سمیه امرایی تبار؛ احمد ارشادی
چکیده
در این پژوهش آستانه تحمل به خشکی و رابطه بین برخی پاسخهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی دو پایه هستهدار کادامن و GF677 بررسی گردید. به همین منظور آزمایشی گلدانی در گلخانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نهالهای ریشهدارشده یکساله این دو پایه با افزودن مقادیر متفاوتی از پلیاتیلن گلیکول-6000 به ...
بیشتر
در این پژوهش آستانه تحمل به خشکی و رابطه بین برخی پاسخهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی دو پایه هستهدار کادامن و GF677 بررسی گردید. به همین منظور آزمایشی گلدانی در گلخانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نهالهای ریشهدارشده یکساله این دو پایه با افزودن مقادیر متفاوتی از پلیاتیلن گلیکول-6000 به محلول غذایی هوگلند در معرض تنش خشکی (1/0- (شاهد)، 6/0-، 1/1- و 6/1- مگاپاسکال) قرار گرفت. افزایش معنیدار نشت یونی و کاهش محتوای نسبی آب برگ در پایههای کادامن و GF677 بهترتیب در تنش خشکی 6/0- و 1/1- مگاپاسکال اتفاق افتاد. غلظت رنگیزههای فتوسنتزی و عملکرد کوانتومی فتوسیستمII (FV/FM) حساسیت کمتری به تنش داشته و در پایههای کادامن و GF677 بهترتیب در تنش خشکی 1/1- و 6/1- مگاپاسکال دچار کاهش معنیدار شد. کاهش در فتوسنتز، تعرق، CO2 زیر روزنهای و هدایت روزنهای در تنش خشکی شدید در پایه کادامن بسیار چشمگیرتر از GF677 بود. در تنش 6/1- مگاپاسکال، پایه GF677 با وجود کاهش قابلتوجه در تعرق، فتوسنتز خود را چندان کاهش نداد، درحالیکه در پایه کادامن کاهش نسبی در فتوسنتز در تنش 6/1- مگاپاسکال بهمراتب بیشتر از کاهش نسبی تعرق و CO2 زیر روزنهای بود و همین منجر به کاهش کارایی نسبی مصرف آب و هدایت مزوفیلی کادامن در مقایسه با GF677 شد. بهنظر میرسد کاهش شدید فتوسنتز در پایه کادامن در کنار محدودیتهای روزنهای تا حد زیادی ناشی از محدودیتهای غیر روزنهای مانند آسیب به غشای سلولی و کاهش کلروفیل، کاروتنوئیدها و فلورسانس کلروفیل در این پایه است. یافتههای این پژوهش نشان داد که پایه GF677 تحمل بالاتری به تنش خشکی شدید نسبت به کادامن دارد.
نبی هداوند؛ احمد ارشادی؛ روح الله کریمی؛ علیرضا طلایی؛ محمدعلی عسکری سرچشمه
چکیده
سیستم کاشت متراکم یکی از روشهای مؤثر در جهت افزایش تولید و بهرهوری در باغهای میوه میباشد. در پژوهش حاضر، اثر چهار تراکم کاشت (1904، 2666، 3137 و 4800 درخت در هکتار) بر روی رشد شاخه سال جاری، صفات فیزیکوشیمیایی میوه و غلظت عناصر غذایی برگ درختان سیب رقم ‘گرانیاسمیت’ روی پایه رویشی 26M در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، ...
