه، تعداد دانه در بوته، عملکرد روغن و پروتئین همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشت. براساس نتایج آزمایش، استفاده از قارچ گلوموس موسهآ و تلقیح با باکتری رایزوبیوم میتواند اثر مثبت بر صفات کمی و کیفی سویا داشته باشد.
علی منصوری راد؛ علی نخزری مقدم؛ افشین سلطانی؛ علی راحمی کاریزکی؛ بنیامین ترابی
چکیده
یکی از عمدهترین مشکلات تولید سویا در استان گلستان اختلاف قابلتوجه بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد قابل وصول (خلاء عملکرد) است که در سالهای اخیر این اختلاف در مزارع سویا در مناطق تولید این محصول چشمگیر بوده است. بنابراین، شناسایی عوامل محدودکننده و خلاء عملکرد دارای اهمیت ویژهای است. بدین منظور مطالعهای در شهرستان کلاله ...
بیشتر
یکی از عمدهترین مشکلات تولید سویا در استان گلستان اختلاف قابلتوجه بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد قابل وصول (خلاء عملکرد) است که در سالهای اخیر این اختلاف در مزارع سویا در مناطق تولید این محصول چشمگیر بوده است. بنابراین، شناسایی عوامل محدودکننده و خلاء عملکرد دارای اهمیت ویژهای است. بدین منظور مطالعهای در شهرستان کلاله و در 73 مزرعه به صورت پیمایشی و براساس روش تحلیل مقایسه کارکرد انجام شد. در این مطالعه تمامی اطلاعات مربوط به عملیات مدیریتی، خصوصیات خاک و وضعیت اجتماعی – اقتصادی کشاورزان ثبت و اندازهگیری شدند. سپس با استفاده از رگرسیون گام به گام، رابطه بین عملکرد و تمامی متغیرها بررسی شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد کشاورزان و عملکردی که میتوانند برداشت کنند، 4/2606 کیلوگرم در هکتار فاصله (خلاء) وجود دارد. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که شش عامل محدودکننده عملکرد سویا در شهرستان کلاله شامل تجربه کشاورز، زیر خاک کردن بقایا، تاریخ کاشت، آبیاری بارانی، مقدار آب مصرفی و تراکم بوته بهترتیب 1/30، 1/5، 7/14، 8/13، 8/13 و 5/22 درصد خلاء عملکرد ایجاد میکنند. در این تحقیق از بین شش عاملی که عملکرد قابل حصول سویا را محدود کرده است پنج متغیر، عوامل مدیریتی هستند که در صورت بهینهسازی این عوامل مدیریتی میتوان عملکرد سویا را در منطقة کلاله تا 70 درصد افزایش داد.