بیشتر
سیستم کاشت متراکم یکی از روشهای مؤثر در جهت افزایش تولید و بهرهوری در باغهای میوه میباشد. در پژوهش حاضر، اثر چهار تراکم کاشت (1904، 2666، 3137 و 4800 درخت در هکتار) بر روی رشد شاخه سال جاری، صفات فیزیکوشیمیایی میوه و غلظت عناصر غذایی برگ درختان سیب رقم ‘گرانیاسمیت’ روی پایه رویشی 26M در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار، طی سالهای 90-1389، در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت. اثر تراکمهای مختلف کاشت بر رشد شاخه سال جاری، اندازه میوه، مجموع مواد جامد محلول، میزان ماده خشک، درصد خاکستر میوه و میزان آفتابسوختگی میوه معنیدار شد، درحالیکه کاشت متراکم بر وزن میوه، نسبت طول به قطر، اسید قابلتیتر و سفتی میوه اثر معنیداری نشان نداد. غلظت نیتروژن، مس و آهن برگ بهطور معنیداری تحت تأثیر تراکم کاشت قرار گرفت. برگ درختان در تراکم 1904 درخت در هکتار دارای بیشترین میزان نیتروژن (81/1 درصد) و مس (39 میکروگرم بر کیلوگرم) و کمترین میزان آهن (237 میکروگرم بر کیلوگرم) بودند. اگرچه غلظت فسفر، پتاسیم، منیزیم و منگنز موجود در برگ تحت تأثیر تراکم کاشت معنیدار نشد، ولی با افزایش تراکم، غلظت این عناصر در برگ درختان افزایش پیدا کرد. غلظت کلسیم موجود در برگ با افزایش تراکم کاهش یافت. افزایش در غلظت نیتروژن با کاهش رشد شاخههای سال جاری همراه بود، درحالیکه افزایش در غلظت آهن با افزایش رشد شاخه سال جاری همراه بود. همچنین، درختان با محصول بیشتر مقادیر نیتروژن بیشتر و آهن کمتری در برگهای خود تجمع دادند. لذا، در شرایط اقلیمی کشور با افزایش تراکم کاشت باغات سیب میتوان بدون کاهش شدید کیفیت میوه محصول بیشتری در کوتاهمدت تولید کرد.
سمیه امرایی تبار؛ احمد ارشادی؛ تهمینه رباطی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثر پوترسین و اسپرمین روی برخی خصوصیات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان بادام رقم ‘ربیع’ و هلو رقم ‘آلبرتا’ تحت تنش کمآبی انجام شد. فاکتور اول، رژیم آبی در دو سطح (80 و 50 درصد آب فراهم خاک) و فاکتور دوم، کاربرد پلیآمینها (پوترسین 1/0، پوترسین 1، اسپرمین 1/0، اسپرمین 1 ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی اثر پوترسین و اسپرمین روی برخی خصوصیات فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان بادام رقم ‘ربیع’ و هلو رقم ‘آلبرتا’ تحت تنش کمآبی انجام شد. فاکتور اول، رژیم آبی در دو سطح (80 و 50 درصد آب فراهم خاک) و فاکتور دوم، کاربرد پلیآمینها (پوترسین 1/0، پوترسین 1، اسپرمین 1/0، اسپرمین 1 میلیمول بر لیتر و شاهد) بود. تنش کمآبی باعث افزایش بیشتر نشت یونی در برگهای هلو نسبت به بادام شد. در تنش کمآبی، کاربرد پلیآمینها منجر به کاهش نشت یونی برگ هر دو گونه شد. غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و پروتئینهای محلول در برگهای بادام تحت تنش کمآبی بیش از هلو افزایش یافت. کاربرد اسپرمین تأثیر بیشتری بر افزایش غلظت تنظیمکنندههای اسمزی نسبت به پوترسین داشت. تحت تنش کمآبی فعالیت آنزیمهای کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز هر دو گونه افزایش یافت و فعالیت هر سه آنزیم تحت تنش کمآبی در بادام نسبت به هلو بیشتر بود. حداکثر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان پس از محلولپاشی با غلظتهای مختلف اسپرمین مشاهده شد. کاربرد اسپرمین و پوترسین از طریق افزایش تنظیمکننده اسمزی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان باعث کاهش درصد نشت یونی سلولها و افزایش تحمل به خشکی هر دو گونه شد.
راضیه رستمی؛ احمد ارشادی؛ حسن ساری خانی
چکیده
بهمنظور بررسی تحمل چهار پایه از درختان هستهدار به کلروز کمبود آهن، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار، در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1391 انجام گرفت. پایههای مورد بررسی شامل هیبریدهای هلوو بادام GF677 و GN15، بادام تلخ و هلو و تیمارهای غذایی مورد استفاده شامل: محلول غذایی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تحمل چهار پایه از درختان هستهدار به کلروز کمبود آهن، آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار، در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1391 انجام گرفت. پایههای مورد بررسی شامل هیبریدهای هلوو بادام GF677 و GN15، بادام تلخ و هلو و تیمارهای غذایی مورد استفاده شامل: محلول غذایی هوگلند فاقد آهن (اسیدیتۀ 6)؛ محلول غذایی هوگلند حاوی آهن با غلظت 90 میکرومولار بهعنوان تیمار شاهد (اسیدیتۀ 6)؛ و محلول غذایی هوگلند حاوی آهن با غلظت 90 میکرومولار و بیکربنات پتاسیم با غلظت 10 میلیمولار (اسیدیتۀ 8) بود. در پایان آزمایش، آهن کل و فعال برگ و ریشه،غلظت کلروفیل، پراکسید هیدروژن و همچنین فعالیت کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز اندازهگیری شد. حساسترین پایه به کمبود آهن و اسیدیتۀ زیاد، هلو؛ و متحملترین پایۀ بادام تلخ بود. بین هیبریدهای هلو و بادام،GF677 تحمل بهتری به شرایط فقر آهن و حضور بیکربنات در مقایسه با GN15 نشان داد. محلول غذایی حاوی بیکربنات مانع جذب و انتقال آهن توسط ریشههای هلو شد، درحالی که سایر پایهها مقادیر بهنسبت زیادی آهن را در این شرایط جذب کردند و به اندام هوایی انتقال دادند. در این شرایط، در پایههای GF677 و GN15 مقادیر بهنسبت زیادی آهن در برگها بهشکل غیرفعال بود، ولی در پایۀ بادام تلخ افزون بر جذب و انتقال زیاد آهن، مقدار زیادی از این عنصر فعال و توسط برگ قابل استفاده بود.
شیما چایانی؛ احمد ارشادی؛ حسن ساری خانی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی (اول اسفند و اول فروردین) روغن سویا و نفتالیناستیکاسید (NAA) در به تأخیر انداختن زمان شکوفایی جوانهها و افزایش مقاومت به سرمای بهارۀ انگور رقم ’فخری‘، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در یک تاکستان تجاری شهر مریانج از توابع استان همدان، در سال 1390 انجام ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی (اول اسفند و اول فروردین) روغن سویا و نفتالیناستیکاسید (NAA) در به تأخیر انداختن زمان شکوفایی جوانهها و افزایش مقاومت به سرمای بهارۀ انگور رقم ’فخری‘، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در یک تاکستان تجاری شهر مریانج از توابع استان همدان، در سال 1390 انجام گرفت. غلظت دیاکسید کربن و اتیلن درون جوانهها سه روز پس از محلولپاشی اندازهگیری شد. تیمارهای روغن سویای 10 درصد بهتنهایی یا در ترکیب با NAA 100 میلیگرم بر لیتر در اسفند، سبب بیشترین تجمع گازهای تنفسی درون جوانهها و 12 روز تأخیر در باز شدن آنها و بیش از 5 درجۀ سانتیگراد افزایش مقاومت به سرمای جوانهها در مقایسه با شاهد شدند. محلولپاشی تیمارهای NAA دارای آثار جزئی بر تأخیر در باز شدن جوانهها و افزایش مقاومت به سرمای آنها بودند و تیمارهای روغن سویای 5 درصد بهتنهایی یا در ترکیب با NAA 200 میلیگرم بر لیتر حد واسط دو گروه قرار داشتند. محلولپاشی تیمارهای روغن سویا در اسفند، آثار بهتری در به تأخیر انداختن شکوفایی جوانهها و تجمع دیاکسید کربن و اتیلن درون آنها نسبت به فروردین داشت؛ ازاینرو کاربرد روغن سویا بهدلیل افزایش غلظت گازهای تنفسی، سبب طولانی شدن رکود درون جوانهها شده و در نهایت با به تأخیر انداختن زمان باز شدن جوانهها، به کاهش آثار منفی سرمای بهاره میانجامد.
شیوا بذل؛ روح الله کریمی؛ احمد ارشادی؛ علیرضا شاهبداغلو؛ موسی رسولی
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثر محلولپاشی متیلجاسمونات (غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100 و 200 میکرومولار) بر درصد نشت یونی، شاخص سرمازدگی، محتوای آب نسبی، غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و محتوای کلروفیل برگ دانهالهای خیار گلخانهای رقم ’نگین‘ در مرحلة چهار تا ششبرگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی اثر محلولپاشی متیلجاسمونات (غلظتهای صفر (شاهد)، 50، 100 و 200 میکرومولار) بر درصد نشت یونی، شاخص سرمازدگی، محتوای آب نسبی، غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و محتوای کلروفیل برگ دانهالهای خیار گلخانهای رقم ’نگین‘ در مرحلة چهار تا ششبرگی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار، در یکی از گلخانههای دانشگاه بوعلی سینا، در اواخر تابستان 1392 انجام گرفت. محلولپاشی متیل جاسمونات دو بار در روز روی دانهالهای خیار صورت پذیرفت. دو روز بعد از محلولپاشی، دانهالها از دمای 25 درجة سانتیگراد به اتاقک سرماساز منتقل شدند و چهار ساعت تحت تیمارهای سرمایی 15، 10 و 5 درجة سانتیگراد قرار گرفتند. با کاهش دما، درصد نشت یونی برگ در تمام دانهالها افزایش یافت. با اینحال، در گیاهان تیمارشده با متیلجاسمونات، بهویژه با غلظت200 میکرومولار، نشت یونی کمتری مشاهده شد. کاهش دما از 15 تا 5 درجة سانتیگراد سبب افزایش غلظت کربوهیدراتهای محلول و پرولین برگ در تمام دانهالها شد که این افزایش در گیاهان تیمارشده با متیل جاسمونات، بهویژه با غلظت 100 و 200 میکرومولار بهمراتب بیش از دانهالهای شاهد بود. همچنین کاربرد برگی متیلجاسمونات محتوای آب نسبی و شاخص سرمازدگی برگ را در دانهالهای سرمادیده کاهش داد، ولی محتوای کلروفیل برگ را در مقایسه با دانهالهای شاهد افزایش داد. این تغییرات در راستای افزایش تحمل به سرما در دانهالها صورت گرفت. محلولپاشی متیلجاسمونات بهویژه با غلظت 200 میکرومولار قادر به افزایش تحمل به سرما در دانهالهای خیار است و میتواند بهعنوان یک ابزار پیشگیریکننده برای محافظت از سرمازدگی در گلخانههای خیار بهکار رود.
روح الله کریمی؛ احمد ارشادی؛ محمود اثنی عشری؛ مسعود مشهدی اکبر بوجار
چکیده
در این پژوهش، مقاومت به سرمای 15 رقم تاک با دو روش آزمون رنگآمیزی تترازولیوم و ارزیابی سبز شدن جوانهها پس از انجماد، طی شش ماه از شروع سازگاری به سرما در جوانهها تا زمان خروج از سازگاری بررسی شد. همچنین الگوی تغییرات فصلی غلظت پروتئینهای محلول، فنول کل و مالوندیآلدهید طی این مدت بررسی شد. اختلاف معناداری بین مقاومت به سرمای ...
بیشتر
در این پژوهش، مقاومت به سرمای 15 رقم تاک با دو روش آزمون رنگآمیزی تترازولیوم و ارزیابی سبز شدن جوانهها پس از انجماد، طی شش ماه از شروع سازگاری به سرما در جوانهها تا زمان خروج از سازگاری بررسی شد. همچنین الگوی تغییرات فصلی غلظت پروتئینهای محلول، فنول کل و مالوندیآلدهید طی این مدت بررسی شد. اختلاف معناداری بین مقاومت به سرمای ارقام در تمامی مراحل اندازهگیری در سطح 1 درصد مشاهده شد. بیشترین مقاومت به سرمای برآوردشده در دیماه مربوط به رقمهای ’بیدانهقرمز‘ و ’خلیلی‘ (بهترتیب با LT50 برابر با 22- و 6/21- درجۀ سانتیگراد) و کمترین مقاومت مربوط به رقمهای ’روبی‘ و ’پرلت‘ (بهترتیب با LT50 برابر با 1/16- و 9/16- درجۀ سانتیگراد) بود. با افزایش سازگاری به سرما، غلظت پروتئینهای محلول و فنول کل در ارقام مورد بررسی افزایش یافت و در دیماه به حداکثر رسید. غلظت این ترکیبات در ارقام مقاوم به سرما از قبیل ’بیدانهقرمز‘ و ’خلیلی‘ بیش از ارقام دیگر بود که حاکی از ارتباط مثبت این ترکیبات با مقاومت به سرما است. غلظت مالوندیآلدهید حاصل از پراکسیداسیون لیپیدهای غشا در ابتدا و انتهای فصل رکود کمتر از مقدار آن در دیماه بود. غلظت مالوندیآلدهید در ارقام مقاوم به سرمای ’خلیلی‘ و ’بیدانهقرمز‘ در مرحلۀ رکود عمیق کمتر از ارقام حساس به سرما نظیر ’روبی‘، ’پرلت‘ و ’یاقوتی‘ بود. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که تجمع بیشتر پروتئینهای محلول و ترکیبات فنولی در ارقام مقاوم، ضمن حفظ پایداری غشا در دمای کم، به افزایش تحمل به یخزدگی در آنها منجر شده است.
احمد ارشادی؛ سمیرا طاهری
چکیده
یخبندان بهاره یکی از عوامل محدودکننده در تولید انگور است. استفاده از برخی ترکیبات شیمیایی یکی از روشهای کاهش خسارت سرما محسوب میشود. سالیسیلیک اسید در چهار غلظت صفر (شاهد)، 5/0، 1 و 2 میلیمولار در مرحلة تمام گل روی بوتههای انگور دهسالة رقم بیدانة سفید محلولپاشی و صبح روز بعد، تغییرات غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و پروتئینهای ...
بیشتر
یخبندان بهاره یکی از عوامل محدودکننده در تولید انگور است. استفاده از برخی ترکیبات شیمیایی یکی از روشهای کاهش خسارت سرما محسوب میشود. سالیسیلیک اسید در چهار غلظت صفر (شاهد)، 5/0، 1 و 2 میلیمولار در مرحلة تمام گل روی بوتههای انگور دهسالة رقم بیدانة سفید محلولپاشی و صبح روز بعد، تغییرات غلظت کربوهیدراتهای محلول، پرولین و پروتئینهای محلول در بافت برگ اندازهگیری شد. نمونههایی از برگ و ساقه به مدت سه ساعت تحت تنش سرمایی صفر، 2-، 4- و 8- درجة سانتیگراد و نمونههای خوشة گل در معرض دماهای صفر، 2- و 4- درجة سانتیگراد قرار داده شدند. کاربرد سالیسیلیک اسید در غلظت 5/0 میلیمولار سبب حداکثر تجمع کربوهیدراتهای محلول و در غلظتهای 5/0 و 1 میلیمولار باعث افزایش غلظت پرولین برگ شد. کاربرد سالیسیلیک اسید در غلظت 2 میلیمولار سبب کاهش پروتئینهای محلول شد. تیمارهای سالیسیلیک اسید، سرما و برهمکنش آنها تأثیر معنیداری بر درصد نشت یونی در بافتهای مختلف داشت. تیمار با سالیسیلیک اسید باعث کاهش مؤثر درصد نشت یونی تا محدودة 8- درجة سانتیگراد در نمونههای ساقه و 4- درجة سانتیگراد در برگ و خوشة گل در مقایسه با شاهد شد. به نظر میرسد که سالیسیلیک اسید ضمن افزایش غلظت تنظیمکنندههای اسمزی مانند کربوهیدراتها و پروتئینهای محلول باعث کاهش اثرات منفی دمای پایین و خسارت به غشای سلولها میشود.